یافتن پست: #عالم

Mostafa
Mostafa
من فکر می کنم بعضی دوستا از جنس بی نهایتند، وقتی یکی شون رو داری انگار کل عالم کنارتن! کاش یکی از این دوستا باشیم.
Mostafa
Mostafa
ﻣﯿﮕﻦ در ﺭﻭﺯ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﮔﻮﮔﻞ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺎﺩ و همه جستجوها و عکسهایی را که سرچ کردی لو میده ... در جریان باشید !
{-7-}
...
...
””شیخان بی محراب””
اگرمستی به می باشدکه عالم جملگی مستند
که این مستان لایعقل ببینی هرکجاهستند
گروهی دائم الخمرند٫زمستی کنج میخانه
گروهی دیگرازمستان زمستی شیشه بشکستند
نه این مستان لایعقل٫نه آن مستان بی باده
خوشاآن دسته ازمستان که درمحراب بنشستند
مروای مست دیوانه پی باده به میخانه
که این شیخان بی محراب درمیخانه رابستند
شعراز:نیماراد
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/6 - 22:41 ·
7
Noosha
Noosha
سلامتی خودم که وقتی میرم پیش

عشقم گوشیمو سایلنت نمیکنم !

ریسکش بالاااااست ،

کلا باتریشو درمیارم میزارم تو جورابم
{-18-}{-18-}{-18-}{-18-}{-18-}
Mohammad
nMiQnQYABQ.jpg Mohammad
دعا کن – دستور نـده

نگـو خدایا ایـن کار رو بکـن، اون کار رو نکـن.

بهتره که تصمیمات عالم رو پاک تـریـن وجود عالم بـگـیـره نـه تــو ــ تـو فقط باید نیازت رو بـگی، مـثـلا اگـر کسی رو برای ازدواج میـخوای نـگـو خدایا مـا رو بــه هـم بـرسـون؛ بهتره بگـی خدایا من بـه لطف تـو محتاجم اما در نهایت هـر چی تو صلاح مـیـدونـی اون بهتره، چون تو از بـالا می بـیـنی و از باطن همه چیـز بـا خبــری.

« در دعا هـات از جملات دستوری و امـری استفاده نـکـن »
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
تو به اون عظمتی یه دونه پشه تو اتاقم نبودش ولی الان یه عالمه است
... ادامه
LeilA
LeilA
چقدر دلم میخواهد نامه بنویسم تمبر و پاکت هم هست.


و یک عالمه حرف


کاش کسی جایی منتطرم بود…
دیدگاه · 1392/06/31 - 22:43 ·
7
MahnaZ
30w4e94.jpg MahnaZ
، دوباره

و دوباره که با همه ی های عالم پر نمی شود !

، دوباره که این را بیدار نگاه داشته است

، دوباره ، دوباره ،

و

و یک دنیا ...
... ادامه
LeilA
LeilA
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم

که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم





(سعدی
دیدگاه · 1392/06/30 - 00:11 ·
8
♥هـــُدا♥
images.jpg ♥هـــُدا♥
از این همه احساس
یک عالمه حسرت به من دادی
و خود
در بی نگاهی یک آینه
پنهان شدی
می دانی چرا
قاصدک را دوست دارم؟
چون نه از تو
بلکه از امید آمدنت
خبر می آورد
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/27 - 14:13 ·
8
ıllı YAŁĐA ıllı
19.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
13920521175810317975973.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
{-26-}

