یافتن پست: #محبت

حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
ای خدا hard دلم format نما / از فریب ناکسان راحت نما

جمله ویروسند مردمان دون / استغیرالله مما یفترون

فایل عشقت را کپی کن دردلم / deltree کن شاخه های باطلم

jumper روح خلائق set نما / گام هاشان در رهت ثابت نما

گر ز انفاست دلی scan شود / از شرور دید و دذ ایمن شود

بهر روی زرد سیمین تن فرست / بهر دم‌های پر آستر fan فرست

ای خدا file عذابت run مکن / با ضعیفان هیچ جز احسان مکن

از همان صبحی که اول گل دمید / بی نیاز از cod خدایش آفرید

کارگاه آفرینش cod نداشت / ram نبود و mouse آن هم pad نداشت

عشق گل حق در دل بلبل نهاد / بر شقایق داغ چون lable نهاد

system عشقش بری از هرerror / گوهر مهرش در سینه همچو دُر

عشق نرم افزار راه انداز ماست / عشق password و وصال کبریاست

خالی از عشق و محبت دل مباد / بی صفا چون عاصی intel مباد

بهتر آن باشد سرودن ول کنم / زین تن خاکی دَمی dos shell کنم
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/11 - 18:54 ·
8
رضا
رضا
خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت/به قصد جان من زار ناتوان انداخت

نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود/زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت

به یک که نرگس به خودفروشی کرد/فریب تو صد فتنه در جهان انداخت

خورده و خوی کرده می‌روی به چمن/که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت

به بزمگاه چمن دوش مست بگذشتم/چو از دهان توام غنچه در گمان انداخت

بنفشه طره مفتول خود گره می‌زد/صبا حکایت زلف تو در میان انداخت

ز شرم آن که به روی تو نسبتش کردم/سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت

من از ورع می و مطرب ندیدمی زین پیش/هوای مغبچگانم در این و آن انداخت

کنون به آب می لعل خرقه می‌شویم/نصیبه ازل از خود نمی‌توان انداخت

مگر گشایش حافظ در این خرابی بود/که بخشش ازلش در می مغان انداخت

جهان به کام من اکنون شود که دور زمان/مرا به بندگی خواجه جهان انداخت




غزل شماره ۱۶
bamdad
bamdad
شاید ریاضی امکان منها کردن عشق و جمع کردن محبت را نداشته باشد

اما این را یاد میدهد که هر مساله ای یک راه حل خواهد داشت . . .
دیدگاه · 1392/12/9 - 21:06 ·
3
bamdad
bamdad
بی تو در شب های غمگین

بی تو باشد همدم من

یاد پیمان های دیرین

آن گل سرخی که دادی

در سکوت خانه پژمرد

آتش عشق و محبت

در خزان سینه افسرد

کنون نشسته در نگاهم

تصویر پر غرور چشمت

یک دم نمی روداز یادم

چشمه های پر نور چشمت

آن گل سرخی که دادی

در سکوت خانه پژمرد
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/9 - 19:51 ·
8
bamdad
bamdad
کمی عوض شدم؛

دیریست از خداحافظی ها غمگین نمیشوم؛

به کسی تکیه نمیکنم .؛

از کسی انتظار محبت ندارم؛خودم بوسه میزنم بر دستانم ؛

سر به زانو هایم میگذارم و سنگ صبور خودم میشوم…

چقدر بزرگ شدم یک شبه ... !!!
... ادامه
Noosha
1412989459.gif Noosha
صوفياجون
صوفی جونم سلام.به خاطر زحماتی که کشیدی واقعا ازت ممنونم.{-115-}
خیلی خیلی خیلی خوشگل شده...{-171-}
عالی عالی عالی بود...{-49-}
چطوری جبران کنم این محبتتو عزیزم...{-41-}
hastii
hastii
من خدا را در نگاه آنانی دیدم که خود نیازمند محبت بودند ولی باز محبت می کردند !
دیدگاه · 1392/12/3 - 13:50 ·
6
ıllıllᗩllᗩTarsa_H00pEᗩıllıllᗩllᗩ
ıllıllᗩllᗩTarsa_H00pEᗩıllıllᗩllᗩ
یــﮧ وَقتـآیے دلِــت طـورے تَنگــ میشـﮧ ڪِـﮧ مَغـزت کاملـا فَلَـج میشـﮧ...
بَـدے هـآش یآدِت میـره...
نآمَردیـش یآدِت میـره...
بے محبتـے و رَفتـآرِ سَـرد و تَلخِـش یآدِت میـره...
وَقتے بـآ بیرَحمـے تَنهـآت گُـذآشت یـآدِت میـره...
فَقَـط میگے: خُدآیــآ یـﮧ دَقیقـﮧ بِبیـنَمش ایـن دِل وآمونـده آروم شِـﮧ...!!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/2 - 13:02 در دوستها ·
6
...
...
هیچگاه آخرین نگاهت رافراموش نمیکنم؛
نگاهی سرشارازعشق؛صمیمیت ومحبت!
امروزسالهاازآن روز میگذرد؛ولی توهرگزبازنگشته ای!!
صدایت درگوشم زمزمه میشود
ونگاهت درذهنم مجسم!)
ولی
من
تورامیخواهم
نه
خیالت را!!!*
... ادامه
صوفياجون
SN161.JPG صوفياجون

