یافتن پست: #وزي

zahra
zahra
یکی از فانتزیام اینه که روزي دخترا هم بتونن مثه پسرا اینقدر قشنگ زير ابرو بردارن!
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:41 ·
1
zahra
zahra
روزي پسر غمگین نزد درختی خوشحال رفت و گفت: من پول لازم دارم!
درخت گفت: من پول ندارم ولی سیب دارم. اگر می خواهی می توانی تمام سیب هاي درخت
را چیده و به بازار ببري و بفروشی تا پول بدست آوري.
آن وقت پسر تمام سیب هاي درخت را چید و براي فروش برد. هنگامی که پسر بزرگ شد،
به نزد درخت بازگشت و گفت می خواهم یک خانه بسازم ولی پول کافی ندارم که چوب تهیه
کنم.
درخت گفت: شاخه هاي درخت را قطع کن. آنها را ببر و خانه اي بساز.
و آن پسر تمام شاخه هاي درخت را قطع کرد. آنوقت درخت شاد و خوشحال بود. پسر بعد از چند سال، بدبخت تر از همیشه برگشت و گفت: می
دانی؟ من از همسر و خانه ام خسته شده ام و می خواهم از آنها دور شوم، اما وسیله اي براي مسافرت ندارم.
درخت گفت: مرا از ریشه قطع کن و میان مرا خالی کن و روي آب بینداز و برو. پسر درخت را از ریشه قطع کرد و به مسافرت رفت. اما درخت هنوز
خوشحال بود.
عیب جامعه این است که همه می خواهند فرد مهمی باشد ولی هیچکس نمی خواهد انسان مفیدي باشد.
درختان میوه خود را نمی خورند. زیگ زیگلار: محبت، یعنی دوست داشتن مردم، بیش از استحقاق آنها.
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/10 - 14:38 ·
5
zoolal
zoolal
احمقانه ترين خاصيت گذر زمان اينه كه
يه روزي ميشيني از روزايي كه ميخواستي فقط تموم شه تعريف ميكني و ميگي:
يادش به خير
دیدگاه · 1393/02/10 - 13:56 ·
5
zoolal
58568035764167674231.jpg zoolal
مرگ من روزي فراخواهد رسيد

