کلا اشعار #محمد_علی_بهمنی رو دوست دارم
آبجی گلم

الان کاملا معلومه دیگه اون خیلی مغروره نه من

تو شعر که غروری نیست

هست دقت کنی هست....

مرجان وقت کردی تو محل کار هستی کمی کار بکن

بامداد خداشاهده من انقدر منطقی ام ظرف و اینا نمیشکنم فقط قهر کردم حرف نزدم باهاش. ته ته ناراحتیم اینکارا رو می کنم
با معاونم هنوز به مرحله بشکن بشکن نرسیدیم


چشم رضا ، کار میکنم تو که میدونی کار من تخصصیه (الکی مثلا من آأمی مهمی ام)

یه ماشین حساب داره صبح تا شب داره با اون حساب میکنه مثلا من حسابدارم

رضا میام میزنمتاااااااا با همون ماشین حساب

مرجان جنبه داشته باش من هم سن تو بودم حساب سازی میکردم واسه شرکتهای استکباری .

رضا اعتراف کرد که واسه شرکتهای استکباری (بامداد) حساب سازی میکرد

راستی یادم رفت بگم این عطرایی که گفتم هر دوتاشون خنک هستن
اصلا من بجز عطر خنک هیچ عطر دیگه ای استفاده نمیکنم ، حتی تو زمستون
هر وقت دوست داشتی ، اسم عطرایی که استفاده کردم و تو ویترینم دارمشون رو واست میگم

عطر زیاد میخرم عطرای سرد استفاده میکنم چون بهم ارامش میدن گرم و شیرین باعث سردردم میشن و اسماشون زیاد تو حافظم نمیمونه . یکی ورساچه هست عطره ادکلن نیست . رنگش گفتی صورتی یا طلایی نمیدونم چون تو یه شیشه معمولی 20تومن خریدمش. خوشبوئه. چند تا عطر دیگه هم خریدم ولی اسماشونو نمیدونم هر سری شیشه خالی میبرم واسم پرش میکنن . ولی خودت بری عطرفروشی از خود فروشنده آمار بگیری بهتر کمکت میکنه .

محمد نظری ندارم شر به پا نکن

عطر gold که گفتی واسه شرکت جگواره. عطر ورساچه یی هم که این خانوم گفت قدیمی شده

توی این رنج قیمتی عطرای پرفروش زنانه این چنتا بد نیستن :
برند اسکادا عطر اسپیشلی
برند لنوین اکلت عطر دی آرپچ
برند جسوس دل پوزو عطر هالووین
برند لالیک عطر له آمور
برند والنتینو عطر والنتینا
برند بولگاری عطر امنیا کریستالین
برند کنزو عطر لئو پار
برند سی کی ck عطر تراث
برند سی کی عطر این تویو

مرسی از بامداد حتما میرم ببینم عطرش چجوریه فقط زنونه مردونش فرق نداره؟
مهدیار عزیز مرسی،
سی کی تقریبا تمام مدل هاش رو داشتم ولی کنزو رو نداشتم البته یه بار یکی از دوستام گرفته بود ک من نمیدونم مدلش چی بود ولی فوق العاده خوشبو بود عکس یه گل قرمز هم روش بود احتمالا همین مدله که شما نوشتی

مرسی صوفیا جونم آخه تو این وزرا میری خرید عطر تا چهارتا عطر به زور بهت نفروشن ول کن نیستن آدم میمونه تو معذوریت!

دیروز یکی از دوستام البته ایرانی نیست ولی اقامت ایران دارن شوهرخواهرش تاجر عطره، و وارد کننده عطرهای اصل از امارات و.... هست گفت هر عطری بخوای ازش میگیرم برات با تفاوت خیلی زیاد با بیرون یا اینایی که تو خیابون وزرا می فروشن،
من فعلا بودجه در همین حد دارم، البته اگ بتونم 70-80 زیر قیمت بخرم خیلی خوبه

نه مرجان
فکر نکنم زیاد تفاوت داشته باشه
یعنی یه بویی تو مایع های بوی گل داره که هم مردونه میشه و هم زنونه
مرجان ، اگه Luzi silver رو پیدا کردی حتما به من خبر بده
چون اون یارو که همیشه ازش عطر میخرم و از قضا کل فروش عطر هم هست ، میگفت شرکت Luzi تو امارات دیگه این عطر رو تولید نمیکنه ، حالا این اشنات شاید بتونه پیداش کنه
حتما یه پیگیری بکن ازش
مرسی

