اگر این ساحل تو ایران بود چی میشد ؟
هر کدام از #گردشگران که پایش به این ساحل باز میشد یک مشت (منظور یک کیسه) از این سنگهای زیبا رو برای سوغات میبرد و ساحل کلا نابود میشد .

متاسفانه همینطوره

چی شد یلدا ؟

اینکه ایران اصلا امکاناتش داغونه

خب چون سرمایه گذاری تو این نوع کارها تو آمریکا مرسوم هست چیز عجیبی نیست تو #ایران کلا در مورد #تکنولوژی های جدید نگاه بدبینانه وجود داره مثل همین #اینترنت هنوز خیلی ها نسبت بهش نگاه منفی دارن .

همون میخواستم بگم با پارازیت نمیذارن دست کاربر ایرانی بهش برسه

مصطفی حتما یه بلایی سرش میاد که دست ما بهش نرسه

مثل ماجرای کوسه

آره . الیته اگر این راه بیفته خوارک پارازیت هست .

فدا

نوشابه!
:دی

حالا پپسی یا کوکا هست؟

سقف خواسته هات همون بارون بود ، دکتر نداریم

یه نیگاه بنداز شاید سقف رو آپدیت کرده باشن!
ببین اون گوشه کنارا یه چشم پزشک نیفتاده؟

نه کسی دیده نمیشه البته یه چیزایی دیه میشه ولی دکتر نیستن

پس لازم شد من برت دارم ببرمت پیش همون چشم پزشک!
دقیق نگاه نکردی!
اتفاقا یه گوشی دکتری هم گردنشه من دارم می بینم سادات هم هست

دکتر هست ولی پشت ابرها مونده ، سهم تو نیست
سمت تو دکتر نداریم

پس احتمالا من سمت دکتر هستم!

نه اصن جدا هستین، باید منتظر باشی یه باد موافقی شروع به وزیدن کنه شاید به هم برسید

9آبان یه حرکاتی شد.....

بسلامتی انشاالله

آقا مدیر حرف نداری

بامداد سایت مشکل داشت واسه همین نمیشد مطلب ارسال کنین . خدا رو شکر با پیگیری خوب پشتیبانی شرکت پارس پک مشکل رفع شد .

ممنون محمد .

سلام اجی ممنون

سلام شَ شَ
خوبی تو؟
کجایی بابا؟!

سلام رضا ممنون تو خوبی؟
امروز دیگه خونه بودم گفتم بیام ی سر بزنم دلم براتون تنگ شده بود خیلی

سلام بام بام
ممنونم تو چطوری؟
هستم همین گوشه کنارا...دیگه هم کار هم دانشگاه اصلا وقت نمیکنم بیام

بام بام چیه دخمل بد
دوست ندارم
حداقل بگو بامی

باشه اقای بامداد...اقای بامی
حالا ناراحت نباشید دیگه

به به چه عجب سلام

خوبه
شوخی کردم شَ شَ
مهم نیست

سلام یلدا جونی

بامداد من صبح ساعت 4 از خواب پریدم وزش باد اینقدر شدید بود تا یکساعت خوابم نبرد .

خب روشن کن
دیگه همه جا شمع دارن که
یه لحظه با چتر و لباس گرم برو سر خیابونتون ، اونجا هم شلوغه که ، هرسال همونجا هم شمع روشن میکنن
چندتا شمع بخر و همونجا روشن کن
منم میخوام برم تا خونه ی خودم ، آخه خونه جدید کنار مسجد هاشمیه
مسجد هاشمی هم همینجوریه ، شمع روشن میکنم اونجا

آخه من هر سال میرفتم خواهر امام. آقا سید عباس. چاه امام زمان . مسجد سمیع و صفی شمع روشن میکردم اگه بارون باشه که نمیرم

من که شخصا ساعت 2 خوابیدم به زور فقط ساعت 6 صدای بارون خیلی شدید بود

منم دوست دارم برم مسجد صفی ولی خب امسال بعد از 7 سال ماشین دارم

آره رضا منم بیدار شدم از خواب ، ساعت 4:15 بود ، دیدم بادو ، فکر کردم میخواد سقف خونه رو بکنه

اینجا هم خیلی باریده

اصلاحیه:
ماشین ندارم

معمولا پیاده میرن ماشین چیه همش ترافیک میشه راه بندون

خب وقتی بارون باشه باید با ماشین تا یه جایی رفتش دیگه ، بعدش بقیه رو پیاده رفت
پارسالم اگه یاد ت باشه بارون سیل بود
ما رفتیم آستانه با اهل و اعیال
ولی امسال نداریم که
ماشین رو میگم

نخسته بابا

ههههههههههههههههههههه

خخخخخخخخخ
خب درسته دیگه.... من موندم بخوان قرمه سبزی یا فسنجون درست کنن لابد خونه رو مى فرستن هوا....
هههههههه

عکس دست جمعی کاربران #نمیدونم

اونی که بالا نشسته مدیریته؟
من کجای عکسم؟
اینا همشون نر اند

من ازشون عکس گرفتم تو عکس نبودم

منم کنار شما وایساده بودم بهشون میگفتم بگید سیییییب.....
ولی اینا گفتن مووووووز!

الان این گربه هه مدیره؟