یافتن پست: #تنم

...
...
رفتم که بروم...
برای همیشه!
ولی بازگشتم...
تاباردیگر
برای لحظه ای هم که شده ببینمت..
وبروم...
ولیکن
تودیگر
آن توی همیشگی نبودی!
دگرنشان ازطراوت وسرزندگی درتونبود!!
آری!
توآن تویی نبودی که سراغ داشتم!
واین تعجب مرابرانگیخت
که چسان
درمدتی اندک چنین ساکت وغریبه مینمودی!
باتعجب آمدنم رابدرقه گرشدی
ومن توراخطاب قراردادم
وتوراخواندم
به زبان آشنای همیشگی...
وتوجوابم دادی..
ومن بسی خرسندگشتم
که توهمان تویی هستی که میشناختمت!
ولیکن
دیری نپایید
که سکوتی مملوازفریادبازبرتومستولی گشت!
سکوتی که ازبدووروددوباره ام
تورادربرگرفته بود و
ازتو
غریبه ای آشنابرای من ساخته بود...!
حال که این متن رابرایت مینگارم میدانم که درخوابی نازآرمیده ای وفردااین واگویه راخواهی خواند...!
آری!
من رفتم که بروم
برای همیشه..
وبازبه شوق دیدنت بازگشتم...
ولیکن
اینباراگربروم
دگر
بازگشتی نیست رفتنم را..
میروم که رفته باشم تاابد
ای غریبه آشنا..!
متن ازنیما
نیمه شب
دراتاقم
تهران
"تقدیم به تویی که نشناختمت"
{-60-}
دیدگاه · 1393/02/21 - 03:13 ·
5
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
بعضی مردها شبیه ودکا هستن. با یخ، بدون یخ؛ با نوشابه، با اب پرتقال، با سودا، خلاصه همه جوره جواب میدن. همه چیزشون میزونه، مستی شون میزونه؛ بعد از مستی شون میزونه؛ بدیشون اینه که تقاضا براشون زیاده، اینه که چشمت رو که برگردونی می بینی بطری ت تو دست یکی دیگه س. با اینجور مردها باید یاد بگیری که اجازه بدی بقیه هم گاهی یه لبی تر کنن.( مثل متین )
... ادامه
zoolal
zoolal
ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺗﻨــــــــــــﻫﺎ ﺗﺮﯼ !
ﺗﺎ ﺁﺧــــﺮِ ﻋمـــﺮﺩﺭﮔﯿــــﺮِ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﻮﺩ !
ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘـــــﺎ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻭﺭﺩ ..
ﺩﺍﻍِ ﻧﺪﺍﺷــﺘﻨﻢ
ﺩﺍﻍِ ﻧﺒــــــﻮﺩﻧﻢ ﺗﻮﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪ
ﻫــــﺮﺭﻭﺯ ﻭ ﻫــــﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﻧﺪﺍﺷـــﺘﻨﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭُﺧﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺸﯿﺪ
ﻭ ﺗــــــــــــــﻮ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺳﻮﺧﺖ.
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺣﺴــــﺮﺕ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ
ﻭ ﺳﻨﮕﯿﻨﯿﻪ ﺳــــــﮑﻮﺗﻢ ﮐﻤﺮﺕ ﺭﺍ ﺧﻢ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ
ﻭ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﺧﻮﺍﻫــــی ﺩﺍﺩ
ﺗﺎﻭﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﺣﺠــــﻢِ ﺳﻨﮕﯿﻦِ ﺳﮑﻮﺕِ ﻣﻦ !
" ﺗـــــــــــــــــــــــــــــــــــــﻮ "
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺑﻨﺸﯿﻦ ﻭ ﻣــــﺮﺍ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﻦ
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺳﻬﻢِ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻓﻘــﻂ ﺁﺁﺁﻩ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺍﺳﺖ...; )...........!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/17 - 23:10 ·
4
zoolal
zoolal
آموخته‌ام که خود، معمار زندگی خویش، خالق شگفتی،
و عامل تلخ کامی خویشتنم…
حال که خود، معمار زندگی خویشتنیم،
شکست‌هایمان را گردن کسی نیندازیم.
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/16 - 20:17 ·
4
NEGAR
208.jpg NEGAR
پاره تنم، به تن دیگری رفتی!؟عادتم راکه میدانی!؟چندشم میشود لباسی که به تن دیگری رفته بپوشم !تک پرم نماندی خیالی نیست !دیگری پرپرت میکند شک نکن !حرفهایم...دلخوری هایم..دلتنگی هایم... وتمام اشکهای من..بماند برای بعد...تنهابه من بگو! بااوچگونه میگذرد..که بامن نمیگذشت؟؟؟ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﯼ ...ﺍﯾﻨﺒﺎﺭ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﺒﺎﻓﯽ ...ﺯﯾﺮﮐﺎﻧﻪ ﺗﺮ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﻭ ﺩﻟﺒﺮﺍﻧﻪ ﺗﺮ ﻧﺎﺯﻣﯿﮑﻨﯽ ...ﺍﻣــــــــــــــــــــــــــــــــﺎ ...ﻧﺎﺯﻧﯿﻦ !!!ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻨﺖ ﺩﻟﻢ ﻣﺮﺩ ...ﻣﺪﺗﻬﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﻐﺰﻡ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩﻧﻪ ﺩﻟﻢ !!!ﭘﺲ ﻟﻮﻧﺪ ﻭ ﺩﻟﺒﺮﺍﻧﻪ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ !!!ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻭ ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻪ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﯿﺎﯾﯽ ...ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺴﺘﻢ
... ادامه
Majid
Majid
تاجان به تنم باشدیادت به سرم باشد،تاسرندهم برباد هرگزنروی ازیاد.
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:54 ·
zoolal
zoolal
ﺣﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺗﻨــــــــــــﻫﺎ ﺗﺮﯼ !

