یافتن پست: #زلال

ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
رفتنت را خیالی نیست فقط مانده ام چگونه درچشمانی به ان زلالی جا داده بودی ان همه دروغ را
دیدگاه · 1392/10/11 - 16:44 ·
6
✔♥Дℓɨ♥✔
1388166794662399_large.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
گاه می اندیشم، چندان مهم نیست اگر هیچ از دنیا نداشته باشیم ، همین مرا بس که کوچه ای داشته باشم و باران... و انسانهایی در زندگیم باشند زلال تر از باران...
... ادامه
Majid
46.jpg Majid
شکستی بالمو

هر چقدر بد شدی بازم حرف رفتن نزدم
تو همش راهتو رفتی من همش راه اومدم

تا به سختیا رسیدی خودتو باختی چرا؟
اگه دوریم دغدغه ات بود دورم انداختی چرا؟

هر کاری کردم به چشت اصلا نیومد
ببخش عزیزم که همین ازم براومد

چی شد اون حس زلالت اون دل ساده و صاف
لااقل دستشو ول کن جلو من بی انصاف

من دلم قدر یه دریاست طاقتم خیلی کم
نگیر دستاشو اقلا پیشم اينقدر محکم

تا یکی اومد سراغت دل من رو پس زدی
تو کنار کشیدی اما کاش کنار میومدی

به هر دری زدم که تو آروم بگیری
حالا که خوبه همه چی تو داری میری

اگرچه رفتی عزیزم با عشق تازه
ولیکن این در رو به تو همیشه بازه

یه روزی خسته میشی از پرسه و ولگردی
یا پشیمون میشی از اینکه منو ول کردی

تازه خواستم پر بگیرم که شکستی بالمو
تو که جای زانوهام نیستی بفهمی حالمو
... ادامه
MahnaZ
zimg_020_21.jpg MahnaZ
Morteza
DSC00219.jpg Morteza
دیروز سفری کوتاه به دانشگاه سابقم داشتم.. دانشگاهی که برای من حکم بهترین ها رادارد.. هیچ گاه یادم نمی رود زمانی که پایم به آنجا باز شد برای انتقالی و بازگشت به هر دری می زدم به هیچ قیمتی نمی خواستم بمانم.. همه اش گله از خدا که چرا چنین شد.. حالا می فهمم که چرا می گویند اگر خدا نامطلوبی را سر راهت قرار داد بدان به صلاح توست.. این جمله برای من مصداق دارد..
چندماهی گذشت و عادت کردیم.. جای پایمان حسابی سفت شد..
دوستان بودند و زندگی شیرین خوابگاهی.. اما اگر بخواهم از حال دلم بگویم آنچنان روبراه نبود.. گویی چیزی کم داشت که در پی اش به هر دری می زد.. نمی دانم اسمش را چه بگذارم..
به قول حافظ سخن عشق نه آن است که آید به زبان...
چند ترم گذشت.. کسانی را دیدم که خوب تر از هر خوبی بودند.. دلشان مثل آینه صاف و زلال بود.. نگاهشان آدم را آرام می کرد.. حرف هایشان چون مرهمی زخم را درمان می کرد.. آنها خدا را جوری می دیدند که با نگاه من فرق داشت.. از زندگی چیزی می خواستند که من نمی خواستم.. به یقین آنها بندگان مخلص خدا بودند.. و کسانی که زندگیم را رنگ و بویی دیگر دادند.. گمشده من همان بود که از آنها آموختم... و آرام آرام همه چیز عوض شد... دیگر خوشی های گذشته برایم بی معنی شدند... هرچند نگاه های اطرافیان عوض شد اما من این "شدن" را دوست داشتم..
و دوستی من با شهدا از آنجا آغاز شد... وهمین آشنایی سرآغاز زندگی دوباره من شد..
دیروز که در دانشگاه قدم می زدم لحظه لحظه ی آن روزها برایم زنده شد.. دلم حسابی تنگ شد.. برای همه چیز.. یادم آمد اعتکاف سال پیش را.. مراسم هایی که در مسجد برگزار می شد و با دوستان می رفتیم.. مراسم چهلم شهید رحیمی و..
سری هم به دوستان شهیدم زدم.. سه شهید گمنام..سه دوست..سه همراه.. سه عزیز.. کسانی که لحظه های دلتنگی ام را همدم بودند.. شنواتر از هر کسی به حرف هایم گوش می دادند و در آن شهر غریب برایم برادری می کردند.. خدا می داند که چقدر دلم برایشان تنگ شده بود...
گاهی یک لحظه یک تصویر یک نگاه یک حال و یک تلنگر زندگیت را زیر و رو می کند...
و چه خوب می شود اگر آن تلنگر راهت را به سمت نور و آرامش عوض کند...
... ادامه
Noosha
08.jpg Noosha
{-41-}

