یافتن پست: #نگاهی

shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
از یک عاشق شکست خورده پرسیدم:

بزرگترین اشتباه؟!

گفت:عاشق شدن.

گفتم:بزرگترین شکست؟!

گفت:شکست عشق.

گفتم:بزرگترین درد؟!

گفت:از چشم معشوق افتادن.

گفتم:بزرگترین غصه؟!

گفت:یک روز چشم های معشوق رو ندیدن.

گفتم:بزرگترین ماتم؟!

گفت:در عزای معشوق نشستن.

گفتم:قشنگ ترین عشق؟!

گفت:شیرین و فرهاد.

گفتم:زیباترین لحظه؟!

گفت:در کنار معشوق بودن.

گفتم:بزرگترین رویا؟!

گفت به معشوق رسیدن.

گفتم:بزرگترین ارزوت؟!

اشک تو چشاش حلق زد و با نگاهی سرد گفت:مرگ...{-31-}
دیدگاه · 1391/12/3 - 16:59 ·
parsa
parsa
خـــــــــدا گفت : او را به جهنم ببریـــــــــــد ؛

برگشت و نگاهی به خـــــــدا کــرد ؛

خــــــدا گفت : صبــــــــر کنید ؛ او را به بهشت ببریـــــــــــد ؛

فرشتگان ســـــــــؤال کردند : چــــــــــــرا ؟

جــــواب آمـــــــــــد :

چــــــــون او هنوز به من امیدوار است ... ... ... !!!!!
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
یه لحظه ای هست که ...که باید همه چیز رو رها کنی و بری ... یه لحظه ای هست که از تشنگی داری میمیری،اما باید دستی که کاسه آبی به طرفت گرفته رو پس بزنی و بری ... یه لحظه ای هست که داری از تنهایی میمیری، اما باید از کسی که با آغوش باز روبروت واستاده،دور بشی و بری ... یه لحظه ای هست که ازدلتنگی داری دیوانه می شی، اما باید چشماتو ببندی و بری ... یه لحظه ای هست که باید همه چیز رو به حال خودش بذاری و بدون نگاهی به پشت سر بری یه لحظه ای هست که باید شمشیر و سپرت رو بذاری زمین و زخماتو برداری و بری ...
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/30 - 02:15 ·
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
nxzhuzh670qxtchvwyxv.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
قلبم را عصب کشی کرده ام

دیگر نه از سردی نگاهی می لرزد

نه از گرمی آغوشی می تپد .
دیدگاه · 1391/11/30 - 02:13 ·
صوفياجون
520385_Rn0rE04N.jpg صوفياجون

” قد بالای ۱۸۰، وزن متناسب ، زیبا ، جذاب و …
این شرایط و خیلی از موارد نظیر آنها ، توقعات من برای انتخاب همسر آینده ام بودند.
توقعاتی که بی کم و کاست همه ی آنها را حق مسلم خودم میدانستم .
چرا که خودم هم از زیبائی چیزی کم نداشتم و میخواستم به اصطلاح همسر آینده ام لا اقل از
لحاظ ظاهری همپایه خودم باشد . تصویری خیالی از آن مرد رویاهایم در گوشه ای از ذهنم حک
کرده بودم ، همچون عکسی همه جا همراهم بود .
تا اینکه دیدار محسن ، برادر مرجان ، یکی از دوستان صمیمی ام به تصویر خیالم جان داد و آن
را از قاب ذهنم بیرون کشید.
از این بهتر نمیشد. محسن همانی بود که میخواستم ( البته با کمی اغماض!) ولی خودش
بود . همان قدر زیبا ،با وقار ، قد بلند ، با شخصیت و …
در همان نگاه اول چنان مجذوبش شدم که انگار سالها عاشقش بوده ام و وقتی فردای آن روز
مرجان قصه ی دلدادگی محسن به من را تعریف کرد ، فهمیدم که این عشق یکطرفه نیست.
وای که آن روز ها چقدر دنیا زیباتر شده بود . رویاهایم به حقیقت پیوسته بود و دنیای واقعی در
نظرم خیال انگیز مینمود.
... ادامه
Mohammad
12.jpg Mohammad
الهی نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی . . .
... ادامه
MONA
MONA
عشق تکرار نگاهی بود..تکرار نشدنی..{-26-}
parsa
hgj.jpg parsa
دخترک 6 ساله که سرطان داشت پای اتاق عمل با چشمای لرزون به پرستار نگاهی کرد و گفت:
.
.
.
.
من ♥ مامان ♥ و ♥ بابام ♥ پول ندارن،میشه قبل از عمل بمیرم...؟
.
.
.
برای سلامتی همه کودکان مبتلا به سرطان دعا کنید :(
MONA
MONA
خاموشی آیا
سرآغازِ فراموشی است؟
عجیب است،
شرطِ عبور از تخیلِ این شبِ عجیب
تنها تحملِ تاریکی ست!

shaghayegh(پارتی_السلطنه)
cake-slide.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
... نینایی اینم تیته شما بعد باهام قهت نتونی نگی به من تیت ندادی
Mostafa
fun-pics-radsms02.jpg Mostafa
ینی شرارت از سرو روش میریزه !

