یافتن پست: #آمده

ıllı YAŁĐA ıllı
images.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
ام این

تر از هر رمضانی

آمده تا قدر دل خویش بدانیم

لیله القدر عزیزی است

بیا بتکانیم

سهم ما چیست از این روز

همین خانه تکانی
... ادامه
Mostafa
Mostafa
عاشقی کشک است
MahnaZ
MahnaZ
آمده‌ام ای خوب‌ترین!
ای بهترین!
ای مهربان‌ترین!
تا در میهمانی بندگانت مرا نیز بپذیری و بخشش گناهان را بدرقه ی راهم کنی.
الهی العفو ، العفو ، العفو…
... ادامه
MahnaZ
MahnaZ
زندگي
یادم باشد...
يادم باشد حرفي نزنم كه به كسی بربخورد
نگاهي نكنم كه دل كسي بلرزد
خطي ننويسم كه آزار دهد كسي را
يادم باشد كه روز و روزگار خوش است و تنها دل ما دل نيست
يادم باشد جواب كين را با كمتر از مهر
و جواب دو رنگي را با كمتر از صداقت ندهم
يادم باشد در برابر فريادها سكوت كنم
و براي سياهي ها نور بپاشم
يادم باشد از چشمه درس خروش بگيرم
و از آسمان درس پاك زيستن
يادم باشد سنگ خيلي تنهاست ...
يادم باشد بايد با سنگ هم لطيف رفتار كنم مبادا دل تنگش بشكند
يادم باشد براي درس گرفتن و درس دادن
به دنيا آمده ام ..... نه براي تكرار اشتباهات گذشتگان
يادم باشد زندگي را دوست دارم {-35-}
Mohammad
1374760415356563_large.jpg Mohammad
هزار آینه بی شماری تو
هزار بادیه نی سواری تو


بهار آمده با های سینه زنش
پی باغ بنفشه کاری تو




مائده
images.jpg مائده
ﺩﺭ ﺳﺮﻡ ﻏﻮﻏﺎﺳﺖ
ﭘﺮﻡ ﺍﺯ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﻋﺎﺟﺰﻧﺪ ﺍﺯ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺍﺕ
ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ
ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﻢ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﺗﺎ ﺗﻮﺭﺍ ﻣﻌﻨﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﺑﺎ ﻣﻦ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ؟
ﮐﻪ ﺑﯽ ﻭﻗﻔﻪ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﺁﻧﺠﺎﺳﺖ
ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ
ﺗﻨﻬﺎﯾﺖ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ
ﺑﺎ ﺩﻟﻢ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ؟
ﮐﻪ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﯼ ﺧﯿﺎﻟﻢ
ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ
ﺩﺭ ﻫﻮﺍﯼ ﺗﻮ
ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﺪ
ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ
ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﯼ
ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﭘﺮﯾﺎﻥ
ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ
ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺟﺎﺩﻭﯾﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﮐﺎﺵ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﯼ
ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ
ﻣﺪﺕ ﻫﺎﺳﺖ
ﺗﺸﻨﻪ ﯼ ﻗﺪﻡ ﺯﺩﻥ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ م....
... ادامه
شهرزاد
شهرزاد
همیشه نمی شود،زد به بی خیالی و گفت:

تنهـــــــــــا آمده ام ٬ تنهـــــــا می روم...

یک وقت هایی شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای...

کم میاری ؛ دل وامانده ات

یک نفر را می خواهد!
... ادامه
Mostafa
Mostafa
در دل دردیست از تو پنهان که مپرس

تنگ آمده چندان دلم از جان که مپرس

با این همه حال و در چنین تنگدلی

جا کرده محبت تو چندان که مپرس . . .
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/29 - 02:50 ·
5
zizi
zizi
من به تنگ آمده ام از همه چیز ،

بگذارید ، هواری بزنم ...!

فریدون مشیری{-31-}
دیدگاه · 1392/04/28 - 11:38 ·
9
رضا
رضا
Mostafa
Mostafa
هنوز به ديدار خدا مي روند ... خدايي که در يک مکعب سنگي خود را حبس کرده !!
خدا همين جاست ، نيازي به سفر نيست !
خدا همان گنجشکي است که صبح براي تو مي خواند ،خدا در دستان مردي است که نابينايي را از خيابان رد مي کند ،
خدا در اتومبيل پسري است که
مادر پيرش را هر هفته براي درمان به بيمارستان مي برد ،
...


خدا در جمله ي " عجب شانسي آوردم" است !!
خدا خيلي وقت است که اسباب کشي کرده و آمده نزديک من و تو!!
خدا کنار کودکي است که مي خواهداز فروشگاه شکلات بدزد !!
خدا کنارساعت کوک شده ي توست، که مي گذارد پنج دقيقه بيشتر بخوابي!!
از انسانهاي اين دنيا فقط خاطراتشان باقي مي ماند و يک عکس با روبان مشکي ، از تولدت تا آن روبان مشکي ، چقدر خدا را ديدي ؟!
خدا را هفت بار دور زدي يا زير باران کنارش قدم زدي ؟
خدا همين جاست ، نه فقط در آنجا !
خدا زبان مادري تو را مي فهمد ، نه فقط آن زبان را......

خدايا دوستت دارم...
... ادامه
Mostafa
Mostafa
نه مرادم نه مریدم
نه پیامم نه کلامم
نه سلامم نه علیکم
نه سپیدم نه سیاهم

نه چنانم که تو گویی
نه چنینم که تو خوانی
و نه آنگونه که گفتند و شنیدی
نه سمائم نه زمینم

نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم
نه سرابم
نه برای دل تنهایی تو جام شرابم
نه گرفتار و اسیرم
نه حقیرم
نه فرستادۀ پیرم
نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
نه جهنم نه بهشتم
چُنین است سرشتم

این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم...

