یافتن پست: #قدم

mehrab
mehrab
لقمان به فرزندش : به تکبر از مردم روی برمتاب ، وبا غرور بر زمین قدم برمدار . که خدا هیچ متکبر فخرفروشی را دوست نمیدارد / در رفتارت میانه روی را اختیار کن ، از صدای خود بکاه ، که زشت ترین صداها صدای الاغ هاست / لقمان آیه های ۱۸ و ۱۹
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/3 - 16:35 ·
5
bamdad
bamdad
هرگز برای تبدیل شدن به آنچه دوست داری دیر نشده است.
بهترین زمان برای شروع هم اکنون است.
همین حالامشخص کن که
دوست داری به چه چیزی تبدیل شوی
یا
چه چیزی میخواهی
و
شروع به قدم برداشتن به سوی آن کن،
به زودی کاینات به سراغت می آیند تا تو را هدایت کنند و ابزار لازم در اختیارت قرار دهند
... ادامه
دیدگاه · 1393/05/2 - 15:05 ·
3
حامد@ پسر تنها
حامد@ پسر تنها
هنوز به#دیدار خدا روند ...
هنوز به دیدار خدا می روند ...
خدایی که در یک مکعب سنگی خود را حبس کرده !! خدا همین جاست ، نیازی به سفر نیست ! خدا همان گنجشکی است که صبح برای تو می خواند ،خدا در دستان مردی است که نابینایی رااز خیابان رد می کتد ،خدا در اتومبیل پسری است که مادر پیرش را هر هفته برای درمان به بیمارستان می برد ،خدا در جمله ی " عجب شانسی آوردم"است !! خدا خیلی وقت است که اسباب کشی کرده و آمده نزدیک من و تو!! خدا کنار کودکی است که می خواهداز فروشگاه شکلات بدزد !! خدا کنارساعت کوک شده ی توست، که می گذارد 5 دقیقه بیشتر بخوابی!! از انسانهای این دنیا فقط خاطراتشان باقی می ماند و یک عکس با روبان مشکی ، از تولدت تا آن روبان مشکی ، چقدر خدا را دیدی ؟! خدا را 7 بار دور زدی یا زیر باران کنارش قدم زدی ؟خدا همین جاست ، نه در عربستان! خدا زبان مادری تو را می فهمد ، نه عربی !
{-35-}خدایا دوستت دارم{-35-}
Morteza
normal_عکس عاشقانه148.jpg Morteza
بی خیال تمام هیاهوی اطراف

بر ساحل زندگی قدم می زنم

بی خیال فکر تو

دنیای خود را نقاشی می کنم

بی خیال تمام آنچه باید باشد

نگین عشق را بر انگشت خود می آویزم

بی خیال همه رفت ها

به داشته های خود دل می بندم

اما

بگذار قدم بزنم...

قدم هایی سرشار از احساس بر ساحل زندگی

این روزها...

غروب عشق برای من

حیات دوباره خورشید

در آنسوی آسمان بودن ها؛ بر ساحل زندگیست!

نسیم دریا بر لبانم می نشیند

با خود می اندیشم

گویا

عشق در همین حوالی ست...

و باز می گویم

شاید

تا غروب عشق

نیمروزی باقی ست...
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/30 - 15:02 ·
6
صوفياجون
9©3ñð÷ô.jpg صوفياجون
5 دیدگاه · 1393/04/30 - 00:21 توسط Mobile ·
10
مائده
مائده
نمی ز دیده نمی جوشد اگرچه باز دلم تنگ است
گناه دیده مسکین نیست، ها است
کجاستی که نمی آیی؟ الا تمام بزرگی ها!
پرنده بی تو چه کم صحبت، بهار بی تو چه بی رنگ است
نمانده مرا دیگر، نه هیچ، بلکه کمی کمتر
جز این قدر که دلی دارم که بخش اعظم آن است
بیا که بی تو در این صحرا میان ما و شکفتن ها
همین سه چار قدم راه است و هر قدم دو سه فرسنگ است
همه البته مجرب است دعاهاشان
ولی یقین دارم که انتظار، همان جنگ است....

"محمد کاظم کاظمی"
دیدگاه · 1393/04/27 - 16:14 ·
6
مائده
0004_20100830_1394756369.jpg مائده
ای نو!
با من قدم بزن در ذهن کوچکم
این کهنه‌های را
به‌هم بزن....