روز {-35-}

شعر معروف «علی ای همای رحمت» از استاد شهریار

علي اي هماي رحمت تو چه آيتي خدا را

که به ماسوا فکندی همه سایه ی هما را



دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين

به علي شناختم به خدا قسم خدا را


به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

چو علي گرفته باشد سر چشمه ي بقا را



مگر اي سحاب رحمت تو بباري ارنه دوزخ

به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را



برو اي گداي مسکين در خانه ي علي زن

که نگين پادشاهي دهد از کرم گدا را



بجز از علي که گويد به پسر که قاتل من

چو اسير تست اکنون به اسير کن مدارا



بجز از علي که آرد پسري ابوالعجائب

که علم کند به عالم شهداي کربلا را



چو به دوست عهد بندد ز ميان پاکبازان

چو علي که ميتواند که بسر برد وفا را



نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت

متحيرم چه نامم شه ملک لافتي را



بدو چشم خون فشانم هله اي نسيم رحمت

که ز کوي او غباري به من آر توتيا را



به اميد آن که شايد برسد به خاک پايت

چه پيامها سپردم همه سوز دل صبا را



چو تويي قضاي گردان به دعاي مستمندان

که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را



چه زنم چوناي هردم ز نواي شوق او دم

که لسان غيب خوشتر بنوازد اين نوا را:



«همه شب در اين اميدم که نسيم صبحگاهي

به پيام آشنائي بنوازد و آشنا را»



ز نواي مرغ يا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهريارا
، ، {-35-}{-35-}{-35-}
LeilA
LeilA
دلم یک دنیا تنهایی می خواهد

با یک عالمه تو

وتمام گوشه کنارهای آغوشت...
دیدگاه · 1392/06/25 - 22:09 ·
9
شهرزاد
Haram-(12).jpg شهرزاد
آمدم ای شاه ، پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حَرمَت ملجأ در ماندگان
دور مران از در و ، راهم بده
ای گل بی خار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اِذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حَریمت به مَثَل کهرباست
شوق وسبک خیزی کاهم بده
تاکه ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جان سوز به آهم بده
لشگرشیطان به کمین من است
بی کسم ای، شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری ، یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطا بخش همه عالمی
جمله ی حاجات مرا هم بده
... ادامه
نگار
نگار
شهريار


و با منی هر جا برم مهر تو بند جونمه
عشقت نمیره از سرم،تو پوست و استخونمه
یه دم اگه نبینمت یه دنیا دل تنگت می شم
نگاه دریایی تو،آبیه روآتیشم
نم نم بارون چشام گواه عشق پاکمه
هم نفس قسمت من دوست دارم یه عالمه
قشنگ ترین خاطره هام با تو و از تو گفتنه
آرامش وجود من صدای تورو شنفتنه
parastou
parastou
سلطان غم ها پدر
سلطان قلب ها مادر
.
.
.
.

رسواي عالم عمه{-7-}
parastou
parastou
Majid
407706_251808601555945_100828189987321_580301_1839105915_n.jpg Majid
عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی، دوست داشتن پیوندی خودآگاه واز روی بصیرت روشن و زلال. عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است، دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج میگیرد. عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست، و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر میگذارد دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی میکند. عشق طوفانی ومتلاطم است، دوست داشتن آرام و استوار و پروقار وسرشاراز نجابت. عشق جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی “فهمیدن و اندیشیدن “نیست، دوست داشتن ،دراوج،از سر حد عقل فراتر میرود و فهمیدن و اندیشیدن رااززمین میکند و باخود به قله ی بلند اشراق میبرد. عشق زیبایی های دلخواه را در معشوق می آفریند، دوست داشتن زیبایی های دلخواه را در دوست می بیند و می یابد. عشق یک فریب بزرگ و قوی است ، دوست داشتن یک صداقت راستین و صمیمی، بی انتها و مطلق. عشق در دریا غرق شدن است، دوست داشتن در دریا شنا کردن. عشق بینایی را میگیرد، دوست داشتن بینایی میدهد. عشق خشن است و شدید و ناپایدار، دوست داشتن لطیف است و نرم و پایدار. عشق همواره با شک آلوده است، دوست داشتن سرا پا یقین است و شک ناپذیر. ازعشق هرچه بیشتر نوشیم سیراب تر میشویم، از دوست داشتن هرچه بیشتر ،تشنه تر. عشق نیرویی است در عاشق ،که او را به معشوق میکشاند، دوست داشتن جاذبه ای در دوست ، که دوست را به دوست می برد. عشق تملک معشوق است، دوست داشتن تشنگی محو شدن در دوست. عشق معشوق را مجهول و گمنام می خواهد تا در انحصار او بماند، دوست داشتن دوست را محبوب و عزیز میخواهد ومیخواهد که همه ی دل ها آنچه را او از دوست در خود دارد ،داشته باشند.
در عشق رقیب منفور است،
در دوست داشتن است که:

