یافتن پست: #نشان

ıllı YAŁĐA ıllı
ن.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
hastii
hastii
باید بازیگر شوم ،
آرامش را بازی کنم …
باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم …
باز باید مواظب اشک هایم باشم …
باز همان تظاهر همیشگی : ” خوبم …
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/28 - 15:28 ·
6
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
رضا
رضا
بیا که قصر امل سخت سست بنیادست/بیار باده که بنیاد عمر بر بادست

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود/ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست

چه گویمت که به میخانه دوش مست و خراب/سروش عالم غیبم چه مژده‌ها دادست

که ای بلندنظر شاهباز سدره نشین/نشیمن تو نه این کنج محنت آبادست

تو را ز کنگره عرش می‌زنند صفیر/ندانمت که در این دامگه چه افتادست

نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر/که این حدیث ز پیر طریقتم یادست

غم جهان مخور و پند من مبر از یاد/که این لطیفه عشقم ز ره روی یادست

رضا به داده بده وز جبین گره بگشای/که بر من و تو در اختیار نگشادست

مجو درستی عهد از جهان سست نهاد/که این عجوز عروس هزاردامادست

نشان عهد و وفا نیست در تبسم گل/بنال بلبل بی دل که جای فریادست

حسد چه می‌بری ای سست نظم بر حافظ/قبول خاطر و لطف سخن خدادادست




غزل شماره ۳۷
Noosha
امیر عاملی Noosha

خبرگزاری فارس، سروده امیرعاملی علیه محمدرضا شجریان را منتشر کرد...
در مقدمه این شعر آمده است:
« در پاسخ به منافقانی که می‌خواهند با صدای سوخته‌ شجریان ، مردم ایران را تحقیر ‌کنند؛ مردمی که سرافراز و عاشقند مردمی که از جنس شقایقند.»
گم شدی آوازه خوان پیر ما
گم شدی آخر به زیر دست و پا
کرد بیگانه تو را ابزار خویش
خود شدی تا نور حق دیوار خویش
ربنایت چون خودت از یاد رفت
خیل شاگردان، هلا! استاد رفت
رفته‌ای از پیش ماها دور حیف
در سر پیری شدی مغرور حیف
مطرب عهد شبابم بوده‌ای
مزه نان و کبابم بوده‌ای
خوب می‌خواندی صدایت خوب بود
بعد تاج اصفهان مطلوب بود
میزدی چه چه برای شیخ و شاب
با نوای تار و تنبور و رباب
هستساز اینک ولی آواز نیست
یک در گوشی به سویت باز نیست
تا نپیوندی عزیزم بر زوال
کاشکی بودی مرید اعتدال
مکر آمریکا تو را منفور کرد
زرق و برق غرب چشمت کور کرد
چونکه پیراهن دو تا شد بد شدی
مثل آن مطرب که بد می‌زد شدی
«سایه»ات فرموده بود آوازه‌خوان
که مرید پیردل باش و بمان
لیک ‌ای مطرب دریغا که غرور
کرد از مردم تو را صد سال دور
وقت پیری ناز کردی با همه
ناز را آغاز کردی با همه
ناز کم کن سوی ملت باز گرد
کم بگو از یأس ای استاد زرد»
ادامه در دیدگاه...
... ادامه
zoolal
zoolal
گاهــــــی مجبـــور ی برای راحــــت کــــردن خیــــال دیگـــــران
خـــود را خوشحـــــــال نشان بــــدی
ولـــــی چه حیــــف که درونـــــت غوغـــــــاست........!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/26 - 08:56 ·
5
atefe
atefe
آدم‌ها با دلایلِ خاصِ خودشان به زندگی‌ ما وارد میشوند
و با دلایلِ خاصِ خودشان از زندگی‌ِ ما می‌‌روند
نه از آمدن‌ها زیاد خوشحال باش ،

