یافتن پست: #شیر

bamdad
bamdad
دوباره چشم وا کردم به این کابوس بیداری
دوباره صورتک ها و تفاوت های تکراری

هجوم آدم و آهن تو این تکرار بی پایان
نمیدونن کجا میرن نمیدونن که چی میخوان

دارم سرگیجه میگیرم از این دنیای آشفته
تو عکس هایی که میگیرم جهان برعکس میوفته

مسیر آرزوهامو دارم گم میکنم کم کم
دارم سرگیجه میگیرم میون این همه آدم


زبون قصه خاموشه چراغ رابطه تاریک
چه شیرنن همه از دور چقدر تلخن از نزدیک

دلم میخواست می رفتم یه جایی دور از آدمها
دلم میخواست می رفتم نمیدونم کجا اما...............

{-15-}
ıllı YAŁĐA ıllı
2014-08-11_donbaler_1407750246152764_orig.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
{-197-} خوشمزه
شهرزاد
شهرزاد
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
چه لطیف است حس آغازی دوباره ،
و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس...
و چه اندازه عجیب است ، روز ابتدای بودن!
و چه اندازه شیرین است امروز...
روز میلاد...
روز تو!
روزی که تو آغاز شدی!
تولدت مبارک
رضا
رضا
بخورید تا پوکی استخوان نگیرید البته پرچرب نخورید تا ناراحتی قلبی نگیرید اصلا نمیخواد شیر نخورید چیزی نمیشه .
... ادامه
niushaaaaaaa&pouriaaaaaaaa
niushaaaaaaa&pouriaaaaaaaa
نمی خوام تو توهم جون بگیره یه احساسی که شیرینو قشنگه
اونی که حاضره برات بمیره همون آدم یه روز مثله یه سنگه
میگن عشق آرامش نداره
من ازوابسته بودن ترس دارم
یا اینکه اون منو تنها بذاره
یا من یه روز تنهاش بذارم
{-31-}{-31-}
nirvana
nirvana
مشروب .تلخه
ولی...
مردونه میگیرتت،
نه مث ادم هایی که
شیرین رهات
میکنن!
ﯾـﻪ ﭘـﯿـﮏ ﻣـﺸـﺮﻭﺏ . . .
ﻣـﯿـﺨـﻮﺭﻡ ،
ﻣـﯿـﭽـﺮﺧـﻢ ،
ﻣـﯿـﺮﻗـﺼـﻢ ...
ﺗـﺎ ﻧـﺒـﯿـﻨـﻢ . . .
ﻧـﺒـﻮﺩﻥ ﺑـﯽ ﺩﻟـﯿـﻠـﺖ را.
↑◇←☆ﻫـﯿـﭻ ﮐـﺲ ﺑـﯽ ﮐـﺲ ﻧـﯿـﺴـﺖ
ﺍﻣـﺎ ﺩﻣـﺶ ﮔـﺮﻡ ﺍﻭﻧـﯿـﮑـﻪ ﺑـﺎ ﻫـﺮ ﮐـﺲ
ﻧـﯿـﺴـﺖ . . . !
... ادامه
رضا
3da03330a75ec5ae3294c4bc1e23ed26.jpg رضا
شیشه شیر با طراحی خلاقانه
bamdad
bamdad
رضا
وعده ی ما تو داربی / وقت گریه ی آبی . . .

{-275-}
صوفياجون
46ad41626e01.jpg صوفياجون

{-41-}{-35-}{-35-}
که شوق بال و پر دارد

ولی از بس که پُر شور است

دو صد بیم از سفر دارد

زنی را می شناسم من

که در یک گوشه ی خانه

میان شستن و پختن

درون آشپزخانه

سرود عشق می خواند

نگاهش ساده و تنهاست

صدایش خسته و محزون

امیدش در ته فرداست

زنی را می شناسم من

که می گوید پشیمان است

چرا دل را به او بسته

کجا او لایق آنست؟

زنی هم زیر لب گوید

گریزانم از این خانه

ولی از خود چنین پرسد

چه کس موهای طفلم را

پس از من می زند شانه؟

زنی آبستن درد است

زنی نوزاد غم دارد

زنی می گرید و گوید

به سینه شیر کم دارد

زنی با تار تنهایی

لباس تور می بافد

زنی در کنج تاریکی

نماز نور می خواند

زنی خو کرده با زنجیر

زنی مانوس با زندان

تمام سهم او اینست:

نگاه سرد زندانبان!