"سید علی میرافضلی"
دیدگاه · 1393/04/27 - 15:48 ·
9
bamdad
bamdad
آدمها به اندازه "ناگفته هایشان" از هم دور میشوند

نه به اندازه " قدمهایشان"
دیدگاه · 1393/04/26 - 21:40 ·
7
مائده
1885191155165115816.jpg مائده
من از آفتابــــــــ می آیم ،
کجاست سایه ؟
ولی هنوز قدم گیج انشعاب است
و بوی چیدن از دست باد می آید
و حس لامسه پشت غبار حالت نارنج
به حال بیهوشی است .
در این کشاکش رنگین ، کسی چه می داند
که من در کدام نقطه فصل است .
هنوز ، ابعاد بی شمار خودش را
نمی شناسد .
هنوز
سوار حرف اول است .
هنوز انسان چیزی به آب می گوید
و در ضمیر چمن جوی یک مجادله جاری است
و در مدار درخت
طنین بال کبوتر ، رفتار آدمی زاد استــــــ . . .
دیدگاه · 1393/04/25 - 02:09 ·
5
sam
sam
ﺩﯾﺸﺐ ﺳﺎﻋﺖ ﺳﻪ ﺷﺐ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ
ﺧﺎﺻﻢ )ﺍﻟﻬﺎﻡ ﺑﺎﻧﻮ( ﭘﯿﺎﻡ ﺩﺍﺩﻩ : سامان ,
ﺧﻮﺍﺑﯽ ؟؟؟
ﻣﻦ : 0_o ﻧﻪ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﮔﺮﮔﻢ ﺑﻪ
ﻫﻮﺍ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : ﻭﺍ ﺳﺎﻋﺖ ﺳﻪ ﺷﺐ ؟؟ ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺍﯾﻨﺎ
ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﺸﻦ
ﻣﻦ : 0_o , ﺷﻮﺧﯽ ﮐﺮﺩﻡ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : ﺳﺎﻋﺖ ﺳﻪ ﺷﺐ ﻣﮕﻪ ﻭﻗﺖ ﺷﻮﺧﯿﻪ ؟؟
ﺑﯿﺸﻬﻮﺭ :))))
سامان ﺍﻻﻥ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﻪ ﭘﺮﯾﺴﺎ ﺩﺧﺘﺮ
ﻋﻤﻮﺕ ﮔﻔﺘﯽ : ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ , ﻣﮕﻪ ﺻﺒﺢ ﻧﺸﻪ
ﻧﺒﯿﻨﻤﺖ , ﭼﺸﺎﺗﻮ ﺍﺯ ﮐﺎﺳﻪ ﺩﺭﻣﯿﺎﺭﻡ
ﻣﻦ : 0_ô ﻗﺮﺑﻮﻧﺖ ﺑﺮﻡ ﺧﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﯼ ,
ﻭﺍﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﻧﺒﻮﺩ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : ﯾﻨﯽ ﺗﻮ ﻫﯿﭻ ﻭﻕ ﺑﻪ ﭘﺮﯾﺴﺎ ﻧﻤﯿﮕﯽ :
ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ ؟
ﻣﻦ : ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﻫﺴﺘﻪ ﺯﺭﺩﺍﻟﻮ ﻗﺴﻢ ﻧﻪ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : ﺧﺐ ﻓﺮﺩﺍ ﭼﺸﺎﯼ ﭘﺮﯾﺴﺎﺭﻭ ﺍﺯ ﮐﺎﺳﻪ ﺩﺭ
ﻣﯿﺎﺭﻡ
ﻣﻦ : ﭼﺮﺍ ﺧﻮ ؟
ﺍﻟﻬﺎﻡ :ﺩﯾﺪﯼ ؟ ﺩﯾﺪﯼ ؟ ﻃﺮﻓﺪﺍﺭﯾﺸﻮ ﮐﺮﺩﯼ ,
ﭼﺸﺎﯼ ﺩﻭﺗﺎﺗﻮ ﺍﺯ ﮐﺎﺳﻪ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺭﻡ
ﻣﻦ : ﻓﺪﺍﺕ ﺑﺸﻢ ﺍﺻﻦ ﻣﻦ ﻗﻮﻝ ﻣﯿﺪﻡ ﺗﻮ
ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ,ﺣﺘﯽ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻪ ﭘﺮﯾﺴﺎ
ﺳﻼﻣﻢ ﻧﮑﻨﻢ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : ﻗﻮﻝ ؟
ﻣﻦ : ﺍﻭﺭﻩ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : ﻟﻮﺍﺷﮑﻢ ﻣﯿﺨﻠﯽ ؟^_^
ﻣﻦ :ﺍﻭﺭﻩ
ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : سامان ﻥ ﻥ ﻥ ﻥ ﻥ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺳﺘﻪ
ﭘﺮﯾﺴﺎﺭﻭ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﻟﻮﺍﺷﮑﻢ ﺑﺮﺍﺵ ﺧﺮﯾﺪﯼ ﺩﺍﺭﯾﺪ
ﺗﻮ ﭘﺎﺭﮎ ﻗﺪﻡ ﻣﯿﺰﻧﯿﺖ , ﭘﺪﺭ ﺩﻭﺗﺎﺗﻮ ﺩﺭ
ﻣﯿﺎﺭﻡ ,,ﺑﯿﺸﻬﻮﺭﺍﻥ
ﻣﻦ : 0_o
ﺍﻟﻬﺎﻡ :ﺧﺨﺨﺦ ﺷﻮﺧﯽ ﮐﺮﺩﻡ , ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻧﻤﯿﺒﺮﺩ
ﮔﻔﺘﻢ ﯾﮑﻢ ﺍﺫﯾﺘﺖ ﮐﻨﻢ ,ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﮐﻪ ﻧﺸﺪﯼ؟
ﻣﻦ : ﺍﻫﻮﻡ ﺍﻫﻮﻡ ﺍﻫﻮﻡ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : سامی ﺩﺍﺭﯼ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ
ﺷﺪﯼ ؟
ﻣﻦ :ﻧﻪ ﻗﺮﺑﻮﻧﺖ ﺑﺮﻡ ﺍﺷﮏ ﺷﻮﻗﻪ, ﺷﻮﺧﯽ
ﺟﺎﻟﺒﯽ ﺑﻮﺩ
ﺍﻟﻬﺎﻡ : ﺁﻫﺎﻥ ,ﺧﺐ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺑﻢ ﻣﯿﺎﺩ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﻧﺸﻮ
ﺧﺪﺍﻓﻆ ,ﺍﻫﻮﻡ ﺍﻫﻮﻡ ﺍﻫﻮﻡ.
.
ﯾﮑﯽ ﺑﯿﺎﺩ ﻣﻨﻮ
ﺑﻨﺪﺍﺯﻩ ﺗﻮ ﺗﺎﻧﮑﺮ ﺍﺳﯿﺪ راحت شم.
دیدگاه · 1393/04/18 - 15:54 ·
3
iman
iman
به سلامتی دختری که یه لحظه قدم زدن با عشقشو با هیچ ماشین مدل بالایی عوض نمیکنه …
به سلامتی خودمون که خوبیم ولی بعضیا فکر میکنن خوبی از خودشونه !
به سلامتی کسی که دوسش داری و پیشت نیست اما یه یادگار ازش داری که وقتی نیگاش میکنی ،

