یافتن پست: #عبور

نگار
نگار
تونل ها به ما آموختند

که حتی در دل سنگ هم راهی برای عبور هست . . .
دیدگاه · 1391/07/21 - 21:08 ·
4
salar
salar
بي دوست عبور از دل شبها شدني نيست،شبهاي پر از راز که فردا شدني نيست،گفتم که برايت بفرستم دل خود را، افسوس که چون نامه دلم تاشدني نيست.
دیدگاه · 1391/07/21 - 01:43 ·
2
رضا
wallpaper-2065996.jpg رضا
و و شهامت عبور از پل معلق .
... ادامه
دیدگاه · 1391/07/2 - 02:03 ·
6
LeilA
LeilA
خنده های ما

در خلال روز های زندگی ،

در عبور روزهای کودکی ؛

و در شروع یک بلوغ مخملی

گم شدند ...

آه زندگی !

زود اعتراف کن !

خنده های ما کجاست ؟

دست و نزد کیست ؟

آه زندگی ...

آی زندگی ...

زود و زود و زود

تند و تند و تند

پاسخم بده ...
... ادامه
دیدگاه · 1391/06/30 - 23:10 ·
8
رضا
رضا
پیامی به زبان فارسی که ۳۵ سال پیش برای موجودات فضایی ارسال شد 35 سال پیش در چنین روزهایی، فضاپیمای ویجر1 به فضا پرتاب شد. این فضاپیما که پس از عبور از نزدیکی مشتری و زحل، رهسپار خارج منظومه شد، حامل لوحی طلایی بود که نشانی منظومه شمسی و صداها و تصاویری از زمین در آن حک شده بود. در یک روی این لوح طلایی، صداها و تصاویری به شکل دیجیتالی حک شده که آثاری از حیات و تمدن روی زمین را نشان می‌دهد. برخی از مشهورترین آثار موسیقی (مانند فلوت جادویی موتزارت) نیز در این لوح قرار داده شده است. علاوه بر آن، پیام «سلام» به 53 زبان زنده جهان روی این لوح قرار دارد که پیام فارسی آن را که به قرار زیر است، می‌توانید در اینجا بشنوید: درود بر ساکنین ماورای آسمان‌ها بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماد قرار ویجر1 هم‌اکنون در فاصله حدود 18 میلیارد کیلومتری از خورشید قرار دارد و در آستانه ورود به فضای میان‌ستاره‌ای است.
فایل صوتی رو قرار دادم گوش کنید .
منبع خبر آنلاین
... ادامه
[فایل]
Mostafa
Mostafa
در زمان حضرت موسی مرد فقیری بود که خیلی به خدا شکایت میکرد بابت فقرش . حضرت موسی به خدا گفت : خدایا چرا به این مرد رزق نمیدی تا اینقدر شکوه نکنه ! خدا گفت موسی زود قضاوت نکن. به اون مرد بگو امروز از فلان راه بره روزیش اونجاست . حضرت موسی به مرد گفت . مرد راه افتاد. وسطای راهش یه پل بود که همیشه ازش عبور میکرد . گفت بزار اینبار با چشم بسته از این پل رد شم. چشماشو بست و از پل رد شد... غافل از اینکه یک صندوق پر از طلا درست کنار پل بودو اون با چشم بسته ازش گذشت .
نتیجه اینکه : خیلی وقتا خود ما ادما فرصت های سر راهمون رو نمی بینیم و ازش میگذریم و بعد خدا رو سبب ناموفق بودنمون میدونیم.
... ادامه
دیدگاه · 1391/06/20 - 00:17 ·
3
مجتبی جعفری
مجتبی جعفری
"سنگ تراش" روزی، سنگ تراشی که از کار خود ناراضی بود و احساس حقارت می کرد، از نزدیکی خانه بازرگانی رد می شد. در باز بود و او، خانه مجلل ، باغ و نوکران بازرگان را دید و به حال خود غبطه خورد و با خود گفت : این بازرگان چقدر ثروتمند است و آرزو کرد که مانند بازرگان باشد. در یک لحظه، او تبدیل به بازرگانی با جاه و جلال شد. تا مدت ها فکر می کرد که از همه قدرتمندتر است . تا این که یک روز حاکم شهر از آنجا عبور کرد، او دید که همه مردم به حاکم