یافتن پست: #مدرسه

bamdad
index.jpeg bamdad
ﻣﺠﺮﻱ: ﺧﺐ ...ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﻮﺩ؟
ﭘﺴﺮﻋﻤﻪ: ﻃﺒﻖ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺍﻓﺘﻀﺎﺡ !
ﮐﻼﻩ ﻗﺮﻣﺰﻱ: ﺁﻗﺎﻱ ﻣﺪﻳﺮ ﺩﻭ ﺳﺎﻋﺖ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﺎﺭﻭ ﺳﺮ ﺻﻒ ﻧﮕﻪ
ﺩﺍﺷﺖ ﺯﻳﺮ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺷﺼﺘﺎﺩ ﺩﺭﺟﻪ ﻭﺍﺳﻤﻮﻥ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﻲ ﮐﺮﺩ !
ﻣﺠﺮﻱ: ﺧﺐ ﭼﻲ ﻣﻴﮕﻔﺘﻦ؟
ﭘﺴﺮﻋﻤﻪ: ﭼﺮﺕ ﻭ ﭘﺮﺕ ! ﻣﻴﮕﻔﺖ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﺷﻤﺎﺭﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ
ﻣﻴﮑﻨﻪ !
ﻣﺠﺮﻱ: ﺧﺐ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻴﮕﻦ ﺩﻳﮕﻪ،ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻣﻴﺘﻮﻧﻴﻦ
ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻴﻦ
ﮐﻼﻩ ﻗﺮﻣﺰﻱ: ﺍﺗﻔﺎﻗﺎٌ ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﭘﻮﻝ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﻲ
ﻧﻤﻴﺎﺭﻩ !
ﻣﺠﺮﻱ: ﺧﺐ ﺷﻤﺎ ﻭﻗﺘﻲ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﻧﻴﻦ ﻭ ﻳﻪ ﻣﺪﺭﮎ ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ
ﺧﻮﺏ ﺑﮕﻴﺮﻳﻦ ﺍﺭﺯﺷﺘﻮﻥ ﭘﻴﺶ ﺑﻘﻴﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻴﺸﻪ
ﭘﺴﺮﻋﻤﻪ: ﺁﺧﻪ ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺍﺭﺯﺵ ﺁﺩﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺪﺭﮎ
ﺗﺤﺼﻴﻠﻴﺸﻮﻥ ﻧﻴﺲ !
ﻣﺠﺮﻱ: ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﻣﺪﺭﮎ ﻻﺯﻣﻪ
ﮐﻼﻩ ﻗﺮﻣﺰﻱ: ﺟﺎﻟﺒﻪ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﻧﺒﺎﻳﺪ
ﻭﺍﺱ ﻣﺪﺭﮎ ﺩﺭﺱ ﺑﺨﻮﻧﻴﻦ

{-15-}
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
اعتراف میکنم شدم مصداق بارز این بیت:
اگر با من نبودش هیچ میلی...
چرا ظرف مرا بشکت لیلی...
{-253-}{-253-}{-253-}
bamdad
bamdad
معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا…دخترک خودش را جمع و جور

کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای

لرزان گفت : بله خانم؟

معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم

دخترک خیره شد و داد زد : ((چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو

سیاه و پاره نکن ؟ ها؟فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی

بی انظباطش باهاش صحبت کنم ))

دخترک چانه لرزانش را جمع کرد …بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :

خانوم …مادم مریضه … اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن … اونوقت

میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد …اونوقت میشه

برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه … اونوقت …

اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم

رو پاک نکنم و توش بنویسم …

اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم …

معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا …

و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد …

{-109-}
bamdad
kelas-khandeh.mihanblog.com .jpg bamdad
مجری: بچه ها اگه گفتین امشب چه شبیه؟
پسرعمه: شب مراد است امشب!
کلاه قرمزی: امشب شب بخور بخوره!
مجری: تو شب یلدا که فقط خوراکی نمیخورن،باید فال هم بگیریم
فامیل: آقای مجری آینده ما که معلومه،قطعاٌ بدبخت تر از اینی که هستیم میشیم! این که دیگه فال نمیخواد!
مجری: میدونین امشب طولانی ترین شب ساله؟
کلاه قرمزی: طولانی ترین شب سال اون شبیه که فرداش میخوان از طرف مدرسه ببرنتون اردو! هرچی میگذره صبح نمیشه!
مجری: راستی گفتی مدرسه،شماها تکلیف فرداتون رو انجام دادین؟
پسرعمه: ای بابا هرچی خورده بودیم پرید!