در بهاري روشن از امواج نور

در زمستاني غبار الود و دور

يا خزاني خالي از فرياد و شور



ديدگانم همچو دالانهاي تار

گونه هايم همچو مرمرهاي سرد

ناگهان خوابي مرا خواهد ربود

من تهي خواهم شد از فرياددرد



خاك مي خواند مرا هر دم به خويش

مي رسند از ره كه در خاكم نهند

آآآآآاه شايد عاشقانم نيمه شب

گل به روي گور غمناكم نهند
... ادامه
zoolal
zoolal
دندوني رو که لقه ، بايد کشيد.
اولش درد داره بعدش حس خالي بودن جاش
چند روز رو اعصابته،
بعدش هم انگار نه انگار که
روزي دندوني اونجا بوده ،
اين حکايت بعضي از آدماي زندگيمونه .
{-54-}{-54-}{-54-}{-54-}
دیدگاه · 1393/02/7 - 20:23 ·
5
sam
sam
آﺩﻣﺎیی ﮐﻪ ﺗﻮ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ ﺳﺮﻣﺎ ﻣﻴﺨﻮﺭﻥ:
ﻫﻤﻮﻧﺎﻳﻴﻦ ﮐﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍﻥ ﺑﺮﻥ ﻋﺮﻭسی ﮐﻔﺘﺮ گند میزنه به لباسشون
ﻣﻴﺮﻥ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﺁﺏ ﻗﻄﻊ ﻣﻴﺸﻪ
ﻣﺎﺷﻴﻨﺸﻮﻧﻮ ﻣﻴﺒﺮﻥ ﮐﺎﺭﻭﺍﺵ ﺑﻌﺪﺵ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﻣﻴﺎﺩ
ﺭﻭﺯﻱ ﮐﻪ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﻣﻴﺎﺩ
کلا به اینا دست نزنید چون خیلی داغونن!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/1 - 18:02 ·
4
sam
sam
هي دختر
بيا ميخواهم رازي را به تو بگويم
هيس نترس نبايد پسرها بفهمند رازشان را برملا كردم، پسرها عروسك ندارند
دردودل كردن،حرف زدن را به ياد ندارند
خوب نگاه كن،فقط بلدند عروسكهايشان را پرت كنند!
پسرها اشكم ندارند
ميترسند مرديشان زير سوال برود
ميدانم از پسرها ناراحتي ميدانم جِر زني ميكنند
ميدانم بي معرفتند
حرف بد ميزنند،بازي بلد نيستند،اما تقصيري ندارند!
كسي او را مثل تو ناز نكرده،گل سر به موهايش نزده،صورتش را نبوسيده
او به جاي بوسه سيلي خورده تا هميشه يادش باشد مرد بايد قوي باشد.
دخترك
پسرها نميشِكَنَند.
مگر به دست دختركي
ميشنوي ؟؟
ته صدايشان گريه ايست بي صدا با يك آغوش ساده
قلب هر مردي را ميشود به دست آورد!
نگاهش كن
وقتي خسته است
وقتي مريض است
وقتي دلسوزي برايش نيست
حس كردي ؟؟
وقتي مادرت نيست،پدرت چقدر پير است.
دخترك
با اون دست هاي ظريف و دخترانه ات پسرو نوازش كن..
نه با اون زبون تند و خيانت دل مردونشو بشكني..
گاهي وقتا مردونگيش بدجور به آغوش و نوازش تو احتياج داره..
دخترك
پسرها آنقدر هم بد نيستند...
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/21 - 21:42 ·
6
Majid
148362_488212034638511_1131547492_n 1.jpg Majid
تو كه نباشي ...
سال نو ، روز از نو ، روزي از نو
بهار به همگي مبارك نوروز زیبا برای همه
هواي نيازمندان رو بيشتر داشته باشيم ، دوستون دارم
مجيد خراطها
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا سيا
1-شما آنقدر تنبل هستيد كه اين 26 تا سيا رو نخوندين
2-شما آنقدر خنگ هستيد كه نفهميديد يكي آن سينا ميباشد
3-شما آنقدر ساده هستيد كه رفتيد بالا و پيدا نكرديد
4-من شما را سر كار گذاشتم
5-داريد ميسوزيد
6-بي مزه هم خوتي7-از اينكه شما را سركار گذاشتم خوشحال باشيد8-الان نفهميديد كه خوشحال رو اشتباه نوشته بودم
9-بازم رفتيد چك كرديد ولي من بازم سركارتون گذاشتم درست بود
10-هر چي فحش هم میدی خودتی خخخخ {-7-}{-7-}{-18-}{-33-}
الفرار{-125-}{-125-}
bamdad
bamdad
قطعــا روزي صــدايــم را خــواهــي شنيــد!

روزي کــه نــه صــدا اهميــت دارد،

و نــه روز . . .
دیدگاه · 1392/12/22 - 12:53 ·
5
کاپیتـان رستمی
کاپیتـان رستمی
11 ماه گذشت...
بعضيا دلشون شكست و بعضيا دل شكوندن.
خيليا عاشق شدن و خيليا تنها.
خيليا از بينمون رفتن و خيليا بينمون اومدن.
19 روز مونده از اون خاطرات!...

