یافتن پست: #قصه

...
...
اوناکه توخلوت شب
شعرایه حافظو خوندن
همه رامرتب اما
برسردوراهی موندن
اوناکه توزندگیشون
قصه های بدشنیدن
توقمارزندگانی
همه جوربازی رودیدن
بهشون بگین که اینجا
یه نفرهمیشه مسته
یه نفرهمیشه تنها
سراین کوچه نشسته
{-60-}
دیدگاه · 1392/10/24 - 16:00 ·
5
♥هـــُدا♥
1340986496322814_large.jpg ♥هـــُدا♥
پایان قصه ، یک چمدان ، زن ، میان هال مردی که مات رفتن او سال های سال ... تختی که بو گرفته از این خواب های خیس خوابی که تکه تکه شد از بغض های کال . . .
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/24 - 10:51 ·
4
mostafa AZ
mostafa AZ
واقعا متاسفم نمیدونم چی بگم..
دیشب تا نصف شب پای کامپیوتر بیدار بودم... صبح پا شدم دیدم
چشام شده کاسه خون، به لبم داغ جنون، به کنارم تو بمون، نرو با دیگری
اون آخریا صدا ی دستاشون نمیااااااااد
اواو او او همه دستا بال
{-7-}
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون

اگه مستم اگه بیمار
اگه خوابم اگه بیدار
_ _ _ _ _ _ _ _{-35-}
اگه قلبم پر درده
پر غصه واسه دیدار
_ _ _ _ _ _ _{-35-}
اگه چشمای سیاهت
منو باز دیوونه کرده
_ _ _ _ _ _ _{-35-}
اگه اون نگاه سادت
خونمو ویرونه کرده
_ _ _ _ _ _ _{-35-}
اگه خواب مثل یه قصه ست
قصه ای تا مرز فردا
_ _ _ _ _ _ _{-35-}
من میخوام تو خواب بمونم
توی تردید یا که رویا
_ _ _ _ _ _ _ _{-35-}
همه جا تورو ببینم
همه جا نگات کنم من
_ _ _ _ __ _ _ _{-35-}
تا که باز از روی عادت
قلبمو فدات کنم من
_ __ _ _ _ _ _{-35-}
تکیه گاه من تو هستی
زیر رگبار ندامت
_ _ _ _ _ {-35-}
جون پناه من تو هستی
که برم راهو سلامت
_ _ _ _ _ _ _ _{-35-}
تو برام ترانه سازی
مثل آب توی چشمه
_ _ _ _ _ __ _{-35-}
مثل یک جام پر از می
واسه ی لبای تشنه
_ _ _ _ _ _ _{-35-}
تو بدون که این من
شده مقهور نگاهت
_ _ _ _ _ _{-35-}
من هنوز به فکرت هستم
فکر چشمای سیاهت
_ _ _ _ __ __ _ {-35-}
شاعر: {-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
{-35-}{-35-}{-35-}
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون

تیک تاک تیک تاک
میگذره بالتهاب
تیک تاک تیک تاک
ساعت شماته بخواب
{-35-}
{-35-}
{-35-}
داریم به آخر میرسیم
آخر هر چی قصه بود
قصه ی ما به سر رسید
قصه که نه یه غصه بود
{-35-}{-35-}{-35-}
چه این وری چه اون وری
تموم، این آخرشه
تموم میشه ،قول شرف
هرچی میخواد بزار بشه
{-35-}{-35-}{-35-}
میخوام دوباره بشم
، من گذشته ها
بزار با شادی طی کنیم
زندگی رو تا انتها
{-35-}{-35-}{-35-}
اگر که باشی من خوشم
باهم میریم این جاده رو
باهم تمومش میکنیم
غمهای خیلی ساده رو
{-35-}{-35-}{-35-}
رو میکنیم
باهم ، نه من تنها فقط
غمهامونو دور میریزیم
عشق رو میزاریم این وسط
{-35-}{-35-}{-35-}
اگه بخوای باهم باشیم
دنیا رو باهم میسازیم
تو جنگمون با مشکلات
نمی شکنیم، نمی بازیم
{-35-}{-35-}{-35-}
اگر ولی تو هم نخوای
تا آخرش باید برم
این دیگه آخر منه
تمومه،من
{-35-}{-35-}{-35-}
باید برم تا آخرش
راه به من رسیدنو
باید بخوام ، میتونم
کنم ندیدنو
{-35-}{-35-}{-35-}
چه این وری چه اون وری
تمومه، این آخرشه
تموم میشه، قول شرف
هر چی میخواد بزار بشه
{-35-}{-35-}{-35-}
تیک تاک تیک تاک
میگذره با التهاب
تیک تاک تیک تاک
ساعت شماته بخواب...
{-35-}{-35-}{-35-}
شاعر: {-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
صوفياجون
1384277658775430.png.jpg صوفياجون
...
نمیدانم چه بنویسم
نمیدانی چه دشوار است
نمیدانی که در خلوت
غم و اندوه بسیار است
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانی که بعد از تو
دلم تنهای تنها شد
نمیدانم که این قصه
کجا آغاز و پیدا شد ؟!
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانم که تنهایی
چرا غمخوار من گشته ؟
غم تنها شدن حالا
نمیدانی که برگشته
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانی که شبها من
به کارم سخت مشغولم
سحرگاهان که بیدارم
به فکر تو مجبورم
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانم چه بنویسم
که کم گردد ز غم هایم
که بغضم نشکند وقتی
خیالم هست تنهایم
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانی که میدانم
تو دلخور از منی اما
دو خط شعری که من گفتم
چه دامنگیر شد بر ما !!
{-35-}{-35-}{-35-}
من آن را گفته بودم که
دلم آسوده تر گردد
که شاید بعد از آن نامه
نگارم باز برگردد
{-35-}{-35-}{-35-}
من حالا حس دلتنگی
شده یار و هم آغوشم
به اجبارم شده من بعد
لباس مشکی می پوشم
{-35-}{-35-}{-35-}
برای آخرین جمله
بگویم از ته قلبم
که هر شب در وجود خود
به دنبال تو می گردم
{-35-}{-35-}{-35-}
نمیدانم چه بنویسم
به غیر از "دوستت دارم"
نمیدانی که اما من
یه دنیا دوستت دارم
{-35-}{-35-}{-35-}
شاعر: {-35-}{-35-}بامداد{-35-}{-35-}
bamdad
bamdad
آخر قصه ی ما رو همون اول لو دادند



