دوران دبیرستان یخورده شیطون بودم.
یروز ساعت ۶:۳۰ صبح مثل دیونه ها پاشدم رفتم دم مدرسه یه
تیکه چوب کردم تو قفل مدرسه
آخه ساعت اول امتحان ریاضی داشتیم.
جونم براتون بگه که تا ساعت ۱۰نرفتیم مدرسه.خیلی حال داد.
اینجوری نیگام نکنید معذب میشم ^_^
#اول_مهر با مامانم رفتم مث همه صف موندیم بعد رفتیم سرکلاس ... خیلی از اولین روز مدسه یادم نمیاد ..
اما خاطرات خوبی دارم.... اسم مدرسه ما هم #دبستان_امام_حسن (ع) بود... #مدیر آقای #رمضانی#معلم اسم کوچیکش #حسن و #ناظم آقای #بامداد
و بابای مدرسه که جدیدا میگن، اقای #شجاع که بیشتر میبینمش و ی بارم فک کنم پارسال بود
خودمو و اسم مدرسه رو بش گفتم و کلی بام حرف زد و خوشحال شده بود ...
اخه اون موقع خیلی منو خواهرمو اذیت میکرد اسم دوستایی که یادم میاد...
اولیش #معصومه که از دوستان صمیمی و خانوادگی ماست... #سحر که در زمان راهنمایی و دبیرستان گمش کردم اما الان باهم اسی در ارتباطیم... #معصومه_شجاع_مرد که بعد ابتدایی دیگه ندیدمش... #افسانه که هنو گاهی میبینمش ارتباط ما در حد احوالپرسی... #آرزو که زمان ابتدایی منو معصومه و آرزو باهم بودیم البته با آرزو راهنمایی و دبیرستان راهمون جدا شد
الانم گاهی خیابون همو میبینیم در حد احوالپرسی.. تو کلاسمون پسرا هم بودند... #فرشاد_کهنسال که ازش خبر ندارم... #وحید میدونم که ازدواج کرده... #جواد که چندسال پیش ی بار دیدیم همو و اونم منو شناخت.. #صاحب که آخر کلاس مینشست و قدشم بلند بود ی خاطره جالب ازش دارم میدونم که ازدواج کرده و بچه داره... #امیدتکاو که ازش هیچ خبری ندارم چندتا هم قیافه یادمه اسمشون یادم نمیاد...
#رشتيها جزء اولين ايرانيها بودن كه به دختراشون اجازه رفتن به مدرسه و تحصيل دادن.
اولین داروخانه شبانه روزی ایران (داروخانه کارون) و اولین خانه سالمندان و معلولین ایران توسط دکتر آرسن در رشت احداث شد.
اولین بانک ایران (بانک سپه) در رشت تاسیس شد.
رشت اولین شهر برای صادرات و واردات با اروپا بود. اولین کتابخانه ی ملی ایران، کتابخانه ملی رشت بود.
...
معروفترین پروفسورها و مغزهای ایرانی در دنیا (پروفسور رضا, پروفسور سمیعی, مرحوم پروفسور اکبرزاده , مرحوم دکتر بهزاد پدر زیست شناسی ایران, دکتر محمدرضا عطرچیان عضو AFFILATE مهندسین سیویل آمریکا (ASCE) عضو سازمان بین المللی کارشناسان ORDINEX که مرکز آن در کشور سوئیس میباشد) و... رشتی هستند.
این ها لاف نیست! بلکه عظمت یک شهر با پیشینه ی تاریخی, علمی و فرهنگیِ غنیست..
یه روز یه رشتیه در مخالفت با نفوذ بیگانگان در کشورمون قیام مسلحانه می کنه ولی هرگز حاضرنمیشه با سرباز ایرانی بجنگه
اون رشتی وطن دوست و با غیرت رو با نام میرزا کوچک خان جنگلی میشناسیم
یه روز یه رشتیه با گویش کاملا رشتی که زمانی رییس دانشگاه ملی ایران ( بهشتی ) بود ، پایه گذار دانشگاه صنعتی آریامهر ( شریف ) میشه ولی عشقی عجیب به تربیت فرزندان ایران دلیل همیشگی اون برای حضورش در دبیرستان البرز بود
اون رشتیه نخستین دکترای ریاضی ایران یعنی دکتر محمدعلی مجتهدی بوده.