بوش میکنی و حس میکنی کنارته …

سلامتی اونی که با خاطراتشم خوشی !
همه ی آدم ها برای خودشون یک چیزِ یواشکی دارند ؛

یک اتفاقِ یواشکی یا یک حسِ یواشکی ، یک آدمِ یواشکی و شاید هم یک عشقِ یواشکی …

سلامتی هر چی یواشکی …
سلامتی دلامون که دلتنگ کسایی میشن که اصلا نمیدونن دل چیه …
... ادامه
soheil
soheil
حقایقی تلخ درباره ی مردان


1- مردان خوب، زشت هستند.

2- مردان خوش قیافه، خوب نیستند.

3- مردان خوب و خوش قیافه به جنس موافق تمایل دارند.

4- مردان خوب، خوش قیافه و علاقمند به جنس مخالف، متاهل هستند.

5- مردانی كه آنچنان خوش قیافه نیستند، ولی خوبند، پولدار نیستند.

6- مـردانی كه آنچنان خوش قیافه نیستند، ولی پولدار و خوبند،تصور

می كنـنـد مـا بـه دنبال مال آنها هستیم.

7- مردان خوش قیافه و بی پول، بدنبال پول ما هستند.

8- مردان خـوش قـیافه،كه آنچنان خوب نیستند و تا حدی به جنس مخالف علاقمندند،تصور نمیكنند كه ما به اندازه كافی زیبا هستیم.

9- مردانی كه تصور می كـنـنـد مـا زیـبـا هستـیم، به جنس مخالف علاقمندند،تا حدی خوش قیافه و پولدار هستند، آدمهایی
ترسو و بزدل میباشند.

10- مردانی كه تا حدی خوش قیافه هستند، تاحـدی خـوب هستند، مقداری پول دارند و سپاسگزار خدا هستند، به جنس
مخالف علاقمندند، خجالتی هسـتند، و هرگز اولین قدم را برنمی دارند ( برای آشنایی پیش قدم
نمی شوند).