نه از رفتن‌ها زیاد غمگین

تا هستند دوستشان داشته باش
به هر دلیلی‌ که آمده اند
به هر دلیلی‌ که هستند


بودنشان را دوست داشته باش ... بی‌ هیچ دلیلی‌
شادمانی‌های بی‌ سبب،
همین دوست داشتن‌هایِ بی‌ چون و چراست
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/25 - 09:19 ·
8
zoolal
zoolal
گاهــــــی مجبـــور ی برای راحــــت کــــردن خیــــال دیگـــــران
خـــود را خوشحـــــــال نشان بــــدی
ولـــــی چه حیــــف که درونـــــت غوغـــــــاست........!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/25 - 08:23 ·
5
zoolal
zoolal
بعضی ها نان نامشان را می خورند ،
بعضی ها نان جوانیشان را می خورند ،
بعضی ها نان موی سپیدشان را می خورند ،
بعضی ها نان پدرانشان را می خورند ،
بعضی ها نان خشک و خالی می خورند ،
بعضی ها اصلاٌنان نمی خورند.
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/25 - 07:19 ·
3
zoolal
zoolal
من بودم.....تو... و یک عالمه حرف...

و ترازویی که سهم تورا از شعرهایم نشان می داد...

کاش بودی و می فهمیدی،وقت دلتنگی

یک آه.....

چقدر وزن دارد...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/24 - 19:37 ·
2
bamdad
bamdad
نیازى نیست انسانها را امتحان کنید,

کمى صبر کنید خودشان امتحانشان را پس مى دهند...!
دیدگاه · 1393/01/23 - 21:45 ·
8
zoolal
zoolal
مادرم میگفت:

پروانه ی محبتت را

به تار عنکبوتی بینداز که سیر نباشد...

محبتت را به خانه ی دلی بنشان

که خیال بیرون شدن ندارد...{-35-}
دیدگاه · 1393/01/23 - 11:24 ·
4
bamdad
bamdad
انسانهای قوی می دانند چگونه به زندگی شان نظم دهند . حتی زمانی که اشک در چشمانشان حلقه می زند همچنان با لبخندی روی لب می گویند "من خوب هستم"
... ادامه
bamdad
bamdad
برای دردهایم نشانه می گذارم تا یادم بماند کجا دست خدا را رها کرده ام
دیدگاه · 1393/01/22 - 21:16 ·
8
bamdad
bamdad
نمیدانم....

دیگر هیچ چیز را نمیدانم...

خسته شدم از این همه سردرگمی...

کاش کسی بود که بیرونم میکشید....

لبریزم از تنفر...

از بودنشان متنفرم...

بودنی که آزارم میدهد...

از لبخندی که میدانم درونش چیست....

از این همه درویی....

از این همه سکوت...

از این همه از جواب شانه خالی کردن....

متنفرم...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/22 - 18:55 ·
6
zoolal
zoolal
می دونــــ ی چــ ی سختـــه؟!


گمشــــده داشتـــ ه باشـــ ی ..


نشانـــ ی هـــم ازش نــداشتـــ ه باشـــ ی ...
دیدگاه · 1393/01/22 - 13:50 ·
5
zoolal
zoolal
ﭘﺰﺷﮑﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ :

"ﯾﺎﺭﺍﻧﻪ ﺑﮕﯿﺮﺍﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﯾﺎﺭﺍﻧﻪ ﻧﮕﯿﺮﺍﻥ ،

ﻫﻔﺖ ﺻﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻫﺎﯼ ﻗﻠﺐ ﻭ ﻋﺮﻭﻕ ﻣﺒﺘﻼ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ ،

ﺍﯾﻦ ﭘﺰﺷﮑﺎﻥ ﻣﯽ ﺍﻓﺰﺍﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﯼ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ

ﺩﺭ ﺩﻭﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﻮﺩ ﺩﺭ ﺻﺪ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺳﮑﺘﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﯾﺎﺭﺍﻧﻪ ﺑﮕﯿﺮ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/21 - 12:15 ·
5
bamdad
bamdad
خدايا ! صدايم را مي شنوي ؟!
نيامدم حرف هاي هميشگي را بزنم...
نيامدم که بخواهم راهي نشانم دهي...
خودم پيدا ـَش کردم...
مي خواهم بروم...
فرار کنم...
جايي بروم که خاطرات گذشته معني ندهند...
جايي که فراموش کنم....
همه چيز را....
چنين جايي را سراغ داري ؟!
هر جا که باشد مي روم ، فقط بگو کجا؟؟؟؟؟؟؟

