یافتن پست: #بغل

Mohammad
zXqkQXjEFq.jpg Mohammad
نقاشی از مناظر با آب موجود در همان منطقه !!!
bamdad
bamdad
این متن رو تو یه وبلاگی خوندم
خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم ، خیلی :( :

"دیروز به مادرم زنگ زدم

بعد از مرگش تلفن ثابت خانه اش را جمع نکردیم

نمی خواهم ارتباطمان قطع شود

هر وقت دلم هوایش را می کند بهش زنگ میزنم

تلفنش بوق میزند

بوق میزند

بوق میزند

وقتی جواب نمی دهد با خودم فکر می کنم

یا برای خرید رفته بیرون یا خانه همسایه است

الان سه ماه و 17 روز می شود

هر وقت دلم هوایش را می کند دوباره زنگ می زنم

شماره ی بیرون را هم ندارم زنگ بزنم بگویم " به مادرم بگید بیاد خونه اش دلم براش تنگ شده "

دوست من اگر مادر تو هنوز خانه است و نرفته بیرون

امروز بهش زنگ بزن

برو پیشش

باهاش حرف بزن

یک عالمه بوسش کن

صورتتو بچسبون به صورتش

محکم بغلش کن

بگو که دوستش داری

و گرنه وقتی بره بیرون خیلی باید دنبالش بگردی

تازه مطمئن باش پیداش نخواهی کرد ، چون که

باور کنید بیرون شماره ندارد"

{-61-}
دیدگاه · 1394/02/4 - 11:23 ·
5
bamdad
bamdad
ﻧﻘﺶ ﺳﺮﻧﺸﯿﻦ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺩﺭﺍﯾﺮﺍﻥ:

1-عوض کردن آهنگ

2-همخونی با آهنگ

3-رقص هماهنگ باراننده

4-گذاشتن قند در دهان راننده

5-ﮐﺸﯿﺪﻥِ ﺑﻘﯿﮥ ﮐﻤﺮﺑﻨﺪ ﺍﯾﻤﻨﯽ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻭ ﻧﮕﻬﺪﺍﺷﺘﻦ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﯾﺪﻥ ﭘﻠﯿﺲ!

6-ﻧﮕﻬﺪﺍﺷﺘﻦ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺩﺳﺘﺶ ﺑﻨﺪﻩ!

7-ﺩﺍﺩﻥ ﺷﻤﺎﺭﻩ به ﺳﺮﻧﺸﯿﻨﺎﻥ ﺧﻮﺩﺭﻭ ﺑﻐﻠﯽ!

8-ﺗﻣﺮﮐﺰ ﺭﻭﯼ ﺧﯿﺎﺑﻮﻧﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﺑﺎﮔﻮﺷﯽ ﺣﺮﻑﻣﯿﺰﻧﻪ!

9-ﺗﯿﮑﻪ ﺍﻧﺪﺍختن به ﻋﺎبرﯾﻦ ﭘﯿﺎﺩه!

10-ﺟﯿﻎ ﺯﺩﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﺯ ﺗﻮﻧﻠﻬﺎ!

11-ﻓﺤﺶ ﺩﺍﺩ به ﺑﻘﯿﻪ بخاﻃﺮ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﺑﺪﺷﻮﻥ!

12-ﺗﺸﻮﯾﻖ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻭﺍﺳﻪ ﻻﯾﯽ ﮐﺸﯿﺪﻥ!

13-ﻓﺤﺶ ﻭﻧﻔﺮﯾﻦ به ﻣﺴﺌﻮﻝ ﺳﺎﺧﺖ ﺩﺳﺖ ﺍﻧﺪﺍﺯﻫﺎ!

13-ﭼﺸﻢ ﻏﺮﻩ به ﺳﺮﻧﺸﯿﻨﻬﺎﯼ ﻣﺎﺷﯿﻨﻬﺎﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺍﻩ ﻧﻤﯿﺪﻥ!

14-ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻗﻮﺕ ﻗﻠﺐ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﻋﻮﺍ!