گر به این نقطه رسیدی
به تو سر بسته و در پرده بگویــم
تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را
آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی
خودِ تو جان جهانی
گر نهانـی و عیانـی
تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی

تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی
تو خود اسرار نهانی

تو خود باغ بهشتی
تو بخود آمده از فلسفۀ چون و چرایی
به تو سوگند
که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی، در همه افلاک بزرگی
نه که جُزئی
نه که چون آب در اندام سَبوئی
تو خود اویی بخود آی
تا در خانه متروکۀ هرکس ننشـــینی و
بجز روشنــی شعشـعۀ پرتـو خود هیچ نبـینـی
و گلِ وصل بـچیـنی....

مولانا
... ادامه
Mostafa
Mostafa
نه مرادم نه مریدم
نه پیامم نه کلامم
نه سلامم نه علیکم
نه سپیدم نه سیاهم

نه چنانم که تو گویی
نه چنینم که تو خوانی
و نه آنگونه که گفتند و شنیدی
نه سمائم نه زمینم

نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم
نه سرابم
نه برای دل تنهایی تو جام شرابم
نه گرفتار و اسیرم
نه حقیرم
نه فرستادۀ پیرم
نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
نه جهنم نه بهشتم
چُنین است سرشتم

این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم...

گر به این نقطه رسیدی
به تو سر بسته و در پرده بگویــم
تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را
آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی
خودِ تو جان جهانی
گر نهانـی و عیانـی
تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی

تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی
تو خود اسرار نهانی

تو خود باغ بهشتی
تو بخود آمده از فلسفۀ چون و چرایی
به تو سوگند
که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی، در همه افلاک بزرگی
نه که جُزئی
نه که چون آب در اندام سَبوئی
تو خود اویی بخود آی
تا در خانه متروکۀ هرکس ننشـــینی و
بجز روشنــی شعشـعۀ پرتـو خود هیچ نبـینـی
و گلِ وصل بـچیـنی....

مولانا
... ادامه
Mostafa
Mostafa
سرباز
Mostafa
Mostafa
حتما بخوانید!
مائده
Montakhab12_056.jpg مائده
همیشه نمی توان زد به بیخیالی و گفت:
تنها آمده ام.تنها هم میروم.
یه وقت هایی حتی واسه ساعتی...
یا دقیقه ای کم می آوری...
دل وامانده ات یک نفر را میخواهد...
اه!لعنتی دوست داشتنی....
نه مال توئه....
نه میتونی ازش بگذری...
... ادامه
Majid
Majid
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟
غافلگیر شدیم
چتر نداشتیم
خندیدیم
دویدیم
و به شالاپ و شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم…

دومین روز بارانی چطور؟
پیش بینیش را کرده بودی
چتر آورده بودی
من غافلگیر شدم
سعی می کردی من خیس نشوم
و شانه سمت چپ تو
کاملا خیس بود…

سومین روز چطور؟
گفتی سرت درد میکند
حوصله نداشتی سرما بخوری
چتر را کاملا بالای سر خودت گرفتی
و شانه راست من کاملا خیس شد…

چند روز پیش را چطور؟
به خاطر داری؟
که با یک چتر اضافه آمده بودی؟
و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر
توی چشم و چالمان نرود
دو قدم از هم دورتر برویم…

فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم
تنها برو…

دکتر شریعتی
... ادامه
Mostafa
Mostafa
با دستهای خالی به دنیا آمده ایم
و با دستهای خالی از دنیا خواهیم رفت
نگران چیزهایی که آرامش را از تو میگیرند نباش ..!
دیدگاه · 1392/04/20 - 00:26 ·
7
Mostafa
Mostafa
خدایـــا

گفتم دست خالی، زشت است

مهمانی رفتن!!

دست پُر آمده ام

دستی پُر از گنـاه

چشمی پُر از امیـد

بمانم یا برگردم؟!؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/19 - 17:10 ·
6
Mostafa
Mostafa
مژده ای منتظران ماه خدا آمده است
ماه شبهای مناجات و دعا آمده است
ماه دلدادگی بنده به معبود رسید
برسرسفره شاهانه گدا آمده است..
دیدگاه · 1392/04/19 - 17:03 ·
6
♥هـــُدا♥
جــدایی (1581).jpg ♥هـــُدا♥
خم می شوم

و در گوش دختری که

مرده به دنیا آمده است،می گویم:

آسوده بخواب،چیز زیادی از دست نداده ای!
دیدگاه · 1392/04/19 - 16:56 ·
5
Mohammad
hhe136.jpg Mohammad
مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
پیش طبیب آمده‌ام، درد می‌کشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
حالا که فکر آخرتم را نمی­کنم
حق می­دهم که بنده دنیا کنی مرا
من، سالهاست میوه ی خوبی نداده‌ام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا
آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا
من گم شدم ؛ تو آینه‌ای گم نمی‌شوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا
این بار با نگاه کریمانه‌ات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا
*علی اکبر لطیفیان*



دیدگاه · 1392/04/7 - 15:09 در حسینیه ·
7
NEGAR
NEGAR
همیشه نمی شود
زد به بی خیالی و گفت:
تنها آمده ام, تنها می روم...
یک وقت هایی
شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای...
کم می آوری
دلت یک نفر را می خواهد!
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/6 - 15:33 ·
8
saeid
19998114939211110521411125112321514322966.jpg saeid
تست میزان شجاعت
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