یافتن پست: #فریاد

mehrab
mehrab
نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل !! _ بنال بلبل بیدل که جای فریاد است / حافظ
دیدگاه · 1393/05/1 - 23:55 ·
5
soheil
soheil
عشق محکومی است که محاکمه نمی شود
دیوانه ایست که معالجه نمی شود
بیگانه ایست که شناخته نمی شود
سکوتی است که شکسته نمی شود
وفریادی ایست که ارام نمی شود
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/31 - 14:21 ·
6
Majid
59753537513152551970.jpg Majid
زندگی گل پسرای ایرانی
چندسال پیش یه روز جلوی تلویزیون دراز کشیده بودم،
فوتبال نگاه می کردم و تخمه می خوردم.
ناگهان پدرو مادر و آبجی بزرگ و خان داداش سرم هوار شدن و فریاد زدن که:
« ای عزب! ناقص! بدبخت! بی عرضه! بی مسئولیت! پاشو برو زن بگیر ». رفتم خواستگاری؛
دختر پرسید: « مدرک تحصیلیت چیه »؟ گفتم:
« دیپلم تمام »! گفت: « بی سواد! اُمل! بی کلاس! ناقص العقل! بی شعور! پاشوبرو دانشگاه ».
رفتم چهار سال دانشگاه لیسانس گرفتم ...... برگشتم؛
رفتم خواستگاری؛ پدر دختر پرسید: « خدمت رفتی »؟ گفتم: « هنوز نه »؛ گفت:
« مردنشده نامرد! بزدل! ترسو! سوسول! بچه ننه! پاشو برو سربازی ». رفتم دو سال خدمت سربازیُ انجام دادم برگشتم؛
رفتم خواستگاری؛ مادر دختر پرسید: « شغلت چیه »؟ گفتم: « فعلا کار گیر نیاوردم »؛ گفت: « بی کار! بی عار! انگل اجتماع! تن لش! علاف! پاشو برو سر کار ». رفتم کار پیدا کنم؛ گفتند: « سابقه کار می خوایم »؛ رفتم سابقه کار جور کنم؛ گفتن: « باید کار کرده باشی تا سابقه کار بدیم ». دوباره رفتم کار کنم؛ گفتن: « باید سابقه کار داشته باشی تا کار بدیم». برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ گفتم: « رفتم کار کنم گفتن سابقه کار، رفتم سابقه کار جور کنم گفتن باید کار کرده باشی ». گفتن: « برو جایی که سابقه کار نخواهد ». رفتم جایی که سابقه کار نخواستند. گفتن: « باید متاهل باشی ». برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ گفتم: « رفتم جایی که سابقه کار نخواستن گفتن باید متاهل باشی ». گفتن: « باید کار داشته باشی تا بذاریم متاهل شوی ». برگشتم؛ رفتم نیم کیلو تخمه خریدم دوباره دراز کشیدم جلوی تلویزیون و فوتبال نگاه کردم!
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/31 - 04:10 ·
6
مائده
مائده
... ادامه
ساحل بارانی
ساحل بارانی
امشب دلم گرفته بود رفتم کنار آسمون..........فریاد زدم یا تو بیا یا منو پیشش برسون!
دیدگاه · 1393/04/27 - 01:25 ·
5
bamdad
bamdad
سکوت می کنم!

نه اینکه دردی نیست...!

گلویی برای فریاد نمانده است...!

ما دل مردگان این تابوت بیخودی نفس میکشیم!

هوای بیرون سهم ما نیست...

