یافتن پست: #ویران

مرکز بستری ترک اعتیاد خانه سپید
zanan.jpg مرکز بستری ترک اعتیاد خانه سپید
اعتیاد در زنان

سوء مصرف مواد یکی از مهمترین مشکلات عصر حاضر است که گسترده ای جهانی دارد . مصیبتی که میلیون ها زندگی را ویران و سرمایه های کلان ملی را صرف مبارزه و یا جبران صدمات ناشی از آن می کند . هر دارویی که بعد از مصرف چنان تغییراتی را در انسان به وجود آورد که از نظر اجتماعی قابل قبول و پذیرش نباشد و اجتماع نسبت به آن حساسیت یا واکنش نشان دهد آن دارو مخدر است و کسی که چنین موادی را مصرف می کند معتاد شناخته می شود .
تصور اکثر افراد جامعه این است که سوء مصرف مواد ، پدیده ای مردانه است ، در حالی که زنان هم همپای مردان در معتاد شدن پیش می روند .شاید دلیل افزایش در صد زنان معتاد ، یکسان شدن نقش زنان و مردان در پدیده های اجتماعی ، رشد شهر نشینی ، رشد جنبش های اجتماعی زنان ، اشتغال به کار زنان در بیرون از خانه و در نتیجه اختلاط بیشتر زنان و مردان باشد که باعث شده است زنان نیز همانند مردان تحت تاثیر پدیده های اجتماعی که اعتیاد از جمله آن است قرار بگیرند .

علل اعتیاد در زنان :

از عوامل موثر گرایش زنان به مواد مخدر و عدم تمایل به ترک اعتیاد می توان به موارد زیر اشاره کرد :
رشد نیافتن مهارتهای لازم برای توفیق در زندگی ورود ناگهانی از کودکی به بزرگسالی است . فقدان شایستگی فرد برای کسب پایگاه شغلی نیز یکی از دلایل روی آوردن زنان به مواد مخدر و اعتیاد است . احساس بازنده بودن در رقابتهای شغلی و به دنبال آن ، احساس ناتوانی در نیل به موفقیت ، احساس نا امنی ، نا عادلانه دانستن نظام اجتماعی ، احساس خشم و بی اعتمادی درخانه ، محل کار و مدرسه نیز در گرایش زنان به اعتیاد و مواد مخدر موثر است .
مهمترین عوامل موثر بر اعتیاد زنان :
1 . نقش خانواده : یکی از مهمترین عوامل موثر در سوء مصرف مواد و همچنین پرهیز از مواد مخدر ، خانواده و نحوه عملکرد است . خانواده نخستین نهاد جامعه پذیری کودک و یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده شکل گیری شخصیت است خانواده ارزشها را انتقال می دهد ، اخلاق را بهبود می بخشد و رفتار را اصلاح می کند . پژوهشها نشان داده اند مشکلات در عملکرد خانواده ، با اعتیاد در نوجوانان به ویژه دختران مرتبط است . و همچنین بین نا به سامانی خانواده و اعتیاد زنان رابطه معنادار وجود دارد یعنی هرچه نا به سامانی خانواده بیشتر باشد احتمال معتاد شدن نیز بیشتر خواده بود .
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1396/07/20 - 10:19 ·
تدریس خصوصی زبان
class_in_circle_small_wide_pic1.jpg تدریس خصوصی زبان
یادگیری زبان ارمنی

زبان ارمنی یکی از زبانهای هند و اروپایی است که در منطقه قفقاز و به ویژه در کشور ارمنستان مرسوم است. این زبان با خط ویژه خود یعنی الفبای ارمنی که توسط مسروب ماشتوتس ابداع گردیده نوشته میشود. ارمنی خود شاخهای مستقل از خانواده زبانهای هند و اروپایی است. زبان ارمنی دو گویش بزرگ اصلی دارد یکی ارمنی شرقی و دیگری ارمنی غربی. زبان رسمی کشور ارمنستان به گویش ارمنی شرقی است. مجموع گویشوران به زبان ارمنی در جهان 10 میلیون است.

الفبای زبان ارمنی هنگامی ابداع شد که منطقه ارمنی نشین از نظر سیاسی میان دو کشور توانمند آن زمان یعنی ایران و روم بخش شده بود و ارزشهای ملی، قومی و فرهنگی تیره ارمنی در آستانه ویرانی و نابودی قرار داشت. کاهنی به نام مسروپ ماشتوس ابداع کننده الفبای ارمنی است. مسروپ همراه با شاگردان خود به جای جای ارمنستان سفر میکرد و به ترویج مسیحیگری میپرداخت و همین سبب شد که او بیش از پیش خطر نابودی دین، فرهنگ و تمدن ملت خود را احساس کند، چرا که نبود یک الفبای ارمنی آشنایی مردم با دین را دشوار میساخت.

