یافتن پست: #زلال

shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
مرداب به گفت: چه کردی که اینقدر ؟ رود گفت: گذشتم !!!!!{-15-}
دیدگاه · 1391/12/2 - 15:44 ·
Noosha
tulips_flower_2_20100823_1387877364.jpg Noosha
LeilA
نخستین چکه ناودان احساسم را در قالب کلامی از جنس گلهای یاس میریزم و آن را به آسمان نیلوفری دل زلالت برای روز میلادت هدیه میکنم...
{-41-}{-35-}
شهرزاد
شهرزاد
به هر آسمان زلالی شک دارد گنجشکی که با سر به پنجره خرده است..
دیدگاه · 1391/11/20 - 01:13 ·
5
LeilA
LeilA
میگن پُشت سر مسافر آب بریزی بر میگرده..

اشک که از آب زلال تره چرا مسافر من…..

بر نمی گرده…؟
دیدگاه · 1391/11/17 - 23:42 ·
5
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
به چــــه تشبیه کنم نــام تو را
به بــــهار
یا به آبی ه زلال دریــــا !
ســـــاده تر می گویم
تــو تمامیـــت احساس منی{-41-}
دیدگاه · 1391/11/15 - 15:58 ·
6
♥ یلدا♥
o9375_2asd_www.jpg ♥ یلدا♥
" آنه "تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت؟
وقتی روشنی چشمهایت در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود؟
بامن بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکیت
از تنهایی معصومانه دستهایت
آیا می دانی در هجوم درد ها و غم هایت
و در گیر و دار ملال آور دوران زندگیت
حقیقت زلالی دریاچه نقره ای نهفته بود؟
”آنه" اکنون آمده ام تا دست هایت را
به پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاری
در آبی بیکران مهربانیها به پرواز درآوری
و اینک" آنه"
شکفتن و سبز شدن در انتظار توست
در انتظار تو...
... ادامه
شهرزاد
شهرزاد
آدمی دو قلب دارد !

قلبی که از بودن آن با خبر است و قلبی که از حضورش بی خبر.
قلبی که از آن با خبر است همان قلبی ست که در سینه می تپد
همان که گاهی می شکند
گاهی می گیرد و گاهی می سوزد
گاهی سنگ می شود و سخت و سیاه
و گاهی هم از دست می رود...

با این دل است که عاشق می شویم
با این دل است که دعا می کنیم
با همین دل است که نفرین می کنیم
و گاهی وقت ها هم کینه می ورزیم...

اما قلب دیگری هم هست . قلبی که از بودنش بی خبریم.
این قلب اما در سینه جا نمی شود
و به جای اینکه بتپد...می وزد و می بارد و می گردد و می تابد
سیاه و سنگ هم نمی شود
از دست هم نمی رود
زلال است و جاری
مثل رود و نسیم

و آنقدر سبک است که هیچ وقت هیچ جا نمی ماند
بالا می رود و بالا می رود و بین زمین و ملکوت می رقصد
این همان قلب است که وقتی تو نفرین میکنی او دعا می کند
وقتی تو بد می گویی و بیزاری او عشق می ورزد

وقتی تو می رنجی او می بخشد...
این قلب کار خودش را می کند
نه به احساست کاری دارد نه به تعقلت
نه به آنچه می گویی نه به آنچه می خواهی
و آدمها به خاطر همین دوست داشتنی اند
به خاطر قلب دیگرشان
به خاطر قلبی که از بودنش بی خبرند.
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
248.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
زلالی قلبت ارزانی دیگران
من این احساس آبکی را نمیخواهم
دیدگاه · 1391/11/7 - 20:52 ·
6
Majid
Avatar-47.jpg Majid
هرکاری کردم به چشت اصلا نیومد
ببخش عزیزم که همین ازم براومد
چی شد اون حس زلالت اون دل ساذه و صاف
لااقل دستشو ول کن جلومن بی انصاف

