یافتن پست: #کوچولو

MahnaZ
taktemp_13589735541.jpg MahnaZ
: داشتی ؟
.
.
.
: میشه با دیگه نکنی ؟

...
... ادامه
MahnaZ
l4832_golsan_ashpazonline_.jpg MahnaZ
،
را مــی کنــم، !
بــه مــی گــویــم،
خــوب بــود ایــن ،
هــای ، بــود . . .

" "
... ادامه
MahnaZ
MahnaZ
دیروز از سر کار برمیگشتم دیدم یه پسر بچه قدش به زنگ ایفون نمیرسه هی داره خودشو میکشونه بالا ،
منم مثل یه رابین هود رفتم ، گفتم : میخوای برات زنگ بزنم ،
اونم سرشو تکون داد و گفت اوهوم..... منم برای اینکه سریعتر در رو براش باز کنن دو سه بار زنگ زدم.
بعدش با لبخند بهش گفتم : خوب دیگه چیکار کنم برات کوچولو ؟؟
گفت هیچی دیگه فرار کن تا صاحبخونه نیومده ...!!!!
تو از اون ور برو من از این ور .....!!!!!! :|
بچه نیستن بخدا گرازن
نگار
560892_122359114578246_2058986606_n.jpg نگار
دیدگاه · 1392/05/25 - 13:44 ·
9
نگار
483753_316596485133108_59267697_n.jpg نگار
دیدگاه · 1392/05/25 - 13:40 ·
9
Morteza
6l3ng4ixg2ra1e326lwl.jpeg Morteza
ساشی کوچولو پس از این که برادرش متولد شد، از پدرومادرش تقاضا کرد که او را با نوزاد تنها بگذارند. آنان نگران بودند که مبادا مثل تمام دخترهای چهارساله احساس حسادت کند و بخواهد او را بزند یا به زمین بیندازد. از این رو حرف وی را نپذیرفتند. ساشی با آن طفل با مهربانی رفتار می کرد تا این که درخواست او مبتنی بر تنها ماندن با طفل موجه جلوه کرد و پدرومادرش اجازه دادند.

ساشی با غرور به اتاق طفل رفت و در را بست، لای آن را کمی باز گذاشت. برای پدرومادر کنجکاو وجود چنین شکافی کافی بود تا وی را ببینند و به سخنانش گوش فرا دهند. آنان دیدند که ساشی کوچولو با آرامی به سوی برادر نوزاد خود رفت، صورتش را به صورت او نزدیک کرد و به آرامی گفت

"طفلک، به من بگو پیش خدا بودن چه احساسی دارد. من دارم فراموش می کنم."
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
1359890460_sh1377_ashpazonline_weblog_1348079496.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
Mohammad
LXvvRJeakD.jpg Mohammad
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
یه بار هم وقتی کوچولو بودم مامانم در حین دکتربازی با دختر همسایه مون دستگیرم کرد! چشمتون روز بد نبینه! آنچنان فلفل تندی کرد تو دهنم که تا یه ساعت داشتم بندری می رقصیدم و گریه میکردم! خوب که به غلط کردن افتادم یه قاشق ماست بهم داد خوب شدم.

این شد که از اون زمان به بعد هر وخ میخواستم دکتر بازی کنم اول یه نگاه به یخچال می کردم ببینم ماست داریم یا نه؟؟؟))))
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/21 - 15:05 ·
3
صوفياجون
0.698722001318880469_taknaz_ir.jpg صوفياجون
{-41-} کوچولو
صوفياجون
12.jpg صوفياجون
صوفياجون
15.jpg صوفياجون
hadis
02.jpg hadis
MahnaZ
8976652-2.jpg MahnaZ
طنز از نوع ایرانسلی

مشترک گرامی چه خبر؟
مامان بابا خوبن؟،
علی کوچولو چه طوره؟
الهی ایرانسل قربونش بره.
مشترک گرامی با ۶۴۵۲۰۰ ریال شارژ دیگر برنده ۱۵۰ تومن شارژداخل شبکه بشوید. …
مشترک گرامی چته؟
چرا تو فکری؟
عاشق شدی؟
آخه بدبخت! با این وضع گرونی کی عاشق می شه؟ ها؟
مشترک گرامی تو مسابقه ما شرکت کن با ۲۰ لیتر بنزین جایزه !
با این کار مشت محکمی تو دهن همراه اول بزن!
مشترک گرامی یه طرح دارم بهاره.
یکی سیم کارت بخر
یکی ببر
یکی میارم در خونتون
یکی می دم به عموتون
یکی هم واسه عمتون
... ادامه
شهرزاد
785.jpg شهرزاد
سه تا گربه کوچولو
شهرزاد
113.jpg شهرزاد
فیل کوچولوی بازیگوش
دیدگاه · 1392/05/8 - 22:07 ·
7
๓เรร-รєթเ๔єђ
๓เรร-รєթเ๔єђ
حوصله م پوکید............{-128-}{-163-}

دلم میخاد کرم بریزم
MONA
1003000_10151463301880947_1218720749_n.jpg MONA
{-32-}
Mostafa
Mostafa
توقع
Mostafa
Mostafa
خونه ی یه بنده خدایی دعوت بودیم، بعد یه دختر کوچولو داشتن، منم مغزم به خاطرِ یه موضوعی کلاً هنگ بود.
بچه رو به روم رو پای مامانش نشسته بود،
(من از بچه ها متنفرم ولی اونا نه، نمیدونم چی شده بود محبتم گل کرده بود)
هی میگفتم بیا پیش عمو سارا جان، بیا عزیزم، بیا یه بوس بده.
خلاصه در حال بفرما زدن بودم که با ضربه ی آرنج دوستم مواجه شدم،
... گفتم چته ،
گفت: احمق سارا اسم مامانست، اسمش ساریناست
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/26 - 23:25 ·
9
MahnaZ
MahnaZ
دختر کوچولو و پدرش از رو پلی میگذشتن.
پدره یه جورایی می ترسید، واسه همین به دخترش گفت:
«عزیزم، لطفا دست منو بگیر تا نیوفتی تو رودخونه.»
دختر کوچیک گفت:
«نه بابا، تو دستِ منو بگیر..»
پدر که گیج شده بود با تعجب پرسید:چه فرقی میکنه؟!!!!!؟؟؟؟
دخترک جواب داد: «اگه من دستت را بگیرم و اتفاقی واسه م بیوفته، امکانش هست که من دستت را ول کنم.
اما اگه تو دست منو بگیری، من، با اطمینان، میدونم هر اتفاقی هم که بیفوته، هیچ وقت دست منو ول نمی کنی.»
به عشق همه ی پدرا ... اونایی که هستن رو خدا نگه داره ... اونایی هم که رفتن رو خدا بیامرزه ....
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/24 - 00:31 ·
8
صفحات: 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