یافتن پست: #عبور

bamdad
bamdad
مي بخشم آدم ها را ...

مي گذارم حوالي احوال من تا آنجا كه بخواهند قضاوت كنند .

عبور ميكنم از بي تفاوتي هاشان .

مي ايستم كنار بازي هاشان ساده تماشا ميكنم .

مي بخشم آدم ها را ...

لبخند مي زنم به استهزاء قهقهه هاشان .

مي بندم چشمانم را به پرده دري هاشان .

گوش مي كنم به سياست "دوستت دارم" هاشان !!

صبوري مي كنم به پاي رفتن ها و آمدن هاشان .

صبوري مي كنم تا آنجا كه طاقتم طاق شود ،

آنگاه براي هميشه پشتم را ميكنم به كوچكي دنيايشان ....

{-15-}
دیدگاه · 1393/10/22 - 20:00 ·
4
zahra
zahra
"گل کلم" قوی ترین قاتل سرطان
________________________
گل کلم با داشتن مقدار زیادی منیزیم که مساله بسیار مهمی در فرایند اکسید شدن بدن است، برای حفاظت بدن از اکسیده شدن و درنتیجه ممانعت از بروز سرطان موثر است.


گل کلم جزو سبزیجاتی از خانواده کلم پیچ هاست که دارای قدرت فوق العاده ای برای مبارزه با سرطان از جمله سرطان روده بزرگ، سرطان ریه، سرطان سینه، مثانه و تخمدان ها است.

پژوهشگران در جدیدترین گزارش های خود اعلام کرده اند که گل کلم دارای ترکیبات گوگرد داری است که برای از بین بردن سموم بدن و هم چنین جلوگیری از سرطان تاثیر دارد و مواد تشکیل دهنده گل کلم موجب افزایش ترشح آنزیم های موثر در از بین بردن سموم و مواد سرطان زاست.

با توجه به اینکه گل کلم دارای ویتامین c است از خطر اکسیده شدن سلولها و هم چنین ابتلای بدن به سرطان جلوگیری می کند.

گل کلم با داشتن مقدار زیادی منیزیم که مساله بسیار مهمی در فرایند اکسید شدن بدن است، برای حفاظت بدن از اکسیده شدن و درنتیجه ممانعت از بروز سرطان موثر است.

تعدادی از خواص مهم گل‌ کلم عبارتند از:

پیشگیری از سرطان
============
مصرف گل کلم، احتمال ابتلا به انواع سرطان‌ها به خصوص سرطان‌های پروستات، سینه، روده، تخمدان و مثانه را کاهش می‌دهد. محققان کانادایی در بررسی‌های خود دریافتند مصرف نصف پیمانه گل کلم در روز، احتمال ابتلا به سرطان پروستات را تا 52 درصد کاهش می‌دهد.

کمک به هضم بهتر
===========
گل کلم منبع خوبی از فیبر رژیمی محسوب شده که برای هضم بهتر غذا از اهمیت اساسی برخوردار است. اگر به مقدار کافی فیبر در برنامه غذایی خود داشته باشید مواد غذایی به نرمی از روده‌ها عبور می‌کنند. ترکیبی در گل کلم موسوم به" گلوکورافین" وجود دارد که می‌تواند از شکم و روده‌ها در برابر ابتلا به برخی بیماری‌ها از جمله سرطان و زخم‌معده پیشگیری کند.

آنتی‌اکسیدان‌ها
=========
گل کلم‌، حاوی مقادیر فراوانی از آنتی‌اکسیدان‌ها بوده که می‌توانند از ابتلا به انواع سرطان‌ها، بیماری‌های قلبی و سکته مغزی پیشگیری کنند.

آنتی‌اکسیدان‌‌ها،‌همچنین در تخریب رادیکال‌های آزاد که موجب پیری زودرس می‌شوند، ‌دارای اهمیت اساسی هستند.