موفق باشید

چشم بامداد حتما

مهدیار بازم تشکر

والا بامداد استکبار جهانیه لقب اش رو میدن به ما!
این بود جواب زحمات بامداد؟؟

محمد به جای این کارها برو کشاورزی کن به اقتصاد کشور کمک کن

مرجان حالا که بامداد نیست بذار باشه بعد باهاش برخورد بکن

ظلم ستیزی و مبارزه با استکبار بالاتر از کشاورزیه

همیشه گفتم مبارزه با ظلم خودش جهاده...
فکر کنم اکبرم هست
جهاد اکبر، جهاد اصغر همی اینا یادم بود

محمد از زیر کار شونه خالی نکن

مرجان بگو این #اکبر و اصغر کی هستن ؟

اینا برادر ناتنی های قلی سگ سبیل هستن، که هر سه نفر شون قرار بود برادر زن های تو بشن که الهی شکر خودت گفتی خوجسته رو نمیخوای دیگه
قضیه منتفی شد!
رضا بگم بهت شانس آوردی!!!!

خب من که گفتم داداش منه

من فکر کردم داداش مجازی تو عه!
دیگه داداش رضا هم داریم،
من و داش محمد و رضا میتونیم به مبارزه با استکبار جهانی(تو همین پست خطاب بهش زده شده ، منتهی من برای آّبروداری اسم نمی برم) بپردازیم!
میریم به جنگ دشمن

سلام آقا رضا
خوش اومدی
نگران نباش اینا یکم ، کم کم عادت میکنی

ما آدمای متفکری هستیم داداش رضا خودت که محمد رو میشناسی، منم که کلا شناخته شده اممممم

آدمای متفکر

آهان یادم رفت بگم
اسم جدیدش متفکره ، جدیدا به اینجور آدما میگن متفکر

خب خدا رو شکر ، خودتم میدونی ما متفکریم نه متفکر نما

آقا رضای گل خوش اومدی

واسه فرهاد می خندی

آره... پدر منو در آورده این بیشعور...
میگم نمیخوام شما رو میگه من میخوام

فرهاد کیه ؟؟؟

عابدی دیگه

آهااااااااااااا

6

خودم معمولا رنگهای پررنگ دوست دارم خانواده صورتی . نارنجی .

1

3

نه، باهاش بجنگ

مرجان در حال گفتگو با طرف مقابل

مرجان در حال خشم

مرجان در حال تمرین های ورزشی

مرجان وارد می شود
مرجان به مدرسه می رود
مرجان و قالیچه حضرت سلیمان

ای کوفط محمد!

من در حالت عادی اینجوریم

معمولا در حالت عصبانیت و ناراحتی سکوت می کنم و این بدترین تنبیه هست.(حتی دیده شده بعضیا ب غلط کردن افتادن)

آخه هرکی میاد فکر میکنه ما بچه ایم هرچی بگه بگیم چشم!

محمد مگه صمد رو معرفی کردی

مرجان نظر قبلیم تله بود دشمنان که منظور محمد هست رو بهتر بشناسی

میدونم رضا, آفرین عجب تاکتیکی, اونموقع میگه من مار نیستم!
الان قضاوت کن تو , این مار نباشه اژدها که هست.
خخخخخخ

محمد ممکنه مار نباشه اما به هنرهاش میخوره #اژدها باشه زشته خب #مارمولک باشه

هیچکدوم اینا مشکل ندارم تیر میکشه .

مطمئنی "پردازش جزئیات" نیست؟!
انقده در طول شبانه روز فکرمون در حال تجزیه و تحلیل مسائل مختلفه که انغریبه مخمون متلاشی بشه
منکه اینجوری هستم ، تو رو نمیدونم!

بامداد گیر دادیااااا پشت سرت دارن حرف میزنن رضا

من گیر ندادم که
این فکر و خیالا هستن که گیر دادن به ما
والله بخدا

بامداد پردازش موازی دارم حتی تو خواب گاهی دچار اختلال میشه زود خوب میشه

صوفیا

بامداد حق داره فکر و خیال ول نمیکنه والا .

آره بابا خیلی سمجه
مثل کنه چسبیده به زندگی ما

... شيطان آدم را در زنجير می‌خواست. ليلی مجنون را بی‌زنجير می‌خواست. ليلی می‌دانست خدا چه می‌خواهد. ليلی كمك كرد تا مجنون زنجيرش را پاره كند. ليلی زنجير نبود. ليلی نمی‌خواست زنجير باشد. ليلی ماند. زيرا ليلی نام ديگر آزادی است.

عرفان نظر آهاری
تصیح میکنم
الفش جا افتاد...