اقتصاد کشور ارمنستان، اقتصادی متمرکز است که پیش از فروپاشی شوروی سابق با کمک سرمایه گذاری های کلان شوروی فعالیت ميکرد. اما بعد از استقلال ارمنستان، سرمایه های شوروی سابق ازکشورخارج شد و بسیاری از واحد های تولیدی و صنعتی توان

مالی خود را ازدست دادند. قبل از استقلال کشور ارمنستان اقتصاد این کشور اقتصادی صنعت محور بود. صنایع فعال در این منطقه در سال های قبل از استقلال عبارت بودند از صنعت تولید مواد شیمیایی، تولید ماشین آلات صنعتی، فرآوری مواد غذایی، نساجی،

استقبال زیاد ایرانی ها به دلیل شرایط خاص این کشور می باشد که شامل :

ارزانتر بودن و گاهی هم طراز بودن هزینه زندگی و تحصیلات با ایران است .
نزدیکی سطح فرهنگی اجتماعی دو کشور و قابلیت انطباق سریع دانشجویان با محیط است.
معتبر بودن اکثر دانشگاههای ارمنستان توسط وزارت علوم ایران
وجود ارتباطات تاریخی فرهنگی هنری و حتی نژادی و زبانی بین دوکشور
حضور تعداد قابل توجهی از ارامنه در ایران و ایرانیان در ارمنستان که با زندگی مسالمت آمیز درکنار یکدیگر خو گرفته اند.
شهریه دانشگاهها نسبتا پایین و همسان با دانشگاهها ی ایران است.
... ادامه
[لینک]
دیدگاه · 1396/04/3 - 18:31 ·
zoolal
846.jpg zoolal
آ مدی طبعم شکوفا شد، بهارانی مگر؟
صورتم شد خیس خیس ازشوق، بارانی مگر؟

آمدی با دیدنت برخاست در من مرده ای
روح رستاخیزی من! در تنم جانی مگر؟

آمدی و هر خیال دیگری غیر از تو را
پیش پایت سر بریدم عید قربانی مگر؟

تا ابد دیوانه ی زنجیری موی تواَم
نیست امّید رهایی از تو، زندانی مگر؟

خواستی عشق زلالم را بسنجی با قسم
ای تو تنها بر لبم سوگند، قرآنی مگر؟

خواستی گرد فراموشی نگیرد قلب من
لحظه ای از چشم این آئینه پنهانی مگر؟

شرط کردی خالی از یادت نباشد خاطرم
خود که صاحب‌خانه ای ،ای خوب! مهمانی مگر؟

شرط کردی جز تو درمن گام نگذارد کسی
قلعه ای متروک و گمنامم، نمیدانی مگر؟

آنقدَر رفتی و برگشتی که ویران شد دلم
حسّ صحرا گردِ شهرآشوب! توفانی مگر؟

گردباد دامن موّاجت آتش زد مرا
رقص مشعلهای روشن در زمستانی مگر؟
... ادامه
دیدگاه · 1394/01/31 - 14:11 ·
7
Noosha
7541976-3386-l.jpg Noosha
به تاراج برده ای تمام حواسم را...
می خندم تویی...
می گریم تویی...
می خوابم تویی...
انگار نقاشی ات را پشت پلکم کشیده اند...!!!
اکنون..... برایت مینوسیم....
کاش میفهمیدی... دلتنگی سخت است...
رفتی و ویران کرده ای... منه آباد را....!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/12/15 - 18:27 ·
4
Majid
Majid
هیچی از همون اولش متروک نبوده ،
هیچ جایی از همون اول ویران نشده ،
فقط ما اولش رو فراموش کردیم !
یادمون نمیاد ،
یا شاید هم نمیخوایم که یادمون بیاد ،
یادمه تو یه کتابی خونده بودم :
آدما کسایی که دوست دارند رو میکشند ،
هرکسی به یه طریقی ،
یکی با یه نگاهی ستمگرانه ،
دیگری با لفظی تند یا سرد ...
آدما جاهایی که دوست دارند روترک میکنند
به هزار دلیل فرار میکنند !
آدم ها آدم موندن نیستن ....
... ادامه
دیدگاه · 1393/12/11 - 02:16 ·
3
zoolal
zoolal
می خواهم از این آینه ها خانه بسازم

