یافتن پست: #ورق

bamdad
bamdad
باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد...
آن قدر که اشک ها خشک شوند ،
باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی
را ورق زد ،
به چیز دیگری فکر کرد ،
باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد...
... ادامه
دیدگاه · 1393/06/13 - 22:08 ·
3
شهرزاد
normal_Avazak_ir-Love10844.jpg شهرزاد
فصلی-تازه-در-راه-است
دست در دست هم
یک برگ سرخ
ورق-می‌خورد
رضا
رضا
امشب امیدوار شدم اومد 25 تا دیدگاه داشتم خوبه من منتظر 99+ هستم .
bamdad
bamdad
امشب تمام گذشته ام را ورق زدم :

پر از لحظه های سیاه ، لحظه های داغ و پرالتهاب بی قراری ،

دلتنگی افسرده ، خاموشی ، سکوت ، اشک ، سوختن …. چیزی نیافتم .

نفرین به بودن وقتی با درد همراه است...

:(
دیدگاه · 1393/04/30 - 19:48 ·
5
soheil
soheil
این روزها

احساسم که بر کاغذ می نشیند

پاک می شود!

آمار حاکی ست

ورق برگشته

روی کاغذ,

همه باخته ایم!
دیدگاه · 1393/04/27 - 15:21 ·
7
مائده
مائده
اگر خیلی مهربان شود ،ورق می زند.ولی اغلب،آدم را مچاله می کند، ....
دیدگاه · 1393/04/24 - 19:01 ·
6
bamdad
bamdad
تلفن زنگ می زند


و می دانم تو پشت خط نیستی...


چه کسی باور می کرد ندیدنت ، رنگ سال به خود بگیرد


و من که هفت روز هفته ،ساعت ها می ایستادم کنار کیوسک تلفن


تا دقیقه ای عبورت را تماشا کنم ،


تاب خواهم آورد دوری چند ساله از تو را ؟


در غیاب تو کوهی از کتاب را ورق زدم ،


نیچه را چنان دوره کردم که به برادر تنی من بدل شد


در غیاب تو ترانه های تکان دهنده نوشتم ،


به تماشاى کشورهای جهان رفتم ،



"lمرد" زندگی شدم



اما هنوز جای تو در تک تک دقیقه ها خالی ست ،


شعرها برای زیبا شدن به تکه ای از تو محتاجند


و نوشتن پلی ست که مرا به تو می رساند...


چه کسی باور می کرد در نبود تو تقویم ها ورق بخورند


و من هر سال شمع های تولدم را فوت کنم


بی آن که صدای کف زدنت در گوشم بپیچد ؟


دیگر احتمال بازگشتن تو لطیفه ای ست


که دوستان قدیمی مرا با آن دست می اندازند


و آن قدر در خلأ غیبتت مرده ام


که هیچ زنگ تلفنی از جا نمی پراندم !

{-118-}
دیدگاه · 1393/04/23 - 19:16 ·
3
soheil
koleye.jpg soheil
معلم پای تخته داد می زد-صورتش از خشم گلگون بود
و دستانش به زیر پوششی از گرد پنهان بود
ولی ‌آخر کلاسی ها
لواشک بین خود تقسیم می کردند
وان یکی در گوشه ای دیگر جوانان را ورق می زد
برای آن که بی خود های و هو می کرد و با آن شور بی پایان
تساوی های جبری را نشان می داد
خطی خوانا به روی تخته ای کز ظلمتی تاریک
غمگین بود
تساوی را چنین بنوشت
یک با یک برابر هست
از میان جمع شاگردان یکی برخاست
“همیشه یک نفر باید به پا خیزد”
به آرامی سخن سر داد
تساوی اشتباهی فاحش و محض است!
معلم مات بر جا ماند
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/14 - 18:29 ·
6
bamdad
bamdad
دستم را خوب میخوانی ولی قلبم را فقط ورق میزنی !
دیدگاه · 1393/04/13 - 21:26 ·
5
zoolal
zoolal
شده گاهی خودت را ورق بزنی؟
یادت بیاید که یادت نیست؟
شده گاهی هیچ چیز و هیچ کس مداوا نکند دلتنگیت را؟
شده گاهی آنقدر نباشی که فراموش کنی خودت را؟
شده گاهی با کسی در تلفن خدا حافظی کنی و مدتها
گوشی همان گونه که زنگ می خورد به گوشت بماند؟
شده گاهی یک خط کتاب را ده بار بخوانی؟
شده گاهی با گلدان خالی خانه حرف بزنی؟
شده گاهی در این دنیای مجازی دنبال کسی باشی
که مجازی نیست؟
شده گاهی سرت را آنقدر محکم گرفته باشی که گریه کنی
و گریه نکردی و خندیدی؟
شده گاهی با آهنگ شاد گریه کنی؟
شده گاهی یک فنجان چای را ده بار گرم کنی؟
شده گاهی بغض میان حرفهایت بپرد؟
شده گاهی .......
اینها یعنی مرگ بدون جان دادن هم امکان دارد
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/6 - 17:06 ·
2
صوفياجون
صوفياجون



دیوارِ کوچه‌ی‌ ما هم‌سن‌ و سالمونه‌ !

