یافتن پست: #وزي

دانا
دانا
زن جوان از انجا امده بود. شنيد. برق عجيبي در چشمانش نمايان شد . او بلافاصله بيمار را شناخت . مصمم به اتاقش بازگشت و با خود عهد کرد هر چه در توان دارد . براي نجات زندگي وي بکار بگيرد . مبارزه انها بعداز کشمکش طولاني با بيماري به پيروزي رسيد روز ترخيص بيمار فرا رسيد زن با ترس و لرز صورتحساب را گشود او اطمينان داشت تا پايان عمر بايد براي پرداخت صورتحساب کار کند . نگاهي به صورتحساب انداخت . جمله اي به چشمش خورد: همهمخارج با يک ليوان شير پرداخته شده است . امضا دکتر هاروارد کلي زن مات و مبهوت مانده بود. به ياد انروز افتاد.پسرکي که براي يک ليوان اب در خانه را به صدا در اورده بود و او در عوض برايش يک ليوان شير اورد. اشک از چشمان زن سرازير شد فقط توانست بگويد خداشکر... خداشکر.. خدايا شکرکه عشق تو در قلبها و دستهاي انسانها جريان دارد . ارزوتو از خدا بخواه بعد ايه زيرو بخون بسم الله الرحمن و الرحيم لاحول ولاقوه الا بالله العلي العظيم
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 00:02 ·
2
دانا
دانا
زن جوان از انجا امده بود. شنيد. برق عجيبي در چشمانش نمايان شد . او بلافاصله بيمار را شناخت . مصمم به اتاقش بازگشت و با خود عهد کرد هر چه در توان دارد . براي نجات زندگي وي بکار بگيرد . مبارزه انها بعداز کشمکش طولاني با بيماري به پيروزي رسيد روز ترخيص بيمار فرا رسيد زن با ترس و لرز صورتحساب را گشود او اطمينان داشت تا پايان عمر بايد براي پرداخت صورتحساب کار کند . نگاهي به صورتحساب انداخت . جمله اي به چشمش خورد: همهمخارج با يک ليوان شير پرداخته شده است . امضا دکتر هاروارد کلي زن مات و مبهوت مانده بود. به ياد انروز افتاد.پسرکي که براي يک ليوان اب در خانه را به صدا در اورده بود و او در عوض برايش يک ليوان شير اورد. اشک از چشمان زن سرازير شد فقط توانست بگويد خداشکر... خداشکر.. خدايا شکرکه عشق تو در قلبها و دستهاي انسانها جريان دارد . ارزوتو از خدا بخواه بعد ايه زيرو بخون بسم الله الرحمن و الرحيم لاحول ولاقوه الا بالله العلي العظيم
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 00:02 ·
2
دانا
دانا
زن جوان از انجا امده بود. شنيد. برق عجيبي در چشمانش نمايان شد . او بلافاصله بيمار را شناخت . مصمم به اتاقش بازگشت و با خود عهد کرد هر چه در توان دارد . براي نجات زندگي وي بکار بگيرد . مبارزه انها بعداز کشمکش طولاني با بيماري به پيروزي رسيد روز ترخيص بيمار فرا رسيد زن با ترس و لرز صورتحساب را گشود او اطمينان داشت تا پايان عمر بايد براي پرداخت صورتحساب کار کند . نگاهي به صورتحساب انداخت . جمله اي به چشمش خورد: همهمخارج با يک ليوان شير پرداخته شده است . امضا دکتر هاروارد کلي زن مات و مبهوت مانده بود. به ياد انروز افتاد.پسرکي که براي يک ليوان اب در خانه را به صدا در اورده بود و او در عوض برايش يک ليوان شير اورد. اشک از چشمان زن سرازير شد فقط توانست بگويد خداشکر... خداشکر.. خدايا شکرکه عشق تو در قلبها و دستهاي انسانها جريان دارد . ارزوتو از خدا بخواه بعد ايه زيرو بخون بسم الله الرحمن و الرحيم لاحول ولاقوه الا بالله العلي العظيم
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/29 - 23:44 ·
2
Mostafa
Mostafa
اهدای قلب(عاشقانه) !
Mostafa
Mostafa
... ادامه
Mostafa
Mostafa
... ادامه
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
هوا گـَـرم بود نسيمـے مُلايــم مے وزيـد چه هنــرے بود رقص ِ بلونــدے هايت در هوا چه خنـَـك مي شدے با آن آستيــن كوتاه چه جذاب بـودے با آن عشـوه و خنده هـا كنـــآرم نشستـه بودے و حس نكــردے لــــذت مرا وقتے راننــده مــرا "خانـوم" خطــاب كرد و تــو را "خانــومي" ... و مـלּ همچناלּ به خانم بودלּ خود مے بالم...
... ادامه
alireza
alireza
اگر روزي تهديدت كردند، بدان در برابرت ناتوانند! اگر روزي خيانت ديدي، بدان قيمتت بالاست! اگر روزي تركت كردند، بدان با تو بودن لياقت مي خواهد
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/24 - 01:05 ·
3
☠α˩ï§н☠
☠α˩ï§н☠
یه روز يه بابايي پسرش فارغ التحصيل ميشه ..هيچي هم بارش نبوده.
زنگ ميزنه به پارتيش ميگه : دمت گرم واسه پسرم يه شغلي پيدا کن.
پارتيه ميگه : ميخواي سفيرش کنم؟
باباهه ميگه : نه بابا اون خيلي زياده..
پارتيه ميگه : ميخواي وزيرش کنم ؟
... ... ... ... باباهه ميگه : اوووووووف نه...
پارتيه ميگه : ميخواي وکيلش کنم ؟
باباهه ميگه : نه بابا يه جايي کارمندي چيزيش کن..
پارتيه ميگه : شرمنده اون ديگه سواد ميخواد...
{-15-}{-15-}{-15-}{-15-}{-15-}
دیدگاه · 1392/05/22 - 01:19 در Lawless ·
7
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
رابطه هاي امروزي طوري شده که مي تونيد به هم دست بزنيد
.
.
.
.
..
.
.
.
.