من قدم تو ابتدایی هم از همه #بلندتر بود #آرزوی تخت اول نشستن به دلم موند
بجاش تو #دبیرستان در واقع من #هنرستان خوندم از سال اول رفتم هنرستان اکثر بچه ها سال اول رو دیبرستان میخوندن و از سال دوم میومدن هنرستان واسه انتخاب رشته بخاطر همین مدرسه ما تعداد سال اولیهاش خیلی کم بود ما تو کلاسمون فقط 4نفر بودیم کلاسمونم کوچیک بود هر کدوم سر یه میز مینشستیم خیلی باحال بود یادش بخیر اونجا تخت اول نشستن رو #تجربه کردم هه هه هه
خب منم که به مغزم فشار آوردم متوجه شدم روز خوبی بود من شاد و خندان رفتم بهم#شوکولات و یه #گل البته مقوایی دادن اسم معلمم هم #خانم_مولوی بودش خیلی هم #بداخلاق بودش بعد کلاسمو عوض کرد مامانم معلم جدیدم #خانم_قانع (فامیل مامانمم بودش) خیلی هم #مهربون بود خلاصه این بود داستان اولین روز رفتن به مدرسه من یه ذره دیگه میگفتم میشد یه رمان هه هه هه #اول_مهر
یادمه وقتی روز اول رفتم مدرسه صبح بود اسمها رو خوندن تو چند تا صف کم کم رفتیم سمت کلاس بعد خانم معلم که اسمشون خانم احمدی بود اومدن و با همه حرف زدن . #اول_مهر
آخییییییییییییییییییییییییی
امروز رفتم خواهرزادمو از مدرسه آوردم کلاس دومه خیلی دلم واسه دوران ابتدایی تنگولیده بود مدرسه ای که بچه بودم میره #استقلال هیییییییی
ما دبیرستانی بودیم شبیه کره الاغه کدخدا یورتمه میرفتیم مسیره مدرسه رو، حالا بیا دخترا رو ببین با چنان عشوه ای راه میرن که زنگ دوم میرسن سر کلاس .. اصن یه وضعیه...
ماه مهر آمد...
بچه های خیابانی را دریابیم.شاید دست خیری یا سرپناه گرم خانواده ای بتواند آنان را برای فراگیری علم و دانش به همراه تربیت صحیح اسلامی از کنار خیابان ها به درون مدرسه کشانده و در جمع شاد دوستان و همکلاسی ها بار دیگر ورق تازه ای از بخشندگی و عطوفت انسانی را برای آنان به ارمغان بیاورد.
بچه ها فردا اول مهره و من هیچ حسی ندارم
اولین سالیه که استرس رفتن سر کلاس مدرسه و دانشگاه رو ندارم من الان یه آدم تحصیلکرده بیکارم فردا با روزای مسخره تابستون هیچ فرقی واسم نداره شاید فقط فرقش کوتاهی روزاش باشه
#مسجد_فاتح#ترکیه_استانبول
این مسجد ابتدا در فواصل سالهای ۱۴۶۳ تا ۱۴۷۰ ساخته شد و اولین مسجد امپراطوری پس از پیروزی است. نام این مسجد از نام فاتح سلطان محمّد فاتح، فاتح شهر استانبول، گرفته شده. این بنا نیز در بالاترین نقطه تپهای در استانبول قرار دارد، جایی كه پیش از آن كلیسای حواریون و مدفن كنستانتین و سایر امپراطوران بیزانتین وجود داشت. در کنار این مسجد مجموعهای از ساختمانهای خیریه مذهبی، مدرسهها، آسایشگاهها، حمامها، بیمارستان، کاروانسرا و کتابخانه بنا شد که همگی ارزش بازدید را دارند.
#مسجد_سليمانيه#ترکیه_استانبول
مسجد سلیمانیه به همراه گنبد و چهار مناره بلند و باریکش همچون تاجی بر سر یكی از هفت تپه و ناظر بر شاخ طلایی است. این مسجد بدستور بزرگترین، ثروتمندترین و قدرتمندترین سلطان عثمانی، سلیمان اول (۱۵۶۶-۱۵۲۰) و توسط معمار سنیان که معروفترین معمار دوره طلائی امپراطوری عثمانی به شمار میآمده، ساخته شد و چهارمین مسجد اشرافی بود كه در استانبول بنا شد. گرچه معمار سینان مسجد كوچكتر سلیمیه را بهترین كار خود میدانست اما مسجد سلیمانیه را برای آرامگاهش انتخاب كرد. شاید به این خاطر كه میدانست این مسجد جایی خواهد بود كه بیشتر نامش را جاودان میكند. آرامگاه او نزدیك ساختمان مدرسه و درست بیرون باغ مسجد است.
این مسجد که یکی از زیباترین مساجد موجود در شهر استانبول میباشد در فاصله سالهای ۱۵۵۰ تا ۱۵۵۷ میلادی و در قسمت غربی خلیج استانبول بنا شد.
آخه من همیشه اول مهرو دوست داشتم چون دلم میخواست زودتر مدرسه ها بازشن برم دوستامو ببینم البته قتی مدرسه میرفتم . دانشگاه که زیاد مهم نبود چون ما معمولا" از هفته دوم یا سوم مهر میرفتیم سرکلاس هه هه هه