یلدا مبارک
:)
Mohammad
Mohammad
قدیما پسرا از مدرسه فرار میکردن میرفتن جبهه..خواب رو به دشمن حرام کرده بودن.. مرد بودن به مولا
.
.
.
.
.
.
.
حالا پسره از مدرسه فرار میکنه باید جلو مدرسه دخترونه پیداش کنی..تازه 90% با موتور میخورن زمین|:
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
:
-پایتخت اولین جمهوری در قاره آسیا (جمهوری گیلان سال ۱۲۹۹)
-اولین شعبهٔ بانکی ایران (اولین شعبه بانک سپه)
-اولین کتابخانه ملی ایران (سال ۱۲۹۹)
-اولین تئاتر ایران
-اولین اتوبوس شهری ایران (سال ۱۲۷۰)
-اولین قطار ایران (رشت-انزلی سال ۱۲۲۹)
-اولین داروخانه شبانه‌روزی در ایران (داروخانه کارون)
-اولین مریضخانه ملی ایران (پورسینا)
-اولین خانه معلولین و سالمندان در ایران (توسط دکتر آرس میناسیان)
-اولین بازیگر تئاترِ زنِ ایران (مرحوم فرخ لقا هوشمند)وهمچنین مرحوم حمیده خیرآبادی معروف به نادره و ملقب به مادر سینمای ایران رشتی بود!
-اولین کارخانه برق ایران
-اولین چاپخانه و روزنامه ایران
-اولین بلدیه ایران (شهرداری)
-اولین خیابان سنگ فرش ایران
-اولین شهری که دولت های روس وانگلیس وعثمانی وفرانسه در آن نمایندگی سیاسی داشتند و کنسولگری دایر کردند.
-اولین سیستم اِگو و گنداب (محل تغزیه بدخواهان رشت)
-اولین مدرسه دخترانه ایران (در اون زمان سطح فرهنگ مردم شهر های دیگه اونقدر پایین بود که دختران اجازه تحصیل نداشتن و رشتی هارو که به دختراشون اجازه مدرسه رفتن میدادن بی غیرت میخواندن)
{-41-}{-41-}{-41-}{-35-}{-35-}
bamdad
bamdad
مدرسه جای کسی بود که یک دغدغه داشت

جای آن ها که به دنبال تو بودند ، نبود...
دیدگاه · 1393/08/2 - 17:30 ·
4
Mohammad
10262072_509111719211981_3899830863184184776_n.jpg Mohammad
راستشو بگو کمترین نمره ای که تو دوران تحصیلیت گرفتی چند بود ؟؟؟؟
Mohammad
49405009468087558105.jpg Mohammad
چجوری کیف مدرسه رو مینداختی؟؟؟؟
bamdad
bamdad
دلم برای حضور و غیابهای دوران مدرسه تنگ شده...