خدايا ! چرا ساکتي ؟!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/20 - 19:55 ·
8
zoolal
zoolal
میگویند :
در روز قیامت هرکسی اجازه خواهد یافت ،
تا بدبختی ها و مصیبتهای خود را از درخت عظیمی به نام درخت «غم و اندوه» آویزان کند.
پس از آنکه همه، شاخه ای یافته و بدبختی ها و مصیبتهای خود را از آن آویزان کردند،
هرکسی حق خواهد داشت که گرداگرد درخت گشته
و آن دسته از بدبختی ها و مصیبتها را برای خود انتخاب کند که به بقیه ترجیح میدهد.
در پایان هرکسی بدبختی ها و مصیبتهای خود را به بدبختی و مصیبتهای دیگران ترجیح میدهد
و آزادانه همانهایی را انتخاب خواهد کرد که خود بر شاخه ای آویزانشان کرده بود.
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/20 - 19:26 ·
2
zoolal
zoolal
زنی پس از عمری زندگی در ناز و نعمت و خوگرفتن به تجملات زندگی،
رخت از دنیا برمی بندد.
در آن دنیا ، فرشته ای مامور نشان دادن اقامتگاه همیشگی او می شود.
آن دو پس از گذشتن از خیابانهای اصلی و عمارت های بسیار زیبا و مجلل،
عمارت هایی که زن با دیدن هر یک از آنها تصور می کرد به او تعلق دارند،
به حومه ی شهر رسیدند.
خانه های این محل رفته رفته کوچکتر و کوچکتر می شد،
تا اینکه فرشته در حاشیه ای از آن به آلونکی بسیار محقر اشاره می کند
و می گوید:«آن خانه مال شماست.
زن می گوید:
خاک عالم بر سرم من نمی توانم آنجا زندگی کنم.
فرشته می گوید :
متاسفم با مصالحی که به اینجا فرستادید،
ساختن جایی بهتر از آن برایمان مقدور نبود.
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/20 - 19:06 ·
2
zoolal
zoolal
در دنیا هیچ چیز خطایی وجود ندارد حتی ساعت از کار افتاده نیز دو بار در روز وقت را دقیق نشان می دهد...
دیدگاه · 1393/01/20 - 18:51 ·
2
zoolal
zoolal
این روزها "بــی" در دنیای من غوغا میکند
بــی‌کس ، بــی‌مار ، بــی‌زار ، بــی‌چاره بــی‌تاب ، بــی‌دار ، بــی‌یار
بــی‌دل ، بـی‌ریخت،بــی‌صدا ، بــی‌جان ، بــی‌نوا
*
*بــی‌حس ، بــی‌عقل ، بــی‌خبر ، بـی‌نشان ، بــی‌بال ، بــی‌وفا ، بــی‌کلام
،بــی‌جواب ، بــی‌شمار ، بــی‌نفس ، بــی‌هوا ، بــی‌خود،بــی‌داد ، بــی‌روح
، بــی‌هدف ، بــی‌راه ، بــی‌همزبان *
*بــی‌تو بــی‌تو بــی‌تو
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/19 - 21:30 ·
5
bamdad
bamdad
آدم دلش میگیرد!

خیالت کنار من باشد؛

تو کنار دیگری...

خوش به حال پنجره ها

که آسمانشان هیچوقت 2تا نمیشود...
bamdad
bamdad
نشانی تو فقط بغض همه سنگها

و یک دل سیر گریه کردن ابرهاست

و سرخی نشکفته یک خاک

پریدن اولین سهره بیدار

و دست خطی ساده و پریده رنگ

از نامه ای که هیچگاه به مقصد نرسید

...نشانی تو

راستی نشانی تو کجاست؟
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/19 - 20:50 ·
6
zoolal
zoolal
آدمها را به میزان درکشان بسنج نه به اندازه مدرکشان؛

چرا که فاصله ی زیادی از مدرک تا درک وجود دارد.

مدرکی که درک بالاتری به ارمغان نیاورد ،

کاغذ پاره ای بیشتر نیست.

مهمترین نشانه ی درک بالاتر تواضع بیشتر است .
... ادامه
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