ﺗﺎ ﺁﺧــــﺮِ ﻋمـــﺮﺩﺭﮔﯿــــﺮِ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﻮﺩ !

ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘـــــﺎ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻭﺭﺩ ..

ﺩﺍﻍِ ﻧﺪﺍﺷــﺘﻨﻢ

ﺩﺍﻍِ ﻧﺒــــــﻮﺩﻧﻢ ﺗﻮﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪ

ﻫــــﺮﺭﻭﺯ ﻭ ﻫــــﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﻧﺪﺍﺷـــﺘﻨﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭُﺧﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺸﯿﺪ

ﻭ ﺗــــــــــــــﻮ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺳﻮﺧﺖ.

ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺣﺴــــﺮﺕ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ

ﻭ ﺳﻨﮕﯿﻨﯿﻪ ﺳــــــﮑﻮﺗﻢ ﮐﻤﺮﺕ ﺭﺍ ﺧﻢ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ

ﻭ ﺭﻭﺯﯼ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﺧﻮﺍﻫــــی ﺩﺍﺩ

ﺗﺎﻭﺍﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﺣﺠــــﻢِ ﺳﻨﮕﯿﻦِ ﺳﮑﻮﺕِ ﻣﻦ !

" ﺗـــــــــــــــــــــــــــــــــــــﻮ "

ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺑﻨﺸﯿﻦ ﻭ ﻣــــﺮﺍ ﺍﺯ ﺩﻭﺭ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﻦ

ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺳﻬﻢِ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻓﻘــﻂ ﺁﺁﺁﻩ ﮐﺸﯿﺪﻥ ﺍﺳﺖ...; )...........!!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/14 - 23:59 ·
4
Morteza
Morteza
اخرین اهنگ البومم به سلامتی ضیط شد اینم متنش