آرزو دارم نوروزي كه داره مياد آغاز رويايي باشه كه آرزوشو داري
... ادامه
دیدگاه · 1392/12/9 - 14:12 در دوستها ·
5
صوفياجون
63400_382.jpg صوفياجون
گروهي از جانورشناسان انگليسي موفق شدند از پستاندار اسرارآميز شب بيداري تصويربرداري كنند كه از 60 سال قبل تصور مي‌شد منقرض شده است. به گزارش مهر، اين حيوان "بوزينه باريك" نام دارد. اين جانور گونه‌اي از نخستيهاي اسرارآميز شب بيدار است كه از 60 سال پيش اعتقاد بر اين بود كه منقرض شده است. اكنون تيمي از محققان انگليسي در راستاي برنامه محافظت و نظارت بر روي حيوانات درحال انقراض وابسته به "انجمن جانورشناسي لندن" موفق شدند در جنگلهاي سريلانكا براي اولين بار از يك نمونه بزرگسال نر بدون دم از اين گونه عكسبرداري كنند. براساس گزارش تلگراف، از سال 1937 (1316 شمسي) كه اين حيوان كشف شد تا كنون تنها چهار بار ديده شده است. اين دانشمندان در اين خصوص توضيح دادند: "ما بسيار خوشحاليم كه توانسيم اولين تصاوير از اين حيوان را تهيه كنيم و نشان دهيم كه اين گونه هنوز وجود دارد." به گفته كارشناسان، اين گونه به دليل نابودي محل زندگي‌اش در جنگلهاي گرمسيري جنوب هند و سريلانكا تقريبا به طور كامل منقرض شده است. در حال حاضر جنگلهاي محل زندگي اين حيوان به زمينهاي كشت گياه چاي تبديل شده‌اند.

{-57-}{-57-}{-60-}
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
{-97-}پیروزی تیم پرسپولیس رو به همه پرسپولیسیا و حتی استقلالیای حسود تبریک میگم{-90-}باشد تا رستگار شوند و پرسپولیسی شوند{-97-}
... ادامه
hastii
images.jpg hastii
.
صوفياجون
صوفياجون
بود
ميروم در ايوان، تا بپرسم از خود

زندگي يعني چه؟

مادرم سيني چايي در دست

گل لبخندي چيد، هديه‌اش داد به من

خواهرم تكه‌ي ناني آورد، آمد آنجا

لب پاشويه نشست

پدرم دفتر شعري آورد، تكيه بر پشتي داد

شعر زيبايي خواند، و مرا برد به آرامش زيباي يقين

با خودم مي‌گفتم:

زندگي، راز بزرگيست كه در ما جاريست

زندگي فاصله‌ي آمدن و رفتن ماست

رود دنيا جاريست

زندگي، آبتني كردن در اين رود است

وقت رفتن به همان عرياني، كه به هنگام ورود آمده‌ايم

دست ما در كف اين رود به دنبال چه مي‌گردد؟

هيچ!!!

زندگي، وزن نگاهي است كه در خاطره‌ها مي‌ماند

شايد اين حسرت بيهوده كه بر دل داري

شعله‌ي گرمي اميد تورا خواهد كشت

زندگي درك همين اكنون است

زندگي شوق رسيدن به همان

فردايي است، كه نخواهد آمد

تو نه در ديروزي، و نه در فردايي

ظرف امروز، پر از بودن توست

شايد اين خنده كه امروز، دريغش كردي

آخرين فرصت همراهي با، اميد است

زندگي ياد غريبي است، كه در سينه‌ي خاك

به جا مي‌ماند

زندگي، سبزترين آيه، در انديشه‌ي برگ

زندگي، خاطر يك قطره، در آرامش رود

زندگي، حس شكوفايي يك مزرعه، در باور بذر

زندگي، باور درياست در انديشه‌ي ماهي، در تنگ

زندگي ترجمه‌ي روشن خاك است، در آيينه‌‌‌ي عشق

زندگي، فهم نفهميدن‌هاست

زندگي، پنجره‌اي باز به دنياي وجود

تا كه اين پنجره باز است، جهاني با ماست

آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست

فرصت بازي اين پنچره را دريابيم

در نبنديم به نور، در نبنديم به آرامش پرمهر نسيم

پرده از ساحت دل برگيريم

روبه اين پنجره، با شوق، سلامي بكنيم

زندگي، رسم پذيرايي از تقدير است

وزن خوشبختي من، وزن رضايتمنديست

زندگي، شايد شعر پدرم بود كه خواند

چاي مادر، كه مرا گرم نمود

نان خواهر كه به ماهي‌ها داد

زندگي شايد آن لبخنديست، كه دريغش كرديم

زندگي زمزمه‌ي پاك حياتست، ميان دو سكوت

زندگي، خاطره‌ي آمدن و رفتن ماست

لحظه‌ي آمدن و رفتن ما تنهاييست

من دلم مي‌خواهد

قدر اين خاطره را دريابيم


{-41-}{-41-}{-35-}{-35-}
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