زنی را می شناسم من

که می میرد ز یک تحقیر

ولی آواز می خواند

که این است بازی تقدیر

زنی با فقر می سازد

زنی با اشک می خوابد

زنی با حسرت و حیرت

گناهش را نمی داند

زنی واریس پایش را

زنی درد نهانش را

ز مردم می کند مخفی

که یک باره نگویندش

چه بد بختی چه بد بختی!

زنی را می شناسم من

که شعرش بوی غم دارد

ولی می خندد و گوید

که دنیا پیچ و خم دارد

زنی را می شناسم من

که هر شب کودکانش را

به شعر و قصه می خواند

اگر چه درد جانکاهی

درون سینه اش دارد

زنی می ترسد از رفتن

که او شمعی ست در خانه

اگر بیرون رود از در

چه تاریک است این خانه!

زنی شرمنده از کودک

کنار سفره ی خالی

که ای طفلم بخواب امشب

بخواب آری

و من تکرار خواهم کرد

سرود لایی لالایی

زنی را می شناسم من

که رنگ دامنش زرد است

شب و روزش شده گریه

که او نازای پردرد است!

زنی را می شناسم من

که نای رفتنش رفته

قدم هایش همه خسته

دلش در زیر پاهایش

زند فریاد که: بسه

زنی را می شناسم من

که با شیطان نفس خود

هزاران بار جنگیده

و چون فاتح شده آخر

به بدنامی بد کاران

تمسخر وار خندیده!

زنی آواز می خواند

زنی خاموش می ماند

زنی حتی شبانگاهان

میان کوچه می ماند

زنی در کار چون مرد است

به دستش تاول درد است

ز بس که رنج و غم دارد

فراموشش شده دیگر

جنینی در شکم دارد

زنی در بستر مرگ است

زنی نزدیکی مرگ است

سراغش را که می گیرد؟

نمی دانم، نمی دانم...



شاعر : - از مجموعه شعر شبانه{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-41-}
bamdad
bamdad
مرد زندانی شده بود

جرمش این بود که اعتراض میکرد !

او را در آغل گوسفندان زندانی کردند

تا از آنها یاد بگیرد که اعتراضی نداشته باشد

یک سال بعد مرد را به دار آویختند

گوسفندان دیگر شیر نمیدادند !!!

:(
دیدگاه · 1393/05/7 - 22:48 ·
6
zahra
zahra
خوردن شیرینی خیلی رااحته
خواندن داستان شیرین هم رااحته
اما پیدا کردن دوست شیرین خیییلی سخته
.
.
.
.
.
.
.شماها چطوری منو پیدا کردید؟؟
والا مردم چه شانسایی داررن..
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/7 - 21:59 ·
6
رضا
رضا
رحمت نکند بر دل بیچاره فرهاد/آن کس که سخن گفتن شیرین نشنیدست
دیدگاه · 1393/05/7 - 02:38 ·
11
سید محمد محمدی
chicken-soup-for-the-soul.jpg سید محمد محمدی
داستانی زیبا از کتاب سوپ جوجه برای روح(مجموعه داستان های واقعی روحیه بخش): یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود. اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود.اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم.زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست.وقتی که او لاستیک رو عوض کرد و درب صندوق عقب رو بست و آماده رفتن شد، زن پرسید: "من چقدر باید بپردازم؟"و اسمیت به زن چنین گفت: "شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یکنفر هم به من کمک کرد. همونطور که من به شما کمک کردم.اگر تو واقعا میخواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی.نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!" چند مایل جلوتر زن کافه کوچکی رو دید و رفت تو تا چیزی بخوره و بعد راهشو ادامه بده ولی نتونست بی توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذره که می بایست هشت ماهه باردار باشه و از خستگی روی پا بند نبود.او داستان زندگی پیشخدمت رو نمی دانست و احتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید. وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلار شو بیاره ، زن از در بیرون رفته بود، درحالیکه بر روی دستمال سفره یادداشتی رو باقی گذاشته بود.وقتی پیشخدمت نوشته زن رو می خوند اشک در چشمانش جمع شده بود. در یادداشت چنین نوشته بود: "شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام و روزی یکنفر هم به من کمک کرد، همونطور که من به شما کمک کردم اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی. نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!". همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خونه رفت در حالیکه به اون پول و یادداشت زن فکر می کرد به شوهرش گفت: اسمیت پول دارو ها جور شد نگران نباش همه چیز داره درست میشه..." به دیگران کمک کنیم بلاخره یک جا یکی به ما کمک میکنه و قول بدیم که نگذاریم هیچ وقت زنجیر عشق به ما ختم بشه
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/5 - 18:24 ·
4
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1406312602203617_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
حالا هی بگین دخترا از سوسک میترسن...!!!!{-15-}{-7-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
پسر داییم رفته خواستگاری، تو اتاق دختره پرسیده شما نظرتون واسه مهریه چقده؟ پسر داییم گفته من نظرم رو ٢تا ربع سكه به نیت طفلان مسلم هستش..{-15-}{-15-}{-15-}
رضا
b48c5caa270b97eebb29a18949290e5d_500.jpg رضا
اگر حوصله داشته باشن کنیم .

