یافتن پست: #سوختم

bamdad
bamdad
ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺭﺩ ﺷﺪ

ﺑﯽ ﻣﺤﻠﯽ ﺍﺵ ﻋﺬﺍﺑﻢ ﻧﺪﺍﺩ ، ﻭﻟﯽ ﺳﻮﺧﺘﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﮔﻔﺖ " ﻧﺪﯾﺪﻣﺖ
دیدگاه · 1392/09/21 - 13:37 ·
6
setare
setare
چه زيبا! گفتم دوستت دارم !چه صادقانه پذيرفتي!چه ابلهانه! با تو خوش بودم !چه کودکانه ! همه چيزم شدي ! چه زود ! به خاطره يک کلمه مرا ترک کردي ! چه ناجوانمردانه ! نيازمندت شدم ! چه حقيرانه! واژه غريبه خداحافظي به من آمد! چه بيرحمانه! من سوختم !............ولي هنوز هم دوستت دارم
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/12 - 18:57 ·
9
...
...
خورشید
به گرمایت نناز!
„„من””
صبح
ازگرمای وجودکسی سوختم
””من””
ازمحبتش سوختم
خورشید؟
توازچه میسوزی
دیدگاه · 1392/09/10 - 15:17 ·
5
MahnaZ
MahnaZ
چه هایی که مرا و چه هایی که مرا ، #
خدای من
مرا عطا کن که از مقصد از من بر جا ماند...
MahnaZ
67974372112863059616.jpg MahnaZ
تفاوت از آرایشگرا
MONA
chartaar.jpg MONA






سر بزار روی شونه هام تا بگم آروم از غصه هام

تا بگم چی امد به سرم ، رفت چرا نازنین دلبرم

عیش و شراب و مستی کار ما بود

عشق و خدا و هستی یار ما بود

اما شد رنگ زمستون نو بهار ما

بزم مهر و جنون در دل به پا بود

سینه لبریزه از شور از وفا بود

اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا

سوختم ، سوختم من از غم دل او پی یار دیگری بود

که عمر رویای من به سر رسید

باختم ، باختم من به او همه عمر دلدادگی رو

که غربت به خانه ام سرک کشید

خسته ام از دست روزگار، آسمون تو هم با من ببار

چشم من مونده خیره به راه ، من شبم

در حسرت ماه

عیش و شراب و مستی کار ما بود

عشق و خدا و هستی یار ما بود

اما شد رنگ زمستون نو بهار ما

بزم مهر و جنون در دل به پا بود
سینه لبریزه از شور از وفا بود
اما غم آمد به قلبم ای خدا چرا

سوختم ، سوختم من از غم دل او پی یار دیگری بود

که عمر رویای من به سر رسید

باختم ، باختم من به او همه عمر دلدادگی رو

که غربت به خانه ام سرک کشید

سوختم ، سوختم من از غم دل او پی یار دیگری بود

که عمر رویای من به سر رسید

باختم ، باختم من به او همه عمر دلدادگی رو

که غربت به خانه ام سرک کشید
... ادامه
iman
iman
گفتم بیا … گفت پاهایم یخ زده !
و من به پایش سوختم !!!
گرم شد …
رفت به سوی دیگری !
دیدگاه · 1392/07/5 - 23:14 ·
7
MahnaZ
lsikq950a1tmy68iomtz.gif MahnaZ
سوختم بزن شاید تــو ڪنے

شاید امشب این زخم هارا ڪم ڪنے

آه بـــاران مـــن ســـراپاے وجــــودم است

پس بــزن بزن شــاید تو ڪنے
...
...
درنگاهت دیده تامن دوختم
توشه عشق بهردل اندوختم
بردل آتش زدنگاهت نازنین
عمری ازحرم نگاهت سوختم
شعراز:{-6-}نیماراد
MahnaZ
etMoaQZE2j.jpg MahnaZ
گریم دیدنی که در نقش بازی کردند...
مائده
مائده
صفحه نمیدونم خیلی کوچیک شده چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟{-11-}
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
سوختنم را دیدی و خندیدی
خنده ات را دیدم و سوختم
خنده هایم را خواهی دید
دیدارِ ما به وقت سوختنت
دیدگاه · 1392/05/21 - 23:57 ·
2
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
آمدی چه زیبا ، گفتم دوستت دارم چه صادقانه ، پذیرفتی چه فریبنده ، نیازمندت شدم چه حقیرانه ، به خاطر یک کلمه مرا ترک کردی چه ناجوانمردانه ، واژه غریب خداحافظ به میان آمد چه بی رحمانه ، و من سوختم چه عاشقانه ، parastou
دیدگاه · 1392/05/21 - 23:27 ·
2
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
انقدر با اتش دل ساختم تا سوختم
بی تو ای ارام جان یا ساختم یا سوختم
دیدگاه · 1392/05/19 - 14:44 ·
7
KAMRAN
KAMRAN
چه آسمان کم ستاره ای!

امشب ستاره ها هم با من قهر کرده اند!

چشمانم را به کدام چشمک وعده دهم

تا این بارش بی امان را تسکین باشد؟!

چه داغیست در دلم...

بغض گلویم را هیچ مرهمی نیست!

خدایا!

وجدان ها را نخوابان!


از ریشه سوختم!

ریشه ات همیشه آباد...
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/18 - 02:21 در Art ·
6
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
سنگ قبرم را نميسازد کسي
مانده ام در کوچه هاي بي کسي
بهترين دوستم مرا از ياد برد
سوختم خاکسترم را باد برد &&&
دیدگاه · 1392/05/12 - 11:38 ·
2
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
سنگ قبرم را نميسازد کسي

مانده ام در کوچه هاي بي کسي

بهترين دوستم مرا از ياد برد

سوختم خاکسترم را باد برد
دیدگاه · 1392/05/12 - 11:27 ·
1
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
برام دعا كن عشق من، همين روزا بميرم ...

آخه دارم از رفتنت بدجوري گُر ميگيرم ...


دعا كنم كه اين نفس،تموم شه تا سپيده ...

كسي نفهمه عاشقت، چي تا سحر كشيده ...


اين آخرين باره عزيز،دستامو محكمتر بگير ...

آخه تو كه داري ميري،به من نگو بمون نمير ...


گاهي بيا يه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز ...

من با تو سوختم نازنين،باشه برو با من نسوز ...



برام دعا كن عـــــــــشــــــــــق من
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/9 - 23:52 ·
2
♥هـــُدا♥
جــدایی (1225).jpg ♥هـــُدا♥
هیزم نبودم

ولی....

سوختم در زمستان نبودنت....
دیدگاه · 1392/05/4 - 18:47 ·
6
๓เรร-รєթเ๔єђ
๓เรร-รєթเ๔єђ
گفتم بیا … گفت پاهایم یخ زده !
و من به پایش سوختم !!!
گرم شد …
رفت به سوی دیگری !
دیدگاه · 1392/05/2 - 12:49 ·
4
iman
iman
گفتم بیا … گفت پاهایم یخ زده !
و من به پایش سوختم !!!
گرم شد …
رفت به سوی دیگری !
دیدگاه · 1392/05/1 - 00:45 ·
5
صفحات: 1 2 3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