انگار آن زمان برای کسی اهمیت داشت غیبتمان...
دیدگاه · 1393/07/25 - 20:48 ·
8
مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
لذت بردن را یادمان ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ ..از گرما می نالیم. از سرما فرار می کنیم
در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم.
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصیر غروب جمعه است و بس! ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ: ﻣﺪﺭﺳﻪ.. ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ .. ﮐﺎﺭ..
ﺣﺘﯽ ﺩﺭﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ!
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ
آیاﻣﺸﮑﻞ ﻣﺎ ﺩﺭﻓﻬﻢ ﺯﻧﺪﮔﯿﺴﺖ؟{-41-}{-41-}{-41-}
1 دیدگاه · 1393/07/16 - 13:48 در Lawless ·
5
Majid
ketab.jpg Majid
یادش بخیر
لذتی که توی خوابیدن با لباس مدرسه توی رختخواب
بین ساعات ۷:۰۰ تا ۷:۱۵ وجود داشت
توی هیچ چیزی دیگه وجود نداشت و ندارد و نخواهد داشت
.
.
.
یادش بخیر؛ در به در دنبال یکی میگشتیم کتابامونو جلد کنه !
.
.
.
.
.
.
همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم
تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من می فته
.
.
.
.
.
یادش بخیر یکی از استرس های زمان مدرسه این بود که
زنگ ورزشمون چه روزیه و چه ساعتی ؟!!
افتادن زنگ ورزش اونم دو زنگ آخر پنجشنبه
.
.
.
وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم
الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم
گوشه کلاس دم سطل آشغال بتراشیم
.
.
.
.
تو مدرسه آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم
درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن
.
.
.
.
.
..
یادتون میاد
اوج احتراممون به یه درس این بود که دفتر صد برگ واسش انتخاب می کردیم !!!!!!!!!!
يادش به خير.........
... ادامه
✔♥Дℓɨ♥✔
10665216_582459075216604_6722993557030394768_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔
مجري: به به...تابستون داره تموم ميشه و کم کم بايد آماده شين واس مدرسه رفتن!
کلاه قرمزي: اي بابا خيلي اتفاق خوبيه شمام هي يادآوري کن!
ببعي: باز آمد بوي ماه مدرسه...
پسرعمه: يني من اين آهنگو که ميشنوم ميخوام سرمو بکوبم به ديوار!
مجري: اگه بدونين تو مدرسه چقدر خوش ميگذره...من که دلم واس مدرسه رفتن يه ذره شده
کلاه قرمزي: خب اگه دلت تنگ شده بيا جاي من برو مدرسه،من يه جوري با اين دلتنگي کنار ميام!
مجري: ميدونين اگه مدرسه نرين بزرگ که شدين بيکار ميمونين؟
پسرعمه: اين پسر عباس آقا که اينهمه درس خونده مهندس شده مگه بيکار نيس!؟
مجري: خب بعضيا هرچي ميگردن نميتونن کار پيدا کنن
کلاه قرمزي: بله بقيه هم از همون اول ميدونن کار پيدا نميشه اصلاٌ نميگردن!
... ادامه
√√★nima★√√
√√★nima★√√
ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، وﻗﺘﯽ ﺳﺮ ﮐﻼس ﺣﻮﺻﻠﻪ درس رو ﻧﺪاﺷﺘﯿﻢ، اﻟﮑﯽ ﻣﺪاد رو ﺑﻬﺎﻧﻪ ﻣﯿﮑﺮدﯾﻢ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﮔﻮﺷﻪ ﮐﻼس دم ﺳﻄﻞ آﺷﻐﺎل ﮐﻪ ﺑﺘﺮاﺷﯿﻢ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﯾﮏ ﻣﺪت ﻣﺪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮد دﺧﺘﺮا از اون ﭼﮑﻤﻪ ﻻﺳﺘﯿﮑﯽ ﺻﻮرﺗﯿﺎ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪن ﮐﻪ ! دورش ﭘﺸﻤﺎﻟﻮﻫﺎی ﺳﻔﯿﺪ دارﻩ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﺗﯿﺘﺮاژ ﺷﺮوع ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﮐﻮدک: اون ﺑﭽﻪ ﻫﻪ ﮐﻪ دﺳﺘﺸﻮ ﻣﯿﺬاﺷﺖ ﭘﺸﺘﺶ و ﻧﺎراﺣﺖ ﺑﻮد و ﻫﯽ راﻩ ﻣﯿﺮﻓﺖ، ﯾﻪ دﻓﻌﻪ ﭘﺮدﻩ ﮐﻨﺎر ﻣﯿﺮﻓﺖ و ﻣﯿﻨﻮﺷﺖ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﮐﻮدک و ﻧﻮﺟﻮان ﺑﺎ آﻫﻨﮓ …وگ وگ وَََََگ، وگ وگ وَََََگ، وگ وگ وگ وگ، وگ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد ﮐﻪ ﮐﺎﻧﺎل ﻫﺎی ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن دو ﺗﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻧﺒﻮد، ﮐﺎﻧﺎل ﯾﮏ و ﮐﺎﻧﺎل دو

