یافتن پست: #حلقه

مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
فاطمه
چقدر آواتارت قشنگه.... بوووووووس{-41-}{-41-}{-41-}
Mohammad
kno73ZXG3A.jpg Mohammad
{-7-}
bamdad
Ashoora Tree Blood1_[www_sarzamindownload_com].jpg bamdad
در منطقه الموت شرقی استان قزوین در روستای زرآباد درخت چنار قدیمی و تنومندی وجود دارد که با اتفاقی نادر موجب شده تا همه ساله در ماه محرم کانون توجه خیل عزادران حسینی باشد.
درخت زرآباد که به درخت خونبار زرآباد شهرت یافته سالهاست که در کنار امامزاده ای قرار دارد و سحرگاه روز عاشورا از تنه آن صمغی به مانند خون جاری می شود که حیرت همگان را برانگیخته است.

نکته جالب این که ماه های قمری که سالانه 10 روز جلو حرکت کرده و تغییر می کند هیچ تغییری در این رخداد نداشته و جاری شدن خون هماهنگ با تقویم ماههای قمری تغییر می کند.

این درخت با 10 متر قطر و 30 متر ارتفاع دارای قداست خاصی در بین اهالی روستای زرآباد است و هر ساله به محل تجمع زوار و عاشقان اهل بیت تبدیل می شود.

بقعه مطهر حضرت علی اصغر فرزند بلا فصل امام موسی کاظم(ع) و درخت چنار مقدس روستای (زرآباد) در استان قزوین همه ساله میزبان خیل عظیمی از زائران و مشتاقانی است که برای زیارت و عزاداری گرد هم می آیند.

طبق یک سنت دیرین هر ساله مردم روستای زرآباد و هزاران زائر در قالب دسته های عزاداری، شب عاشورا گرداگرد درخت چنار خونباری که در صحن این امامزاده روییده حلقه زده و ضمن عزاداری و سینه زنی در اولین دقایق صبحگاه عاشورا شاهد چکیدن مایعی سرخ فام از شاخسار این درخت می شوند.
به اعتقاد اهالی این روستا و طبق روایات سماعی و نقل شده از گذشتگان، درخت کهنسال و مقدس زرآباد در روز عاشورای 61 هجری که شهادت امام حسین (ع) به وقوع پیوست و خون مقدس حضرتش دشت کربلا را گلگون کرد، میزبان یکی از مرغانی بود که از سوی خداوند مامور شده بودند تا با آغشته کردن خود به خون سیدالشهدا پیام سرخ شهدای کربلا را به سراسر جهان برسانند و یکی از آن مرغان به این دیار آمده و با پرهای خونین خود بر روی شاخسارهای درخت چنار(روستای زرآباد) نشسته و از آن پس در روز عاشورا این خون در سوگ آن حضرت جاری می شود.
{-35-}
[لینک]
دیدگاه · 1393/08/12 - 14:42 ·
3
sam
sam
ديشب يه اس ام اس اشتباهي واسم اومده كه:
.
.
.
.
.
.
.
.
رسيدي پاريس خبر بده
نشست هيات مديره هم فرداست
براي هماهنگيه بارنامه ي اون ١٠ تا مازراتي هم با دبي تماس بگير