15-ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺩﺭﺗﺼﺎﺩﻓﺎﺕ ﺷﺪﯾد.
{-11-}
zoolal
zoolal
زنگ زدم به مامانم میگم : مامان مهمون اومده چیکار کنم؟؟؟
میگه: برو تو کمد دیواری یه جعبه هست
که روش نوشته رادیو آقاجون ..
مودم توی اونه وصلش کن
رمزشم اسم بچه وسطی همسایه بغلی هست؛
مهمونا سرگرم بشن تا خودمو برسونم
... ادامه
دیدگاه · 1394/01/5 - 20:17 ·
1
Majid
74287247274034470112.jpg Majid
!میدونی رفیق

تاحالا دیدی وقتی یه سگ میره زیر ماشین و زخمی میشه

به زور خودشو میکشونه اونور جاده ...

انتظار نداره کسی کمکش کنه و زخمش هاشو ببنده ...

انتظار نداره کسی یه کاسه آب بذاره جلوش ...

فقط می خواد بره یه جایی کز کنه و با درد خودش بسازه

بره یه جایی که حداقل کسی بهش سنگ نزنه !!!

میدونی رفیق؟؟

دارم خودمو می رسونم اونور جاده ... نمی خوام بغلم کنی ...

نمی خوام حالمو بپرسی ... یا زخمامو ببندی ...

فقط ...

فقط اون سنگی که تو مشتت قایم کردی

یا بنداز زمین یا همین الان

بزن و بعدش برو !!!

خیلی خستم رفیق ... خیلی خستم
... ادامه
دیدگاه · 1393/12/11 - 01:53 ·
4
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
دقایقی در زندگی هستند


که دلت برای کسی آنقدر تنگ میشود که


میخواهی او را از


رویاهایت بیرون بکشی


و در دنیای واقعی


بغلش کنی....
... ادامه
دیدگاه · 1393/11/17 - 23:12 ·
4
Mohammad
Mohammad
سر کلاس عربی :
آقای معلم :
اگه ببینم کسی سر کلاس من فارسی صحبت کنه باید بره بیرون
من به دوستم :
الخودکار المشکی الداری ؟
دوستم : البله الدارم ، البفرمایید !!!
نیمکت بغلی : الـــخخخخخخخ
کلاس : الــــخخخخخخخخخخخخ
معلم: الکصافطان{-7-}
Mohammad
Mohammad
از بعضیا میپرسی اسم بچه تونو چی گذاشتید؟؟
یه چیزی میگن که مجبوری بی سرو صدا بچه رو بغل کنی
بری یه جایی شلوارشو بکشی پایین ببینی دختره یا پسر… :|
به خدا دغدغه فکری درست میکنن واسه مردم….{-7-}
bamdad
bamdad
رضا
توی اینترنت اکسپلورر یه تب رو که میبندی . . .

نیم ساعت فکر می کنه . . .

بعد تب بغلیش با آرنج میزنه بهش میگه :

با توئه‌ها اسگل . . .

{-7-}
حامد دراگون
حامد دراگون
آقایون وقتی یه خانم بهشون میگه سردمه به سه دسته تقسیم میشن

1- زرنگایی که بلافاصله خانم رو بغل ميكنند!
2- جنتلمنهايي که بلافاصله ژاکتشونو درميارن میدن به خانم !
3- و دسته سوم احمقهايي هستند كه خودشون به سه دسته تقسیم میشن :

بيشعورهايي که میگن: منم سردمه
نفهمايي که میگن: هیچم سرد نیست
گاوهایی که میگن: وایسا برسیم خونه کتتو میدم.
... ادامه
حامد دراگون
حامد دراگون
آقایون وقتی یه خانم بهشون میگه سردمه به سه دسته تقسیم میشن

1- زرنگایی که بلافاصله خانم رو بغل ميكنند!
2- جنتلمنهايي که بلافاصله ژاکتشونو درميارن میدن به خانم !
3- و دسته سوم احمقهايي هستند كه خودشون به سه دسته تقسیم میشن :