احترام می گذارند حتی بازرگان. مرد با خودش فکر کرد: کاش من هم یک حاکم بودم، آن وقت از همه قوی تر می شدم. در همان لحظه، او تبدیل به حاکم مقتدر شد. در حالی که روی تخت روانی نشسته بود، مردم همه به او تعظیم می کردند. احساس کرد که نور خورشید او را می آزارد و با خودش فکر کرد که خورشید چقدر قدرتمند است. او آرزو کرد که خورشید باشد و تبدیل به خورشید شد و با تمام نیرو سعی کرد که به زمین بتابد و آن را گرم کند پس از مدتی ابری بزرگ و سیاه آمد و جلوی تابش او را گرفت. پس با خود اندیشید که نیروی ابر از خورشید بیشتر است و تبدیل به ابری بزرگ شد. کمی نگذشته بود که بادی آمد و ا
... ادامه
دیدگاه · 1391/04/13 - 08:11 ·
rs_1155
rs_1155
اگر عشق نبود به کدامین بهانه میخندیدیم و میگریستیم؟ کدام لحظه ناب را اندیشه میکردیم؟چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می اوردیم؟اری بیگمان بیش از اینها مرده بودیم.اگر عشق نبود کینه نبود قلب ها تمام حجم خود را در اختیار عشق میگذاشتند. و من با دستانی که زخم خورده توست گیسوان بلند تو را نوازش میکردم و تو سنگی را که من به شیشه ات زده بودم به یادگار نگه میداشتی وما پیمانه هایمان را شبهای مهتابی به سلامتی دشمنانمان پر میکردیم...(شریعتی بزرگ)
... ادامه
دیدگاه · 1390/12/17 - 20:15 ·
2
melodi
melodi
وقتی که از کنار گل با تو عبور می کنم / من به حسادتش به تو حس غرور می کنم / زلالی آب روان به پیش چشم پاک تو / عشق تو را به هر زمان باز مرور می کنم / وسعت دریا و کویر به وسعت روح تو نیست / چشم حسادت زمان به بوسه کور می کنم .
... ادامه
melodi
melodi
می سپارم به نسیم ، بوسه از جنس بلور / دل من تنگ تو باز ، باد در حال عبور / بوی چشمان تو را میرساند به مشام / می دهد آرامش ، به دل نا آرام .
melodi
melodi
دستان عاشقت رمز رسیدن است / اینجا کنار تو آغاز بودن است / وقت عبور لحظه ها ، کارم / از عشقت غزل سرودن است .
محمد
000_111_birth_stars2.jpg محمد
ستارگان به اتفاق یکدیگر در ابرهای غبار و گاز متولد می شوند. این فرایند زمانی آغاز می شود که چگالی منطقه ای از ابر افزایش می یابد. مثلاً ممکن است این تغییر چگالی بر اثر عبور یک موج ضربه ای ابرنواختر از میان این ابر اتفاق بیفتد. بر اثر جاذبه ، مناطق متراکم منقبض شده و متراکمتر و داغتر می شوند و سرانجام یک یا چند ستاره در حال انجام واکنشهای هسته ای را تشکیل می دهند. دمای غبار و گاز اولیه چند درجه از صفر مطلق (15/273- درجه سانتیگراد یا 67/459-فارنهایت) بالاتر است. بعدازفشرده شدن در مرکز ستاره، دمای این ماده حداقل 10 میلیون درجه سانتیگراد (18 میلیون فارنهایت)می شود. قبل از آن که پیش ستاره ها به ستارگان بالغ درخشانی مبدل شوند، از خود کمی نور و حرارت ساطع می کنند. بخش عمده ای از این تشعشع توسط غبار سحابی پیرامون پیش ستاره جذب می شود. این غبار پرتوها را، عمدتاً در منطقه مادون قرمز طیف، دفع می کند. اگر چه شاید ستاره شناسان نتوانند درخشش پیش ستاره ها را مستقیماً ببینند، آنها می توانند با تلسکوپهای مادون قرمز حضورشان را در سحابی درک کنند
... ادامه
abbasali
abbasali