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، دوﺳﺖ داﺷﺘﯿﻢ ﻣﺒﺼﺮ ﺻﻒ ﺑﺸﯿﻢ ﺗﺎ ﭘﺎی ﺑﭽﻪ ﻫﺎ رو ﺳﺮ ﺻﻒ ﺟﻔﺖ ﮐﻨﯿﻢ… ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﻋﯿﺪا ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﺧﺮﯾﺪ ﻋﯿﺪ، ﻣﯿﮕﻔﺘﻦ ﮐﺪوم ﮐﻔﺸﻮ ﻣﯿﺨﻮای ﭼﻪ ذوﻗﯽ ﻣﯿﮑﺮدﯾﻢ ﮐﻪ ﻗﺮارﻩ ﮐﻔﺸﻤﻮﻧﻮ اﻧﺘﺨﺎب ﮐﻨﯿﻢ((( ﮐﻔﺶ ﺗﻖ ﺗﻘﯽ ﻫﻢ ﻓﻘﻂ واﺳﻪ ﻋﯿﺪا ﺑﻮد

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد: ﺧﺎﻧﻮم اﺟﺎزﻫﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻪ ﺳﻌﯿﺪی ﺟﯿﺶ ﮐﺮددددددد

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﻣﻘﻨﻌﻪ ﭼﻮﻧﻪ دار ﻣﯿﮑﺮدن ﺳﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮﻣﻮن ﮐﻪ ﻫﯽ ﮐﻠﻤﻮن ﺑِﺨﺎرﻩ، ﺑﻌﺪ ﭘﺸﺘﺸﻢ (( ﮐﺶ داﺷﺖ ﮐﻪ ﭼﻮﻧﺶ ﻧﭽﺮﺧﻪ ﺑﯿﺎد رو ﮔﻮﺷﻤﻮن

