یافتن پست: #دخترکم

Mohammad
3303sasdffsdf.jpg Mohammad
چارلی چاپین:
دخترکم هیچگاه هم آغوشی هایت را با عشق مقایسه نکن..!
هیچ مردی در تخت خواب نا مهربان نیست...
دیدگاه · 1393/03/4 - 10:52 ·
6
zoolal
zoolal
دخترکم برای کسی که برایت نمیجنگد نجنگ
چرا اشکهایت را هر روز پاک کنی
کسی که باعث گریه ات میشود پاک کن
دخترکم به سوی کسی که ناز میکند دست نیاز دراز نکن
بیاموز این تو هستی که باید ناز کنی
دخترکم تو زیباترینی
همیشه با این باور زندگی کن
خودت را فراموش نکن
شاید گریه یا خنده ات برای بعضی ها بی ارزش باشد
اما به یاد داشته باش
کسانی هستند که وقتی میخندی جان تازه میگیرند
دخترک من هیچگاه برای شروع دوباره دیر نیست
اشتباه که کردی برخیز
اشکالی ندارد
بگذار دیگران هر چه دوست دارند بگویند
خوب باش ولی سعی نکن این را به دیگران بفهمانی
کسی که ذره ای شعور داشته باشد خاص بودنت را در می یابد
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/28 - 15:24 ·
4
صوفياجون
صوفياجون
همه به هر قيمتي گيلكيَ حفظ بوكونيد همه جيگا استفاده بوكونيد اَ زوان جا؛ زمانه بسيار حساس ميان ايساييم ، آما آخري نسلي ايسيم كي تانيم گيلكيَ بداريم ، لطفا امي پئر و مار يادگار اويرَ نوكونيم؛
اَ پست جير همه گيلكي بينيويسد لطفن ؛ هر كي هر چقدر دَنه بينويسه
---------------------------------------------
سال 1442 ...ساحل کاسپین
دختر:بابایی دوستام تو مدرسه یکیش تُرکه یکی کُرده ...یه زبون دیگه دارن!...ما فارسیم؟!!
پدر: نه بابایی ...ما گیلکیم .
دختر: گیلك؟!!!!!! یعنی چی!!!
پدر:دخترکم ما هم قدیما یه زبان خاص داشتیم عین دوستات اما بعدا با فارسی قاطی شد و بعدش محو شد .
دختر: چرا؟!!!!!!! دوسش نداشتین؟چرا پس مال اون دوستام هنوز هست؟!
پدر:م م ...میدونی؟...م م م ما خجالت میکشیدیم به زبون مادریمون حرف بزنیم.
دختر: مگه کار بدی بود بابایی!!!!!!!!حرف بی ادبی بود توش؟
پدر:نه ...م م منو ببخش دخترم بعدا میگم ... بریم شنا ؟ ببین همه تو دریا هستنا فقط ما موندیم .
دختر: بابا ؟ یعنی من الان به دوستام بگم فارسم؟
پدر:نه دخترم ... ما هنوز یه چیز خیلی خیلی خاص و مهم داریم که ما رو از ديگران متفاوت کنه و بتونیم بگیم گیلکیم .
دختر: چیه ؟
پدر:ما فقط يه تاريخ داريم و كلي نوشته و فيلم كه نشون ميده ما گيلكيم
دختر: ولي اونا كه ديگه گذشته!!
پدر:.... آه....

Guilan گیلان{-60-}{-60-}{-109-}{-169-}
4 دیدگاه · 1392/10/23 - 23:20 در گیلک ·
11
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
1385979609251050_large.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
دخترم امروز برای تو مینویسم ...

سالها بعد اگر به دنیا اومدی و بزرگ شدی قد کشیدی و خانوم شدی دلم میخواهد تو را از همه پسرهای محله و مدرسه و دانشگاه دور کنم
دلم میخواهد نگذارم از خانه بیرون بروی
دلم میخواهد رنگ آفتاب را فقط در حیاط خانه ببینی
دخترم میدانم از من متنفر میشوی
میدانم مرا بدترین مادر دنیا میدانی ...
میدانم . . . خوب میدانم
اما دخترکم اگر بدانی چه بر سر مادرت آمد
چگونه دلش شکست و آرزوهایش تباه شد از مادر گله نمیکنی
دخترم وقتی سنت هنوز درگیر احساس است و منطق نمیشناسد عاشق میشوی ...
دخترکم عاشقی درد دارد
این روزها که مینویسم هنوز دخترکی هستم پر از آرزو ،
دخترکی که روزی زن میشود،
مادر میشود،
مادر تو ....

بمیرد مادر و درد آن روزهایت را نبیند ...
... ادامه
Majid
Majid
و اما ناگفته های باغبان پدر :




من گمانم این بود

من چه می دانستم، کاین گریزت ز چه روست؟

که یکی بیگانه

با دلی هرزه و داسی در دست -

در پی کندن ریشه از خاک

سر ز دیوار درون آورده

مخفی و دزدانه...

تو مپندار به دنبال یکی سیب دویدم ز پیت

و فکندم بر تو نگهی خصمانه!

من گمان می کردم چشم حیران تو چیزی می جست

غیر این سیب و درختان در باغ

به دلم بود هراسی که سترون ماند

شاخ نوپای درخت خانه...

و نمی دانستم راز آن لبخندی که به دیدار تو آورد به لب

دختر پاکدلم، مستانه!

من به خود می گفتم: «دل هر کس دل نیست!»

هان مبادا که برند از باغت

ثمر عمر گرانمایه تو

گل کاشانه تو



آن یکی دختر دردانه تو

ناکسان، رندانه!

و تو رفتی و ندیدی که دلم سخت شکست

بعد افتادن آن سیب به خاک...

بعد لرزیدن اشک، در دو چشمان تر دخترکم...


تو رفتی و هنوز

سالها هست که در قلب من آرام آرام

خون دل می جوشد

که کسی در پس ایام ندید

باغبانی که شکست بیصدا، مردانه...
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/25 - 00:59 ·
5
MahnaZ
1247970222.jpg MahnaZ

هیچگاه هایت را با مقایسه نکن
هیچ در نیست...


" "
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/20 - 02:06 ·
6
MahnaZ
29650716212808882152.jpg MahnaZ
امروز برای تو مینویسم

سالها بعد اگر بدنیا آمدی و بزرگ شدی

کشیدی و شدی

میخواهد

تو را از همه ی و و کنم

میخواهد نگذارم از خانه بیرون بروی

میخواهد را فقط در ببینی

میدانم از من میشوی

مرا میدانی

...

اما اگر بدانی چه بر سر آمد

چگونه و شد

از نمیکنی


وقتی سنت هنوز درگیر است و نمیشناسد

میشوی



و را
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/16 - 01:19 ·
7
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
00259504479906862641.jpg shaghayegh(پارتی_السلطنه)
این روزها تنم گرمی یک اغوش می خواهد

با طعم عشق نه هوس،لبانم خیسی لب هایی

را می خواهدبا طعم محبت نه شهوت،گیسوانم

نوازش دستی را می خواهدبا طعم ناز نه نیاز،تنی

را می خواهم روحم را ارضا کند نه جسمم را.........

ولی افسوس دنیای ما پر از دست هایی است

که خسته نمی شوند از نگهداشتن نقاب ها!!!!!!!!!!

دخترکم هم اغوشی هایت را با عشق اشتباه

نگیر،هیچ مردی در تخت خواب نامهربان نیست!
... ادامه
دیدگاه · 1391/11/16 - 23:08 ·
7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