11- مردانی كه هرگز قدم اول را برنمیرارند، زمانی كه ما پیشقدم می شـویم،

اتوماتیك وار علاقه را در ما از بین میبرند.
... ادامه
zoolal
zoolal
وقتی انسان تمام عمر کار بکند
لحظه ای فرا می رسد که در می یابد کارهای دیگری نیز می توانسته بکند
مثلا : عاشق شود و زیر باران قدم بزند…
به دنیا و مشکلاتش و لو برای چند ساعت فکر نکند…
از گرمی دست معشوق گُر بگیرد…
ولی حالا چند حساب بانکی دارد
چندین مرضِ سبُک و نیم دو جین قرص برای نفس کشیدن…
از این رو تاسف می خورد !
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/11 - 07:01 ·
7
bamdad
bamdad
هی فلانی


دیگر هوای داشتنت را ندارم...


هرجا که دلت میخواهد برو....




فقط آرزو میکنم روزی هوای من به سرت بزند،


و


آنقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت ،


باز هم آرام نگیری....






و اما من....




بر نمیگردم که هیچ .




عطر تنم را هم از کوچه های پشت سرم جمع میکنم ،






که نتوانی لم دهی روی مبل های راحتی ، با خاطراتم قدم بزنی.
:(
دیدگاه · 1393/04/9 - 22:49 ·
6
zoolal
zoolal
گاهی خراب کردن پل ها چیز بدی نیست…
چون باعث می شود نتوانید به جایی برگردید
که از همان ابتدا هرگز نباید قدم می گذاشتید.
دیدگاه · 1393/04/9 - 14:23 ·
6
رضا
220px-Caro.png رضا
zoolal
zoolal
رفته ای اما رد پایت مانده است در من ، کنار تنهایی ام قدم میزند بی من !
دیدگاه · 1393/04/8 - 00:28 ·
4
bamdad
bamdad
یک (روز) خانواده ی لاک پشتها تصمیم گرفتند که به پیکنیک بروند.

از آنجا که لاک پشت ها به صورت طبیعی در همه ی موارد یواش عمل می کنند، هفت سال طول کشید تا برای سفرشون آماده بشن! در نهایت خانواده ی لاک پشت خانه را برای پیدا کردن یک جای مناسب ترک کردند.

در سال دوم سفرشان (بالاخره) پیداش کردند.

برای مدتی حدود شش ماه محوطه رو تمیز کردند، و سبد پیکنیک رو باز کردند، و مقدمات رو آماده کردند. بعد فهمیدند که نمک نیاوردند!

پیکنیک بدون نمک یک فاجعه خواهد بود، و همه آنها با این مورد موافق بودند.

بعد از یک بحث طولانی، جوانترین لاک پشت برای آوردن نمک از خانه انتخاب شد.

لاک پشت کوچولو ناله کرد، جیغ کشید و توی لاکش کلی بالا و پایین پرید، گر چه او سریعترین لاک پشت بین لاک پشت های کند بود!

او قبول کرد که به یک شرط بره؛ اینکه هیچ کس تا وقتی اون برنگشته چیزی نخوره.

خانواده قبول کردن و لاک پشت کوچولو به راه افتاد.

سه سال گذشت… و لاک پشت کوچولو برنگشت. پنج سال … شش سال …

سپس در سال هفتم غیبت او، پیرترین لاک پشت دیگه نمی تونست به گرسنگی ادامه بده .

او اعلام کرد که قصد داره غذا بخوره و شروع به باز کردن یک ساندویچ کرد.

در این هنگام لاک پشت کوچولو ناگهان فریاد کنان از پشت یک درخت بیرون پرید،« دیدید می دونستم که منتظر نمی مونید. منم حالا نمی رم نمک بیارم»!!!!!!!!!!!! !!!!!

نتیجه اخلاقی: بعضی از ماها زندگیمون صرف انتظار کشیدن برای این می شه که دیگران به تعهداتی که ازشون انتظار داریم عمل کنن. آنقدر نگران کارهایی که دیگران انجام میدن هستیم که خودمون (عملا) هیچ کاری انجام نمی دیم.