{-118-}
دیدگاه · 1393/04/26 - 21:43 ·
8
bamdad
bamdad
کاش همه مردم دنیا
به جای یک دقیقه سکوت کردن
به جای یک عمر سکوت
همه فقط
یک دقیقه فریاد می کشیدند!…

:(
دیدگاه · 1393/04/26 - 21:27 ·
4
مائده
مائده
یک درختِ پیرم و سهم تبرها می‌شوم
مرده‌ام، دارم خوراکِ جانورها می‌شوم

بی‌خیال از رنجِ فریادم ترد‌ّد می‌کنند
باعث لبخندِ تلخِ رهگذرها می‌شوم

با زبان لالِ خود حس می‌کنم این روزها
هم‌نشین و هم‌کلام ِ ‌کور و کرها می‌شوم

هیچ‌کس دیگر کنارم نیست، می‌ترسم از این
این‌که دارم مثل مفقود الاثرها می‌شوم

عاقبت یک روز با طرزِ عجیب و تازه‌ای
می‌کُشم خود را و سرفصلِ خبرها می‌شوم!

"نجمه زارع"
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/26 - 20:10 ·
5
bamdad
bamdad
ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﯼ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺻﯿﺪ ﻣﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺗﺎ ﺁﻧﺮﺍ
ﺑﭙﺰﺩ، ﺍﻣﺎ ﺩﯾﺪ ﻧﻪ ﺭﻭﻏﻦ ﺩﺍﺭﺩ ﻧﻪ ﺁﺭﺩ ﻧﻪ ﮔﺎﺯ ﻧﻪ ﻧﻤﮏ ﻭ
ﻧﻪ ﺍﺩﻭﯾﻪ، ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﻣﺎﻫﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﺏ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ
ﻣﺎﻫﯽ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ
ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﻣﭽﮑﺮﯾﻢ…

{-105-}
دیدگاه · 1393/04/25 - 23:24 ·
9
مائده
569159_p19EPaPd.jpg مائده
میان فریاد و سکوت به مسخ رسیدم....
دیدگاه · 1393/04/18 - 16:53 ·
8
✔♥Дℓɨ♥✔
10461630_811299148904029_8363928816340389094_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
به باز کنم روزه‌ی خود بار دگر
باز مهمان لبت در چه کنم...
شهرزاد
IMG_5587.JPG شهرزاد
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که بینی
یا چیزی چنان که بداتی
من مشترکم
مرا فریاد کن!
...
...
Noosha
نداجان میدونی دردچیه؟
درداینه که:خودت دردداشته باشی..
امابخوای همدردی کنی باکس دیگه...
میدونم
میخواستی پدرت راتسلای خاطرباشی
ورفتی درکنارش نشسته
و
بااوحرفهازدی
ولیکن
بازبان بیزبانی
باچشمانی مملوازدرد
بانگاهی که پرده برمیداشتندازسربه مهراسرار
مگو!
پدرنیزباچشمانی مملوازغم تورانگریسته و
همچنان
هردویتان مملوازحس سکوت
فریادمیزدیدناگفته هایتان را...
آری!
جایی که
لبها به سکوت محکومند
این چشمهاهستند
که آزادانه سخن میگویند
بازبان بی زبانی!
نداجان
میدانی
دردکجاست؟
دردآنجاییست که
پدر
زل بزند به صفحه موبایلش وآلبوم عکس عزیز ازدست رفته اش رامرورکند

وهمچنان
مملوازحس سکوت
بغضش رافروداده
وقامت بودنش خم وخم وخمترگردد!
تابه ناگه
سکوت راجمله ای بس حزن آلودشکسته و
پدرگوید:"کاش بعدازشروین من بروم"
و
هردویتان
دربزمی غریبانه
مویه کنید
این داغ را...
آری !
نداجان
آخردردهمین است
که داغ عزیزی قامت یک مردراخم کند
و
دم برنیاورد..
متن ازنیما
تقدیم به شمعی که روزبروزدرحال آب شدن است..ندای بهترازجانم.

....هعی...
دیدگاه · 1393/04/10 - 04:30 ·
3
mehrab
mehrab
خداوند را فرشته ایست که هر روز فریاد می زند: بزائیدبرای مردن، و جمع کنید برای ازبین رفتن، و بسازید برای ویران گشتن/ نهج البلاغه
دیدگاه · 1393/04/9 - 23:06 ·
4
bamdad
bamdad
یک (روز) خانواده ی لاک پشتها تصمیم گرفتند که به پیکنیک بروند.

