یافتن پست: #آمده

MahnaZ
MahnaZ
در آینه مردی دارد بغض می کند
بیایید بغلش کنید
پشتش را بمالید
به او بگویید همه چیز درست می شود
دلش می خواهد کمی دروغ بشنود
آینه را پایین تر نصب کنید
گمانم دیگر به زانو در آمده
... ادامه
Mostafa
10.jpg Mostafa
همیشـــه نمـــے شود خود را به بـــے خیـــالـــے زد و گفــــت :

تنهــــا آمده ام ؛ تنهـــا مـــیروم …

یڪــ وقـــت هــایـــے , شایـــد حتـــــے براے ساعتـــے یا دقیــقه اے ؛

ڪــم مــی آورے …

دل وامانـــده ات یــڪــ نفـــر را مـــــے خواهــد

ڪـــــﮧ تـــا بینهـــــ ـایـــت عاشقانه دوستـــَش بدارے …!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/30 - 17:10 ·
6
مائده
Picture 237.jpg مائده
آن روز باران می بارید....آرام آرام...
من سرخوش زیر بارن راه میرفتم...
سرد بود...خیلی سرد...اما...
باران هم بود...ابر هم بود...
پاییز هم بود...چه اتفاق دل انگیزی!زیبایی هم بود....
لحظه ای بعد تو را دیدم که کیفت را روی سر گذاشتی و میدوی که خیس نشوی....
باران....
ابر....
سرما....
پاییز...
همه آمده بودند تا فاصله هایمان را برایم معنا کنند...
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/30 - 15:52 ·
7
MahnaZ
MahnaZ
پس از رسیدن یک تماس تلفنی برای یک عمل جراحی اورژانسی،
پزشک با عجله راهی بیمارستان شد , او پس از اینکه جواب تلفن را داد،
بلافاصله لباسهایش را عوض کرد و مستقیم وارد بخش جراحی شد.
او پدر پسر را دید که در راهرو می رفت و می آمد و منتظر دکتر بود.
به محض دیدن دکتر، پدر داد زد: چرا اینقدر طول کشید تا بیایی؟
مگر نمیدانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئولیت نداری؟
پزشک لبخندی زد و گفت: "متأسفم، من در بیمارستان نبودم و پس از دریافت تماس تلفنی،
هرچه سریعتر خودم را رساندم , و اکنون، امیدوارم شما آرام باشید تا من بتوانم کارم را انجام دهم ,
پدر با عصبانیت گفت: "آرام باشم؟! اگر پسر خودت همین حالا توی همین اتاق بود آیا تو میتوانستی آرام بگیری؟
اگر پسر خودت همین حالا میمرد چکار میکردی؟"
پزشک دوباره لبخندی زد و پاسخ داد: "من جوابی را که در کتاب مقدس انجیل گفته شده میگویم"
از خاک آمده ایم و به خاک باز می گردیم ,,, شفادهنده یکی از اسمهای خداوند است ,,,
پزشک نمیتواند عمر را افزایش دهد ,,, برو و برای پسرت از خدا شفاعت بخواه ,,,
ما بهترین کارمان را انجام می دهیم به لطف و منت خدا "
... ادامه
Mostafa
ms0qrdpw895b0hqo4f7q.jpg Mostafa
جزر و مد های زیادی آمده اند و رفته اند

مـــــــوج در مـــــــوج

امـــــــــا نمی دانم چرا

هنوز هم بر تن خیس ســــاحل

نام تــــــــــو را می بینمـــــــ ...!
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/27 - 13:47 ·
4
Mostafa
Azadeh_Akhlaghi_Photo-8.jpg Mostafa
فروغ فرخزاد – ۲۴ بهمن ۱۳۴۵ – تهران |
Forough Farokhzad – ۱۳ February 1967 – Tehran | Detail
Mostafa
Azadeh_Akhlaghi_Photo-14.jpg Mostafa
علی شریعتی – ۳۰ خرداد ۱۳۵۶ – لندن |
Ali Shariati – ۱۹ June 1977 – London | Detail
Mostafa
Azadeh-Akhlaghi-20.jpg Mostafa
«به روایت یک شاهد عینی» مجموعه‌ی عکسی است از صحنه‌های بازسازی‌شده مربوط به مرگ‌های تراژیک تاریخ معاصر ایران. از اعدام جهانگیرخان صوراسرافیل و واقعه‌ی ۱۶ آذر گرفته تا صحنه‌ی تصادف فروغ فرخزاد و مرگ علی شریعتی.

