دیکته سال 1393:
سر سطر بنویس
کار پسران و دختران قلیان
مادران دق مرگ
پدران سگ دو برای نان
بنویس
بابا نای نان دادن ندارد
بابا سهمیه ای برای استخدام ندارد
بنویس
آن بچه سرطان دارد. هزینه هر آمپولش بیشتر از 1 میلیون تومان است. خانه آنها پایین شهر است. اشک چشمهای مادرش مروارید دارد.
بنویس
تلاش بی ثمر.
صاحب خانه بابا را جواب کرد
حاج رحیم برای چندمین بار به حج می رود
بابا پول قبض آب ندارد
بنویس
اهل محل برای ساختن مسجد پول جمع می کنند اما سقف خانه ما چکه میکند
بنویس
پسر همسایه ما از گرسنگی مرد اما در مجلس ختمش گوسفند سر بریدند
بنویس... عشق و محبت بی معنی ترین کلمه ها هستند چون آدمها آنقدر خودخواه و مغرورند ک اگر کسی رو به مرگ باشد و فقط ذره ای محبت بخواهد تا در آرامش باشد، به راحتی از او دریغ می کنند
بنویس در سرزمین من همه
یا سنگ میفروشند...
یا سنگ می زنند...
یا سنگ می اندازند...
یا سنگ دل اند...
یا نگاهشان سنگین است...
بنویس زندگیمان سخت آسان می گذرد
#سلام_وعرض_ادب_وارادت
1394/05/3 - 11:37احساس کردم حالت سکته داره از شادی
باعث خوشحالی شد
1394/05/3 - 11:48منکه خیلی خوشحال شدم
بهرحال خوشحال شدم
یعنی کل جملات همینا بود
فامیلیشو بزاره آقای خوشحال
1394/05/3 - 11:49آره واقعا
1394/05/3 - 11:55خوشحال الدوله
#محسن خوشحال الدوله
1394/05/3 - 20:19مبارکه
1394/05/4 - 01:50بامداد
1394/05/4 - 09:08رضا چی چی مبارکه حالا باید فکر کنم
مبارکه #شام یادت نره
1394/05/4 - 16:27اصلا بخاطر شماها میام ی عروسی شمال میگیرم
1394/05/4 - 16:48