یافتن پست: #کوتاه

bamdad
bamdad
مگذار که عشق، به عادت دوست داشتن تبدیل شود..



مگذار که حتی آب دادن به گل های باغچه به عادت آب دادن گل های باغچه بدل شود!!



عشق عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتن دیگری نیست..



پیوسته نو کردن خواستنی است که خود پیوسته، خواهان نو شدن است...



احتیاط باید کرد، همه چیز کهنه می شود و اگر کمی کوتاهی کنیم



عشق نیز !



بهانه ها جای حس عاشقانه را خوب می گیرند..

{-61-}
دیدگاه · 1393/05/16 - 22:48 ·
7
mehrab
mehrab
کوتاهی کردم / دوس داشتم تا آخر رمضان تمام مطالب رفتاری قرآن رو بنویسم اما نشد ...{-35-}
دیدگاه · 1393/05/5 - 23:42 ·
3
soheil
soheil
کوتاه بود دستم از دامان ابری که

باد کوچش می داد

و بلندبود سایه ی درختی که

ایستاده منتظر باران بود
دیدگاه · 1393/05/2 - 21:47 ·
4
Morteza
10482871_617754944998268_6569871750673673386_n.jpg Morteza
سرنخ هر سیگارم
زنی ست
که دنیا را
از فاصله ی همین دو انگشت می بیند
امروز
که نفس هایش
یکی در میان آه می کشند
و سایه اش
سرفه
سرفه
کوتاه تر می شود
باید همین حالا
تکلیف زندگی اش را روشن کنم
آنقدر به رگ هایم بنزین بزنم
تا کاری بر نیاید
از بغضی که در این انفجار می ترکد
پرده را
هر طور که می خواهی
روی جیغ هایم بکش
فرقی نمی کند
بوی گیس های سوخته ام را
باد
از درزهای پنجره
به تخت خواب تو خواهد آورد
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/30 - 14:55 ·
5
رضا
رضا
گرمای هوا طوری هست میخواد ثابت کنه که هست اصلا کوتاه نمیاد .
bamdad
bamdad
خودت هم نمی دانی چند بار

گیسوان بلندت مرا نجات داده اند

هر بار که دستم از دنیا

کوتاه می شد !!!
دیدگاه · 1393/04/13 - 18:15 ·
4
soheil
soheil
به حرمت نان و نمکی که با هم خوردیم
نان را تو ببر که راهت بلند است و طاقتت کوتاه
نمک را بگذار برای من
که می خواهم این زخم همیشه تازه بماند!
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/12 - 18:14 ·
8
setareh 22
setareh 22
فرق زمین خوردن دختر و پسر:
دوفففففففسک (زمین خوردن یه دختر به دلیل نقص فنی در قسمت پاشنه کفش)
رفیق دختر: آخ جیگرم خوبی؟ فدات شم! الهی بمیرم! چی شدی تو یهو؟ وااااااااااای…
یک رهگذر: دخترم خوبی؟ فشارت افتاده؟ میخوای برسونمت دکتری جایی؟
یک
پسر جوان رهگذر: ای وای خانوم حالتون خوبه؟ دستتونو بدین به من
من ماشینم همینجا پارکه یه لحظه وایسین،با این وضع که دیگه نمیتونین پیاده برین!!

حالا واسه پسرا ...

زااااارت (صدای زمین خوردن)
رفیق پسر: اوه اوه شاسکول چت شد؟ خاک بر سرت آبرومونو بردی الاغ، پاشو گمشو! (شپلقققققق "صدای پس گردنی";<img src=" title=";;)" />
یک رهگذر: چیزی مصرف کردی؟یکم کمتر میزدی خب!!
یک خانوم جوان رهگذر: ایییییش پسر دست و پا چلفتیِ خنگ...
zoolal
zoolal
از شاملوی عزیز،
بعد از یک فنجان قهوه
به هوایی سرد برمی گردم
در پی رویاهایم …
در پی تو …
احتیاجی به مستی نیست
یک فنجان قهوه هم دیوانه ام می کند
وقتی میزبانم چشمان تو باشد …
یک استکان چای از میان دستانت و یک جرعه غزل از میان چشمانت
دلم آرام ، نگاهت را می خواهد و شهد شیرین کلامت
خسته ام
دوباره باورم میکنی؟
عصرانه ای به طعم همین واژه های تلخ
من تو ، غروب ، و لبخندهای تلخ
تف می کنی تو شعر مرا روی میز و بعد
می ریزد از دهان تو این قطره های تلخ
- —– – —– – —— – —– – —– -