همون جایی که گفتند



یکی بود



یکی نبود !!!
دیدگاه · 1392/10/21 - 20:17 ·
5
رضا
رضا
4 تا کاربر مونده تا کاربر شماره 1.000
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
دددد.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
دنیای دست‌ها

از هر دنیایی بی وفاتـر است …

امـروز دست هـایت را مـی گیـرنـد …

قصه ی عـادت که شدی همان دست‌ها را بـرایـَت تکان مـی دهند!!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/19 - 13:31 ·
4
♥هـــُدا♥
745258.jpg ♥هـــُدا♥
مــــن بـه “نیمه ی گمشده” اعتقــــادی نـدارم...


“نیمه گم شــده” بهونه ایه برای


کم کاری و نساختـــن با زندگی


خودتـــــ را کامل بســـاز و به دنبال همراه باش...


نه “نیمه” ای دیگـــــه ... که خودش ناقصه (!)
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/18 - 12:17 در Lawless ·
6
bamdad
bamdad
خوبی بادبادک اینه که
می‌دونه زندگیش فقط به یک نخ نازک بنده
ولی بازم تو آسمون می‌رقصه و می‌خنده . .
ıllı YAŁĐA ıllı
Alireza-Roozega.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
darya
darya
خدای خوب من ، زندگی به سختی اش می ارزد اگر تو در انتهای هر قصه ایستاده باشی …
...
...
امشب میخوای بری بدون من
خیسه چشای نیمه جون من
حرفام نمیشه باورت
چیکارکنم خدایا
راحت داری میری که بشکنم
عشقم بذارنگات کنم یه کم شاید
باهم بمونه قصه ما
بجون تودیگه نفس نمونده واسه من
نروتوهم دیگه دلم رونشکن
دلم جلوچشات داره میمیره
نیگام نکن بذاردلم بمونه روی پاهاش
فقط یه ذره آخه مهربون باش
خداببین چجوری داره میره
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/15 - 22:58 ·
3
bamdad
bamdad
دیگر،بانوی هیچ قصه ای نخواهم شد ک این بانو خود قصه ها دارد

::

::

محکم ببار باران!



نم نم علاج زخم هایم نیست .....
... ادامه
bamdad
bamdad
برای قصه ای که با





“یکی بود و یکی نبود” شروع میشود





پایانی بهتر از





آوارگی کلاغ نمی توان نوشت. . .
... ادامه
Noosha
54ll.gif Noosha
تصاویری متحرک از پارتی و رقص کریستین رونالدو و مورینیو و بازیکنان مادرید بعد از پیروزی بر بارسلونا{-18-}{-18-}{-18-}

shaghayegh(پارتی_السلطنه)
اینم خیلی باحال بود{-7-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
bamdad
bamdad
کاش کسی یاد معلم ها می داد :
اول مهر شغل پدر‌ها را نپرسند ؛
وقتی هنوز احترام به همه‌ی شغل ها را و افتخار به همه‌ی پدر‌ها را یاد دانش آموزانشان نداده‌اند !
حالا قصه ی چشمان یتیمی که نم می‌خورد ، بماند …
... ادامه
bamdad
bamdad
حالا که تمام راه را امده ام...حالا که تا تو هیچ نمانده ....چفدر دیر یادش امد خدا....که ما قسمت هم نیستیم..! !!!
رضا
رضا
معاشران گره از زلف یار باز کنید/شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید

حضور خلوت انس است و دوستان جمعند/و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید

رباب و چنگ به بانگ بلند می‌گویند/که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید

به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد/گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید

میان عاشق و معشوق فرق بسیار است/چو یار ناز نماید شما نیاز کنید

نخست موعظه پیر صحبت این حرف است/که از مصاحب ناجنس احتراز کنید

هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق/بر او نمرده به فتوای من نماز کنید

وگر طلب کند انعامی از شما حافظ/حوالتش به لب یار دلنواز کنید





غزل شماره ۲۴۴
صفحات: 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