حالا من پفك حلقه اي كرده بودم تو انگشتام داشتم باب اسفنجي ميديدم
جواب دادم: ok
... ادامه
دیدگاه · 1393/08/2 - 19:43 ·
4
مرجان بانو :)
normal_Photo-Skin_ir-Autumn27.jpg مرجان بانو :)
شب است ماه درآسمان همچون
عروسی زیبا میدرخشد ستاره ها
دور عروس شب حلقه زده اند
ابرها به زیبایی آسمان میافزاید
ومن مست ومبهوت این همه
زیبایی انگشت به دهان مانده ام
وچه زیبا آفرید این همه زیبایی را
ومن چه نا شکرانه از غم ودلتنگی نالیدم
... ادامه
Mostafa
Mostafa
رضا
آقا ورژن ژاپنی حلقه رو کسی نمیشناسی داشته باشه؟
تورنتم پیدا کردم بعد 5 دقیقه ارور میده :(
Majid
32439309353e248c0c1820.jpg Majid
*** اشک تو چشمات وقتی حلقه بست....
وقتی حس کردی یه جا قلبت شکست...
وقتی روز لعنتی کوتاه بود...
هر زمان حس کردی آبان ماه بود....
وقتی گوش باد و بارون تیز شد...
زندگی کردن ملال انگیز شد...
کاسه ی صبرت اگه لبریز شد...
آخر اسفندتم پاییز شد...
تازه میفهمی چکار کردی باهام*****
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/15 - 23:31 ·
7
Morteza
Morteza
انصافا خوندنیه
.....................
درددل یک جوان ایرانی
يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون....
شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند
نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي
ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه
ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم
تو راه که ميرفتم يه خانمي را ديدم، خانم چادري وسنگینی بود کنارخیابون منتظرتاکسی بود
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشينش کردم یه دفعه یه فکری مثل برق توذهنم جرقه زد بله شیطان خوب بلده کجاواردبشه ازچندتاخیابون عبورکردم ورسیدم به میدون ورفتم سمت خونه مجردیمون خانمه که دید مسیری که اون گفته بودنمیرم گفت نگهدارومنم سرعتوبیشترکردموهرچی جیغ ودادمیزدتوجه نمیکردم شانس آوردم درهای ماشین قفل مرکزی داشت وگرنه خودشومینداخت پایین
خلاصه، بردمش توي اون خانه ي مجردي
اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت بابا مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن
گفتم برو بابا امام حسين کيه؟ اينارو آخوندا درآوردند، اين عربها با هم دعواشون شده به ما ربطي نداره
خانومه که دیگه امیدی به نجات نداشت با گريه گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم، من داشتم ميرفتم مجلس عزای سیداشهداعزیز فاطمه
گفتم من فاطمه زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم: جواني، جواني کردن
اينارو هم هيچ حاليم نيست من اینقدرغرق تواین کاراشدم مطمئنم جهنم ميرم پس دیگه آب که ازسرگذشت چه یک وجب چه صدوجب خانمه که ازترس صداش میلرزید باهمون صدای لرزان گفت: تو ازخداوعذاب جهنم نمیترسی درسته ولی لات که هستي، غيرت لاتي داري يا نه؟من شنیدم لاتهااهل لوتی گری ومردونگی هستن
_ خودت داري ميگي من زمين تا آسمون پر گناهم ، اين همه گناه کردي، بيا امشب رو مردونگي کن به حرمت مادرم زهرای مظلومه گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا نگرفت برو هرکاري دلت ميخواد بکن
آقامن که شهوت جلوچشاموگرفته بود هیچی حالیم نمیشداماباشنیدن کلمه زهرای مظلومه که باصدای لرزان وهمراه باگریه اون زن همراه بود تنم لرزید آقایه لحظه بدنم یخ کرد غيرتي شدم
... ادامه
Mohammad
1409988392254718_large.jpg Mohammad
غلام الحسین
حق، معرفت به هر نگاهم داده
در حلقه ی عشق خویش راهم داده
اینها همه علتش فقط یک چیز است
ایرانی ام و رضا پناهم داده
*میلاد مسعود ولی نعمت ما، آقا امام رضا مبارک*
... ادامه
رضا
رضا
سه قسمت ارباب حلقه ها رو بالای 30 بار دیدم اما باز هم دوست دارم ببینم سالی چند بار هر سه قسمت رو می بینم اصلا قدیمی و تکراری نمیشه .
دیدگاه · 1393/05/31 - 00:49 ·
5
bamdad
bamdad
الو؟؟... خونه خدا؟؟ خدایا نذار بزرگ شم
الو ... الو... سلام
کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟
مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟
پس چرا کسی جواب نمی ده؟
یهو یه صدای مهربون! ..مثل اینکه صدای یه فرشتس. بله با کی کار داری کوچولو؟
خدا هست؟ باهاش قرار داشتم. قول داده امشب جوابمو بده.
بگو من می شنوم .کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار دارم ...
هر چی می خوای به من بگو قول می دم به خدا بگم .
صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟؟؟
فرشته ساکت بود .بعد از مکثی نه چندان طولانی:نه خدا خیلی دوستت داره.مگه کسی می تونه تو رو دوست نداشته باشه؟
بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست وبر روی گونه اش غلطید وباهمان بغض گفت :
اصلا خدا باهام حرف نزنه گریه می کنما...
بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت ؛
بگو زیبا بگو .هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی می کند بگو...دیگر بغض امانش را بریده بود
بلند بلند گریه کرد وگفت:
خدا جون خدای مهربون،خدای قشنگم می خواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا...
چرا ؟این مخالف تقدیره .چرا دوست نداری بزرگ بشی؟
آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم ،ده تا دوستت دارم .اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه
فراموشت کنم؟
نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟
مثل خیلی ها که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن.
مثل بقیه که بزرگن و فکر می کنن من الکی می گم با تو دوستم.
مگه ما باهم دوست نیستیم؟
پس چرا کسی حرفمو باور نمی کنه ؟
خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟مگه این طوری نمی شه باهات حرف زد...
خدا پس از تمام شدن گریه های کودک گفت:
آدم ،محبوب ترین مخلوق من.. چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش می کنه...
کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب می کردند
تا تمام دنیا در دستشان جا می گرفت.
کاش همه مثل تو مرا برای خودم ونه برای خودخواهی شان می خواستند .دنیا برای تو کوچک است ...
بیا تا برای همیشه کوچک بمانی وهرگز بزرگ نشوی...
کودک کنار گوشی تلفن،درحالی که لبخندبرلب داشت در آغوش خدا به خواب فرو رفت
{-61-}
bamdad
bamdad
بهترین لحظه ها