آزاده اخلاقی، ایده‌پرداز و کارگردانِ این مجموعه‌ی ۱۷ عکسی می‌گوید: «امروز آرمان‌گرایی سوژه‌ی تمسخر خیلی‌ها شده است، مردم کسانی را که اهداف بلند و دور از دسترس دارند دست می‌اندازند. برای من ولی کسانی که می‌جنگند و برای آرمانی جانشان را فدا می‌کنند بسیار محترمند. هدفم زنده کردن یاد کسانی بود که ستایش می‌کنم.»

«به روایت یک شاهد عینی» یکی از عظیم‌ترین پروژه‌های عکاسی‌ای است که در چند سال گذشته در ایران انجام شده است: پروژه‌ی سه‌ساله‌ ای که شامل تحقیق فراوان هم بوده، ثبت هفده فریم است که اجرای بسیار خوب و دقیق و پُر از جزئیاتی هم دارند. در اجرای این عکس‌ها گروه بزرگی به خانم اخلاقی یاری رسانده‌اند؛ از جمله ساسان توکلی‌فارسانی (عکاس و مجری جلوه‌های بصری) و ژیلا مهرجویی (طراح صحنه و لباس).
... ادامه
MONA
MONA
نخست..دير زماني در او نگريستم
چندان كه چون نظر از وی باز گرفتم
در پيرامون من
همه چيزی
به هيات او در آمده بود..
آن گاه دانستم كه مرا ديگر
از او ...
گريز نيست ...

MahnaZ
edbomj1v4r9opxwas8.jpg MahnaZ
یکی از نامه هایی که غضنفر برای عشقش نوشت
{-67-}{-41-}{-134-}{-138-}
♥هـــُدا♥
جــدایی (1005).jpg ♥هـــُدا♥
می دانی...؟

بوی الرحمانم خیلی وقته در آمده!

و این یعنی به پایان نزدیک می شوم

و نیک می دانم که این تمام شدن را پایانی نیست

به قول هدایت وقتی کسی را نمی خواهند می گویند:

برو بمیر!!!

ولی وقتی نه مرگ تو را می خواهد

نه تو من را و نه من زندگی را

چه امیدی به پایان می ماند؟!
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/19 - 10:37 ·
7
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
من چه در وهم وجودم ، چه عدم ، دل تنگ ام
از عدم تا به وجود آمده ام ، دل تنگ ام

روح از افلاک و تن از خاک ، در این ساغر پاک
از درآمیختن شادی و غم دل تنگ ام...

خوشه ای از ملکوت تو مرا دور انداخت
من هنوز از سفر باغ اِرم دل تنگ ام

ای نبخشوده گناه پدرم ، آدم ، را!
به گناهان نبخشوده قسم ، دل تنگ ام

باز با خوف و رجا سوی تو می آیم من
دو قدم دلهره دارم ، دو قدم دل تنگ ام...

نشد از یاد برم خاطره ی دوری را
باز هم گرچه رسیدیم به هم دل تنگ




دیدگاه · 1392/03/17 - 09:54 ·
5
LeilA
LeilA
اﮔﺮ ﺩﺭ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﺎﺷﯿﺪ، ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯿﺪ

ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻫﻨﺪ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﺎﺷﯿﺪ، ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﻫﻨﺪﻭ

ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﻣﺎﺩﻩ ﺑﺎﺷﯿﺪ، ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﺴﯿﺤﯽ ﻫﺴﺘﯿﺪ!

ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﯾﻨﯽ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺍﻟﻬﯽ ﺍﻟﻬﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﺸﺪﻩ ،

ﺣﻘﯿﻘﺘﯽ ﺛﺎﺑﺖ ﻭ ﭘﺎﯾﺪﺍﺭ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ :

ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺳﺎﺩﻩ ﺗﻨﻬﺎ ﺟﺒﺮ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﺳﺖ!

ﺭﯾﭽﺎﺭﺩ ﺩﺍﻭﮐﯿﻨﺰ
... ادامه
دیدگاه · 1392/03/16 - 15:33 ·
9
نگار
images8.jpeg نگار
شهريار خوشبختی من در بودن باتو است و روز تولد تو تقدیر خوشبختی من است تو آمدی و عمیق ترین نگاه را از میان چشمان دریایی ات به وصال قلبم نشاندی زیباترین گلهای دنیا تقدیم به تو ، بهترین عشق دنیا تولدت مبارک {-241-}{-210-}{-210-}{-210-}{-217-}
MONA
MONA
حالا که رفته‌ای
پرنده‌ای آمده است
در حوالی همین باغ روبرو
هیچ نمی‌خواهد ،
فقط می‌گوید:
کو ..کو ..
نگار
نگار
ای روزگار
من راههای نرفته بسیار دارم . . .
اما با تو یکی ، زیاد راه آمده ام . . .

.
دیدگاه · 1392/03/14 - 12:56 ·
5
صوفياجون
صوفياجون


من آمده ام وای وای ، من آمده ام
عشق فرياد كند
من آمده ام كه ناز بنياد كند
من آمده ام


اي دلبر من الهي صد ساله شوی
در پهلوی ما نشسته همسايه شوی
همسايه شوي كه دست به ما سايه كنی
شايد كه نصيب من بيچاره شوی


من آمده ام وای وای، من آمده ام
عشق فرياد كند
من آمده ام كه ناز بنياد كند
من آمده ام


عشق آمد و خيمه زد به صحرای دلم
زنجير وفا فكنده در پای دلم
عشق اگر به فرياد دل ما نرسد
ای وای دلم واي دلم وای دلم


من آمده ام وای وای من آمده ام
عشق فرياد كند
من آمده ام كه ناز بنياد كند
من آمده ام


بيا كه برويم از اين ولايت من و تو
تو دست منو بگير و من دامن تو
جايي برسيم كه هر دو بيمار شويم
تو از غم بي كسی و من از غم تو


من آمده ام وای وای من آمده ام
عشق فرياد كند
من آمده ام كه ناز بنياد كند
من آمده ام
«««گوگوش»»{-35-}{-35-}{-35-}{-23-}{-23-}{-23-}{-41-}
صوفياجون
صوفياجون
طالع بینی بسیار جالب
متولدین فروردین ماه : دختر یا پسر فرقی نمی کند، شما باید بدانید چون در ماه اول سال به دنیا آمده اید و کنکور ارشد در ماه آخر سال (اسفند) برگزار می شود، روز امتحان دیر از خواب بیدار می شوید، بعد در ترافیک گیر می کنید واحتمالاً از کوچه که رد می شوید زنی با یک سطل آب کف از شما استقبال خواهد کرد (به عبارتی بدرقه) از تمام این مخاطرات که بگذرید، جلوی حوزه امتحانی متوجه گم شدن کارت ورود به جلسه تان می شوید بنابراین توصیه می شود بیخود دنبال دردسر نروید و از هرگونه تلاشی برای رسیدن به مقاطع بالاتر خودداری کنید!
نگار
نگار
* * *ای روزگار
من راههای نرفته بسیار دارم . . .
اما با تو یکی ، زیاد راه آمده ام . .
دیدگاه · 1392/03/4 - 01:44 ·
7
Mohammad
Mohammad
سرچشمه ی عشق با علی آمده است

گل کرده بهشت تا علی آمده است

شد کعبه حرمخانه میلاد علی(ع)

کز کعبه صدای یا علی آمده است
دیدگاه · 1392/03/4 - 01:20 در حسینیه ·
6
Mohammad
golpa-moein-meybodi1.jpg Mohammad



«گلپا» برای اولین بار به لس آنجلس آمده بود، مرتب در مهمانی ها حضور می یافت، خوانندگان و چهره های معروف رسانه ها دور وبرش بودند.