اگر روزی خواستید قلعه الموت را ببینید دریاچه اوان را از یاد نبرید. این دریاچه که بیش از 70 هزار متر مربع مساحت دارد، در ارتفاع هزار و 800 متری از سطح دریا واقع شده‌ و تنها از آب چشمه‌های زیرزمینی موجود در بستر دریاچه تغذیه و تنها بخش ناچیزی از آن هنگام بارندگی تامین می‌شود اما به صورت سطحی و کم. غلیان دائمی ‌آن باعث صافی و زلالی آب دریاچه شده ‌است.
عمیق‌ترین بخش اوان به 5/7 متر می‌رسد که در جنوب شرقی آن واقع شده ‌است البته برخی از مسئولان عمق دریاچه را بین یک تا 20 متر تخمین زده‌اند. از سرریز آب دریاچه نیز رود کوچکی تشکیل می‌شود که آب آن مورد استفاده کشاورزان روستاهای کوشک و آیین است. در تابستان این دریاچه محل ماهی‌گیری، آب‌تنی و قایقرانی و در پاییز، مأمن پرندگان مهاجر مانند قو، غاز، مرغابی و در زمستان با توجه به برودت هوا و یخ زدن سطح آن قابل اسکی‌سواری است.

{-41-}من خودم چندین بار اینجا رفتم و واقعا زیباست.{-41-}
iman
iman
میخوام زنگ بزنم برنامه زلال احکام از حاج آقــــــا نقویان بپرسم

این دخترایی که واسه ما نظر میدن حکمــــــــــــش چیه ... ؟؟؟

یه وخ نریم جهنــــــــــــم به خاطر دو تا نظر؟!
... ادامه
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
گاه می اندیشم...

چندان هم مهم نیست اگر هیچ از دنیا نداشته باشم

همین مرا بس که کوچه ای باشد و باران

وخدایی که زلال تر از باران است...
... ادامه
lavani
lavani
چطور ، بهتر زندگي کنم ؟
پرسيدم ... چطور ، بهتر زندگي کنم ؟
با كمي مكث جواب داد :
گذشته ات را بدون هيچ تأسفي بپذير
با اعتماد ، زمان حالت را بگذران
و بدون ترس براي آينده آماده شو .
ايمان را نگهدار و ترس را به گوشه اي انداز .
شک هايت را باور نکن
وهيچگاه به باورهايت شک نکن .
زندگي شگفت انگيز است ، در صورتيكه بداني چطور زندگي کني .
پرسيدم ، آخر .... ،
و او بدون اينكه متوجه سؤالم شود
ادامه داد : مهم اين نيست که قشنگ باشي ... ، قشنگ اين است که مهم باشي ! حتي براي يک نفر .
كوچك باش و عاشق ... كه عشق ، خود ميداند آئين بزرگ كردنت را .. بگذارعشق خاصيت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسي .
موفقيت پيش رفتن است نه به نقطه ي پايان رسيدن ..
داشتم به سخنانش فكر ميكردم كه نفسي تازه كرد وادامه داد ... :
هر روز صبح در آفريقا ، آهويي از خواب بيدار ميشود و براي زندگي كردن و امرار معاش در صحرا ميچرايد ، آهو ميداند كه بايد از شير سريعتر بدود ، در غير اينصورت طعمه شير خواهد شد ، شير نيز براي زندگي و امرار معاش در صحرا ميگردد ، كه ميداند بايد از آهو سريعتر بدود ، تا گرسنه نماند . مهم اين نيست كه تو شير باشي يا آهو ... ، مهم اينست كه با طلوع آفتاب از خواب بر خيزي و براي زندگيت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دويدن كني .. به خوبي پرسشم را پاسخ گفته بود ولي ميخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به ... ، كه چين از چروك پيشانيش باز كرد
و با نگاهي به من اضافه كرد : زلال باش ... ،‌ زلال باش .... ، فرقي نميكند كه گودال كوچك آبي باشي ، يا درياي بيكران ، زلال كه باشي ، آسمان در توست .
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/13 - 20:28 ·
6
ParNiyA
ParNiyA
گوش کن!
در همین نزدیکی،جاریست هق هق زلالی از بغض بی صدای تنهایی در شب های تاریک پاییزی ...{-38-}
دیدگاه · 1392/08/7 - 14:43 ·
9
LeilA
LeilA
Mostafa
view آواتارت حرومت بشه عزیزم
ما از اینا نداریم تو شهرمون{-29-}
MahnaZ
1_450499_11I61Klc.jpg MahnaZ
، اگر چه آمده ایم، ولی آمده ایم
به اشکهای بندگان صالحت در قسم،
ما از حریم عشق و عرفان را بپذیر.
، روزی است که ‌های آسمان را
برای پذیرش ‌های عاشقانه‌ ذات اقدس الهی می‌گشایند . . .
... ادامه
Noosha
swat1.jpg Noosha

