یافتن پست: #مبهم

مائده
senobar.jpg مائده
این میل من به حرف زدن ، حرف زدن با دیگران ، این دیگران که هستند ؟ که آرامم نمی کنند ....#حرف_زدن نمی کند ، انگار دلم پر دلهره است ، پر بی تابی ، آرام ندارم ... در من چیزی مرده ، پرنده ای ، پرستویی ، پروانه ای شاید... شادی به غریبه ای قربانی شده می ماند ... من خسته ام ، خستگی باستانی ، بی حد ، و من بی حساب میل به دیگران دارم ...این میل مبهم من به حرف زدن ، حرف زدن با دیگران ...
دیدگاه · 1392/10/20 - 17:49 ·
6
♥هـــُدا♥
tqsv9p6g0x1x6czith3n.jpg ♥هـــُدا♥
آنه...

تکرار غریبانه ی روزهایت چگونه گذشت...؟

وقتی روشنی چشم هایت در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود...

با من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکی ات;

از تنهایی معصومانه ی دست هایت; آیا می دانی که در هجوم درد ها و غم هایت;

و دوران ملال آور زندگی ات;

حقیقت زلالی دریاچه ی نقره ای نهفته بود...؟

آنه...

اکنون آمده ام تا دست هایت را;

به پنجه ی طلایی خورشید دوستی بسپاری;

و در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآیی...

و اینک آنه! شکفتن و سبز شدن در انتظار توست...

در انتظار تو…
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/18 - 12:33 در Lawless ·
7
...
4.jpg ...
چه آسان میشودبربادرفت
توبربادم دادی
چه آسان میشودازیادرفت
توازیادبردی مرا
چه آسان میشودفرهادرفت
چوشیرین باشدت دلبر
چه آسان میشود
آری!
چه آسان ازدل سنگت
سکوتی مبهم وچون بکر
زهجرانت
چنان فریادرفت
نیما
... ادامه
دیدگاه · 1392/10/6 - 06:02 ·
7
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1387717152988672_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
...
...
پاییز
برف
حیاط
من وخلوتی بکر
بادوحشی ولگرد
تهران
عروس سپیدپوش
___________
___________
برف
حیاط
آدمک برفی
تنها
میسرایدشعری
هرردیفش همه غم..
واژه هایش مبهم..
برف
برف
آدمک برفی
یه عالم نگفته حرف..
ب
ر
ف..
بداهه ازنیماراد
ساعت:۳
درحیاط سپیدپوش خانه مان
تهران
پاییز۹۲
... ادامه
bamdad
bamdad
باران که می آید

حضور مبهم یک هیچ مرا فرا می گیرد

تپش های قلبم به شماره می افتد

دم می رود و بازدم به سختی باز می گردد

دلم سخت می گیرد.
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/14 - 20:34 ·
4
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
بعد تو ﻳﮧ صداﮮ مزاﺣﻣﮯ هیچ وقت ولم نکرد
ﻳﮧ صداﮮ مبهمی ڪﮧ هر دم تو گوشم
ﻣﮯگفت:
باﺧﺗﮯ!!!

نگران من نباش..!!!
چشمان وحشی مرا هیچ نگاه هرزه ایی رام نخواهد کرد....
نگران خودت باش که با هر لبخندی دلت میلرزد....
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/6 - 17:22 در دوستها ·
6
samyar
samyar
زندگی ام یک معمای مبهم و پیچیده شده که با هر طلوع و غروب مرا

بیشتر به کام خویش می کشد و دم به دم دست بر گلویم میگذارد و بی

رحمانه آن را می فشارد.لحظه های حزین آن تمام قصه ها را از یادم

برده و غصه در وجودم نشانده.قصه شادی و شور٬قصه خنده و مهر٬قصه

ساحل و موج٬همه و همه را از ذهن خسته ام پاک کرده و کلماتی

چون بیم٬غم و قهر و نیست شدن را برایم مکرر بازگو میکند.من

نمیخواهم ناسروده باقی بمانم پس بازهم به تلاشم ادامه می دهم تا

شاید معجزه عشق به طلوع روشن امید برسم حتی اگر سال ها در

یک راه پرهراس در دل تاریک شب بمانم و چون ره گم کرده ای افسرده

در کنار دیوارهای خراب آباد زانوی غم در بغل بگیرم اما نمیگذارم

چشمانم بسته شوند و مدام به آن روزنه نور که بر قلبم می تابد خیره

شوم تا اورا ببینم...
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
بی تو گفتم که می توانم زیست
سادگی کردم این میسّر نیست

آن شب تلخ رفتنت تا صبح
چشم آیینه بود و من که گریست

در تو تا شور خنده ها خشکید
در من این رود گریه ها جاری است

پشت پرچین سبز چشمانت
راز آن گریه های مبهم چیست

آن چه از تو برای من مانده است
چشم هایی همیشه بارانی ست
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
marg2.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
{-95-}{-95-}{-95-}
این رو بخونید و ببینید شخصی رو که توی این فیسبوک هوادارای الکی پیدا کرده بود سر زیر سؤال بردن مذهب و عقیده دیگران حالا چگونه دست خودش رو رو می کنه امیدوارم که ما ایرانی ها عوض اینکه تاریخ رو فراموش کنیم ازش درس بگیریم :

بقیه در : دیدگاه {-27-}
MahnaZ
11.jpg MahnaZ
باید بود,

دور از دسترس,

باید بود و !