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮدﯾﻢ وﻗﺘﯽ ﻣﯿﺒﺮدﻧﻤﻮن ﭘﺎرک، ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﻣﺜﻞ ﻣﻈﻠﻮﻣﺎ ﻣﯽ ﭼﺴﺒﯿﺪﯾﻢ ﺑﻪ ﻣﯿﻠﻪ ی ﮐﻨﺎر ﺗﺎب، ﻫﻤﭽﯿﻦ ﻣﻠﺘﻤﺴﺎﻧﻪ ﺑﻪ اوﻧﯿﮑﻪ ﺳﻮار ﺗﺎب ﺑﻮد ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮدﯾﻢ، ﮐﻪ دﻟﺶ ﺑﺴﻮزﻩ ﭘﯿﺎدﻩ ﺷﻪ ﻣﺎ ﺳﻮار ﺷﯿﻢ، ﺑﻌﺪش ﮐﻪ ﻧﻮﺑﺖ ﺧﻮدﻣﻮن ﻣﯿﺸﺪ، دﯾﮕﻪ ﻋﻤﺮا ﭘﯿﺎدﻩ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﭘﺎﮐﻦ ﻫﺎی ﺟﻮﻫﺮی ﮐﻪ ﯾﻪ ﻃﺮﻓﺶ ﻗﺮﻣﺰ ﺑﻮد ﯾﻪ ﻃﺮﻓﺶ آﺑﯽ، ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﻃﺮف آﺑﯿﺶ ﻣﯽ ﺧﻮاﺳﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺧﻮدﮐﺎرو ﭘﺎک ﮐﻨﯿﻢ، ﻫﻤﯿﺸﻪ آﺧﺮش ﯾﺎ ﮐﺎﻏﺬ رو ﭘﺎرﻩ ﻣﯽ ﮐﺮد ﯾﺎ ﺳﯿﺎﻩ و .ﮐﺜﯿﻒ ﻣﯽ ﺷﺪ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، وﻗﺘﯽ ﻣﺸﻖ ﻣﯿﻨﻮﺷﺘﯿﻢ ﭘﺎک ﮐﻦ رو ﺗﻮ دﺳﺘﻤﻮن ﻧﮕﻪ ﻣﯿﺪاﺷﺘﯿﻢ، ﺑﻌﺪ ﻋﺮق ﻣﯿﮑﺮد، ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮاﺳﺘﯿﻢ ﭘﺎک ﮐﻨﯿﻢ ﭼﺮب و ﺳﯿﺎﻩ ﻣﯿﺸﺪ و ﺟﺎش ﻣﯿﻤﻮﻧﺪ، دﯾﮕﻪ ﻫﺮ ﮐﺎر ﻣﯿﮑﺮدﯾﻢ ﻧﻤﯿﺮﻓﺖ، آﺧﺮ ﺳﺮ ﻣﺠﺒﻮر ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ ﺳﺮ ﭘﺎک ﮐﻦ آب دﻫﻦ ﺑﻤﺎﻟﯿﻢ، ﺑﻌﺪ ﺗﺎ ﻣﯿﺨﻮاﺳﺘﯿﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎل ﺑﺸﯿﻢ ﮐﻪ ﺗﻤﯿﺰ ﺷﺪ، ﻣﯿﺪﯾﺪﯾﻢ دﻓﺘﺮﻣﻮن رو ﺳﻮراخ ﮐﺮدﻩ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد: از ﺟﻠﻮ ﻧﻈﺎاااااااااااااااام … ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، اون ﻗﺪﯾﻤﺎ ﻫﺮ روزی ﮐﻪ ورزش داﺷﺘﯿﻢ ﺑﺎ ﻟﺒﺎس ورزﺷﯽ ﻣﯽ رﻓﺘﯿﻢ ﻣﺪرﺳﻪ… اﺣﺴﺎس ﭘﺎدﺷﺎﻫﯽ ﻣﯽ ﮐﺮدﯾﻢ ﮐﻪ ﻣﺎ اﻣﺮوز ورزش دارﯾﻢ، دﻟﺘﻮن ﺑﺴﻮزﻩ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﺳﺮ ﺻﻒ ﭘﺎﻫﺎﻣﻮﻧﻮ ۱۸۰ درﺟﻪ ﺑﺎز ﻣﯽ ﮐﺮدﯾﻢ ﺗﺎ واﺳﻪ رﻓﯿﻖ ﻓﺎﺑﺮﯾﮑﻤﻮن ﺟﺎ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد: آن ﻣﺎن ﻧﻤﺎران، ﺗﻮ ﺗﻮ اﺳﮑﺎﭼﯽ، آﻧﯽ ﻣﺎﻧﯽ کَ. ﻻ. ﭼﯽ

ﺷﻤﺎ ﯾﺎدﺗﻮن ﻧﻤﯿﺎد، ﮔﻮ
... ادامه
دیدگاه · 1393/06/20 - 14:05 ·
3
✔♥Дℓɨ♥✔
✔♥Дℓɨ♥✔
دختره ﻣﺘﻮلد ۸۰ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ :
ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﭘﻮﻝ ﮐﺎﺭﺕ ﺷﺎﺭﮊﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺳﻴﮕﺎﺭ
ﻣﻴﺨﺮﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﺣﺮﻑ ﻣﻴﺰﻧﻢ ..
.
.
.
.
.
!!!!!!!!!!!
ﺗﻮ ﭘﻮﻝ ﮐﺎﺭﺕ ﺷﺎﺭﮊﺍﺗﻮ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭ ﻟﻮﺍﺯﻡ ﺗﺤﺮﻳﺮ ﺑﺨﺮ
10 روز دیگ بری مدرسه! :|
bamdad
bamdad
در مدرسه ي زندگي

