#پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی می کرد . او می خواست
#مزرعه سیب زمینی اش را
#شخم بزند
اما این کار خیلی سختی بود .تنها
#پسرش که می توانست به او کمک کند در
#زندان بود
#پیرمرد نامه ای برای
#پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد
پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست
#سیب_زمینی بکارم من نمی خواهم
این
#مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت.
من برای
#کار #مزرعه خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی تمام
#مشکلات من حل می شد
من می دانم که اگر تو اینجا بودی
#مزرعه را برای من
#شخم می زدی
#دوستدار #تو #پدر
#پیرمرد این
#تلگراف را دریافت کرد
#پدر, به خاطر خدا
#مزرعه را
#شخم نزن , من آنجا
#اسلحه پنهان کرده ام
۴ صبح فردا ۱۲ نفر از مأموران Fbi و افسران پلیس محلی دیده شدند ,
و تمام
#مزرعه را
#شخم زدند بدون اینکه
#اسلحه ای پیدا کنند
#پیرمرد بهت زده نامه دیگری به
#پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقی افتاده و می خواهد چه کند ؟
#پسرش پاسخ داد :
#پدر برو و
#سیب #زمینی هایت را بکار، این بهترین کاری بود که از اینجا می توانستم برایت انجام بدهم
هیچ
#مانعی در دنیا وجود ندارد . اگر شما از
#اعماق #قلبتان تصمیم به انجام کاری بگیرید می توانید آن را انجام بدهید
#مانع #ذهن است . نه اینکه شما یا یک فرد کجا هستید
... ادامه
خب کار خاصی اونورا ندارم . مگر اینکه بخوام وجب به وجب خیابون نواب رو واسه داروخانه هاش که کوفتم نداره طی بکشم .
1392/09/21 - 22:49اسم خیابون ما رو گفتی که!!!
1392/09/21 - 22:51خونه ی ما تو نوابه دیگه...
شوخییییییییی میکنی؟ جدی؟
1392/09/21 - 22:56خوش بحالتون پس البته خدای ناکرده خدای نکرده اگه مریض شین بازم میگم خدای ناکرده انواع و اقسام مطب و داروخونه تو خیابونتون هست از اینجا اعلام میدارم که داروخونه ها همشون الکی و کشکن .
چرا شوخی؟!
1392/09/21 - 23:00بخدا خونه مون تو نوابه
ولی کلافه شدیم از بس اینجا شلوغ شده و ماشین رفت و آمد میکنه
بعضی وقتا میخوایم از در خونه بیایم بیرون میبینیم یکی ماشینش رو دم در پارکینگ ما پارک کرده
اصلأ یه وضعی...
اون که آره
1392/09/21 - 23:07بجاش جلوی خونمون یه باغه که الان نزدیک 20ساله قراره خیابون شه بلوار از وسطش بیا از این حرفا هر کی اومد زمینشو دیوار کشیده قبلا جلوی خونمون زمین فوتبال و زمین والیبال بود بعد تابستون که هررو ز بچه محلا میومدن بازی میکردن الان دیگه همشون بزرگ شدن و دیگه مثل سابق جلوی خونمون شلوغ نیست سوتو کوره و من این سکوت و باغشو خیلی دوست دارم تقریبا میشه نرسیده بلوار احمدزاده که جدیدا باز کردن
بلوار احمدزاده؟!
1392/09/21 - 23:36الان حضور ذهن ندارم!
ته خیابون بوستان ملت یه سه راهیه سمت راست امین ضرب -لبه آب . سمت چپ میشه ژاندارمری مستقیم میشه بلوار احمد زاده
1392/09/21 - 23:51خونمون تو این بلوار نیست بازم تهش یه دوراهیه که سمت راست میخوره به فرهنگ و دین(خیابان شهدا) سمت چپ میخوره به دیانتی. سمت فرهنگ و دین البته اینارو گفتم که برسونم ما هم به چهارراه گلسار نزدیکیم هه هه هه
اهوم
1392/09/21 - 23:54طرف فرهنگ و دین و میگی
گرفتم ، مسیر همیشگی منه که
از جلوی اون امام زادهه دیگه؟!
اتفاقأ هر روز از همون بلواره رد میشم ولی اسمشو نمیدونستم تا حالا...
بقعه آقا سید محمد مسجد حجتیه النصر رو میگی؟؟؟؟؟؟؟؟
1392/09/22 - 00:26اهوم
1392/09/22 - 18:35همون...