الا یا ایه الساقی ادر کا سا وناولها
کهعشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها...

کاربران گروه

نمایش همه

مدیران گروه

برچسب‌های کاربری

شعر و داستان

گروه عمومی · 33 کاربر · 253 پست
محمد
محمد
1 سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌کرد وان چه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد<br> ۲ گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد<br> ۳ مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش کو به تایید نظر حل معما می‌کرد <br>۴ دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست و اندر آن آینه صد گونه تماشا می‌کرد<br> ۵ گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم گفت آن روز که این گنبد مینا می‌کرد<br> ۶ بی دلی در همه احوال خدا با او بود او نمی‌دیدش و از دور خدا را می‌کرد <br>۷ این همه شعبده خویش که می‌کرد این جا سامری پیش عصا و ید بیضا می‌کرد <br>۸ گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد<br> ۹ فیض روح القدس ار باز مدد فرماید دیگران هم بکنند آن چه مسیحا می‌کرد <br>۱۰ گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست گفت حافظ گله‌ای از دل شیدا می‌کرد{-35-}{-35-}{-35-}
محمد
محمد
به حسن خلق و وفا کس به یار ما نرسد<br> تو را در این سخن انکار کار ما نرسد<br> اگر چه حسن‌فروشان به جلوه آمده‌اند<br> کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد <br>به حق صحبت دیرین که هیچ محرم راز<br> به یار یک جهت حق‌گزار ما نرسد<br> هزار نفش برآمد ز کلک صنع و یکی <br>به دلپذیری نقش نگار ما نرسد <br>هزار نقد به بازار کائنات آرند <br>یکی به سکه صاحب عیار ما نرسد<br> دریغ قافله عمر کانچنان رفتند <br>که گردشان به هوای دیار ما نرسد <br>بسوخت حافظ و ترسم که شرح قصه او<br> به سمع پادشه کامکار ما نرسد
... ادامه
محمد
محمد
بشتابید بشتابید اخرین خبر<br> اینک اولین گروه فرهنگی نمیدونم راه اندازی شد بشتابید بشتابید{-65-}{-65-}{-65-}
[لینک]
صفحات: 7 8 9 10 11