درکلاس دنيا ، سر زنگ املا ، يادمان باشد

براي محبت تشديد بگذاريم تا نيم نمره از محبت ها کم نشود

{-35-}
دیدگاه · 1393/06/7 - 13:06 ·
3
bamdad
bamdad
آﻳﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ :
ﺍﮔﺮ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 11 ﺭﻭﺯ ﻧﺨﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﺧﻮﺍﺑﺘﺎﻥ ﺑﺒﺮﺩ، ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ ...!

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﺩﺭ ﺩﺍﻧﻤﺎﺭﮎ ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯﺍﻥ ﭘﻮﻝ ﻣﯽﮔﯿﺮﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺮﻭﻧﺪ،

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﺷﻤﺎ 200 ﻣﺎﻫﯿﭽﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺮ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﯾﮏ ﻗﺪﻡ ﺑﮑﺎﺭ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﯾﺪ،

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﺩﻟﻔﯿﻦ ﻫﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺗﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﺳﻢ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ،

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﺩﺳﺖ ﺧﻂ ﺑﺪ ﺩﮐﺘﺮﻫﺎ ﺳﺎﻟﯿﺎﻧﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﺮﮒ 7000 ﻧﻔﺮ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ۱۰ ﺳﺎﻝ ﮐﻪ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪ، ﺻﻮﺭﺕ ۱۵ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ .

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻣﯿﺎﻧﮕﯿﻦ ﻫﺮ ﻓﺮﺩ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ 60 ﻫﺰﺍﺭ ﻓﮑﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ 80 ﺩﺭﺻﺪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻨﻔﯽ ﺍﺳﺖ !

ﺁﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ : ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺷﺨﺺ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺍﺷﮑﺶ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ٬ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺍﺳت ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ
ﭼﺸﻢ ﭼﭗ ﺑﺎﺷﺪ٬ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﺍﺳﺖ خداييش ميدونستين؟؟!!

{-39-}
دیدگاه · 1393/06/4 - 22:44 ·
3
soheil
soheil
يه نفر خوابش مياد و واسه ي خواب جا نداره
يه نفر يه لقمه نون براي فردا نداره
يه نفر مي شينه و اسكناساشو مي شمره
مي خواد امتحان کنه آه تا داره يا نداره
يه نفر از بس بزرگه خونشون گم مي شه توش
اون يكي اتاقشون واسه همه جا نداره
بابا مي خواد واسه دخترش عروسك بخره
انتخابم مي کنه ، پولشو اما نداره
يكي دفترش پر از نقاشي و خط خطيه
اون يكي مداد براي آب و بابا نداره
يكي ويلاي کنار درياشون قصره ولي
اون يكي حتي تو فكرش آب دريا نداره
يكي بعد مدرسه توپ چهل تيكه مي خواد
مامانش ميگه اينا گرونه اينجا نداره
يه نفر تولدش مهمونيه ، همه ميان
يكي تقويم واسه خط زدن رو روزا نداره
يكي هر هفته يه روز پزشكشون مياد خونش
يكي داره مي ميره ، خرج مداوا نداره
يكي انشاشو مي ده توي خونه صحيح کنن
يكي از بر شده درد و ، ديگه انشا نداره
يه نفر مي ارزه امضاش به هزار تا عالمي
يكي بعد عمري رنج و زحمت امضا نداره
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/3 - 21:36 ·
8
ıllı YAŁĐA ıllı
Duck-Family-HD-Wallpapers.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
bamdad
bamdad
در ٤ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... کثیف نکردن شلوار
در ٦ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پیدا کردن راه خانه از مدرسه
در ١٢ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... داشتنِ دوست
در ١٨ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... گرفتن گواهى نامه رانندگى
در ٢٠ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... برقرارى رابطه
در ٣٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پول داشتن
در ٤٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پول داشتن
در ٥٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... پول داشتن
در ٦٠ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... برقرارى رابطه
در ٦٥ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... تمدید گواهى نامه رانندگى
در ٧٠ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... داشتنِ دوست
در ٧٥ سالگى ..... موفقیت عبارت است از ... پیدا کردن راه خانه
در ٨٠ سالگى ... موفقیت عبارت است از ... کثیف نکردن شلوار
زمین گرده!! نه؟؟؟