اون‌ سرگذشت‌ِ نسل‌ِ خاکسترُ می‌دونه‌ !

ما آرزوهامون‌ُ رو آجراش‌ نوشتیم‌ !

گفتیم‌ که‌ تو جهنم‌ دنبال‌ِ یه‌ بهشتیم‌ !

تو بچه‌گی‌ نوشتیم‌ : یا مرگ‌ یا مصدق‌ !

نفت‌ُ ترانه‌ کردیم‌ ، ما بچه‌های‌ عاشق‌ !

تو فصل‌ِ نوجوونی‌ داس‌ُ چکش‌ کشیدیم‌ !

اعدامِ زنبقا ر ُ با داس‌ِ حیله‌ دیدیم‌ !

فصل‌ِ جوونی‌ِ ما دیوارِ خسته‌ی‌ سَرد ،

پیراهن‌ِ قشنگ‌ِ شب‌نامه‌ رُ به‌ تن‌ کرد !

از آسمون‌ صدای‌ بال‌ِ کبوتر اومد !

تقویم‌ِ خون‌ ورق‌ خورد ! گفتن‌ قُرُق‌ سَر اومد !

امّا نشد رهایی‌ شعری‌ بشه‌ رو دیوار !

ما جنگُ دوره کردیم تو بُهت‌ِ دودُ رگبار !

وقتی‌ شقیقه‌هامون‌ جوگندمی‌ شد آخر ،

تو آسیاب‌ِ صبرِ اون‌ جنگ‌ِ نابرابر !

دیوارِ کوچه‌ زخمی‌ از خنجرِ بلا بود !

شعرای‌ یادگاریش‌ با اشک‌ِ مادرا بود !

اون‌ زخما رُ پوشوندن‌ با رنگ‌ُ ننگ‌ُ انکار !

گفتن‌ : نوشتن‌ از عشق‌ ممنوعه‌ روی‌ دیوار !

ما پا به‌ پای‌ دیوار ویرون‌ شدیم‌ ، تکیدیم‌ !

حرفای‌ قلبمون‌ُ رو آجراش‌ ندیدیم‌ !

حالا دیگه‌ رو دیوار چیزی‌ نمونده‌ باقی‌ ،

جز آگهی‌ِ مرگ‌ِ هم‌کوچه‌های‌ یاغی‌ !

هم کوچه های یاغی !

چیزی نمونده باقی !

چیزی نمونده باقی ...
... ادامه
Hooman
Hooman
هر صبح پلکهایت فصل جدیدی از زندگی را ورق می زند !
سطر اول همیشه این است : خدا همیشه با ماست … پس بخوانش با لبخند !
دیدگاه · 1393/03/29 - 00:33 ·
2
zoolal
zoolal
خیلی زیباست
روز بعد از رفتن تو ، آینه جا خورد تا منو دید
آینه با من گفتگو کرد ، اول از حال تو پرسید
روز بعد از رفتن تو ، رازقی مُرد ، باغچه خشکید
دل اطلسی شکست و شعرم از دست تو رنجید
روز بعد از رفتن تو ظلمت تازه ورق خورد
نسترن های رو طاقچه ، بی تو پرپر شد و پژمرد
نفسام رو سینه پس زد، دل جای خالیش رو فهمید
شیشه ی پنجره یخ زد، بارون فاجعه بارید
دونه دونه اشک چشمهام ، روی گونه هام غلطید
عکس یادگاری ما بعدِ تو منو نبخشید !
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/14 - 18:43 ·
7
zoolal
zoolal
دوسـتـای واقـعـی پشت سر هم حـرف نـمیـزنـن

جمع میشن با هـم پشت سر بـقیـه حرف میـزنن !!

( از کتاب اصول زن بودن – جلد ۸ – پـاورقی صفحه ۲۰۱۳ )
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/5 - 12:45 ·
5
zoolal
zoolal
چرا جلد يك كتاب زيباتر از كتاب ورق خورده است؟
چرا انسان مرده محبوب تر از انسان زنده است؟
چرا همسر آينده تودل برو تر از همسر فعلي است؟
چرا آرزوها جذابتر از به وقوع پيوسته ها هستند؟
درحاليكه آنچه به كمك ما مي آيد آنها نيستند.
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/2 - 12:47 ·
5
Mohammad
0.577710001288859043_poppy-04.jpg Mohammad
پشت ديوار عاطفه شقايق روييده
بايد كه رود محبت را به آنجا برد
بگذار شقايق طعم محبت را بچشد
براي تفسير زندگي بايد باشد
كتاب سهراب را بگشا
ورقي بزن،
جمله اي بخوان
آنجا كه
در نمناكي پشت آن ديوار كاه گلي(:x)
شقايق روييده
آنجا كه
سهراب گفته:
***تا @شقايق هست زندگي بايد كرد***