اما به گوشي هم نه
دیدگاه · 1392/05/21 - 15:15 ·
3
Mohammad
f8781_ddds.jpg Mohammad
.
.
مينويسم دلتنــــــــــگم نگو تكراريست ، شايد روزي نباشم تا تكرارش كنم .
دیدگاه · 1392/05/14 - 14:52 ·
6
iman
iman
هنگامي كه دري از خوشبختي به روي ما بسته ميشود ، دري ديگر باز مي شود ولي ما اغلب چنان به دربسته چشم مي دوزيم كه درهاي باز را نمي بينيم
دیدگاه · 1392/05/13 - 22:29 ·
6
⌘⌘ RAHGOZAR ⌘⌘
konkoor.jpg ⌘⌘ RAHGOZAR ⌘⌘
.:: ::.

خاطره ي قبولي خودم تو كنكور سال پيش ...

خواستي بيا ...
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
آدمايي که تو تابستون سرما ميخورن ، همونايين که ميخوان برن عروسي کفتر ميرينه رو لباسشون … ميرن توالت آب قطع ميشه … ميرن حموم برقا ميره … ماشينشونو ميبرن کارواش بعدش بارون مياد … دلار و طلا بخرن ارزون ميشه بعد تا فروختن 4 برابر ميشه … روزي که ريملشون قشنگ باشه حتما گريه شون درمياد … روزي که ماشين نداشته باشن بارون مياد ! اميدوارم تو كه داري اين پستو ميخوني يكي از اونا نباشي !!
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/9 - 23:14 ·
1
Mostafa
Mostafa
اگر مي خواهيد به راستي زندگي كنيد، ابتدا مردن را بياموزيد!((توكارام))
دیدگاه · 1392/05/3 - 18:13 ·
9
MahnaZ
MahnaZ
بابا معني سياست چيه ؟
شهرزاد
شهرزاد
يه روز يه استاد فلسفه مياد سر کلاس و به دانشجوهاش ميگه:

امروز ميخوام ازتون امتحان بگيرم ببينم درسهايي رو که تا حالا بهتون دادمو خوب ياد گرفتين يا نه…!