{-61-}
دیدگاه · 1393/04/20 - 13:33 ·
2
ıllı YAŁĐA ıllı
2014-06-30_donbaler_1404115897251348_large.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
جایزه نقدی ۲۰۰ میلیونی برای یابنده مائده !!! ;)
صوفياجون
rbqsx9yqz1nuerm1mq5.jpg صوفياجون
روز 6 مرداد 1354 در بیمارستان مهر شهرستان ارومیه متولد شد . مادرش نسرین آقاخانی ، پدرش هوشنگ گلرویی و خواهری بزرگ تر از خود به نام یلدا داشت . وقتی که یک ساله بود ، خانواده به تهران نقل مکان کرد . دوران دبستان را در دبستان محمد باقر صدر و دوره‌ی راهنمایی را در مدرسه طالقانی گذراند . دوران دبیرستان را در مدرسه مطهری گذراند . سال دوم دبیرستان به خاطر درگیری با ناظم مدرسه دو سال از تحصیل محروم شد . از آن سال ها شعر و شاعری را آغاز کرد و در یک دبیرستان شبانه شروع به تحصیل کرد . در آن سال ها بدلیل دیوارنویسی به مدت چند هفته دستگیر شد و تا شش ماه اجازه خروج از تهران را نداشت . در سال 1375 نخستین مجموعه شعر خود را به نام بمان ! نماند منتشر کرد . نخستین ترانه های خود را با خوانندگی حمید طالب زاده ضبط کرد . سال 1378 دومین مجموعه شعر خود را با نام مگر تو با ما بودی را منتشر کرد . در این سال شعر بلند قصه باغ پسته را سرود . او در حال حاضر به فعالیت های خود در عرصه شاعری ، ترانه نویسی و مترجمی ادامه می دهد .
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
فرق مدرسه و دانشگاه :

اگه به مدرسه دیر برسی مجبوری بری نیمکت آخر بشینی...

ولی اگه به دانشگاه دیر برسی مجبوری بری نیمکت اول بشینی{-7-}{-7-}
ما که کلاسمون به طوری پُر میشد باید میرفتیم از کلاسای بغل صندلی بیاریم دم تخته هم ردیف با استادم مینشستیم {-7-}{-7-}یادش بخیر{-57-}
✔♥Дℓɨ♥✔
✔♥Дℓɨ♥✔
ﻓﺎﻧﺘﺰﯼ ﻫﺎﯼ ﺫﻫﻦ ﻣﻦ :
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﯿﺸﯽ ﺩﻭﺳﺘﺎﺗﻮ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺩﺍﻧﻠﻮﺩ ﮐﻨﯽ …
ﺭﻭﺯﺍ ﮐﻪ ﭘﺸﻪ ﻫﺎ ﺧﻮﺍﺑﻦ ﺑﺮﯼ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﺷﻮﻥ ﻭﯾﺰ ﻭﯾﺰ ﮐﻨﯽ …
ﻣﻮﻫﺎﺗﻮ ﺑﺰﻧﯽ ﻗﻬﺮ ﮐﻨﻪ ﺩﺭﻧﯿﺎﺩ …
ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﻓﺮﺍﺭ ﮐﻨﯽ ﮔﻢ ﺷﯽ …
ﺑﺮﻕ ﺑﺮﻩ ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﺵ ﺑﯿﺎﺩ …
ﺍﺷﺘﻬﺎﺕ ﮐﻮﺭ ﺷﻪ ﺑﺒﺮﯾﺶ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎﯾﺎﻥ !
... ادامه
1 دیدگاه · 1393/03/22 - 12:52 در Lawless ·
8
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