از آنجا که لاک پشت ها به صورت طبیعی در همه ی موارد یواش عمل می کنند، هفت سال طول کشید تا برای سفرشون آماده بشن! در نهایت خانواده ی لاک پشت خانه را برای پیدا کردن یک جای مناسب ترک کردند.

در سال دوم سفرشان (بالاخره) پیداش کردند.

برای مدتی حدود شش ماه محوطه رو تمیز کردند، و سبد پیکنیک رو باز کردند، و مقدمات رو آماده کردند. بعد فهمیدند که نمک نیاوردند!

پیکنیک بدون نمک یک فاجعه خواهد بود، و همه آنها با این مورد موافق بودند.

بعد از یک بحث طولانی، جوانترین لاک پشت برای آوردن نمک از خانه انتخاب شد.

لاک پشت کوچولو ناله کرد، جیغ کشید و توی لاکش کلی بالا و پایین پرید، گر چه او سریعترین لاک پشت بین لاک پشت های کند بود!

او قبول کرد که به یک شرط بره؛ اینکه هیچ کس تا وقتی اون برنگشته چیزی نخوره.

خانواده قبول کردن و لاک پشت کوچولو به راه افتاد.

سه سال گذشت… و لاک پشت کوچولو برنگشت. پنج سال … شش سال …

سپس در سال هفتم غیبت او، پیرترین لاک پشت دیگه نمی تونست به گرسنگی ادامه بده .

او اعلام کرد که قصد داره غذا بخوره و شروع به باز کردن یک ساندویچ کرد.

در این هنگام لاک پشت کوچولو ناگهان فریاد کنان از پشت یک درخت بیرون پرید،« دیدید می دونستم که منتظر نمی مونید. منم حالا نمی رم نمک بیارم»!!!!!!!!!!!! !!!!!

نتیجه اخلاقی: بعضی از ماها زندگیمون صرف انتظار کشیدن برای این می شه که دیگران به تعهداتی که ازشون انتظار داریم عمل کنن. آنقدر نگران کارهایی که دیگران انجام میدن هستیم که خودمون (عملا) هیچ کاری انجام نمی دیم.

{-15-}
دیدگاه · 1393/04/6 - 23:23 ·
8
bamdad
bamdad
گاهی نیاز است دکتر بجای یه مشت قرص

برایت " فریـــــــــــاد " تجویز کند.....!

{-100-}
Hooman
Hooman
خدای من خداییست که اگر سرش فریاد کشیدم، به جای اینکه با مشت به دهانم بزند، با انگشتان مهربانش نوازشم می کند و می گوید: میدانم جز من کسی نداری.
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/30 - 15:43 ·
2
صوفياجون
we-are-one-wikna.ir-2014-512.jpg صوفياجون
we are one
ما همه یکی هستیم

پیتبول:

Put your flags up in the sky (put them in the sky

پرچم هایتان در آسمان بالا بگیرید
And wave them side to side (side to side

و آنها را در کنار یک دیگر تکان دهید
Show the world where you’re from (show them where you’re from

به جهان نشان دهید که از کجا آمده اید
Show the world we are one (one love, life)
به جهان نشان دهید که ما همه یکی هستیم(یک عشق،زندگی)
Oe oe oe oh la
Oe oe oe oh la
Oe oe oe oh la

When the moment gets tough

وقتی که لحظات رو به سختی می رود
We’ve got keep going

ما باید راهمان را ادامه دهیم
One love, one life, one world

یک عشق ، یک زندگی ، یک جهان
One fight, whole world, one night, one place

یک مبارزه، تمام دنیا ، یک شب، یک جا
Brazil, everybody put your flags in the sky and do what you feel
برزیل، همه پرچمهایتان را در آسمان بالا ببرید و هر احساسی که دارید انجام دهید
It’s your world, my world, our world today

این جهان توئه، جهان من، جهان ماست امروز
And we invite the whole world, whole world to play