{-15-}
دیدگاه · 1393/04/6 - 23:23 ·
8
soheil
23.jpg soheil
آیا کسی از این مسابقه کسی خبر داشت ؟؟؟؟؟؟ مسابقه بزرگ نشان دادان باسن
در این مسابقه افراد تلاش میکنن باسن خود را به بهترین نحو به مسافرین داخل قطار نشان دهند .
... ادامه
bamdad
bamdad
آرزویم برایت این است : در میان مردمی که می دوند برای زنده بودن ، آرام قدم برداری

برای زندگی کردن . . .
دیدگاه · 1393/03/29 - 20:46 ·
4
zoolal
zoolal
من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی كه می بینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی برگشت بگذاریم
ببینیم آسمان هر كجا آیا همین رنگ است ؟
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/28 - 18:08 ·
4
صوفياجون
thumb_HM-2013805482907007181401466492.0039.jpg صوفياجون
منم باز نشر کردم......ایمان داشته باش که مشکلت حل میشه اگه صلاح خودش باشه!!

بسم .... الله • الرحمن • الرحيم • الملك • القدوس • السلام • المؤمن • المهيمن • العزيز • الجبار • المتكبر • الخالق • البارئ • المصور • الغفار •بسم .... الله • الرحمن • الرحيم • الملك • القدوس • السلام • المؤمن • المهيمن • العزيز • الجبار • المتكبر • الخالق • البارئ • المصور • الغفار • القهار • الوهاب • الرزاق • الفتاح • العليم • القابض • الخافض • الرافع • المعز • المذل • السميع • البصير • الحكم • العدل • اللطيف • الخبير • الحليم • العظيم • الغفور • الشكور • العلي • الكبير • الحفيظ • المقيت • الحسيب • الجليل • الكريم • الرقيب • المجيب• الواسع • الحكيم • الودود • المجيد • الباعث • الشهيد • الحق • الوكيل • القوي • المتين • الولي • الحميد • المحصي • المبدىء • المعيد • المحيي • المميت • الحي • القيوم • الواجد • الماجد • الواحد • الصمد • القادر• المقتدر • المقدم • المؤخر • الأول • الأخر • الظاهر • الباطن • الوالي • المتعالِ • البر • التواب • المنتقم • العفو • الرؤوف • مالك الملك • ذو الجلال و الاكرام • المقسط • الجامع • الغني • المغني • المانع • الضار • النافع • النور • الهادي • البديع • القهار • الوهاب • الرزاق • الفتاح • العليم • القابض • الخافض • الرافع • المعز • المذل • السميع • البصير • الحكم • العدل • اللطيف • الخبير • الحليم • العظيم • الغفور • الشكور • العلي • الكبير • الحفيظ • المقيت • الحسيب • الجليل • الكريم • الرقيب • المجيب• الواسع • الحكيم • الودود • المجيد • الباعث • الشهيد • الحق • الوكيل • القوي • المتين • الولي • الحميد • المحصي • المبدىء • المعيد • المحيي • المميت • الحي • القيوم • الواجد • الماجد • الواحد • الصمد • القادر• المقتدر • المقدم • المؤخر • الأول • الأخر • الظاهر • الباطن • الوالي • المتعالِ • البر • التواب • المنتقم • العفو • الرؤوف • مالك الملك • ذو الجلال و الاكرام • المقسط • الجامع • الغني • المغني • المانع • الضار • النافع • النور • الهادي • البديع


• اسم های خدا است منتشرش کن بزرگترين گرفتاریت حل میشه
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/22 - 23:08 ·
7
bamdad
bamdad
@tarane


سهراب سپهری

آره من،دختر سبز امروز به خودم قول می دم که یه قایق بسازم و تا دوسال دیگه به آب بندازمش

و برم از این زندگی و این شهر مزخرف

به خدا هم قول می دم که هر روز یه قدم برای ساختن قایق بردارم

حتی اگه در حد یه میخ کوچولو باشه برای قایق . . .
... ادامه
zoolal
zoolal
ﺩﻟﻢ ﮐﻤﯽ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ،
ﮐﻤﯽ ﺳﮑﻮﺕ ،
ﮐﻤﯽ ﺁﺧﺮﺕ ...
ﺩﻟﻢ ﺩﻝ ﺑﺮﯾﺪﻥ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ،
ﮐﻤﯽ ﺍﺷﮏ ،
ﮐﻤﯽ ﺑﻬﺖ ،
ﮐﻤﯽ ﺁﻏﻮﺵ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ...
ﺩﻟﻢ ﯾﮏ ﮐﻮﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﯽ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ !!!
ﻭ ﯾﮏ ﺧﺪﺍ ﺗﺎ ﮐﻤﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻗﺪﻡ ﺑﺰﻧﯿﻢ ...ﻓﻘﻂ ﻫﻤﯿﻦ ...
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/21 - 21:12 ·
4
صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