یافتن پست: #پناه

Majid
شير.jpg Majid
از پل نامردان عبور نکن بگذار تو را آب ببرد،از ترس شیر به روباه پناه نبر بگذار شیر تورا بخورد!!

ببر باش و درنده ولی از کنار آهوی رمیده به آرامی بگذر،عرق سگی با مرد بخور ولی ویسکی

با نامرد نخور،سیگاری که قراره با فندک نامرد روشن بشه ترکش کن،اگه دیدی مردی جلوت

زخم خورده مرحم بهش ندی اشکال نداره ولی اگه نمک به زخمش بپاشی عند نامردیه!!!!!

زخمی دنیای نامردم......
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/6 - 15:12 ·
2
نگار
506141_TNtX2aXO.jpg نگار
پروردگارا؛

من به تو پناه می برم؛

که از تو چیزی بخواهم؛

که از آن آگاهی ندارم ...

«سوره ی هود، آیه 47
دیدگاه · 1392/06/6 - 13:54 ·
11
♥هـــُدا♥
2.PNG ♥هـــُدا♥
... ادامه
مائده
مائده
در پشت سکوت
شاید هم در پناهش
و نگاه تلخ تو
شاید هم در پناهش
باتو..شاید هم در پناه تو
دم با تو خرج میکنم
میگذرد و میگذردو در شاهد شب
و سوگندی غریبانه به ماه
من را هدیه میکنم به غریزه ات
آن دم ، دردَم... بی فوت وقت می پذیری
بی چرا
بی شک
بی چون.بی زیرا
رخوت هذیان هایت در تنم می پیچد
و دردم،در دَم در ناله ای گم میشود!
صدای گرمت
نوای رحمی که به من داری
و تلاطم نبض های داغت
همه و همه دردم را مسکوت میکند
شب است.. شاهد ما
ودر ناله ی جیرجیرک ها
بی شک و بی چرا
با خود میگویم
تو عاشق ترینی اما
بی شک کذب محض است
صبح میشود وباز اغاز بازنگری لحظات قبل تر از شب
هذیان نمیگویی
شاهدی نیست
پر از شک وچرا
پر از خالی.
اما بازمیگویم تو عاشق ترینی
درپناه بی پناهی ها
هر لحظه ذکر زبانم دوستت دارم جاری میکنم
تا باورکنی...
اما...من...باور نمیکنم
و دوستت دارم
من ِ بی منم را پیش تو امانت میدهم
تا در بی قراری فردا
بی پناهی ها
زیر سلطه ی جمع من و تو
فردا روزی
در صبحِ خود صبح
بی غریزه
نه به یاد قبل تراز شب
جان نثار که نه
یک محبت بی غریزه نثارم کنی
یک بوسه ی بی هوس
یک بوسه ی بی هویت
تا باشد صبحی بی هیچ شبی
شک طلب نکنی
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/1 - 00:40 ·
8
مائده
مائده
میزی برای کار ...
کاری برای تخت ...
تختی برای خواب ...
خوابی برای جان ...
جانی برای مرگ ...
مرگی برای یاد ...
یادی برای سنگ ...
این بود زندگی....
"حسین پناهی"
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
پرندگان به برکه های آرام پناه میبرند

و انسانها به دلهای پاک...

زیرا دلهای پاک همچون برکه های آرام اند ...

دیگران بدون هیچ وحشتی به آنها اعتماد می کنند...
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 10:49 ·
8
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
جملات فلسفی حسین پناهی




دم به کله میکوبد و

شقیقه اش دو شقه میشود

بی آنکه بداند

حلقه آتش را خواب دیده است

عقرب عاشق…..
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 08:12 ·
4
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
جملات حسین پناهی




دیواره ها برای کوبیدن سر ناز کند

گریزی نیست

اندوه به دل ما گیر سه پیچ داده است

باید سر به بیابانها گذاشت!
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 08:11 ·
4
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
جملات حسین پناهی





بهزیستی نوشته بود:

شیر مادر, مهر مادر, جانشین ندارد

شیر مادر نخورده مهر مادر پرداخته شد

پدر یک گاو خرید

و من بزرگ شدم

اما هیچکس حقیقت من را نشناخت

جز معلم ریاضی عزیز ام

که همیشه می گفت

گوساله, بتمرگ
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 08:10 ·
4
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
جملات حسین پناهی




سالهاست که مرده ام

بی تو

نه بوی خاک نجاتم داد،

نه شمارش ستاره ها تسکینم…

چرا صدایم کردی ؟

چرا ؟
... ادامه
MahnaZ
nostalgia.jpg MahnaZ
به تقدیم می کنم

تمام را

که را میکنند

به تقدیم می کنم

لحظه لحظه های را

که به وسعت تمام روزهایی است که سر کردم

وبه تقدیم میکنم

را

که در تپش های

و در همیشه یافتم

این ارزشمندترین به

گوشه ای از ده

و با باش

در
Morteza
Morteza
ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺩﺍﺭﻡ
ﯾﮏ ﺩﻝ ﻏﻤﮕﯿﻦ
یه تن رنجور از زخم
یه ذهن خسته ﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﺩ ﺑﯽ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ
ﺑﺎ ﺗﻮ ﻗﺴﻤﺖ ﮐﻨﻢ ﯾﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﮑﺸﻢ ؟
... ادامه
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
یادتون هست مرحوم حسین پناهی می گفت: خدایا دست بشکنه , پا بشکنه , سر بشکنه اما دل نشکنه ………. الهی دل هیچکس توی این دنیای خاکستری این روزها نشکنه
... ادامه
MONA
MONA
چشمای مونده به راه و شب تنهایی ماه و یه دل بی‌ سرپناه و من و خونه

ساعتهای غرق خواب و این من ِ بی‌ تو خراب و یادت هرگز نمیمونه..
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
"صفــر" را بستنـב تا ما بـہ بیروטּ زنگ نزنیم ..