بيشعورهايي که میگن: منم سردمه
نفهمايي که میگن: هیچم سرد نیست
گاوهایی که میگن: وایسا برسیم خونه کتتو میدم.
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/10 - 02:06 ·
2
متین (میراثدار مجنون)
securedownload (1).jpg متین (میراثدار مجنون)
ترجیحا پرنده داشته باشد برای تنهاییِ سوت و کورمان
خبره باشد در امور مربوط به رفع دلتنگی
آشنا به عصر دلگیر جمعه‌هابه غروب‌های دونفره‌ آبان
به وقت گریه
به حجم درد بیاید و در دفترِ دلِ ما،
بی‌بها و اجاره اسباب بچیند
بیاید و کشتی‌هایمان را از غرق شدن نجات دهد
بیاید و بخندد
عادتمان بدهد به خنده

به یک مورد شادی بی‌منت نیازمندیم
بیاید که بماند حتی اگر گاهی که با اشتیاق
زانوی غم را بغل کرده باشیم !
--
... ادامه
✔♥Дℓɨ♥✔
1415287218822521_orig.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
کامی روزگار مرا، گاه گاهـــی کنی خوب است
یا میان خوف و رجا، بنده ات را کنی خوب است....

یا باسط الیدین بالرحمه ...


‌ای-اخــلاص ،
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
{-95-} خواهش ميکنم تا اخرش بخون خواهش ميكنم!!!!
دوستان عزیز،
تو رو خدا این شبا خونه هاتونو خالی نذارین، خیلی شرایط بدی شده، آدم از اتفاقی که قراره بیفته خبر نداره، دیشب خدا به ما رحم کرد.
دیشب حدود ساعت 11 در خونه ی ما رو زدن، من پاشدم گفتم کیه؟
یه خانومی گفت تشریف بیارید دم در، من رفتم دم در، گفتم بفرمایید؟ زل زد تو چشامو و گفت شما بفرمایید! و یه دفعه، جوری که من نفهمیدم از کجا، سه تا ظرف یکبار مصرف پر از باقالی پلو با گوشت گذاشت تو بغلم!
خیلی لحظات نفسگیری بود، حسابی هول شدم.
فکرش رو بکنید اگه ما خونه نبودیم واقعا چی میشد؟ تو رو خدا مواظب باشید.
bamdad
bamdad
می شکنم
سرم گیج می رود
تمام خستگی ها وجودم را می گیرد
ذهنم خسته می شود
می کشم کنار
همین کوچه بغلی پارک می کنم
اما گرد تردید بر عشقم نمی پاشم
چون خدایی دارم به وسعت بزرگیش
که هوایم را دارد
حتی اگر هوایش را نداشته باشم

{-35-}
setareh 22
image.jpg setareh 22
زیباترین یادداشت روی در یخچال:

قهر بسه وقتی اومدم خونه بغلم کن کثافتت
دیدگاه · 1393/08/1 - 16:42 ·
3
ıllı YAŁĐA ıllı
Screenshot_2014-10-22-06-25-28-1.png ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
Screenshot_2014-10-08-05-46-14-1-1.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
Morteza
Morteza
کتابش رو بستم. جامدادی رو که چند دقیقه پیش از شدتِ عصبانیت پرت کرده بودم برداشتم. مداد هاش رو یکی‌ یکی‌ گذاشتم سر جاش. کنارش نشستم، بغلش کردم. بوسیدمش. سرش رو بوسیدم، موهای عرق کرده‌اش رو، پیشونیش رو، گونه ی بر افروخته‌اش رو. گفتم نمیخوام هیچی‌ بشی‌. نمی‌خوام دکتر و مهندس بشی‌. می‌خوام یاد بگیری مهربون باشی‌ .نمی‌خوام خوشنویسی یا چند تا زبون یاد بگیری. می‌خوام تا وقت داری کودکی کنی‌. شاد باش و سر زنده . قوی باش حتی اگر ضعیف‌ترین شاگردِ کلاس باشی‌. پشتِ همون میز آخر هم می‌شه از زندگی‌ لذت برد. بهش گفتم تو بده بستون درس و امتحان و نمره هر چی‌ تونستی یاد بگیر ولی‌ حواست باشه از دنیای قشنگِ خودت چیزی مایه نگذاری. کنارِ هم نشستیم ، پاپکورن خوردیم و فیلم دیدیم و من تمام مدتِ به خودم و به یک زندگی‌ فکر می‌‌کردم که آنقدر جدی گرفته بودم. زندگی‌ که برای من مثل یک مسابقه بود و من در رویای مدال‌هایش تمام روز هاش رو دویده بودم. هیچکس حتی برای لحظه‌ای مرا متوقف نکرده بود. هیچکس نگفته بود لحظه‌ای بایستم و کودکی کنم. هیچکس نگفته بود زرنگ‌ترین شاگردان، خوشبخت‌ترین‌ها نیستند.
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/28 - 23:14 ·
7
Mohammad
Mohammad
استاتوس یک دختر:
امشب می خوام تو بالکن بخوابم
.
دو هزار و پونصد تا پسر،کاش بالکن خونه تون بودیم
.هزار نفر دیگه،توبالکن چرا؟ بیا بغل خودم،اونجا سرما می خوری
... ... ... ... ... ... .هزار و شونصد نفر دیگه،تو بخواب،من تا صبح بیدار می مونم که یه وخ از اون بالا نیفتی
--------------- ---------
حالا استاتوسِ یک پسر : امشب می‌خوام تو بالکن بخوابم ...!
۱۵ تا پشه like this 24 {-18-}
Mohammad
Mohammad
اگر برام مهم بود که بغل دستیم چقدر خوشگله، بغل دستیم انقدر خوشگل نبود
یعنى میخوام بگم زندگى بیشتر وقتا چیزایى رو بهت میده که لازم ندارى{-7-}
MONA
Screenshot_2014-10-06-10-12-52.png MONA