بعد يه صندلي مياره و ميذاره جلوي کلاس و به دانشجوها ميگه:

با توجه به مطالبي که من تا به امروز بهتون درس دادم، ثابت کنيد که اين صندلي وجود نداره؟!

دانشجوها به هم نگاه کردن و همه شروع کردن به نوشتن روي برگه…

بعد از چند لحظه يکي از دانشجوها برگه شو داد و از کلاس خارج شد…

روزي که نمره ها اعلام شده بود، بالاترين نمره رو همون دانشجو گرفته بود !

اون فقط رو برگه اش يه جمله نوشته بود:

.

کدوم صندلي ؟
... ادامه
شهرزاد
148508_388213067925278_1906329785_n.jpg شهرزاد
به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي اوني که زود ميرنجه زود ميره، زود هم برميگرده. ولي اوني که دير ميرنجه دير ميره، اما ديگه برنميگرده ... به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي رنج را نبايد امتداد داد بايد مثل يک چاقو که چيزها را مي‏بره و از ميانشون مي‏گذره از بعضي آدم‏ها بگذري و براي هميشه قائله رنج آور را تمام کني. به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي بزرگ*ترين مصيبت براي يک انسان اينه که نه سواد کافي براي حرف زدن داشته*باشه نه شعور لازم براي خاموش ماندن. به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي مهم نيست که چه اندازه مي بخشيم بلکه مهم اينه که در بخشايش ما چه مقدار عشق وجود داره. به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي شايد کسي که روزي با تو خنديده رو از ياد ببري، اما هرگز اوني رو که با تو اشک ريخته، فراموش نکني. به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي توانايي عشق ورزيدن؛ بزرگ*ترين هنر دنياست. به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي از درد هاي کوچيکه که آدم مي ناله؛ ولي وقتي ضربه سهمگين باشه، لال مي شه. به يک‏جايي از زندگي که رسيدي، مي فهمي ...
... ادامه
Mostafa
Mostafa
“شما با كداميك از اشخاص معروف در يك ماه متولد شده ايد؟حتما ببينيد خيلي جالبه!!!!!!!!!!!!البته خیلی ها جاموندن که شما به بزرگی خودتون ببخشید ”
ıllı YAŁĐA ıllı
13700179572.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
... ادامه
11 دیدگاه · 1392/04/26 - 09:39 در نظرشماچیه... توسط Mobile ·
9
مائده
422740_355873491109318_295537933809541_1285977_23620584_n.jpg مائده
آنچنان ساده ام
که گنجشکها هم مي توانند
در جيب هايم لانه کنند
با پروانه اي سال ها دوست مي شوم
براي پاي مورچه ام که به گل مي ماند
هاي هاي گريه مي کنم
در دور و دراز باور خود
کودک مي مانم
هميشه...
حالا
چقدر با من رو راستي
از اينجا تا کجاي دنيا براي تو بدوم
و يا با کدام شاخه ي خيانت
خودم را حلق آويز کنم
روزي وقتي که ديگر من نيستم
نمي خواهم
در پيدا و پنهان
تلخ بخندي
ويا به خنده بگويي که من
واقعا ساده بوده ام
حتي
در پيله ي تصور و تصوير ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/04/25 - 05:39 ·
7
MahnaZ
MahnaZ
MONA

چه لطيف است حس آغازي دوباره،
و چه زيباست رسيدن دوباره به روز زيباي آغاز تنفس...
و چه اندازه عجيب است ، روز ابتداي بودن!
و چه اندازه شيرين است روز ميلاد...روز تو!
روزي که تو آغاز شدي!

تولـــــــــــــــــــــــــــدت مبــــــــــــــارک
مونا جووووووووووون ببخشید که دیره، اما از تاریخ تولدت اطلاعی نداشتیم
هرچند دیره اما به خاطر شادی امشب برای تو هم ی خاطره میشه
{-218-}
یهوووووووووووووووووووووووووو حالا بریم کیک و بیاریم جشن بگیریم

{-217-} {-212-}
موزیک بزن به افتخارش
{-205-} {-206-} {-207-} {-209-}
حالا همه باهم {-241-} {-241-} {-241-}
{-220-} {-220-} {-222-} {-222-}
اینم عکس دسته جمیمون {-223-}
{-233-}
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