ضد التهاب
======
وجود اسیدهای چرب امگا3 و ویتامین K در این سبزی، به پیشگیری از ایجاد التهاب مزمن منجر میشود
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/18 - 09:32 ·
1
حامد دراگون
حامد دراگون
ﺑﺎﻧﻮ . . .ﺍﮔﺮ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﻧﯿﺎﻓﺘﻪ ﺍﯼﺗﺎ ﻣﻌﻨﺎﯼِ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﺪﮐﻪ ﻏﻢِ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪﺗﻨﻬﺎ ﺑﻤﺎﻥ . . .ﻓﺮﻗﯽ ﻫﻢ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ ﭼﻪ ﺳﻨﯽ ﺑﺎﺷﯽﺍﮔﺮ ﻫﻨﻮﺯ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯِ استﻣﺮﺩِ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ﻧﯿﺎﻓﺘﻪ ﺍﯼﺗﻨﻬﺎ ﺑﻤﺎﻥ . . !.ﺗﻮ ﺭﺍ ﭼﮑﺎﺭ ﺑﻪ ﺣﺮﻑِ ﻣﺮﺩﻡ . !.ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﺮﭼﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪﮔﺎﻫﯽ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺍﺳﺖ . . .لایق تو کسی نیست جز آنکسی که تو را انتخاب میکند نه امتحان...تو را نگاه کند نه اینکه ببیند...تو را حس کند نه اینکه لمست کند...تو را بسازد نه اینکه بسوزاند...تو را بیاراید نه اینکه بیازارد...تو را بخنداند نه اینکه برنجاند...تو را دوست بدارد و بدارد و بدارد.ﺳﺎﺩﻩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ ... ﺍﻣﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﻋﺒﻮﺭ ﻧﮑﻦ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺍﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ !ﺳﺎﺩﻩ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩ ... ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺰ ﺑﺮﻧﮕﺮﺩ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎﯼ کسی که ﺑﻪ ﺯﺧﻢ ﺯﺩﻧﺖ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩ ...ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺷﺎﻫﺮﮒ ﺣﯿﺎﺗﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﯾﺎﻓﺘﯽ !ﻭ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ :ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺍﺭﺯﺵ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ …“ﮔﺎﻫﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ"!!!!!.
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/8 - 17:03 ·
2
bamdad
bamdad
بیا خرهایت رابگیر

دیگر توان عبور دادن آنها را از پل ندارم

وقتــی مــی دانـــمـ کــه در آخـــر مثــل همیشــه خــواهــی گفــتــ

“مـــا بــه درد هــم نمــی خــوریــمـ” . .

:(
دیدگاه · 1393/09/27 - 11:52 ·
1
bamdad
bamdad
دلم را می گذارم جایی حسابی تاب بخورد
تاب بیاورد لحظه هایی را که سخت است
لحظه هایی که عذابی دردناک تمام وجودش را فرا می گیرد
بگذار دلم یاد بگیرد که از تمام سختی ها بگذرد
بگذار عبور کند از راههایی که بی عبورست

بگذار بگذار بگذار

:(
دیدگاه · 1393/08/6 - 21:20 ·
6
bamdad
bamdad
وقتی حرفی برای گفتن نیست

باید گذشت و رفت

مثل عبور از یک خط قرمز

پر از ترس،پر از دلهره

ترس از تنهایی ترس از نداشتن تو

مثل عبور از تمام دوستت دارمهایی که گفتم و شنیدیم

گفتیم اما فراموش کردیم شنیدیم اما باور نکردیم

و امروز میگذرم از تمام آنچه که تو را به من پیوند می زند

چه زیبا گفت که از دل برود هر آنکه از دیده برفت.

دیگر حرفی برای گفتن نیست

:(
دیدگاه · 1393/07/29 - 20:56 ·
5
Mohammad
گل_رز_عاشقانه_(7).jpg Mohammad
کم نیستند شادی ها، حتی اگر بزرگ نباشند...



چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه هاییم و به عبورشان می خندیم



چه آسان لحظه ها را به کام هم تلخ می کنیم



و چه ارزان می فروشیم لذت با هم بودن را



چه زود دیر می شود و نمیدانیم که:



فردا می آید شاید ما نباشیم!
... ادامه
دیدگاه · 1393/07/26 - 09:22 ·
7
صوفياجون
صوفياجون
چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند...
بقیه قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است، به دو قور باغه دیگر گفتند که چاره ای نیست! شما به زودی خواهید مرد.
دو قورباغه این حرف ها را نادیده گرفتند و کوشیدند که از گودال بیرون بپرند اما قورباغه های دیگر دائما به آنها می گفتند که دست از تلاش بردارید. شما خواهید مرد!
پس از مدتی یکی از دو قورباغه دست از تلاش برداشت و مرد. اما قورباغه دیگر همچنان با حداکثر توانش برای بیرون آمدن از گودال تلاش می کرد....
بقیه قورباغه ها فریاد میزدند که دست از تلاش بردار اما او با توان بیشتری تلاش می کرد و بالا خره از گودال خارج شد .
وقتی از گودال بیرون آمد، معلوم شد که قورباغه نا شنواست. در واقع او تمام این مدت فکر می کرده که دیگران اورا تشویق می کنند!
این جمله شعار امروز ماست:
ناشنوا باش وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن می گویند{-35-}{-35-}
ıllı YAŁĐA ıllı
04586495548025593071.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
جمعه های کن /

را پر از عطر کن /

یک گوشه از تو یعنی تمام /

یک دم فقط و از اینجا کن .

{-35-}{-35-}{-35-}
Morteza
Morteza
انصافا خوندنیه
.....................
درددل یک جوان ایرانی
يه خونه مجردي با رفيقامون درست کرده بوديم، اونجا شده بود خونه گناه و معصيت...دیگه توضیحش باخودتون....
شب عاشورا بودهرچي زنگ زدم به رفيقام، هيچکدوم در دسترس نبودند
نه نماز، نه هیئت، نه پیراهن مشکی هيچي
ميگفتم اينارو همش آخوندا درآوردند، دو تا عرب با هم دعواشون شده به ما چه
ماشينو برداشتم برم يه سرکي، چي بهش ميگن؟ گشتي بزنم
تو راه که ميرفتم يه خانمي را ديدم، خانم چادري وسنگینی بود کنارخیابون منتظرتاکسی بود
خلاصه اومدم جلو و سوار ماشينش کردم یه دفعه یه فکری مثل برق توذهنم جرقه زد بله شیطان خوب بلده کجاواردبشه ازچندتاخیابون عبورکردم ورسیدم به میدون ورفتم سمت خونه مجردیمون خانمه که دید مسیری که اون گفته بودنمیرم گفت نگهدارومنم سرعتوبیشترکردموهرچی جیغ ودادمیزدتوجه نمیکردم شانس آوردم درهای ماشین قفل مرکزی داشت وگرنه خودشومینداخت پایین
خلاصه، بردمش توي اون خانه ي مجردي
اينم مثل بيد ميلرزيد و گريه ميکرد و ميگفت بابا مگه تو غيرت نداري؟ آخه شب عاشوراست!!!! بيا به خاطر امام حسين حيا کن
گفتم برو بابا امام حسين کيه؟ اينارو آخوندا درآوردند، اين عربها با هم دعواشون شده به ما ربطي نداره
خانومه که دیگه امیدی به نجات نداشت با گريه گفتش که: خجالت بکش من اولاد زهرام، به خاطر مادرم فاطمه حيا کن!!! من اين کاره نيستم، من داشتم ميرفتم مجلس عزای سیداشهداعزیز فاطمه
گفتم من فاطمه زهرا هم نميشناسم، من فقط يه چيز ميشناسم: جواني، جواني کردن
اينارو هم هيچ حاليم نيست من اینقدرغرق تواین کاراشدم مطمئنم جهنم ميرم پس دیگه آب که ازسرگذشت چه یک وجب چه صدوجب خانمه که ازترس صداش میلرزید باهمون صدای لرزان گفت: تو ازخداوعذاب جهنم نمیترسی درسته ولی لات که هستي، غيرت لاتي داري يا نه؟من شنیدم لاتهااهل لوتی گری ومردونگی هستن
_ خودت داري ميگي من زمين تا آسمون پر گناهم ، اين همه گناه کردي، بيا امشب رو مردونگي کن به حرمت مادرم زهرای مظلومه گناه نکن، اگه دستتو مادرم زهرا نگرفت برو هرکاري دلت ميخواد بکن
آقامن که شهوت جلوچشاموگرفته بود هیچی حالیم نمیشداماباشنیدن کلمه زهرای مظلومه که باصدای لرزان وهمراه باگریه اون زن همراه بود تنم لرزید آقایه لحظه بدنم یخ کرد غيرتي شدم
... ادامه
bamdad
bamdad
برای عبور از عرض فلسفه