گارسون کمی شکر و تو لبخند می زنی
حالم به هم می خورد از طنزهای تلخ
گفتم هوا چه گرم و سر حرف باز شد
گفتی هزار لعنت بر این هوای تلخ
عادت کرده ام به طعم قهوه
به آد مهای پشت پنجره کافه
دست هایی که می روند
آدم هایی که نمی مانند
به تو
که روبرویم نشسته ای
قهوه ات را به هم می زنی
می نوشی
می روی
یکی به آدم های پشت پنجره ی کافه اضافه می شود…
حالا فهمیده ام که چرا قهوه و کیک را با هم می خورم
قهوه می نوشم برای زندگی تلخم و همراهش کیک برای شیرینی لحظاتی که با تو بودم
اما باز تلخی قهوه بر شیرینی کیک پیروز می شود
لحظات با تو بودن کوتاه بود… خیلی کوتاه…
ولی زندگی تلخم خیلی بلند است … خیلی…
لعنت بر قهوه تلخ سرد شده ام
تو
پاییز
قهوه
اکنون کنارم هست
پاییز
قهوه
اما تو…
روی صندلی همیشگی می نشینم و سفارش میدم : دو فنجون قهوه
هنوز هم با این که نیستی ولی برات سفارش میدم…
خودت نیستی خیالت که هست…
یک فنجان درد دل بدون شکر برای تو آورده ام
بنوش … تا از دهان نیفتاده … بنوش …
آب در هاون کوبیدن است اینکه من شعر بنویسم و تو فال قهوه بگیری
وقتی آخر همه شعرهای من تو می آیی و ته همه فنجان های تو من می روم …
امشب دلم تو را می خواهد
نشسته روبروی صندلی مقابلم
در سکوت سرد این جا
هوا سرد شده …
نه ! نه …
هوای من سرد شده …
حتی گرفتن فنجان قهوه هم ، دردی را دوا نمی کند …
چرا صندلی رو به رو خالی ست ؟
در ته فنجان قهوه ام کفش های توست
فقط نمی دانم می آیی یا می روی …
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/8 - 19:19 ·
6
bamdad
bamdad
زندگی کوتاه است

خوابی در بیداریست

بِگُشا چشمت را

که پر از زیباییست
دیدگاه · 1393/04/6 - 18:47 ·
2
ıllı YAŁĐA ıllı
د.png ıllı YAŁĐA ıllı
بازنده های اصلی بازی ایران و آرژانتین چه کسانی بودند؟

2 دیدگاه · 1393/04/2 - 09:50 در ورزش ·
12
صوفياجون
Shahrzad Sepanlou - Vaghfeye Kootah.jpg صوفياجون
zoolal
zoolal
آدمهای ساده
آدمهای ساده را دوست دارم.
همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند.
همان ها که برای همه لبخند دارند.
همان ها که همیشه هستند،
برای همه هستند.
آدمهای ساده را
باید مثل یک تابلوی نقاشی
ساعتها تماشا کرد؛
عمرشان کوتاه است.
بس که هر کسی از راه می رسد
یا ازشان سوء استفاده می کند یا
زمینشان میزند
یا درس ساده نبودن بهشان می دهد.
آدم های ساده را دوست دارم.
بوی ناب “آدم” می دهند . . .
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/28 - 18:06 ·
5
zoolal
zoolal
نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،
غصه هم میگذرد
آن چنانی که فقط
خاطره ای می ماند
لحظه ها عریانند
به تن لحظه ی خود
جامه ی اندوه مپوشان هرگز
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/28 - 16:16 ·
4
zoolal
zoolal
در زندگی ، برای رسیدن از خد به خدا ، یک خط راست و کوتاه لازم است ...
نامش صراط مستقیم
دیدگاه · 1393/03/22 - 22:48 ·
5
bamdad
bamdad
عادت کرده ام

کوتاه بنویسم

کوتاه بخونم

کوتاه حرف بزنم

کوتاه نفس بکشم

تازگی ها

دارم عادت می کنم

کوتاه زندگی می کنم

یا شاید

کوتاه بمیرم

نمی دانم

فقط عادت …

:(
دیدگاه · 1393/03/16 - 12:14 ·
5
حمید
10101010101.jpg حمید
هرگز به آدم ها نخند !!