این سیگارایی که من می کشم همون اشکایی که نمی تونم بریزم

نسخ که می شم هفت هشتا در میون نفس می کشم

روز ندارم یعنی شبم می شه شب و با یه سری هله هوله تلف می شه وقت

فاصله که می گیره این لب با لب پشت بند هم روشن می شه نخ با نخ

دنیای بی ناموس هم هی جفت شیش میاره این غم نرفته پشتیش میاد

یه رفیق دارم که جینگ خودمه جدا از اینایی که ریخته دورم زیر پا له می شه

با لباس سفیدش ولی بازم نمیره از کنار رفیقش

اولیشو رضا سال هشتاد و هفت روشن کرد تا بکنه درداشو کم

ولی حالا اگه بخوای غمات بمیره دیگه روزی یه پاکتم جواب نمیده

یه اتاق دودی مثل هوای تهرون تاریکه و تب مثل شبای زندون

سرطان چیه که عامل اصلیش داداش، سرطان دلِ مائه که گندید داداش بی خیال

نمی شه که گله کرد یا که امروزو به فردا گره زد

شاید فردا همه فقط صدام بمونه تو هم سر خاک من بکنی گریه مَرد

tanha rafigho doste samimim toyi to

بی حسم ولی مثل اینکه تنم گرمه پس زندم انگاری خفم کرده

همه کامای حبس دورم دود غلیظ تو این اتاق تاریک مثل یه کور مریض

تن لشم به اشتباه زاییده شد رفت جوونیمم به اصطلاح گ … شد رفت

من مرامی از دوستا ندیدم سر پام زیر سایه اُستا کریمم

تنهایی خوشم با تو خوشترم وقتی رفیق تو رگیا مارو دور زدن

تو موندی جز تو هیشکی نیست هر چی لاشخور بود شد شیفت دلیت

کام بده تا دردی نمونه بامرام معرفتت می ارزه به تموم آدما

ضد حال زیاد زده زندگی به من ولی دایورت کردم رو قلقلی چپ

tanha rafigho doste samimim toyi to

بخند و بگو رو به راهی حتی شده به زور، به زور گاری

همه می خوان داستانو ماست مالی کنن نخو پر می کنن تا پاس کاری کنن

من بازیکنم بشم گل نمی زنم رفیقای قدیمیمو دور نمی زنم

سیگارو می گم رفیق فابریک دودی که هنوز به لب من کام میده لوتی
... ادامه
sam
sam
بازم عشق اول امیرتتلو با اهنگ فوق العادش:
مرسی ، وقتی که نداشتم به خیلیا حسّی ، انرژیا رسید
مرسی ، حتی از گِلِگیا مرسی ، ممنون
مرسی ، وقتی که نداشتم به خیلیا حسّی ، انرژیا رسید
مرسی ، حتی از گِلِگیا مرسی ، هرچی از دلت میاد بده بیاد انرژیات رسید

هه ، باورم نمیشه همه باهام خوبن ، منی که یه سربار واسه بابام بودم
باورم نمیشه باهام عکس میندازن هی ، همه جا آهنگا که من میسازمه
من ، همیشه تنها بودم ، همیشه استرس داشتم همه جا حتی اونور
همیشه ، نگرانِ کارا و حرفامونم ، همیشه ، به دور از همه جمعا موندم
دعوا اونقد داشتیم اونقد بد راه اومد این روزِگار با ما ، ما موندیم سرپا اونوقت
همیشه چشا قرمز دستامون یخ ، اَه ، وقتامون کم میومد درسامون سخت
همیشه حواسم به خرج کردنم بوده امید دارم حتی وقتی فقط چند برگ ازم مونده
همیشه گفتم واسه برگشتنم زوده ما تا تَش هستیم دستِ حق هم بدرقم بوده ، با اینکه مسیرامون بد بدرقم بوده
همیشه آماده ، نگران مضطرب ، حواس جمع ، با همه راه اومدم
اما بازم اونا که دوسَم داشتن ، آخرش واسه گنده شدن تو محل ، منو با چاقو زدن ، آدما چه بد بار اومدن
همیشه آماده بودم ، که هرچی دارم و آنن یه جا باهم بدم ، من یه عالَم گِلَم ، یه عالم حرفم بذا بازم بگم
همیشه تَشو دیدم ، نمونده هیچ چیزی که بخوان یادم بدن ، نمونده حتی واسم دلم ، دیگه نمیشه گفت آدم به من

اما مرسی ، وقتی که نداشتم به خیلیا حسّی ، انرژیا رسید
مرسی ، حتی از گِلِگیا مرسی ، حتی از گِلِگیات مرسی به من انرژیات رسید