دست تو عصای سفید من بود

من این سال ها برای لمس یک کلمه ی سفید کنار این خیابان ایستاده بودم.
دیدگاه · 1393/06/30 - 22:43 ·
8
رضا
رضا
صدای هواپیمای عبوری از همین نزدیکی طوریه حس میکنم داره سقوط میکنه .
دیدگاه · 1393/06/25 - 11:44 ·
7
bamdad
bamdad
ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻫﺎﯼ پریشان آﺩﻡ ﻫﺎﯼ دلگیر



ﮐﺪﺍﻡ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﯼ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ می تواندﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻋﺒﻮﺭ ﮐﻨﺪ ؟!!
حامد@ پسر تنها
IMG-20140910-WA0014.jpg حامد@ پسر تنها
راهی برای عبور
bamdad
bamdad
هنوز نفسي نقش مي زند ياد تو را بر بوم خاطرها

هنوز نبضي مي زند در تلاتم بغض تنهايام

هنوز چشمك مي زند ستاره اي به آسمان سياه چشمانم

هنوز هنوز مي نشيند غروب در انتظار عبور تو در نقاشيام

هنوز بر جا مي ماند رد پاي پاييز بر روي آرزوهاي خاك

هنوز فرياد مي كشد برگي خشكيده زير پاي باد

و هنوز هم مي زند دست باران به ريشه هاي خشكيده در خاطره ها خاطره هاي خوابيده در حسرت چشم هاي خسته ي باغ

هنوز يادت قاب عكسي هست كنج اين ديوار

{-15-}
دیدگاه · 1393/06/17 - 21:19 ·
2
bamdad
bamdad
شبی از پشت يك تنهايي نمناك و باراني
تو را با لهجه گلهاي نيلوفر صدا كردم
تمام شب براي با طراوت ماندن باغ قشنگ ارزوهايت دعا كردم
پس از يك جستجوي نقره اي در كوچه هاي ابي احساس
تو را از بين گلهايي كه در تنهايي ام روييد جدا كردم.
و تو در پاسخ ابي ترين موج تمناي دلم گفتي :"
دلم حيران و سرگردان چشماني است رويايي.
و من تنها براي ديدن ان چشمها تو را در دشتي از تنهايي و حسرت رها كردم"
همين بود اخرين حرفت
و من بعد از عبور تلخ و غمگينت ، حريم چشمهايم را به روي اشكي از
جنس غروب ساكت و نارنجي خورشيد وا كردم.
نمي دانم چرا رفتي؟
نمي دانم چرا،شايد خطا كردم
و تو بي انكه فكر غربت چشمان من باشي
نمي دانم كجا ،تا كي،براي چه
ولي رفتي و بعد از رفتنت باران چه معصومانه مي باريد
و بعد رفتنت رسم نوازش
در غم خاكستري گم شد
و گنجشكي كه هر روز از كنار پنجره با مهرباني
دانه بر مي داشت
تمام بالهايش در غرق در اندوه و غربت شد.
و بعد از رفتنت آسمان چشمهايم خيس باران بود.
و بعد از رفتن تو انگار كسي حس كرد من بي تو
تمام هستي ام از دست خواهد رفت.
كسي حس كرد من بي تو هزاران بار در لحظه خواهم مرد.
و بعد از رفتنت درياچه بغضي كرد.
كسي فهميد تو نام مرا از ياد خواهي برد.
و من با انكه مي دانم تو هرگز ياد من را
با عبور خود نخواهي برد
هنوز اشفته چشمان زياي تو ام ...برگرد!
پس از اين سر نوشت انتظار من چه خواهد شد؟
و بعد از اين همه طوفان وهم و پرسش و ترديد
كسي از پشت قاب پنجره ارام و زيبا گفت:"
تو هم در پاسخ اين بي وفايي ها بگو
در راه عشق و انتخاب ان خطا كردم."
و من در حالتي ما بين اشك و حسرت و ترديد
كنار انتظاري كه بدون پاسخ و سرد است
و من در اوج پاييزي ترين ويراني يك دل
ميان غصه اي از جنس بغض كوچك يك ابر
نمي دانم چرا شايد به رسم عادت و دلدادگي هامان
براي شادي و خوشبختي باغ قشنگ ارزوهايت دعا كردم....