از شما چـہ پنهوטּ ؛ ما از בروטּ زنگ زבیم !

"حسیـטּ پناهـے"
saeid
saeid
به قـــولِ زنده یادحسین پناهی

تازه میفهمم بازی های کودکی حکمت داشت

زوووووووو.....

تمرین روزهای نفس گیرزندگی بود
دیدگاه · 1392/05/20 - 09:10 ·
6
☠α˩ï§н☠
☠α˩ï§н☠
میروم تا در آغوش خاک قرار گیرم ، و تمام خاطراتمان را به خاک بسپارم
چون دیگر بعد تو پناهی بهتر از آغوش خاک ندارم . . .
دیدگاه · 1392/05/20 - 00:43 در Lawless ·
8
♥هـــُدا♥
dm_GVWT.jpg ♥هـــُدا♥
کافه را دیده ایـــ!!!.

کافه های بین راه را میگویمـــ...

بویـــــــ نم وجب به وجبش را گرفته

صندلی های تک نفره

چای جوشیده

کافه چی سرد و بی روح و بی رمق

روے بے انتـ ـها تـ ـریـ ـن جادها ایـ ـن دنیا

در فضای معلق بدون هیچ پناهگاهی

درست مثل دل منـــــ

همیشه تنها و نم کشیده از اشکهایی

که روزگار برایم رقم زده

درد دارد زندگیــــــ ..!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/19 - 14:34 ·
6
fateme
fateme
کعبه ي اهل ولاست صحن و سراي رضا
شهر خراسان بُوَد کرب و بلاي رضا

در صف محشر خدا مشتري اشک اوست
هر که در اينجا کند گريه براي رضا

کيست پناه همه جز پسر فاطمه؟
چيست رضاي خدا غير رضاي رضا؟

بر سر دستش برند هديه براي خدا
ريزد اگر دُرّ اشک، ديده به پاي رضا

زهر جفا ريخت ريخت، شعله به کانون دل
خونِ جگر بود بود، قوت و غذاي رضا

نغمه ي قدّوسيان بود به آمين بلند
حيف که خاموش شد صوت دعاي رضا

ياد کند گر دَمي ز آن جگرِ چاک چاک
خون جگر جوشد از خشت طلاي رضا

از در باب الجواد مي¬شنوم دم به دم
يا ابتاي پســــر، وا ولداي رضـــــــا

بوسه به قبرش زدم، تازه ز طوس آمدم
باز دلم در وطن کرده هواي رضا

گر برود در جنان ، يا برود در جحيم
بر لبِ ميثم بُوَد مدح و ثناي رضا
... ادامه
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
می دانی؟

یک وقت هایی باید

رویِ یک تکه کاغذ بنویسی

تعطیل است

و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت

باید به خودت استراحت بدهی

دراز بکشی

دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی

و بی خیال سوت بزنی

در دلت بخندی به تمام افکاری که

پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند

آن وقت با خودت بگویی:

بگذار منتظر بمانند.
... ادامه
MahnaZ
MahnaZ
شَب خوآبیدی توی تَختِت هِی قِل میخوری بَعد گوشیت رو بَر میداری می نِویسی"خوابَم نمیبَره" سَرد میشی...
بُغض می کُنی... میبینی هیچکَس رو نَداری کهـ اینو واسَش بِفرِستی تَنهایی سَخته...خِیــــــلی! {-118-}
مائده
t4gg7yakyhfyrzhpovt.jpg مائده
لباس خوب بپوش!
برای خودت غذای خوب بپز!
خودت را به صرف قهوه ای در یک خلوت دنج مهمان کن!
برای خودت گاهی هدیه ای بخر!
وقتی به روحت احترام میگذاری
احساس سربلندی میکند!
آنوقت دیگر از تنهایی به دیگری پناه نمیبرد!
و اگر قرار است انتخاب کند
کمتر به اشتباه اعتماد میکند.
یادت باشد عزت نفس غوغا میکند
... ادامه
نگار
نگار
وقتی که باران می بارد ، همه پرنده ها به دنبال سرپناه هستند ،

اما عقاب برای دوری از خیس شدن ، بالاتر از ابرها پرواز میکند …

این دیدگاه است که تفاوت را خلق میکند …
... ادامه
KAMRAN
KAMRAN
روز که به سر می آید با کوله باری از غم به آغوش او پناه می برم

تا دل خسته ام زیر پرده ی سیاهش آرام گیرد، تا هیچ کس

اشکانم را نبیند ، آری فقط شب است که

صدای گریه هایم را می شنود

و به احترام قلب شکسته ام سکوت می کند
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/14 - 23:27 در Art ·
6
صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