یه کاری کرده گندش بعدا در میاد
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
خدایا

از عشق امروزمان چیزی برای فردا کنار بگذار.

نگاهی ،

یادی ،

تصویری ،

خاطره ای

برای هنگامی که فراموش خواهیم کرد

روزی چقدر عاشق بودیم
... ادامه
iman
iman
۲۰- مبلغ درخواستی رو ميزنن.
۲۱- دستگاه ارور (خطا) ميده.
۲۲- مبلغ بيشتری رو درخواست ميکنن.
۲۳- دستگاه ارور (خطا) ميده.
۲۴- بيشترين مبلغ ممکن در خواست ميکنن.
۲۵- انگشتاشون رو برای شانس رو هم ميذارن.
۲۶- پول رو ميگيرن.
۲۷- برميگردن به ماشين.
۲۸- آرايششون رو توی آينه عقب چک ميکنن.
۲۹- توی کيفشون دنبال سويچ ماشين ميگردن.
۳۰- استارت ميزنن.
۳۱- پنجاه متر ميرن جلو.
۳۲- ماشين رو نگه ميدارن.
۳۳- دوباره برميگردن جلوی بانک.
۳۴- از ماشين پياده ميشن
۳۵- کارتشون رو از دستگاه عابر بانک بر ميدارن. (حواس نمی‌ذار برای آدم)
۳۶- سوار ماشين ميشن.
۳۷- کارت رو پرت ميکنن روی صندلی کنار راننده
۳۸- آرايششون رو توی آينه چک ميکنن.
۳۹- احتمالاً يه نگاهی هم به موهاشون ميندازن.
۴۰- مندازن توی خيابون اشتباه.
۴۱- برميگردن.
۴۲- ميندازن توی خيابون درست.
۴۳- پنج کيلومتر ميرن جلو.
۴۴- ترمز دستی رو آزاد ميکنن )ميگم چرا انقدر يواش ميره)
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/8 - 23:39 ·
4
♥ یلدا♥
02.jpg ♥ یلدا♥
فقط رفت...

بدون کلامی که بوی اشک دهد...

فقط رفت...

بدون نگاهی که رنگ حسرت داشته باشد...

فقط رفت...

و من شنیدم که توی دلش گفت:راحت شدم..
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/8 - 15:47 ·
9
Noosha
c0dfe8e7a850289390c21acbd9cd492f-300.jpg Noosha
چه خوب می‌شد
یک دور، دور خودت بگردی،
دور و برت را کامل نگاهی بیندازی،
کمی خیالت را دست کاری کنی
و جایی برایم گوشه ی دلت بگذاری
جایی که جای هیچ کس نیست
همان گوشه‌ی خالی دلت که هیچ کس پیدایش نمی‌کند هیچ کس ...
آنجا را برای من کنار بگذار...
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/7 - 01:59 ·
4
♥ یلدا♥
FunShad.Com-20091115-819f46e52c25763a55cc642422644317.jpg ♥ یلدا♥
کودک در کنار ساحل مشغول بازی کردن است!

با عروسک خود بازی میکند.

و ان را چنان عاشقانه دوست دارد که گویی زنده است

نگاهش به عروسک دیگر می افتد

عروسک خود را بر زمین میگذارد

و به سوی ان گام بر میدارد

اما ان را بدست نمیاورد - نگاهی به پشت سر می اندازد.

اما از عروسک خودش نیز خبری نیست

امواج ان را به دل دریا برده بود

کودک نگاهی به جای خالی ان میکند

شانه هایش را بالا می اندازد و به دنبال توپی میدود

عروسکی که روزی همه زندگی او بود

بخاطر هوس بچگانه ای از دست داد

و امواج خاطرات ان را به قعر دریای فراموشی برد

و کودک بی خیال به دنبال عروسکی دیگر....

فراموش شد !