{-35-}{-35-}{-35-}
رضا
رضا
دیدگاه · 1393/06/1 - 16:42 ·
6
رضا
Flightradar24.com   Live flight tracker .png رضا
دیدگاه · 1393/05/28 - 17:54 ·
6
bamdad
bamdad
ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﻫﺎﯼ پریشان آﺩﻡ ﻫﺎﯼ دلگیر ﮐﺪﺍﻡ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﯼ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ می تواندﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻋﺒﻮﺭ ﮐﻨﺪ ؟!!!!!!

:(
دیدگاه · 1393/05/17 - 17:32 ·
5
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
مراحل رد شدن از خيابون اروپا: نگا به چپ نگا به راست عبور از خيابون ايران: نگا به چپ نگا به راست يك قدم به جلو نگا به چپ نگا به راست يك قدم به جلو نگا به چپ نگا به راست يك قدم به جلو نگا به چپ نگا زاااااااااااااااارررررررت انا لله و انا اليه{-7-}
دیدگاه · 1393/05/17 - 00:06 ·
9
صوفياجون
صوفياجون

{-35-}


هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم
با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم
اندوه من انبوه تر از دامن الوند
بشکوه تر از کوه دماوند غرورم
یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم
ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم
بگذار به بالای بلند تو ببالم
کز تیره ی نیلوفرم و تشنه ی نورم
bamdad
bamdad
چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه هاییم و به عبورشان میخندیم



چه آسان لحظه ها را به کام هم تلخ میکنیم و



چه ارزان به اخمی میفروشیم لذت باهم بودن را



چه زود دیر میشود و نمیدانیم که فردا می آید



و شاید ما نباشم ...!

:(
دیدگاه · 1393/04/28 - 22:03 ·
8
رضا
asohrabi20100901014036717.jpg رضا
دیدگاه · 1393/04/28 - 18:58 در ورزش ·
6
مائده
569159_JCeTDZF9.jpg مائده
آخر میدانی کجاست؟ به خاطر تو از تو کردن....
دیدگاه · 1393/04/25 - 17:09 ·
4
bamdad
bamdad
تلفن زنگ می زند


و می دانم تو پشت خط نیستی...


چه کسی باور می کرد ندیدنت ، رنگ سال به خود بگیرد


و من که هفت روز هفته ،ساعت ها می ایستادم کنار کیوسک تلفن


تا دقیقه ای عبورت را تماشا کنم ،


تاب خواهم آورد دوری چند ساله از تو را ؟


در غیاب تو کوهی از کتاب را ورق زدم ،


نیچه را چنان دوره کردم که به برادر تنی من بدل شد


در غیاب تو ترانه های تکان دهنده نوشتم ،


به تماشاى کشورهای جهان رفتم ،



"lمرد" زندگی شدم



اما هنوز جای تو در تک تک دقیقه ها خالی ست ،


شعرها برای زیبا شدن به تکه ای از تو محتاجند


و نوشتن پلی ست که مرا به تو می رساند...


چه کسی باور می کرد در نبود تو تقویم ها ورق بخورند


و من هر سال شمع های تولدم را فوت کنم


بی آن که صدای کف زدنت در گوشم بپیچد ؟


دیگر احتمال بازگشتن تو لطیفه ای ست


که دوستان قدیمی مرا با آن دست می اندازند


و آن قدر در خلأ غیبتت مرده ام


که هیچ زنگ تلفنی از جا نمی پراندم !

{-118-}
دیدگاه · 1393/04/23 - 19:16 ·
3
صفحات: 1 2 3 4 5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