اکبر گلپا در یک شب خاطره انگیز در حالی که علیرضا میبدی چهره معروف رادیو و تلویزیون اشعاری را دکلمه می کرد و فریدون دائمی چهره با سابقه رادیو در دوبله نیز با او همراه می شد، گلپا ترانه های خاطره انگیز خود را می خواند و معین نیز با او هم صدا می شد. صدای مخملی دو خواننده از دو نسل چنان همه را تحت تاثیر قرار داده بود که اشک به چشم ها نشسته بود آن روزهای پرشور که سعید سرکشیک چهره فعال اجتماعی و فرهنگی مدیریت برنامه های معین را به عهده داشت و الحق در شهرت و اعتبار او نقش مهمی ایفا کرد.
... ادامه
Mostafa
Mostafa
مرغ دل در قفس سینه من می نالد

بلبل ساز ترا دیده هم آواز امشب

زیر هر پرده ساز تو هزاران راز است

بیم آنست که از پرده فتد راز امشب

گرد شمع رخت ای شوخ من سوخته جان

پر چو پروانه کنم باز به پرواز امشب

گلبن نازی و در پای تو با دست نیاز

می کنم دامن مقصود پر از ناز امشب

کرد شوق چمن وصل تو ای مایه ناز

بلبل طبع مرا قافیه پرداز امشب

شهریار آمده با کوکبه گوهر اشک

به گدائی تو ای شاهد طناز امشب
... ادامه
دیدگاه · 1392/02/30 - 23:58 ·
7
نگار
67114377114521433861.jpg نگار
اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب نامند. در این شب ملائك بر زمین نزول می كنند. برای این شب عملی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ذكر شده است كه فضیلت بسیاری دارد و بدین قرار است :

كسی كه این نماز را بخواند، شب اول قبرش خدای متعال ثواب این نماز را با زیباترین صورت و با روی گشاده و درخشان و با زبان فصیح به سویش می فرستد. پس او به آن فرد می‌گوید: ای حبیب من، بشارت بر تو باد كه از هر شدت و سختی نجات یافتی.
میّت می‌پرسد تو كیستی؟ به خدا سوگند كه من صورتی زیباتر از تو ندیده‌ام و كلامی شیرین تر از كلام تو نشنیده‌ام و بویی، بهتر از بوی تو نبوئیده‌ام. آن زیباروی پاسخ می‌دهد: من ثواب آن نمازی هستم كه در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جا آوردی. امشب به نزد تو آمده‌ام تا حق تو را ادا كنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود و قیامت بر پا شود، من سایه بر سر تو خواهم افكند.......
خدایا به حق لیلة الرغائبت مارو از در خونت نامید برنگردون{-47-}
MahnaZ
MahnaZ
داستان کوتاه زیبا
تنها نجات یافته کشتی، اکنون به ساحل این جزیره دور افتاده، افتاده بود.
او هر روز را به امید کشتی نجات، ساحل را و افق را به تماشا می نشست.
سرانجام خسته و نا امید، از تخته پاره ها کلبه ای ساخت تا خود را از
خطرات مصون بدارد و در آن بیاساید.
اما هنگامی که در اولین شب آرامش در جستجوی غذا بود، از دور دید که کلبه
اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود.
بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود.
از شدت خشم و اندوه در جا خشک اش زد. فریاد زد:
« خدایــــا! چطور راضی شدی با من چنین کاری بکنی؟ »
صبح روز بعد با صدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید.
کشتی ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، و حیران بود.
نجات دهندگان می گفتند:
“خدا خواست که ما دیشب آن آتشی را که روشن کرده بودی ببینیم
... ادامه
Mostafa
Mostafa
نکاتـی مهـم برای آمـادگی لازم در برابر زلـزله
صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