به همین سادگی ........ {-60-}
دیدگاه · 1391/11/5 - 17:13 ·
6
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
به یادت هست فریاد دوستت دارم را
به یادت هست از اول کوچه دویدن، به شوق در آغوش کشیدن من را
میگفتی میخواهم دنیا نباشد اما مرا داشته باشی
یک لحظه نیز نیامده که بدون من نفس کشیده باشی
حالا من هستم و نگاهی خسته ، به چه کسی بگویم دردهای این دل شکسته
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/4 - 19:42 ·
4
شهرزاد
شهرزاد
جهنم!.....

جواب یک دانشجوی دانشگاه واشینگتن به یک سؤال امتحان شیمی آنچنان جامع و کامل بوده که توسط پروفسورش در شبکه جهانی اینترنت پخش شده و دست به دست میگرده و خوندنش سرگرم‌کننده است...

پرسش: آیا جهنم اگزوترم (دفع‌کنندهء گرما) است یا اندوترم (جذب‌کنندهء گرما)؟

اکثر دانشجویان برای ارائهء پاسخ خود به قانون بویل-ماریوت متوسل شده بودند که می‌گوید حجم مقدار معینی از هر گاز در دمای ثابت، به طور معکوس با فشاری که بر آن گاز وارد می‌شود متناسب است. یا به عبارت ساده‌تر در یک سیستم بسته، حجم و فشار گازها با هم رابطهء مستقیم دارند.
اما یکی از آنها چنین نوشت:

اول باید بفهمیم که حجم جهنم چگونه در اثر گذشت زمان تغییر می‌کند. برای این کار احتیاج به تعداد ارواحی داریم که به جهنم فرستاده می‌شوند. گمان کنم همه قبول داشته باشیم که یک روح وقتی وارد جهنم شد، آن را دوباره ترک نمی‌کند.

پس روشن است که تعداد ارواحی که جهنم را ترک می‌کنند برابر است با صفر.

برای مشخص کردن تعداد ارواحی که به جهنم فرستاده می‌شوند، نگاهی به انواع و اقسام ادیان رایج در جهان می‌کنیم. . .
... ادامه
رضا
رضا
نشود فاش کسی آنچه ميان من و توست / تا اشارات نظر نامه رسان من و توست

گوش کن با لب خاموش سخن ميگويم / پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست

روزگاری شد و کس مرد ره عشق نديد / حاليا چشم جهانی نگران من و توست

گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسيد / همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توس

ه الف سایه
... ادامه
...
range-sale-2013-1-500x385.jpg ...
رنگ سال ۲۰۱۳ و ۱۳۹۲



مؤسسه رنگ پنتون بر پایه تحلیل روانشناسان خود رنگ سبز ( زمرد) را به عنوان رنگ سال ۲۰۱۳ برگزیده است . تعریف پنتون از این رنگ که سیمبل رشد است سرزنده بودن و درخشندگی و با شکوه بودن است .همچنین این رنگ از ظرافت و زیبایی خاصی برخوردار است که باعث افزایش احساس خوب بودن، تعادل و هماهنگی است.پر جنب و جوش و درخشنده: درست مثل طبیعت، سبز نگاهی خوب با رنگ روشن است. ست رنگی آن با زرد مملو از انرژی است.
... ادامه
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
انگار همین دیروز بود
نگاهت می کردم با شوقی انکار ناپذیر،نگاهم می کردی با دیده ای پر از تردید.
لبخندی میزدم پر شورتر از خورشید،اخمی می کردی سردتر از زمستان.
بغضی می کردم به وسعت دریا،لبخندی می زدی به وسعت دنیا.
دیروز و دیروزها نمی دانستم برای چه مستحق این عذابم!
ولی امروز...
نگاهم می کنی با شوق،نگاهت می کنم.
لبخندی میزنی گرم،نگاهت می کنم.
بغضی می کنی جانسوز،نگاهت می کنم.
من فقط و فقط نگاهت می کنم...
نگاهی خالی از لبخند و گریه
نگاهی خالی از بغض و کینه
و تو تعجب میکنی از حال دیروز و امروز،
و من امروز می دانم چرا فقط نگاهت میکنم
فقط نگاهت می کنم تا مبادا...
لبخندی بزنم،بغضی بکنم،اشکی بریزم
تا تصویرت در نگاهم محو شود...
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/1 - 23:55 ·
4
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
چه سخت...هم ابر باشد .. !
هم باران باشد .. ! هم خیابانِ خیس باشد ...
اما ...
نه تو باشی ...
نه دستی برای فشردن باشد .. !
نه پایی برای قدم زدن باشد
و ...
نه نگاهی برای زل زدن .. !
... ادامه
دیدگاه · 1391/10/26 - 00:04 ·
5
صفحات: 9 10 11 12 13

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