ﮯ کـه باشـﮯ مـیکنند

و از رویت مـیشوند...
...
...
””حضورباران””
دربزم شاعرانه من
درختان میرقصیدند
بی اختیار...
وکوچه ها
درسکوتی مبهم
مینگریستند
رقص زیبای درختان را...
وبادابرهارا
به میهمانی آسمان میبرد...
همه درمحفل زیبای
شبی پاییزی
دورهم جمع بودند
که باران آمد...
وچترهای سبزدرختان
نم نمک خیس شد
وکوچه هارقصیدند
به سازباران
وه!
چه زیبابود
بزم شاعرانه من
باحضورباران
شعراز:نیماراد
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/8 - 14:30 ·
3
Mostafa
Mostafa
رضا
آقا یه سوال شرعی این چیه؟{-176-}
{-33-}{-33-}{-33-}{-33-}
مائده
14662527936351692156.jpg مائده
پرسه زدنهای تلخ
در حضور ثانیه ها
چیزی از وهم اندیشه های مبهم
نمی کاهد....
مائده
gal444.jpg مائده
در من تنیده
راز خیال‌های مبهم تو
آنجا که حلزون‌های لزج
لابلای برگ‌هایم می‌لولند آرام...!
منتظر ماندم
دست‌هایت را باز کنی
صدایم بزنی
انگشت‌هایت را بلغزانی بر ساقه‌هایم؛
حلزون‌ها را برداری و به کوچه بسپاری
منتظر ماندم
پر از هیاهوی تکرار ساعت
پر از دشنام عشق
پر از ترس
اضطراب
دلتنگی
درد
راستش را بگو
پشت پرچین باغ چه کسی داری سیب می‌خوری؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/14 - 00:03 ·
9
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
... ادامه
MahnaZ
299264_.jpg MahnaZ
شخصیت شناسی با عدد آخر شماره ی موبایل شما

شماره موبایلت با کدام عدد تمام میشود؟؟؟؟
♥هـــُدا♥
جــدایی (656).jpg ♥هـــُدا♥
میترسم کسی بوی تنت را بگیرد ،

صدای دلت را بشنود

و تو خو بگیری به ماندنش

چه احساس خط خطی و مبهمی ست

این عاشقانه های حسود من . . .!!!
... ادامه
♥هـــُدا♥
1juqeyvqzbhgsdjycv.jpg ♥هـــُدا♥
بعـב تـو یـہ صداے مزاحمـے

هیـچ وقـت ولـمـ نڪـرב ...

یه صداے مبهمـے کـہ

هـر בم
تـو گوشمـ مـے گفـت :بـآختـے בخـتـر !
دیدگاه · 1392/04/19 - 21:17 ·
4
♥هـــُدا♥
جــدایی (570).jpg ♥هـــُدا♥
دلم برای خودم می سوزد

برای گذشته ای که تباه شد

برای حالی که تلخ می گذرد

و برای آینده ای که مبهم است

دلم عجیب برای خودم می سوزد
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/19 - 17:32 ·
6
NEGAR
NEGAR
وقتی که صدای آسمانی تو در خاموشی شب های زیبا طنین می افکند تو،ای نغمه پرداز گشوده بال آسمان تنهای من، خبر نداری که من چشم به دنبال تو دارم.نمی دانی که گوش من چه سان در زیر درختان،غرق شنیدن صدای شیرین تو شده است. تا درباره این آهنگ سحر آمیز سرمست شود. نمی دانی که از بیم خاموش کردن نوای آسمانی تو،جرئت آن را که نفس بر آرم یا قدم بر برگ خشکی نهم،ندارم. نمی دانی که شاعر دیگری در نزدیکی تو هست که چنگی ساده تر از تو دارد و در دل خویش با یک دنیا غبطه و رشک سرور شبانه تو را در دل جنگل تکرار میکند. زمزمه تو،ترکیب موزونی از دل پذیرترین صداهای طبیعت و مبهم ترین آه های آسمانی ست.صدای تو،که شاید خودت هم از آن بی خبری صدای آسمان نیلگون و درختان سرسبز است. اینها ترکیبی ملکوتی پدید می آورد که خدا آن را با آن غریزه آسمانی که پرورش دهنده توست در می آمیزد و مرا چنین به خواندن سرود شب وا می دارد.
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/4 - 16:47 ·
6
NEGAR
NEGAR
و اشک...

و خاطراتی مبهم از گذشته

و احساسی که ماند در کوچه های خیس سادگی ام

فرصت با تو بودن توهمی شیرین بود

خواب کودکانه ی من

و تو ماندی در خاطرم

بی آنکه تو را ..!!!

چه قدر سخت است که با آشنا ترینت بیگانه باشی...

بعد از این همه عبورِ کبود،

قول میدهم دیگر قدر خلوتهایم را بدانم...

شادی را هدیه کن حتی به کسانی که آن را از تو گرفتند ، عشق بورز به آن ها که دلت را شکستند ، دعا کن برای آنان که نفرینت کردند ، درخت باش به رغم تبرها ، بهار شو و بخند که خدا هنوز آن بالا با ماست ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/4 - 15:33 ·
6
♥هـــُدا♥
جــدایی (1068).jpg ♥هـــُدا♥
دلم برای خودم می سوزد

برای گذشته ای که تباه شد

برای حالی که تلخ می گذرد

و برای آینده ای که مبهم است

دلم عجیب برای خودم می سوزد
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/19 - 09:36 ·
6
صفحات: 1 2 3 4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