یادمه که انقدِ بد بودش همه چی ، مادرم هَمَش عینه یه مَرد کار میکرد
جُفت چشامم تا حدِ مرگ خار دیدن که میشینم اینجوری شعرای درددار میگم
از بچگی میگفتم که حالا چی تو راهته ، میفهمیدم بابام ۲ ساعت واس چی توالته
میدونستم رویاهام بعیدن با این پول ، بچه بودم ، ولی بد حالیم بود
پدرم اما خدایی مَرد بود ، واسه ما بد بود ، ولی تو محل بهترین آدم بود
بینِ همسایه ها محبوب ، یه مَردِ واقعاً خوب
هرچند نذاشته واسم پول و نمونده هیچ چیزِ خاص از اون ، ولی خُب بازم بود
میزد از خوراکِ خودمون از شیکم میکم و راحت ، از خیلی از چیزای دیگَم میکَند
خودمون نون نداشتیم نگرانِ این و اون بود ، اون موقع ما نمیفهمیدیم داشت چی جمع میکرد
خلاصه نه پولِ کسی رو خورد نه ، سَرِ سفره نفرین و نحسی آورد
هرچیَم داشت حال به این و اون میداد ، آخ
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/12 - 18:40 ·
3
مائده
1003377_527456080674281_910296081_n.jpg مائده
همچو یک
ام ...
و#انگشتانت...
ی را...
به در می آورد...

"عباس معروفی"
دیدگاه · 1393/02/10 - 15:48 ·
7
مائده
images.jpg مائده
مانده
به ،
به ‌هایم،
به ‌های ،
در ...
می‌زنم...
... ادامه
bamdad
bamdad
آرام میروم ، آنچنان آرام که ندانی کی‌ رفته ام اما وقتی‌ جای خالیه مرا ببینی‌ آنچنان سخت رفته ام که تمام عمر زمان رفتنم را فراموش نکنی !
دیدگاه · 1393/02/9 - 22:50 ·
6
مائده
مائده
می خواهم بروم اما بدون تو

میدانم که نگران رفتنم نیستی

می خواهم بروم و در انتظار دعای تو

می شناسمت سکوت نگاه تو

لبهای خاموش و دستهای انتظار تو

گویی حاکی از بغضی هزار ساله

در لحظه های تنهایی

و حسرتی جاودانه است...

کتمان نکن تو خوب میدانی که همیشه به یادتم

حتی درلحظه لحظه های رفتنم......
... ادامه
bamdad
bamdad
تمام تنم می‌سوزد از زخم‌هایی که خورده ام

دردِ یک اتفاق که شاید با اتقا قِ تـو

دردش متفاوت باشد ویرانم می‌کند

من از دست رفته ام ، شکسته ام

می‌فهمی‌؟

به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛

اما اشک نمی‌ریزم

پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می‌کند
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/5 - 18:44 ·
6
متین (میراثدار مجنون)
متین (میراثدار مجنون)
دوستای گلم
آبجی ها و داداشهای نازم
علاقه من فقط عشق به بودن شماهاست وصرفا دوست داشتنم از روی محبته
هیچ علاقه خاصی ندارم که از گل کمتر بهتون چیزی بگم
بعضی وقتها حرفهایی میزنم که از نظر من فقط از نظر خودم قابل گفتنه تا تنشها و خدا نکرده ناراحتی ها به راحتی اوکی بشه
راستش دل اینو که شماهارو اخمو یا غصه دار ببینم و ندارم {-42-}
bamdad
bamdad
کشتی هایم غرق نشده...


اما...


در هیچ بندری کسی به انتظار برگشتنم نیست
دیدگاه · 1393/01/28 - 13:02 ·
8
Hosein
Hosein
هر بار بعد از ديدار تو
مي نشينم
مثل زلزله زده ها
در کنار صندلي ام
و کشتگانم را مي شمارم
و تکه پاره هاي تنم را جمع ميکنم
bamdad
5761_2.jpg bamdad
افتاده ام میان 2 خط