<strong>چگونه قبولى تمام كارها، مشروط به قبولى یك عمل همچون نماز مى‏شود؟</strong><br> پلیس راهى را در نظر بگیرید كه از راننده‏اى گواهینامه رانندگى مطالبه مى‏كند. اگر راننده، گواهینامه پزشكى، گذرنامه سیاسى، پروانه ساختمان، كارت بازرگانى و اجازه اجتهاد و یا هر مدرك دیگرى به او نشان دهد، پلیس از او نمى‏پذیرد و تنها اگر گواهینامه رانندگى داشت اجازه عبور مى‏دهد و گرنه مانع او مى‏شود. در قیامت نیز شرط رسیدن به مقصد، گواهینامه نماز است كه اگر نباشد، هیچ عملى مورد قبول و نجات‏بخش نیست.
... ادامه
abbasali
269283675306161oriongfr[1].jpg abbasali
<strong>شهابواره ها</strong><br>شهاب ها اجرام کوچک جامدی(بشتر به اندازه شن)اندکه فضارادرمی نوردند و اکثر آن ها در همان مدارهایی حرکت می کنند که در اشغال ستاره های دنباله دار است.مطالعه ی مواضع و حرکت های آن ها حاکی از آن است که شهابوارها بقایای ستاره های دنباله داری اند که بخش بزرگی از جرم خود را ضمن عبورهای متوالی از نزدیکی خورشید از دست داده اند.اندک زمانی پس از از مرگ دنباله دار این ذرات که جاذبه گرانشی شان توان آن را ندارد که انسجام و پیوستگی آن ها را به یک دیگر سبب شود اجتماع به هم فشرده ای را به وجود می آورند که"کپه ی سنگ ریزه های متحرک" توصیف خوبی از آن است.این اجتماع را کپه می نامیم. با گذشت زمان برخورد و پراکندگی زیادی درمیان این ذرات همه در طول مدار بیضوی وهم درعرض آن صورت می پذیرد توده دراز شده وکشیده ای از این ذرات که ممکن است در سرتاسر مدار گسترده باشد به نهر موسوم است.کپه یا نهرهای متراکم رگبارهای شخانه ای راپدید می آورند در شب های خاصیاز سال می توان آن ها را دید .نهرهای پراکنده مسئول شخانه های گاهگاهی اند که در هرشب تاریک وصاف دیده می شوند.ادامه در
... ادامه
[لینک]
محمد
محمد
آقا بیا بخاطر باران ظهور کن مارا از این هوای سراسیمه دور کن وقتی برای بدرقه عشق می روی از کوچه های خسته ما هم عبور کن اللهم عجل لولیک الفرج
abbasali
abbasali
یک روز عربی ازبازار عبور میکرد که چشمش به دکان خوراک پزی افتاد از بخاری که از سر دیگ بلند میشد خوشش آمد تکه نانی که داشت بر سر آن میگرفت و میخورد ! هنگام رفتن صاحب دکان گفت تو از بخار دیگ من استفاده کردی وباید پولش را بدهی !!! مردم جمع شدن مرد بیچاره که از همه جا درمانده بود بهلول را دید که از آنجا میگذشت از بهلول تقاضای قضاوت کرد ... بهلول به آشپز گفت آیا این مرد از غذاي تو خورده است؟ آشپز گفت نه ولی از بوی آن استفاده کرده است. بهلول چند سکه نقره از جیبش در آورد و به آشپز نشان داد وبه زمین ریخت وگفت : ای آشپز صداي پول را تحویل بگیر. آشپز با کمال تحیر گفت :این چه قسم پول دادن است؟ بهلول گفت مطابق عدالت است : کسی که بوی غذا را بفروشد در عوض باید صدای پول دریافت کند !
... ادامه
a.ž.ה.a.$
a.ž.ה.a.$
گاهي ما سايه را دليل عبور خوشبختي ميدانيم <br>در حالي که چتري که خود ساخته ايم را نميبينيم
دیدگاه · 1390/08/10 - 17:08 ·
3
تشنه لبان
تشنه لبان
این جمعه جان حضرت زهرا ظهور کن / قلب غمین منتظران پر سرور کن با یک توسلی به در خانه ی خدا / از جاده ی ظهور بیا و عبور کن . . . به روزم خوشحال میشم بیاید
... ادامه
صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