و ما تمام جهان را دعوت کرده ایم، تمام جهان برای بازی کردن
It’s your world, my world, our world today

این جهان توئه، جهان من، جهان ماست امروز
And we invite the whole world, whole world to play
و ما تمام جهان را دعوت کرده ایم، تمام جهان برای بازی کردن

Es mi mundo, tu mundo, el mundo de nosotros
Invitamos a todo el mundo a jugar con nosotros

“ترجمه نشده”

**

Put your flags up in the sky (put them in the sky

پرچم هایتان در آسمان بالا بگیرید
And wave them side to side (side to side

و آنها را در کنار یک دیگر تکان دهید
Show the world where you’re from (show them where you’re from

به جهان نشان دهید که از کجا آمده اید
Show the world we are one (one love, life)
به جهان نشان دهید که ما همه یکی هستیم)

Oe oe oe oh la
Oe oe oe oh la
Oe oe oe oh la
Jenny, dale
جنیفر لوپز:

[Jennifer Lopez]
One night, watch the world unite

یک شب، جهان را متحد ببین
Two sides, one fight

در کنار هم، یک مبارزه
And a million eyes

و یک میلیون نگاه

Full heart’s gonna work so hard

لبریز از عشق بودن تلاش سخت می خواهد
Shoot, fall, the stars
... ادامه
zoolal
zoolal
چقدر زندگی کردن سخت است آن هم از نوع غریبش ...
چند روزی هست که بهانه های عجیب غریبی می گیرم ...
چند روزی هست که نفسم هی تنگ میشود و دلم حسابی میگیرد ...
چرایش را خوب می دانم ...
فریادی می کشم اما نمیشنوم ...
صـداي من کجاست... ؟؟
ایـــــن روزهــا با کوچکترین بهانه ای می شـــــکنم …
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/21 - 21:03 ·
3
zoolal
zoolal
می رسد روزی که فریاد وفا را سر کنی
می رسد روزی که احساس مرا باور کنی
می رسد روزی که نادم باشی از رفتار خود
خاطرات رفته ام را مو به مو از بر کنی
می رسد روزی که تنها ماند از من یادگار
نامه هایی را که با دریای اشکت تر کنی
می رسد روزی که تنها در مسیر بی کسی
بوته های وحشی گل را ز غم پرپر کنی
می رسد روزی که صبرت سر شود در پای من
آن زمان احساس امروز مرا باور کنی
... ادامه
zoolal
zoolal
چه خنده دار است که :
ناز می کشیم ... آه می کشیم
انتظار می کشیم ... فریاد می کشیم
درد می کشیم ... ولی با اینهمه کشیدنها
هنوز نقاش خوبی نشدیم که بتوانیم ،
دست بکشیم...
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/20 - 18:53 ·
9
bamdad
bamdad
چند وقتیست هر چه می گردم

هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم

نگاهم اما

گاهی حرف می زند گاهی فریاد می کشد

و من همیشه به دنبال کسی می گردم

که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید...
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/13 - 18:11 ·
5
bamdad
bamdad
هر صبح خورشید فریاد میزند

آهای آدمها کتاب زندگی چاپ دوم ندارد

پس تا میتوانید قدر لحظات با هم بودن را بدانید

و با عشق زندگی کنید!
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/12 - 22:53 ·
7
zoolal
s.jpg zoolal
کی میتونه جای اسمت
توی شعر من بشینه
توی این مرثیه امشب
جای اسمت نقطه چینه
طرح ساده ی نگاهت
دفتر خاطراه هات
مثه سایه روی خاک افتاده
بی تو از گریه پرم
لحظه هام رو میشمارم
آسمون بی تو پر از فریاده
آسمون بغزتو بشکن
اون دیگه برنمی گرده
نفس های گرمش امشب
هم نفس با خاک سرده
قاب عکست روبه رومه
دارم از نفس میوفتم
باورم نمیشه
اما من برات مرثیه گفتم
... ادامه
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