دره سوات یکی از شهرستان‌های واقع در استان مرزی شمال غربی پاکستان است. این منطقه در 100 کیلومتری اسلام آباد پایتخت پاکستان قرار دارد. بخش علیای سوات نیز در میان رشته کوه هندو کش واقع شده است. پایتخت دره سوات سایدو شریف نام دارد اما مهم ترین شهر این منطقه مینگورا است. دره سوات پیشتر دولت سوات نام داشت و از ایالات تابع حکومت استعماری بریتانیا در هندوستان بود این منطقه در زمان استعمار بریتانیا دارای یک فرمانروای محلی بود. سوات که تا پیش از سال ۱۹۶۹ یکی از امیرنشین‌های ایالت مرزی شمال غربی بود در این سال منحل شد. دره سوات منطقه‌ای که کو‌ه‌های مترفع در آن واقع شده، این منطقه همچنین دارای مراتع سرسبز و دریاچه‌هایی با آبی صاف و زلال است. در مجموع دره سوات یک جاذبه طبیعی محسوب شده و گردشگران ‌آن را تحت عنوان سوئیس پاکستان می‌شناسند.
... ادامه
Majid
n.png Majid
هر کاری کردم به چشت اصلا نیومد
ببخش عزیزم که همین ازم براومد

چی شد اون حس زلالت اون دل ساده و صاف
لااقل دستشو ول کن جلو من بی انصاف

من دلم قدر یه دریاست طاقتم خیلی کم
نگیر دستاشو اقلا پیشم اينقدر محکم
... ادامه
Majid
RHIML-Big-16.jpg Majid
هر چقدر بد شدی بازم حرف رفتن نزدم
تو همش راهتو رفتی من همش راه اومدم

تا به سختیا رسیدی خودتو باختی چرا؟
اگه دوریم دغدغه ات بود دورم انداختی چرا؟

هر کاری کردم به چشت اصلا نیومد
ببخش عزیزم که همین ازم براومد

چی شد اون حس زلالت اون دل ساده و صاف
لااقل دستشو ول کن جلو من بی انصاف

من دلم قدر یه دریاست طاقتم خیلی کم
نگیر دستاشو اقلا پیشم اينقدر محکم

تا یکی اومد سراغت دل من رو پس زدی
تو کنار کشیدی اما کاش کنار میومدی

به هر دری زدم که تو آروم بگیری
حالا که خوبه همه چی تو داری میری

اگرچه رفتی عزیزم با عشق تازه
ولیکن این در رو به تو همیشه بازه

یه روزی خسته میشی از پرسه و ولگردی
یا پشیمون میشی از اینکه منو ول کردی

تازه خواستم پر بگیرم که شکستی بالمو
تو که جای زانوهام نیستی بفهمی حالمو
... ادامه
Noosha
shamekh73 (164).jpg Noosha
الهی جاده زندگیت هموار

آسمان چشمانت صاف و دریای دلت همیشه آرام و زلال باشد

و هیچ وقت از دنیا خسته نباشی . . .
دیدگاه · 1392/06/30 - 15:46 ·
8
Majid
RHIML-Big-11.jpg Majid
هركاری كردم به چشت اصلا نیومـــــــــــــد . . .
ببخش عزیزم كه همین ازم بر اووووووووومد . . .
چی شد اون حس زلالت ، اون دل ساده و صاف . . .
لااقــل دستـــشو ول كــن جــلـو مــن بی انـصاف . . .
... ادامه
MONA
MONA


منو ببخش منو ببخش
تورو نمي شناختم
جواهر عشق تورو ارزون و ساده باختم
منو ببخش که از چشات غم تورو نخوندم
محتاج من بودي و من کنار تو نموندم

تسکين داغ عشق تو حرفي که مي زنم نيست
بس که زياده گفتني توان گفتنم نيست
آغوش من پناه تو نبود ولي تو موندي
به قيمت شب خودت منو به صبح رسوندي
منو ببخش منو ببخش هم گريه ي تنهاي من

منو ببخش منو ببخش
تورو نمي شناختم
جواهر عشق تورو ارزون و ساده باختم
منو ببخش که از چشات غم تورو نخوندم
محتاج من بودي و من کنار تو نموندم

بدون سزاوارم اگه بسوزم از رفتن تو
من دل سپردم بعد از اين به آتش روشن تو
چه ساده بودي و عزيز همراه ديرينه ي من
با تو يه لحظه نشکست زلال آينه ي من
منو ببخش منو ببخش دلداده ي تنهاي من

منو ببخش منو ببخش هم گريه ي تنهاي من ...

منو ببخش منو ببخش دلداده ي تنهاي من ...
... ادامه
[لینک]
♥هـــُدا♥
96f9c67ee2f960492e5e9c050804dfe6-425.jpg ♥هـــُدا♥
به چــــه تشبیه کنم نــام تو را

به بــــهار یا به آبی زلال دریــــا !

ســـــاده تر می گویم

تــو تمامیـــت احساس منی
Majid
Majid
هرکاری کردم به چشت اصلا نیومد...
ببخش عزیزم که همین ازم براومد...
چی شد اون حس زلالت...
خه من برات چیکار نکردم...
زجرم میدادی دعات میکردم...
... ادامه
صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