ماندنم درد دارد


رفتنم توان میخواهد


و من توان درد ندارم...
دیدگاه · 1393/01/23 - 21:27 ·
5
zoolal
zoolal
ما پیغام دوست داشتنمان را با دود به هم میرسانیم....
نمیدانم آن سو برای تو تکه چوبی هست؟ ....
من اینجا جنگلی را به آتش کشیده ام !!!!!!
{-47-}{-47-}{-47-}{-47-}{-47-}{-47-}{-35-}{-35-}
دیدگاه · 1393/01/21 - 20:37 ·
3
sam
sam
خواهشا بخوانید:پسر:ضعیفه دلمون برات تنگ شده بود...اومدیم زیارتت کنیم
دختر:تو باز گفتی ضعیفه؟؟؟؟؟؟
پسر:خب...منزل بگم چطوره؟؟؟؟؟
دختر:واااااااای .... از دست تو...
پسر:باشه...باشه...ویکتوریا خوبه؟؟؟؟
دختر:اه اصن باهات قهرم...
پسر:باشه بابا...تو عزیز منی....خوب شد؟؟؟...آشتی؟؟؟؟؟
دختر:آشتی...راستی گفتی دلت چی شده؟؟؟
پسر:دلَم؟!...آها از دیشب تا حالا یکم پیچ میده...
دختر:واقعا که...
پسر:خب چیه...نمیگم...مریضم اصن...خوبه؟؟؟؟؟؟؟
دختر:لوووووووووووس...
پسر:ای بابا...ضعیفه...اگه اینبار قهر کنی ناز کش نداری ها؟!
دختر:بازم گفت این کلمه رو...
پسر:خب تقصیر خودته...میدونی اونایی که دوست دارم اذیت میکنم...
هی نقطه ضعف دستم میدی...
دختر:من از دست تو چیکار کنم؟؟؟؟؟
پسر:شکر خدا........!دلم پیچ میخورد چون تو تب و تاپ ملاقات تو بودم...
لیلی قرن 21 من...
دختر:چه دل قشنگی داری...چه قدر به سادگی دلت حسودیم میشه...
پسر:صفای وجودت خانوم...
دختر:میدونی...دلم تنگه...برای اون همه پیاده روی هامون...برای سَرک
کشیدن تو مغازه کتاب فروشی و ورق زدن کتابها...برای بوی کاغذ...برای
شونه به شونه باهات راه رفتن و دیدن نگاه حسرت بار بقیه...
آخه هیچ زنی...
مردی مثل من نداره...!!!
پسر:میدونم...میدونم...منم دلم تنگه...برای دیدن اسمون تو چشمای تو...
برای بستنیهای شاتوتی که با هم میخوردیم...برای خونه ای که تو خیال
ساخته بودیم و من مَردش بودم...؟؟؟؟!!!!
دختر:یادته همش بهم میگفتی خاتون؟؟؟
پسر:آره یادمه...آخه تو منو باد دخترای ابرو کمون قجری مینداختی...
دختر:ولی من که بور بودم...
پسر:باشه فرقی نمیکنه...
دختر:آخ چه روزایی بود...دلم برای دستای مردونت که تو دستام گره میخورد
تنگ شده...مجنون من...
پسر:....
دختر:چت شده؟چرا چیزی نمیگی؟
پسر:...
دختر:نگاه کن ببینم...!منو نگاه کن...
پسر:...
دختر:الهی من بمیرم...چرا چشات نمناک شده؟الهی من فدات شم...
پسر:خدا ن...(هق هق گریه)
دختر:چرا گریه میکنی؟
پسر:چرا نکنم؟هان؟
دختر:من دوست ندارم مرد من گریه کنه...جلوی این همه آدم..
بخند دیگه...
بخند زودباش...
پسر:وقتی دستاتو کم دارم چطور بخندم؟...کی اشکامو کنار بزنه که
گریه نکنم؟؟؟
دختر:اگه گریه کنی منم گریه میکنما...
پسر:باشه...باشه...تسلیم...ولی نمیتونم بخندما...
دختر:آفرین حالا بگو کادو ولنتاین برام چی خریدی؟؟؟
پسر:تو که میدونی...من از این
... ادامه
bamdad
bamdad
امروز باورم شد که تو خسته تر از آن بودی که بفهمی دوست داشتنم راا
از من که گذشت اما هرجا که هستی "خسته نباشی"
دیدگاه · 1393/01/18 - 22:53 ·
6
عسل
عسل
دیروز به استاد گفتم :

استاد دو دیقیقه اومدیم خودتون رو ببینیم همش که پا تخته ای

بیا بشین دیگه !

کل کلاس له شدن{-54-} منم انداخت بیرون !{-32-}
صوفياجون
صوفياجون
وای چی میشه فردا هوا خوب باشه بارون نیاد الان دو هفته است برنامه ریزی کردم برم خونه دوستم انزلی دیگه برف اومد رفت الان بارون دست از سرم برنمیداره خیلی دپرس شدم دلم میخواست برم یه آب و هوایی عوض کنم اصن من شانس ندارم خیلی بدشانسم {-109-} {-109-}{-75-}
{-61-}
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