یک خانه برای تو جداگانه بسازم



یک خانه ی صحرایی بی سقف پُر از گُل

با دور نمای پَر پروانه بسازم



من در بزنم ، باز کنی ، از تو بپرسم

آماده ای از خواب تو افسانه بسازم؟



هر صبح مربای غزل ، ظرف عسل ، من

با نان تن داغ تو صبحانه بسازم



شاید به سرم زد ، سر ظهری ، دم عصری

در گوشه آن مزرعه میخانه بسازم



وقتی که تو گنجشک منی ، من بپرم باز

یک لانه به ابعاد دو دیوانه بسازم



می ترسم از آن روز خرابم کنی و من

از خانه آباد تو ویرانه بسازم
... ادامه
zahra
zahra
"نیلوفر آبی بودن"

دروغ گفته‌ام اگر بگویم
جهان به زیبایی قصه‌های کودکی‌ست،
پینوکیو یک روز آدم می‌شود،
کفشِ بلور همیشه با سایزِ پای سیندرلا جور در می‌آید
و شاه‌زاده‌ای از راه می‌رسد
تا به بوسه‌ای سفیدبرفی را از خوابِ جادو بیدار کند.


دروغ گفته‌ام اگر بگویمت
که در همین‌دم دختری سیزده‌ساله
تنش را چوبِ حراج نمی‌زند در کنار خیابان
و مردی تبخیر نمی‌کند واپسین نفس خود را بر تکه‌ای زرورق.

ما در گردبادی از زخم زنده‌گی می‌کنیم
و وزنه‌های حقیقت به پای رؤیاهامان زنجیر شده‌اند،
اما زنده‌گی آدامسی نیست که با بی‌مزه شدن
بتوانیم بر سنگ‌فرش خیابان تـُفش کنیم!
ما موظف به نیلوفرِ آبی بودنیم
چه در مُردآبِ لجن بسته،
چه در آب‌نمای یک پارک.
باید گل کنیم و عطر بپاشیم
وگرنه عفونت، جهان را ویران خواهد کرد.
به تو دروغ نمی‌گویم،
ما همان‌طور که به قله‌ها می‌اندیشیم
در حال فرو رفتنیم...
اما با دوست داشتن تو
رویشِ جفتی بال را حس می‌کنم
بر شانه‌های خود.

یغما گلرویی
متین (میراثدار مجنون)
zahra
zahra
مهربان باش

مردم اغلب بی انصاف، بی منطق و خود محورند، ولی آن ها را ببخش.

اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش.


اگر موفق باشی دوستان دروغین و دشمنان حقیقی خواهی یافت، ولی موفق باش.

اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند، ولی شریف و درستکار باش.

آنچه را در طول سالیان بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند، ولی سازنده باش.

اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند، ولی شادمان باش.

نیکی های درونت را فراموش می کنند، ولی نیکوکار باش.

بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد.

و در نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان « تو و خداوند» است نه میان تو و مردم.

دکتر شریعتی
... ادامه
bamdad
bamdad
داشتم تو 5040 اتومبیلای روز جهان رو نگاه میکردم
آدم از زندگی نا امید میشه بخدا
ما هم ماشین داریم اینجا؟!!!!!
پراید ، پارس ، 206
برید ببینید تو جهان چیا سوار میشن اونوقت ما چه ابوقراضه هایی رو میگیم ماشین؟!!!!!!!!!!!!!
:(
[لینک]
Mohammad
Mohammad
ıllı YAŁĐA ıllı
سلام بر ابجی یلدا {-99-}
هـــــستی جـــون
هـــــستی جـــون
حمید ای خدا غصه نخور از تو فراری نشدم



بعد از آن حادثه در کفر تو جاری نشدم



با وجودیکه به حکم تو دلم زخمی شد



شاکی از آنکه مرا دوست نداری نشدم



ابر را چوب همین سادگی اش ویران کرد



منکه ویرانتر از آن ابر بهاری نشدم



ای خدا غصه نخور باز همین می مانم



من زمین خورده این ضربه کاری نشدم



هرکسی خواست تو رااز من جدا سازد دید



هر چه کردی تو به من از تو فراری نشدم
دیدگاه · 1393/07/1 - 21:23 ·
5
bamdad
bamdad
دست خدا هم سنگین است !

گاهی چنان سیلی میزند

که تمام وجودت خرد میشود ..

دست خدا هم سنگین است وقتی که میخواهد از پایه آدمت کند .

چقدر سیلی هایت را دوست دارم!

تمام من برای تو،

بزن،

بزن از پایه ویرانم کن

ولی دوستم داشته باش،

دوستم داشته باش ...

خدای خوبم...

:(
دیدگاه · 1393/06/30 - 22:41 ·
5
bamdad
bamdad
حالم ویران تر از آن است که بتوانم توصیفش کنم...

سکوت میکنم به وسعت تمام بغض های فرو خورده ام....