من دلم قد یه دریاست طاقتم خیلی کم
نگیر دستاشو اقلا پیشم اینقد محکم
... ادامه
ღ sepide ღ
ღ sepide ღ
فرقی نمیکند گودال اب کوچکی باشی یا دریای بیکران زلال که باشی اسمان در توست
دیدگاه · 1391/10/28 - 10:16 ·
1
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
چای مینوشی حتی اگر دستانش را به دست نگرفته ای . و او هیچگاه نمیفهمد من در آرزوی دستهایت طعمی جز اشک را نچشیده ام . . . . "که به قهوه های شبانه پناه میبرم" . حتی اگر چشمانش خیره به تو نمانده باشد !! حتی اگر نیم نگاهی از دایره زلال چشمهایت خرجش نکنی . . . . چشمهایم از حسادت ترک میخورد میشکند میریزد بی اختیار میبارد . . . . و هنوز یاد نگرفته ام چشم به داشته های کسی ندوزم که وصله ی تن مرا "شکافته" و از آن خود کرده است
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/25 - 01:55 ·
2
Noosha
7966235.jpg Noosha
چای مینوشی حتی اگر دستانش را به دست نگرفته ای . و او هیچگاه نمیفهمد من در آرزوی دستهایت طعمی جز اشک را نچشیده ام . . . . "که به قهوه های شبانه پناه میبرم" . حتی اگر چشمانش خیره به تو نمانده باشد !! حتی اگر نیم نگاهی از دایره زلال چشمهایت خرجش نکنی . . . . چشمهایم از حسادت ترک میخورد میشکند میریزد بی اختیار میبارد . . . . و هنوز یاد نگرفته ام چشم به داشته های کسی ندوزم که وصله ی تن مرا "شکافته" و از آن خود کرده است . . . سا
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/24 - 23:21 ·
9
iman
lovee.jpg iman
به چــــه تشبیه کنم نــام تو را
به بــــهار
یا به آبی ه زلال دریــــا !
ســـــاده تر می گویم
تــو تمامیـــت احساس منی
.
.
.
از روزی کــه دلــم بیــت المقــدس تــو شــد
سنــگ میــزنــم بــه هــر اشغــالگــری . . .
.
.
.
دست خودم نیست
به گمانم دست تو است
که می تواند مرا
با یک سلام خشک و خالی
به آینده امیدوار کند !
.
.
.
دنیای زیر آب
شبیه دنیای چشمهای توست
هر چه بیشتر دست و پا می زنم
بیشتر غرق می شوم …
.
.
.
پس چشمانت چه زمان درخواهند یافت که: “نگاه، زاده ی علاقه است!
.
.
.
تبسم شیرین عشق گوشه ای از نگاه خداست،
تنها به نگاه او می سپارمت . . .
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/16 - 01:26 ·
4
hamid
hamid
چه زيباست بخاطر تو زيستن

وبراي تو ماندن بپاي تو مردن وبه عشق تو سوختن؛

وچه تلخ وغم انگيز است، دور از توبودن، براي تو گريستن؛

و به عشق و دنياي تو نرسيدن؛ ايكاش مي دانستي بدون تو،

مرگ گواراترين زندگيست؛ بدون تو وبه دور ازدستهاي مهربانت،

زندگي چه تلخ وناشكيباست. ايكاش مي دانستي مرز خواستن كجاست،

وايكاش ميديدي قلبي راكه فقط؛

براي تو مي تپد

دوست دارم تا اخرين باقيمانده ي جانم تو را عاشق كنم

زندگي من در زلالي چشمان تو خلاصه شده

زندگي من در نفس هاي بازدم تو جاري شده

زندگي من در همين از تو نوشتن ها وسعت يافته

نفس كشيدن من تنها با ياد اوري زنده بودن تو امكان پذير است

همين كه گاه نگاه چشمان پر از عشق يا سردي تو را ميبينم برايم كافي است و قانع

كننده است كه زندگي زيباست

اگر روزي از ديار من سفر كني با چشماني نابينا شده از گريستن در نبودت جاي

قدمهايت را بر روي سنگفرش خيابان گل باران ميكنم
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/3 - 20:05 ·
3
صوفياجون
0.245915001330152968_taknaz_ir.jpg صوفياجون
عقد اصیل ایرانی:اجزای سفره عقد:قرآن مجید:كتاب خدا به نشانه ی مورد تایید قرار داشتن وصلت از سوی خداوند و طلب یمن و بركات الهی جلو آینه و بالای جانماز قرار می گیرد.



آینه: آینه یکی دیگر از اجزای سفره عقد است، هچنان كه در خرید عروسی آینه در سرلوحه و پس از قرآن مجید قرار دارد ، در سفره عقد نیز در صدر سفره و رو به عروس و داماد قرار می گیرد تا با نگریستن در آن دلهایشان نسبت به هم مانند آینه صاف و زلال باشد و سعادتمند شوند.



شمعدان:یك جفت شمعدان از دیگر اجزای سفره عقد است،شمعدانها در دو سوی آینه جای دارندو شمع های فروزان درون آنها هنگام جاری شدن صیغه عقد ،‌نشانه آرزوی روشنایی وگرمی در پیوند عروس و داماد است .



جانماز:جانماز هم یکی دیگر از اجزای سفره عقد است.جانماز پیشاپیش آینه گسترده می شود و روی آن مهر و تسبیح زیبایی قرار می دهند تا گواهی بر پای بندی زوج نسبت یه اصول دین اسلام باشد و تبرك آن شامل حال عروس و داماد شود .
... ادامه
Noosha
7062736.jpg Noosha
مهم این نیست که قشنگ باشی ... ،

قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر .

کوچک باش و عاشق ... که عشق ، خود میداند آئین بزرگ کردنت را ..

بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .

موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن ..
زلال باش .... ،‌ زلال باش .... ،

فرقی نمی کند که گودال کوچک آبی باشی ، یا دریای بیکران ،

زلال که باشی ، آسمان در تو پیداست
... ادامه
دیدگاه · 1391/09/18 - 02:45 ·
7
رضا
رضا
ماهی که نظیر خود ندارد به جمال/چون جامه ز تن برکشد آن مشکین خال

در سینه دلش ز نازکی بتوان دید/مانندهٔ سنگ خاره در آب زلال



رباعی شماره ۲۶
Majid
Majid
عاشق هم شدی…
مثل زلیخا سمج باش…
آنقدر رسوا بازی در بیار…
تا خدا خودش پا در میانی کند…
::
::
دنبال وجهی می گردم
که تمثیل تو باشد
زلالی چشم هایت
بی پایانی آسمان
مهربانی دست هایت
نوازش گندمزار
و همین چیزهای بی پایان
نمی دانستم دلتنگیت قلبم را مچاله می کند
نمی دانستم
وگرنه از راه دیگری جلو راهت سبز می شدم
تمهیدی، تولد دوباره ای، فکری
تا دوباره در شمایلی دیگر عاشقت شوم
گفته بودم دوستت دارم . . .
... ادامه
دیدگاه · 1391/09/14 - 13:08 ·
4
مهسا
51808254066047423247.jpg مهسا
چه زیباست بخاطر تو زیستن

وبرای تو ماندن بپای تو مردن وبه عشق تو سوختن؛

وچه تلخ وغم انگیز است، دور از توبودن، برای تو گریستن؛

و به عشق و دنیای تو نرسیدن؛ ایکاش می دانستی بدون تو،

مرگ گواراترین زندگیست؛ بدون تو وبه دور ازدستهای مهربانت،

زندگی چه تلخ وناشکیباست. ایکاش می دانستی مرز خواستن کجاست،

وایکاش میدیدی قلبی راکه فقط؛

برای تو می تپد

دوست دارم تا اخرين باقيمانده ی جانم تو را عاشق كنم

زندگی من در زلالی چشمان تو خلاصه شده

زندگی من در نفس های بازدم تو جاری شده

زندگی من در همين از تو نوشتن ها وسعت يافته

نفس كشيدن من تنها با ياد اوری زنده بودن تو امكان پذير است

همين كه گاه نگاه چشمان پر از عشق يا سردی تو را ميبينم برايم كافی است و قانع

كننده است كه زندگی زيباست

اگر روزی از ديار من سفر كنی با چشمانی نابينا شده از گريستن در نبودت جای

قدمهايت را بر روی سنگفرش خيابان گل باران ميكنم
... ادامه
MONA
MONA
بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود
دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
گوش طرب به دست تو بی‌تو به سر نمی‌شود
جان ز تو جوش می‌کند دل ز تو نوش می‌کند
عقل خروش می‌کند بی‌تو به سر نمی‌شود
خمر من و خمار من باغ من و بهار من
خواب من و قرار من بی‌تو به سر نمی‌شود
جاه و جلال من تویی مکنت و مال من تویی
آب زلال من تویی بی‌تو به سر نمی‌شود
گاه سوی وفا روی گاه سوی جفا روی
آن منی کجا روی بی‌تو به سر نمی‌شود
دل بنهند برکنی توبه کنند بشکنی
این همه خود تو می‌کنی بی‌تو به سر نمی‌شود
بی تو اگر به سر شدی زیر جهان زبر شدی
باغ ارم سقر شدی بی‌تو به سر نمی‌شود
گر تو سری قدم شوم ور تو کفی علم شوم
ور بروی عدم شوم بی‌تو به سر نمی‌شود
خواب مرا ببسته‌ای نقش مرا بشسته‌ای
وز همه‌ام گسسته‌ای بی‌تو به سر نمی‌شود
گر تو نباشی یار من گشت خراب کار من
مونس و غمگسار من بی‌تو به سر نمی‌شود
بی تو نه زندگی خوشم بی‌تو نه مردگی خوشم
سر ز غم تو چون کشم بی‌تو به سر نمی‌شود
هر چه بگویم ای صنم نیست جدا ز نیک و بد
هم تو بگو به لطف خود بی‌تو به سر نمی‌شود

nazanin
1y81slb7kr8x8x57tro.jpg nazanin
خداحافظ!خداحافظ! سلام ای خوب دیروزم
بدون من تا ته دنیا به آتیش تو می سوزم

خداحافظ!خداحافظ! همیشه همدم و همراه
دلیل بغض بی وقفه ، دلیل هق هق گهگاه

خداحافظ!خداحافظ! عزیز خسته از تکرار
نگو تقدیر ما این بود ،‌ محاله بعد از این دیدار

خداحافظ!خداحافظ! سیه پوش سراپا نور
شروع ناب هر شعری ، تو ای نزدیک دورادور

خداحافظ غزلساز طناب و شاخه و رؤیا
صدای ناب روییدن ، غریق عاشق دریا

خداحافظ!خداحافظ! گل اردیبهشت من
پر از نام زلال توست ،‌ کتاب سرنوشت من

خداحافظ!خداحافظ! دلیل تازه بودن ها
خداحافظ!خداحافظ! تمنای سرودن ها

خداحافظ!خداحافظ! سفر خوش ! راه رؤیا باز
پس از تو قحطی لبخند ، پس از تو حسرت پرواز
... ادامه
صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