ببینین من چقد خوبم اونایی که حاضرن یکی یکی پشت هم بیام تو دیدگه حاضری بزنن یه پرتغال از ظرف بردارن برن . زود تند سریع {-287-}
{-287-} میخوام حاضریتونو بزنم {-7-}{-7-}
صوفياجون
a7dfe54057dce55e43e32b3df35dfdca_500.jpg صوفياجون
جشن زمین و گرامیداشت عشق است که هردو در کنار هم معنا پیدا می کردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه می دادند. مردان هم زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می کردند. ملت ایران از جمله ملت هاییه که زندگی اش با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته. به مناسبت های گوناگون جشن می گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می گذرانده اند. این جشن ها نشان دهنده ی فرهنگ، نحوه ی زندگی، خلق و خوی، فلسفه ی حیات و کلا جهان بینی ایرانیان باستان است. از آنجایی که ما با فرهنگ باستانی خود کمتر آشناییم، شکوه و زیبایی این فرهنگ با ما بیگانه شده.
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/28 - 23:25 ·
7
soheil
015.jpg soheil
اونی که بیشتر عاشقه کمتر وفا میبینه..اونی که کمتر وفاداره بیشتر محبت میبینه....اینه اون دنیایی که همه عاشقشن
دیدگاه · 1392/11/27 - 18:15 ·
3
minoo
minoo
تو همانی

همان که

رخنه کرد در پیله ی تنهاییم

به بار نشاند شعرهای کودکانه ام

همان که

سکوت شبانه ام را با نوای محبت نواخت

نگاه منتظر باغ را

به قطره های تر باران شناخت

تو همانی / همان که

ایه های عطوفت را از حفظ خواند

در دلم نهال شوق عاشقی را کاشت

اگر که باید می نشستم

دوباره میان سکوت و تنهایی

اگر که باید می شدم / مسافر دیار فراموشی

پس چرا

نشستی میان دل و تنهایی؟؟؟!!

قسم به باران

دلم گرفت

از این همه غربت / از سکوت

از این همه حدیث سنگ بر شیشه

که شکست!!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/15 - 11:24 ·
7
✔♥Дℓɨ♥✔
delebarani.ir (1) (3).jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
دلیل تنهاییم را تازه فهمیدم
وقتی محبت کردم و تنها شدم،
وقتی دوست داشتم و تنها ماندم ...
دانستم;
باید تنها شد و تنها ماند تا خدا را فهمید ...
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
همه در جستجوی محبتیم کدام رمق از حقیقتیم

آسمان را با مهر خورشید سازند بی کران و پر امید

دل،اشک ریزان در شب تنهایی کوچه به کوچه با پرواز تا رهایی

جلد دفتر عشق را مادر برایم نوشت گویی که خود می دانست سازنده باشم در سرنوشت

نامه نوشتم به روزگار جواب داد صبور باش در این روز ماندگار

شاید قصه همین جا تمام شود قایق تو به آب روانه شود

شور عشقم مرا می خواند سوی آزادی مرا می راند

بوسه عشق فدایت می دهم من پرنده عشق را به آسمان پر می دهم
... ادامه
iman
iman
گفتم بذار یه ذره خودمو واسه مامانم لوس کنم ، گفتم : ماماااان ! گفت : بله ؟
گفتم : وقتی من به دنیا اومدم تو و بابا چه حسی داشتین ؟!
گفت : هیچی والا ، یه بدبختی به بدبختیامون اضافه شد !
مهر و محبت مادری تو خونه ی ما موج میزنه ،
تورو خدا تعارف نکنیناااا ، هروقت کم آوردین بیاین قرض بگیرین !
... ادامه
hastii
hastii
من خدا را در نگاه آنانی دیدم که، خود نیازمند محبت بودند، ولی بازهم محبت می کردند…
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
همیشه ساده بودم... ساده سلام کردم... ساده دل دادم... ساده محبت کردم... ساده باور کردم... ساده چشم گفتم...... ساده وابسته شدم... اما سخت دلم را شکستند...! خیلی سخت...!
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/9 - 23:52 ·
5
...
...
@NOOOSHA
نداجان سلام:
دندونت درچه حاله؟
خودت خوبی؟
Majid
5.jpg Majid
مجید خراطها ـ چه مرگمه
عزیزم دلخوری هام زیاد شده انگاری فصل خزون برگمه
می خوام سفره دلمو وا کن به خدا اینبار می گم چه مرگمه
اگه هی بیخودی دعوا می کنم خوب می خوام بهم محبت بکنی
به خدا بعضی روزا فکر می کنم که داری من و تحمل می کنی
جلوی غزیبه ها خیلی بده دستت و از توی دستام می کشی
خودم و گاهی به مردن می زنم تا شاید منت من رو بکشی
ارزومه یه دفعه جایی می ری بپرسی میشه برم یا که نرم
مطمئن باش که بهت می گم برو اما زود برگردی دردت به سرم
وقتی می بینم باهام غریبه ای فکر رفتن هی میفته تو سرم
اما چون طاقت رفتن ندارم می زنم به بی خیالی می گذرم
بی محلیات داره زجرم می ده دیگه از این وضعیت خسته شدم
چرا هی دروغ می گم نمی دونم انگاری زیادی پا بسته شدم
وقتی بی خودی می گم مریض شدم دوست دارم یه کمی دلواپس بشی
به خدا چیز زیادی نمی خوام چی میشه اگه یه کم عوض بشی
وقتی که سراغ تو نمی گیرم چی میشه یه بار سراغم بگیری
واسه این که بهت محبت بکنم دور از جونت تو هم یک بار بمیری
... ادامه
صفحات: 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