فقط چند تا نکته رو رعایت کنید :
1. فقط یک بیت از شعر رو تو نظرات بنویسید و حتما اسم شاعر هم همراهش باشه در صورت امکان بزنید مثلا و...

2. شعری که می نویسید حرف اولش باید مشابه آخرین حرف شعری باشه که نفر قبلی نوشته .

3. طوری شعرها رو اضافه کنید تا بقیه هم مشارکت کنن یعنی بعد از نوشتن یک بیت شعر صبر کنید نفر بعدی جواب بده .

4. نظرات اضافی حذف میشن .

من یک بیت از حافظ رو میگذارم تا بقیه ادامه بدن .
دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید/زینهار ای دوستان جان من و جان شما
✔♥Дℓɨ♥✔
1406210564199776_orig.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
خوب است باز شود لحظه ی
با از آن لب که به شیرینی ...
Morteza
mhjvm1i8ahh2h4i46txp.jpg Morteza
من در کشوری زندگی میکنم که شیرین 11 ساله با غیرت پسرونه برای خرج مریضی پدرش کار میکند چه کاری اشغال جمع کردن
من در کشوری زندگی میکنم که یه پسر 8 ساله روزی 2 کیلو میخ صاف میکنه که فقط خرج خانه در بیاورد پسری که تا به حال حمام ندیده نمیداند حمام چه شکلی است
من تو کشوری زندگی میکنم که یه دختر 25 ساله برا خرج دیالیز مادر و خرج سه خواهرش همه جوره کار میکند ولی تنش را نمیفروشد دختری که میگن ارزوت چیه میگه بتونم درس بخونم
گاههی چه خوبه به اطراف خود نگاه کنیم شیرین ها زیادن در این کشور
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/2 - 11:17 ·
7
bamdad
bamdad
اینجوری که ملت ریختن تو پارکا و کوچه ها والیبال بازی می کنن
از هر کوچه ای می خوای رد بشی باید به عنوان بازیکن آزاد سه تا دریافت داشته باشی
خدارو شکر می کنم که تیم ملی شمشیر بازیمون هیچ پخی نیست...!

{-105-}{-105-}{-105-}
Majid
uayuck9udc2r670jt.png Majid
فقط باش...
همین که هستی کافیست...!
دور از من...!
بدون من...!
چه فرقی میکند؟؟؟

گل میخری!!
خوب است!!
برای من نیست!!
نباشد!!!
همین که رختمان زیر یک آفتاب خشک میشود کافیست...
دلخوشم به این حماقت شیرین....
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/31 - 04:12 ·
5
رضا
رضا
مورد داشتیم چایی شیرین میخورد چشمش درد می گرفت {-7-}
iman
63830022796802322425.jpg iman
؟
✔♥Дℓɨ♥✔
10565033_764546543583473_2240584378515449056_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
از خویش از مردم نیز

در جمع ، در خلوت ، هم ...
Hosein
Hosein
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭﻩ با ﻣﻦ باشه و با من زندگی کنه ﺑﺪﻭﻧﻪ

ﻣﻦ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻡ ...