“هواداران کویش را چو جان خویشتن دارند”
که حسد شاخصه ی عشق است
عشق معشوق را طعمه ی خویش میبیند
و همواره در اضطراب است که دیگری از چنگش نرباید
و اگر ربود با هردو دشمنی می ورزد و
معشوق نیز منفور میگردد

دوست داشتن ایمان است و
ایمان یک روح مطلق است
یک ابدیت بی مرز است
از جنس این عالم نیست.”

دکتر علی شریعتی
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/20 - 14:04 ·
3
MahnaZ
AOts3.jpg MahnaZ
هـــم

نه برای اینکه، دنبال

نـه از ...

نـه از روی ...

نـه بــرای ...

تنها برای ...

بـگـویــیــم :


شبتون پرستاره....{-56-} {-258-}
صوفياجون
صوفياجون
سبزه و جنگل دریا و ساحل
كی میره از یاد كی میره از دل

وای كه چقدر خاطره ها قشنگه
دلم واسه اون زمونا چه تنگه

گذشته های دور من واسه من یه خواب وخیاله خیاله
قشنگترین خاطره ها همه از شماله شماله شماله

شمال محال یادم بره
آ ن همه شور وحال محال یادم بره
جاده های شمال محال یادم بره
آن همه شور و حال محال یادم بره

آنجائیكه عشق و صفا از آسمان می باره
مونس تنهائی قلب عاشقون شماله شماله شماله
تنگ غروب با یار خود كنار ساحل بودن یك عالمی داره
كه وصفش بخدا محال محال محاله

خاطرات شمال محال یادم بره
آن همه شور و حال محال یادم بره
جاده های شمال محال یادم بره
آن همه شور و حال محال یادم بره

لحظه آشنائی با تو كنار دریا
وای كه چقدر قشنگ بود در آن غروب زیبا
دریا به سوی ساحل موج و روونه میكرد
نسیم وموج دریا موهامو شونه می كرد

خاطرات شمال محال یادم بره
آنهمه شور وحال محال یادم بره
جاده های شمال محال یادم بره
آن همه شور و حال محال یادم بره

اما حالا تو آنجا من هم این ور دنیا
ببین قسمت ما رو ببین كار خدا رو
كاشكی می شد دوباره با هم شمال می رفتیم بیاد آن قدیما
دل و می زدیم به دریا آخ دل و می زدیم به دریا

خا طرات شمال محال یادم بره
آن همه شور و حال محال یادم بره
جاده های شمال محال یادم بره
آن همه شور و حال محال یادم بره

{-224-}
{-220-} {-225-}{-225-}
صوفياجون
صوفياجون
تو اونجاومن اينجا امان از درد دوري
من ماندم و روياها نه شوق ونه سروری
امان ازدرد دوري امان ازدرد دوري
دوراز تو من ندارم نه شورو نه غروري
تاكي خداي عالم تاكي غم صبوري
امان ازدرد دوري امان ازدرد دوري
هجرت اجباری اگه از تو جدا كرده منو
خیال نکن که لحظه ای عشقت رها کرده منو
همش به خودامید میدم به طفل دل نويدمیدم
می گم تموم شدحادثه فصل رهايي می رسه
امان امان امان ازدرد دوری امان ازدرد دوری
دورازتو نالة غمت در دل من شکفته
اشکام غمامو به همه دونه به دونه گفته
خدامی دونه بی تومن یک روزخوش ندیدم
گریه کرده هر کسی که قصه امو شنفته
امان امان امان ازدرد دوری امان ازدرد دوری
{-35-}{-35-}{-41-}
صوفياجون
صوفياجون
پلّه پلّه تا ملاقات خدا می روم
بی تحمّل سوی عرش کبریا می روم