روزها

سالها را

باتمام جوانی

روی این پله های بلند وقدیمی

زیرپامیگذارم بین بیداری وخواب

روبه روی تو درلحظه ای بیکران مینشینم

راستی بازهم میتوانم

باردیگرازاین پله ها خسته بالا بیایم

تاتورا لحظه ای بی تعارف

روی آن صندلی های چوبی

باهمان خنده ی بیتکلف ببینم؟

بهترین لحظه ها

لحظه هایی که در حلقه کوچک ما

قصه ازهرکه وهرکجای زمین وزمان بود

قصه عاشقان بود..

{-35-}
دیدگاه · 1393/05/17 - 21:32 ·
8
iman
iman
ﺩﺧﺘﺮ: ﺑﺮﻭ ﺩﻳﮕﻪ ﻧﻤﻴﺨﻮﺍﻣﺖ ﺩﻳﮕﻪ ﺗﻤﻮﻣﻪ
ﭘﺴﺮ :ﻋﺸﻘﻢ ﻣﻦ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ ﺑﺨﺪﺍ ﻣﻴﻤﻴﺮﻡ ﭼﺮﺍ
ﻧﻤﻴﻔﻬﻤﻲ ﺩﺧﺘﺮ:ﺩﻳﮕﻪ ﺍﺯﺕ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ
ﻋﺸﻘﺖ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﮑﺮﺍﺭﻱ ﺷﺪﻩ . ﻭﺗﻠﻔﻦ ﻗﻄﻊ
ﺷﺪﭘﺴﺮ ﺧﻴﻠﻲ ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﻭﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻣﻴﺮﻩ
ﺗﻮﺍﺗﺎﻗﺶ ﭼﺸﻤﺶ ﻣﻴﻮﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﻧﻴﺘﻮﺭ
ﮐﺎﻣﭙﻴﻮﺗﺮﻋﮑﺲ ﻋﺸﻘﺸﻮﻣﻴﺒﻴﻨﻪ ﺍﺷﮏ
ﺗﻮﭼﺸﺎﺵ ﺣﻠﻘﻪ ﻣﻴﺰﻧﻪ ﺁﻫﻨﮓ ﻣﻮﺭﺩﻋﻼﻗﻪ
ﻱ ﻋﺸﻘﺸﻮﻣﻴﺬﺍﺭﻩ ﻭﮔﻮﺵ ﻣﻴﺪﻩ ﺩﻳﮕﻪ
ﺍﺷﮑﺎﺵ ﺗﺎﺏ ﻧﻤﻴﺎﺭﻥ ﻭﻣﻴﺮﻳﺰﻥ ﭘﺴﺮﺍﺣﺴﺎﺱ
ﻣﻴﮑﺮﺩﻳﻪ ﺗﻴﮑﻪ ﺍﻱ ﺍﺯﻭﺟﻮﺩﺷﻮ ﺍﺯﺩﺳﺖ
ﺩﺍﺩﻩ. ﺍﻭﻥ ﺷﺐ ﭘﺴﺮﺧﻮﺍﺑﺶ ﻧﺒﺮﺩ ﺑﻪ
ﺩﺧﺘﺮﭘﻴﺎﻡ ﺩﺍﺩ:ﺍﻻﻥ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ ﮐﻪ ﺍﻳﻦ
ﭘﻴﺎﻣﻮﻣﻴﺨﻮﻧﻲ ﺟﺴﻤﻢ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻏﺮﻳﺒﻪ ﺷﺪﻩ
ﻭﻟﻲ ﺩﻟﻢ ﻫﻤﻤﻤﻤﻴﺸﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻪ
ﺍﻣﻴﺪﺑﻴﺪﺍﺭﻱ ﺟﺴﻢ ﻫﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ ﺑﺮﺍﻱ
ﻫﻤﻴﺸﻪ .ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭘﺘﺠﺮﻩ ﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺗﺎﻗﺶ
ﻣﻴﺮﻩ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﻗﻴﻘﺎ 3:34 ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭﺳﮑﻮﺕ
ﻭﺗﺎﺭﻳﮑﻲ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭﺍﺯﺑﺎﻻﻱ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﻴﻦ
ﭘﺮﺕ ﮐﺮﺩ ﭘﺴﺮﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺗﻮﺗﻨﻬﺎﻳﻲ
ﻣﺮﺩ .ﺻﺒﺢ ﻣﺎﺩﺭﭘﺴﺮ ﻃﺒﻖ ﻋﺎﺩﺕ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ
ﺑﻪ ﺍﺗﺎﻕ ﭘﺴﺮﺵ ﺭﻓﺖ ﺗﺎﺑﻴﺪﺍﺭﺵ ﮐﻨﻪ ﺍﻣﺎﭘﺴﺮ
ﺭﻭﻧﺪﻳﺪ. ﺗﻠﻔﻦ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺴﺮﮐﻪ ﻣﺪﺍﻡ ﻭﭘﻴﺎﭘﻲ
ﺯﻧﮓ ﻣﻴﺨﻮﺭﺩﺗﻮﺟﻬﺶ ﺭﻭﺟﻠﺐ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ
ﮔﻮﺷﻲ ﺭﻓﺖ ﺩﺧﺘﺮﻱ ﻣﺪﺍﻡ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻤﺎﺱ
ﻣﻴﮕﺮﻓﺖ .ﭼﺸﻢ ﻣﺎﺩﺭﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﻲ ﺍﻓﺘﺎﺩﮐﻪ
ﻫﻤﻮﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ: ﻋﺰﻳﺰﻡ،ﻋﺸﻘﻢ،
ﺑﺨﺪﺍ ﺷﻮﺧﻲ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﻣﻴﮑﻨﻢ
ﻋﺸﻘﻢ ﻓﻘﻂ ﻳﻪ ﻓﺮﺻﺖ ﺗﻮﺭﻭﺧﺪﺍ .... ﺍﻭﻥ
ﭘﻴﺎﻡ ﺩﻗﻴﻘﺎﺳﺎﻋﺖ 3:35 ﺍﺭﺳﺎﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ...
ﻣﺎﺩﺭﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻱ ﺍﺗﺎﻕ ﺭﻓﺖ ﮐﻪ
ﮐﺎﻣﻼﺑﺎﺯ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭﭼﻴﺰﻱ
ﮐﻪ ﻣﻴﺪﻳﺪ ﺑﺎﻭﺭﻧﻤﻴﮑﺮﺩ ... ﮐﺶ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﭘﺴﺮ
ﺑﻪ ﻧﻮﮎ ﮐﻠﯿﭙﺲ ﺩﺧﺘﺮ ﮬﻤﺴﺎﻳﮧ ﮔﻴﺮ ﮐﺮﺩﮦ
ﺑﻮﺩ ....ﺁﺭﻩ ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺮ ﻫﻨﻮﺯ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/1 - 16:40 ·
6
iman
iman
به سلامتی پسری که وقتی دلت گرفته داغونی و پشت تلفن سرش دادو بیداد میکنی و تلفنو روی قطع میکنی اما میدونی چقدر اون لحظه محتاجشی ، پشت سر هم زنگ میزنه تا آرومت کنه