ﺗﻮ ﺟﻤﻊ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﯿﺶ ﻣﻦ ﺑﺸﯿﻨﯽ !...
:|
ﻫﻤﮑﺎﺭﻣﻪ ،ﻫﻤﮑﻼﺳﯿﻤﻪ ، ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺩﻭﺳﺘﻤﻪ ،
ﺩﺍﺩﺍﺷﯿﻤﻪ ، ﺭﺍﻧﻨﺪﻣﻪ ، ﺳﮕﻤﻪ ، ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺎ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ، ﺗﻮ
ﻓﻘﻂ ﻣﻨﻮ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﯽ ..

ﺗﺼﺎﺩﻓﯽ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﮐﺴﯽ ﻣﺰﺍﺣﻤﺖ ﺷﺪﻩ ﺟﻠﻮ ﭼﺸﻤﺎﺕ
ﺗﯿﮑﻪ ﭘﺎﺭﺵ ﻣﯿﮑﻨﻢ ، ﻭﻟﯽ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻡ
ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺭﻡ ...

ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﻭﺍﺳﻢ ﺑﺰﮎ
ﺑﻮﺯﮎ ﮐﻨﯽ،ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﮐﻮﺭ
ﻧﺒﻮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﺧﻮﺷﮕﻠﯽ..

ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﻣﺎﻟﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﻋﻬﺪﻩ ﻣﻨﻪ ، ﺷﻤﺎ ﮐﺎﺭﺗﻮ
ﻭﺍﺳﻪ ﺗﻔﺮﯾﺢ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺮﻭ ﭘﻮﻟﺸﻢ ﺑﺒﺮ ﺑﺮﯾﺰ ﺗﻮ ﺟﻮﺏ
ﻣﻦ ﭘﯿﮕﯿﺮﯼ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ...

ﮔﻮﺷﯿﺖ ﭘﺴﻮﻭﺭﺩ ﺩﺍﺭﻩ ؟ ﻫﺮﺭﺭﺭﺭﯼ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﻦ
ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﯼ...
ﻣﺎ ﺣﺮﯾﻢ ﺷﺨﺼﯽ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ، ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺖ
ﺑﺎﺧﺒﺮﻡ ...

ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﮕﻢ ﺑﺎ ﻓﻼﻥ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﮕﺮﺩ ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ
ﻧﻤﯿﺸﻨﻮﯼ ، ﻣﯿﺮﯼ ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻣﻨﻢ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ
ﻣﯿﮑﻨﯽ...

ﺳﺎﭘﻮﺭﺕ ﺑﭙﻮﺷﯽ ﻋﯿﻦ ﺑﻨﺪ ﮐﻔﺶ ﮔﺮﻩ ﺕ ﻣﯿﺮﻧﻢ
ﺑﻬﻢ ...

ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩ ﺑﺎﺯﯼ ﻭﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﻭﺭﺩ
ﻧﻤﯿﺨﻨﺪﯼ ..

ﺳﺨﺘﻪ ﺑﺎﻣﻦ ﺑﻮﺩﻥ ﻧﻪ ؟

ﻋﻮﺿﺶ ﺗﻮ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﯼ ﻣﻦ
ﺁﺯﺍﺩﺍﻧﻪ ﺑﭽﺮﺥ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺎﺵ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ ﻫﯿﭻ
ﮐﻔﺘﺎﺭﯼ ﺳﻤﺘﺖ ﻧﻤﯿﺎﺩ..

ﯾﻪ ﺷﯿﺮ ﭘﺸﺘﺘﻪ

mokhatab khass nadasht, qashang bood gozashtam.
دیدگاه · 1393/04/28 - 15:48 ·
3
sahel
sahel
-گذشته که حالم را گرفته است !
آینده که حالی برای رسیدنش ندارم !
و حال هم حالم را به هم میزند
چه زندگی شیرینی!…
دیدگاه · 1393/04/28 - 13:59 ·
6
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