با چی خالی کنم هر شب یه بغضی قد یه کوهُ
شبایی که بغل کردم یه قاب عکس بی روحُ
کجایی که ببینی من چه دردی میکشم بی تو
چه زجری میشکم وقتی میبینم جای خالیتو..

تو رفتی خاطرات تو
رفیق ِ اشک چشمامن
در و دیوار این خونه غریبی میکنن با من
یه دریا بودی و چشمم حریف بغض دریا نیستی
تو اونقدر دور رفتی که ازت
یکــ قطره پیدا نیست..

کجــایی .. که ببینـی
من چقدر دل خسته و تنهام
ببیـنـی ، زندگی بی تـو
داره جون میده رو دستام


♫♫♫

منو تو ما شده بودیم عذابم میده من بودن
با داغ ِ دوری از دستات یه عمری تن به تن بودن
دلم میگیره از تقدیر که دور از هم رهامون کرد
اگه قسمت جدایی بود واسه چی آشنامون کرد..

کجــایی .. که ببینـی
من چقدر دل خسته و تنهام
ببیـنـی ، زندگی بی تـو
داره جون میده رو دستام
... ادامه
[لینک]
√√★nima★√√
√√★nima★√√
 شوهر نفهم
ﺯﻥ : ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺳﺮﺩﻣﻪ
ﻣﺮﺩ: ﺧﻮﺏ ﭘﺎ ﺷﻮ ﮐﺘﺖ ﺭﻭ ﺑﭙﻮﺵ
ﺯﻥ: ﺑﺎ ﮐﺖ ﮔﺮﻡ ﻧﻤﯿﺸﻢ
ﻣﺮﺩ : ﺑﺮﻭ ﺟﻠﻮﯼ ﺑﺨﺎﺭﯼ
ﺯﻥ: ﺁﺧﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺮﺩﻩ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﮔﺮﻡ ﻧﻤﯿﺸﻢ
ﻣﺮﺩ: ﺑﺮﻭ ﯾﮏ ﭘﺘﻮ ﺑﯿﺎﺭ ﺟﻠﻮﯼ ﺑﺨﺎﺭﯼ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﺭﻭ
ﺧﻮﺩﺕ
ﺯﻥ: ﺧﻮﻧﻪ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺳﺮﺩﻡ ﻣﯽ ﺷﺪ
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﻨﻮ ﺑﻐﻞ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﮔﺮﻡ ﻣﯿﺸﺪﻡ
ﻣﺮﺩ: ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﻣﺎﺩﺭﺗﻮ
ﺑﯿﺎﺭﯾﻢ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/6 - 12:32 ·
4
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