پسری که وقتی سوار ماشینشی تمام مدت دستش روی دستته

پسری ک چشاش مغروره ، راه ب راه شعرای عاشقونه ی الکی برات نمیخونه ، لوس حرف زدنم بلد نیست ، اما هردفه ک میگه تا تهش هستم چشاش از عشق برق میزنه

پسری ک وقتی صبح بهش زنگ میزنی تازه از خواب بیدار شده و آروم میگه جوووونم،صدای خواب آلودش دیووونت میکنه

پسری که خاطرخواه کم نداره اما وقتی باهات عهد رفاقت میبنده نفر سومی تو برنامش نیست

پسری که وقتی باهاش میری رستوران غذاخوردنتو با لبخند نگاه میکنه

پسری که براش مهم نیست GF دوستش از تو خوشگلتره ، هربار تو چشات زُل میزنه و میگه تکی تو دختر

پسری که دستاتو ک تو دستاش میگیره حس امنیت وجودتو پر میکنه

پسری که وقتی میره مهمونی خونه ی فامیل زنگ میزنه و نیم ساعت تو حیاط باهات حرف میزنه ک بهت نشون بده تو نخ هیچ کدوم از دخترای تو مهمونی نیست

پسری که گل مورد علاقتو میدونه و هرازگاهی با یه شاخه از اون گل خوشحالت میکنه

پسری که عاشقی بلده

پسری ک حرف نمیزنه ک نتونه بهش عمل کنه ، هر حرفی زد پاش وایمیسته

پسری که تو خیابون تا یکی بهت کج نگاه کنه دکور صورتشو عوض میکنه

پسری ک بعد یه دعوای مفصل ک باهم آشتی کردین ، ازش میپرسی هنوز دوسم داری؟؟؟لبخند میزنه دستشو دور گردنت حلقه میکنه و میگه عاشقتم به مولا

پسری ک وقتی تو پاییز تک سرفه میزنی با حرص میگه:مریض نشیاااا

پسری که وقتی میبینه به دخترای دورورش حساسی و حسادت میکنی دستتو میگیره و میگه:دلت قرص باشه ، بقرآن من فقط مال خودتم

با این پسر چیکار میشه کرد؟؟؟!

مگه میشه دوسش نداشت؟!!!

مگه میشه عاشقش نبود؟!

این اینجور پسری داری از دستش نده...هیچ جوره از دستش نده

چه فرقی میکنه ماشینش پرایده یا پرادو ، لباسش مارکه یا ساده ، ببین پسری رو که عاشقی بلده رو از دست نده ، تنهاش نذار ، غرورشو نشکن ، بهش وفادار باش ... اگه غیر از این کنی کمرش میشکنه....از درون نابود میشه .... تنهاش نذار

عاشقی کن براش اونوقته که همه دنیاشو میریزه به پات ،

به سلامتی اینجور پسرا ...

کمــن ولی وجود دارن
... ادامه
رضا
asohrabi20100901014036717.jpg رضا
دیدگاه · 1393/04/28 - 18:58 در ورزش ·
6
مائده
1421178529.jpg مائده
باز آمده ام دست به دامان تو باشم
کافر شوم از غیر و مسلمان تو باشم
سی روز جدا باشم از آشفتگی خلق
تا معتکف موی پریشان تو باشم
تا شام ابد حلقه به گوش تو بمانم
از صبح ازل گوش به فرمان تو باشم
سی روز قبولم کن و مهمان دلم باش
تا سی شب پر خاطره مهمان تو باشم
قرآن به سرم بود، که امشب شب قدر است
جانم به کفم بود که قربان تو باشم
آیات تو را بر طبق سینه گذارم
رحلی شوم و حافظ قرآن تو باشم