به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند ، نخند !
به دبیری که دست و عینکش گچی ست و یقه ی پیراهنش جمع شده ، نخند !
به دستان پدرت...
به جارو کردن مادرت...
به راننده ی چاق اتوبوس...
به رفتگری که در گرمای تیر ماه کلاه پشمی به سردارد...
به راننده ی آژانسی که چرت می زند...
به پلیسی که سر چهار راه با کلاه صورتش را باد می زند...
به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در کوچه ها جار می زند...
به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد...
به پارگی ریز جوراب کسی در مجلسی...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...
به زنی که با کیفی بر دوش به دستی نان دارد و به دستی چند کیسه میوه و سبزی...
به هول شدن همکلاسی ات پای تخته...
به مردی که در بانک از تو می خواهد برایش برگه ای را پر کنی...
به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی...
نخند
نخند که دنیا ارزشش را ندارد ...
که هرگز نمی دانی چه دنیای بزرگ و پر دردسری دارند:
آدم هایی که هر کدام برای خود و خانواده ای، همه چیز و همه کسند.
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند...
بار می برند...
بی خوابی می کشند...
کهنه می پوشند...
جار می زنند...
سرما و گرما را تحمل می کنند...
و گاهی خجالت هم می کشند

به حجت هایی که تمام زندگی شان یک موتور است تا کوهی از بار را برای یک لقمه نان در کوچه پس کوچه های تنگ این شهر جا به جا کنند... نخند

به حجت هایی نخند که پشت شهرداری می ایستند تا هر کس و ناکسی را پشت موتورشان سوار کنند فقط به خاطره احتیاج !

به دستان حجت نخند

خیلی ساده ... نخند دوست من!!!
هرگز به آدم ها نخند
خدا به این جسارت تو نمی خندد؛ اخم میکند.
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/15 - 08:24 ·
6
bamdad
Hajme_Sabz_sohrab_www.98love.ir.JPG bamdad
کوتاهی عمر را بهانه نکن
عمر کوتاه نیست !
ما کوتاهی میکنیم ….!

[خسرو شکیبایی]
دیدگاه · 1393/03/13 - 18:05 ·
5
صوفياجون
صوفياجون
سلووووووو من اوووومدم ولی داغون {-150-}{-150-}{-125-}{-68-}{-8-}
zoolal
zoolal
برای زیبا زندگی نکردن، کوتاهی عمر را بهانه نکن؛
عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی می کنیم ...
دیدگاه · 1393/03/10 - 20:55 ·
8
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
نه تو می مانی و نه اندوه

و نه هیچ یک از مردم این آبادی

به حباب نگران لب یک رود قسم

و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت،

غصه هم میگذرد

آن چنانی که فقط

خاطره ای می ماند

لحظه ها عریانند

به تن لحظه ی خود

جامه ی اندوه مپوشان هرگز
... ادامه
zoolal
zoolal
بعضیاااا دوره ای‌ هستند
یک دوره ،خیلی کوتاه در کنارت هستند
و تکان نمیخورند
سپس از کنارت به روی اعصابت نقل مکان کرده
و تا ابد در آنجا باقی مانده
و شروع به قدم زدن میکنند
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/6 - 21:57 ·
5
...
...
ایکاش!{-47-}
روزهای دلتنگی من هم{-60-}
مثل دوست داشتن های تو{-41-}{-11-}
کوتاه می شد..{-6-}
دیدگاه · 1393/03/3 - 14:50 ·
4
متین (میراثدار مجنون)
متین 4.jpeg متین (میراثدار مجنون)
نمیخوام محکومت کنم به از هم گسستن روحم ،

ولی میتونستی

به قد یک صدا

یک نگاه

نفسی کوتاه

آرامم کنی!!
دیدگاه · 1393/03/2 - 13:10 در دوستها ·
6
zoolal
zoolal
نگران نباش
حال من خوب است
فقط کمی بزرگتر شده ام
عقلم قد کشیده
شعورم متبلور شده
دلتنگی هایم کوچک شده اند
و در فاصله کوتاه لبخندها و اشکهایم
آموخته ام زندگی کنم…
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/31 - 22:43 ·
5
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