:(
دیدگاه · 1393/06/18 - 22:05 ·
5
شهرزاد
10646711_282843418586105_2407647670705166198_n.jpg شهرزاد
شاید قرار است دوباره آغاز شوی
وقتی می خواهی از خودت آدم دیگری بسازی، اول احساس ویرانی میکنی،
حس تنهاییِ عمیق و درک نشدن ... و فاصله می گیری ؛
این هزینه ای ست که برای ساختن زندگیت پرداخت می کنی ،
و پس از آن خیز بر میداری...
یادت باشد این بار احساس تنهایی ات را جدی بگیر !
شاید قرار است دوباره آغاز شوی ...
... ادامه
دیدگاه · 1393/06/14 - 20:42 ·
7
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
همـہ چیـزش פֿـآصــہ
لبخنـבش
تیپش
رفـتارش
اפֿــلاقـش
اפــساسـاتـش
בوسـت בاشتـنش؛
مـפֿـاطب نبوבہ ڪـہ פֿـآصـ باشـہ
פֿـاص بوבه ڪـہ مـפֿـاطب شـבه
... ادامه
soheil
soheil
پرنده ی مهاجری که مقصودش کوچ است؛
به ویرانی لانه اش فکر نمی کند!
bamdad
bamdad
عاشقی چیزی برای هدیه نیست

طرح دریا و غروب و گریه نیست

عاشقی یک کلبه ی ویرانه نیست

صحبت از شمع وگل و پروانه نیست

عاشقی تنهای تنها یک تب است

بی تومردن در سکوت یک شب است

{-41-}
دیدگاه · 1393/04/16 - 23:16 ·
6
mehrab
mehrab
خداوند را فرشته ایست که هر روز فریاد می زند: بزائیدبرای مردن، و جمع کنید برای ازبین رفتن، و بسازید برای ویران گشتن/ نهج البلاغه
دیدگاه · 1393/04/9 - 23:06 ·
4
مائده
مائده
پرنده مهاجری که به کوچ می اندیشد...به ویرانی لانه اش فکر نمی کند.....
دیدگاه · 1393/04/5 - 19:14 ·
9
zoolal
zoolal
با همه‌ی بی سر و سامانی‌ام
باز به دنبال پریشانی‌ام
طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی‌ام
آمده‌ام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظه‌ی طوفانی‌ام
دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده‌ام تا تو بسوزانی‌ام
آمده‌ام با عطش سال‌ها
تا تو کمی عشق بنوشانی‌ام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی‌ام
خوب‌ترین حادثه می‌دانمت
خوب‌ترین حادثه می‌دانی‌ام؟
حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی‌ام
حرف بزن، حرف بزن، سال‌هاست
تشنه‌ی یک صحبت طولانی‌ام
ها به کجا میکشی‌ام خوب من؟
ها نکشانی به پشیمانی‌ام!
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/28 - 18:27 ·
6
zoolal
zoolal
هیچ چیز ویرانگرتر از این نیست که متوجه شویم
کسی که به آن اعتماد داشته ایم عمری فریبمان داده است.
دیدگاه · 1393/03/21 - 20:11 ·
3
zoolal
zoolal
بعد از رفتنت،
آنقدر ویران شدم که همه مرا با آثار باستانی اشتباه می گیرند
دیدگاه · 1393/03/20 - 16:04 ·
8
✔♥Дℓɨ♥✔
mal-khodam-Blue-Eyes.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
ملودی تو!!
و هایی که در گوشۀ لبانت آبستن پروازند...
و جادویی ات!!
که بر ویران من چنگ میزنند...
با آه!!
از گلوی من...
گیرا ترین عشق و تمنا را رقم خواهند زد!! {-41-}

بابک چترایی
Mohammad
000.jpg Mohammad
باور نکن... این قصّه جز افسانه ای نیست
شمعم ولی اطراف من پروانه ای نیست

مهمان شهرستانی چشم تو ام... حیف
در پایتخت عشق مهمانخانه ای نیست

دیروزِ من... امروزِ من... فردای من پر!
از حال من ویرانه تر ویرانه ای نیست

دیوانه و مجنون اگر من هم نباشم...
پس زیر سقف آسمان دیوانه ای نیست

خواهد شکست این بغض آخر مثل قلبم
افسوس اما در کنارم شانه ای نیست

جایی که صیّادش تو باشی در کمندش
حتّی برای صید بودن دانه ای نیست

هر روز در گوش خودم می خوانم این را:
باور نکن این قصّه جز افسانه ای نیست

محمّد عابدینی
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/1 - 13:02 ·
8
bamdad
bamdad
پرنده ی مهاجری که مقصودش کوچ است؛
دیگر به ویرانی لانه اش فکر نمی کند...
دیدگاه · 1393/02/26 - 21:26 ·
8
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