"علیرضا بدیع"
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/26 - 18:29 ·
8
setareh 22
setareh 22
یه ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺍﻧﻘﺪ ﺧﺎﺳﺘﮕﺎﺭ ﺑﻮﺩ
ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺍﻟﮑﯽ ﺣﻠﻘﻪ ﺩﺳﺘﺸﻮﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﮐﺴﯽ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﻧﺸﻪ!
ﺍﻻﻥ ﺁﺳﺘﯿﻦ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﺭﻭ ﺗﺎ ﺁﺭﻧﺞ ﻣﯿﺪﻥ ﺑﺎﻻ
ﻫﻤﻪ ﺑﺒﯿﻨﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ولی ﺑﺎﺯﻡ ﺧﺎﺳﺘﮕﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ{-31-}
رضا
Funniest-Luis-Suarez-Bite-Memes-Ever.jpg رضا
zoolal
zoolal
یک روز صبح،
در هنگام طلوع آفتاب،
«خواستن تو»
را حلقه آویز می‌کنم،
رضایت نمی دهم،
او قاتل «من» است!
دیدگاه · 1393/03/28 - 23:06 ·
3
صوفياجون
HM-20136257713370797981402084992.5906.jpeg صوفياجون
حداقل بخونش وبهش فكركن!
چرا ما همیشه سر نماز خوابمون میاد؟ ولی تا ساعت سه شب برای دیدن یک فیلم بیداریم؟
چرا هر وقت می خواهیم قرآن بخونیم خیلی خسته ایم؟ اما برای خوندن کتابهای دیگه همیشه سرحالیم؟
چرا اینکه یک پیام در مورد خدا رو رد کنیم انقدر راحته؟ ولی پیام های بیهوده رو به راحتی انتقال می دیم؟
چرا تعداد کسانی که خدا رو عبادت می کنند هر روز کمتر میشه؟ اما تعداد بار ها و کلوب ها رو به افزایشه؟

یعنی ارتباط با خداوند انقدر سخته !!!!!!؟؟؟

در موردش فکر کنید. این پیام رو بازنشر کنید99%شمااین پیام روبازنشر نمیکنید!!
خدافرمودند:اگرمن رادرمقابل دوستانتان ردكنید,,,من هم شمارادرقیامت ردخواهم كرد!

این پیام ارزش بازنشر ,,,, شایدفقط یه نفر به فكر فرو رفت!
۲۳خرداد تولدعشقمون امام زمانه،آرزوکن ۵ صلوات بفرست،هدیه کن به آقامون واین پیاموبه بازنشر کن تامیلیون هاصلوات نثارآقامون بشه،آخرین حلقه نباش ،عوضش تاروزتولدش بهت کادومیده،بسم الله نیت کن
{-17-}{-17-}{-17-}{-17-}{-17-}{-47-}{-47-}{-47-}{-47-}{-35-}{-35-}{-35-}
دیدگاه · 1393/03/22 - 23:11 ·
5
zoolal
2.jpg zoolal
{-35-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
تو لاين يــآرو اومده pv كمي گل تقديم ميكنه و يه حلقه ميزاره ميگه زن ِ مجازيم ميشي{-15-}ینی تا این حد{-15-}
mostafa AZ
mostafa AZ
خانم معلمه سر کلاس از یه بچه تخسه می پرسه:‌ اگه سه تا گنجشک سر یه شاخه درخت نشسته باشن،‌ بعد ما یکیشون رو با تیر بزنیم، چند تا گنجشک رو درخت میمونه؟ بچهه میگه:‌ هیچی! معلمه میگه: نخیر دو تا میمونه. بچهه میگه: خوب اون دو تا هم از صدای تیر فرار میکنن دیگه.‌ معلمه یکم فکر میکنه، میگه: جوابت درست نبود ولی از طرز فکرت خوشم اومد! بعد شاگرده میگه:‌ خانم حالا ما یه سوال بپرسیم؟! معلمه میگه :‌ بپرس. پسره‌ میگه: اگه سه تا خانم تو خیابون بستنی بخورن، اولی گاز بزنه، ‌دومی لیس بزنه و سومی میک بزنه، کدومشون ازدواج کرده؟! معلمه یکم فکر میکنه، میگه:‌ خوب معلومه،‌ سومی! بچهه میگه:‌ نه...جوابتون درست نبود. اونی که حلقه دستشه ازدواج کرده، ولی از طرز فکرت خوشم اومد
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/11 - 12:09 ·
5
Mohammad
toorar-ghaderi4.jpg Mohammad
قصه مرگ پسر ایرج قادری در سال 1351 + عکس

Majid
2.png Majid
ایرانسل تراک حلقه
اخه مجبورم بخندم کسی اشکامو نبینه
برترین پیشواز 92
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