از برکت نور عشق
ببین تا کجا، تا کجا ، تا کجا می‌روم

باد صبا که می‌شود هر نفسش مشک‌فشان
حکایت از عشق کند
آورد از دوست نشان

عطر گلستان و چمن
پر شده در خیال من
مستی عارفانه‌ای ست
قصه‌ی شور و حال من


پله پله تا ملاقات خدا می روم
بی تحمل سوی عرش کبریا می روم

از برکت نور عشق
ببین تا کجا، تا کجا ، تا کجا می‌روم



صفای نیمه‌شبان عالمی دگر دارد
سکوت مطلق شب رازها به بر دارد

صفای نیمه‌شبان عالمی دگر دارد
سکوت مطلق شب رازها به بر دارد

دلم ز خلوت شب دل نمی‌کند ، زیرا
دعای نیمه‌شبان بیشتر اثر دارد


پلّه پلّه تا ملاقات خدا می روم
بی تحمّل سوی عرش کبریا می روم

از برکت نور عشق
ببین تا کجا، تا کجا ، تا کجا می‌روم
کجا می روم
...
...
(شمع وگل وپروانه)
پروانه ای باگل نشست
هیهات!دل شمعی شکست
پروانه یارگل نشد
ازهجراوشمع آب شد
پژمردگل ازهجران یار
پروانه رفت ازآن دیار
رفت سوی گلزاردگر
دنبال یک یاردگر
بنشست هردم باگلی
گشت بهرگلهاسوگلی
میکردهردم یارعوض
ازکارخودمیکردحض
گلهازعشقش بی امان
پژمرده گشتندتوأمان
پروانه بی قیدوبند
دل ازهمه گلهابکند
رفت سوی سقاخانه ای
گفت:این منم پروانه ای
گلهاتمنایم کنند
مابین خودجایم کنند
آنهابرانم من زخویش
دلهای آنها گشته ریش
ازعشق من دیوانه اند
بادیگران بیگانه اند
پروانه آنقدرخودستود
تاکه دل شمعی ربود
گفت:شمع بااومه لقا
خوش آمدی درجمع ما
باشدبیایی دربرم
شانه کنی تکیه سرم
پروانه گفت:شمع وجود
آیم ببالین توزود
آنی ببالینش برفت
یکروزبنشست تابه هفت
برشانه اوسرنهاد
دل به دل شمعی بداد
برچشمهایش چشم بدوخت
بیچاره بال وپربسوخت
پروانه درآغوش شمع
خاموش گشت دربین جمع
شمع قطره قطره آب شد
اوتاابددرخواب شد
پروانه مردازهجرشمع
ازغصه وازفکرشمع
گلهای عالم کوبه کو
پرپرشدندبرقبراو
پروانه درگلزارعشق
گشت تاابددلدارعشق
شمعهابرایش سوختند
گلهابه پایش ریختند
این قصه چون افسانه شد
شمع وگل وپروانه شد
شعراز:نیماراد
{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}{-35-}
...
...
مست ازمی عشقیم ودگرباده ننوشیم
درمستی زهرباده بی عشق نکوشیم
بی عشق گرعالم به جهانی بفروشند
ماعشق خودهرگزبه دوعالم نفروشیم
شعراز:نیماراد{-29-}
...
...
ماباده ننوشیده به عالم همه مستیم
عمریست دراین دیرفناباده پرستیم
گرنیست شودهستی وعالم به سرآید
ماباده پرستان به جهانی دگرهستیم
شعراز:نیماراد{-35-}
صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