شاعر:عليرضا تقي زاده ثمر
دیدگاه · 1393/02/31 - 14:00 ·
9
bamdad
bamdad
هرگـــز به دیگــران اجازه نده، قلـم خودخواهــی دست بگــیرند،

ســـرنوشت را ورق زننــد، خاطــراتت را پـاک کنند

و پایـانش بنویســند "قســـــمت نبـــــــــود" ...!!
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/29 - 22:58 ·
6
bamdad
bamdad
دیوانه ام می کند مشتی حرف های نزده,

بغضی فرو خورده ,

اتهام کار نکرده

کاش باور می کردی حضورم را

در بینابین لحظه ها

کاش بی قراری هایم را ورق می زدی

کاش دلت می سوخت

به حال پرنده ای که بالی برای پرواز ندارد
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/26 - 21:21 ·
8
Majid
akserver.ir_13905160171.jpeg Majid
جنگ جهانی اول مثل بیماری وحشتناکی ، تمام دنیا رو گرفته بود .


یکی از سربازان به محض این که دید دوست تمام دوران زندگی اش در باتلاق افتاده و در

حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ است ، از مافوقش اجازه خواست تا برای نجات

دوستش برود و او را از باتلاق خارج کند .


مافوق به سرباز گفت :


اگر بخواهی می توانی بروی ،

اما هیچ فکر کردی این کار ارزشش را دارد یا نه ؟


دوستت احتمالا دیگه مرده و ممکن است تو حتی زندگی خودت را هم به خطر بیندازی !


حرف های مافوق ، اثری نداشت ،

سرباز اینطور تشخیص داد که باید به نجات دوستش برود .


اون سرباز به شکل معجزه آسایی توانست به دوستش برسد ، او را روی شانه هایش

کشید و به پادگان رساند .


افسر مافوق به سراغ آن ها رفت ، سربازی را که در باتلاق افتاده بود معاینه کرد و با

مهربانی و دلسوزی به دوستش نگاه کرد و گفت :


من به تو گفتم ممکنه که ارزشش را نداشته باشه ، خوب ببین این دوستت مرده !


خود تو هم زخم های عمیق و مرگباری برداشتی !


سرباز در جواب گفت : قربان البته که ارزشش را داشت .


افسر گفت : منظورت چیه که ارزشش را داشت !؟ می شه بگی ؟


سرباز جواب داد : بله قربان ، ارزشش را داشت ، چون زمانی که به او رسیدم ، هنوز

زنده بود ، نفس می کشید ، اون حتی با من حرف زد !


من از شنیدن چیزی که او بهم گفت الان احساس رضایت قلبی می کنم .


اون گفت : جیم ... من می دونستم که تو هر طور شده به کمک من می آیی !!!


ازت متشکرم دوست همیشگی من !!!

دوست خوبم ! فرصت سلام تنگ است ! که ناگزیر و خیلی زودتر از آنچه در خیالت است

باید خداحافظی را نجوا کنی . فرصت برای با هم بودن ، ممکن است بقدر پلک بر هم

زدنی دیر شده باشد . اما همین لحظه را اگر غنیمت نشماری ، افسوس و دریغ ابدی را

باید به دوش بکشی ! تنها راه رسیدن به دهکده شادی ها ،

گذر از پل دوستی هاست . اگر پای ورقه دوستی ها

، مهر صداقت نخورده باشد ، مشروط و رفوزه شدن در امتحانات زندگی حتمی است .

صداقت ، ضامن بقای دوستی های پاک و معصومانه است . برای ماندن در یاد و خاطر و

دل دیگران ، باید یکدلی و دوست داشتن رو با عشق پیوند زد که راز جاودانگی عشق در

همین است و بس !قلب
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 07:21 ·
zoolal
zoolal
باد
ورق‌های دفترِ شعرم را
با خود بُرد
فردا تمام شهر
عاشقت می‌شوند!
دیدگاه · 1393/02/7 - 17:15 ·
2
zoolal
zoolal
با خودم گفتم: بايد يكبار براي همه چيز گريه كرد.
آن قدر كه اشك ها خشك شوند،
بايد اين تن اندوهگين را چلاند
و بعد دفتر زندگي را ورق زد.
به چبز ديگري فكر كرد.
بايد پاها را حركت داد و همه چيز را از نو شروع كرد.
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/26 - 08:23 ·
5
atefe
atefe
مواد لازم برای عاشقی
تلفن: شرط لازم و کافی برای شروع ، ثبوت و گسترش یک رابطه عاشقانه . در گذشته برای تشخیص صداقت طرف هم کاربرد داشت اما با این سیستم مسخره آی دی کالر و افتادن شماره ، دیگر به درد این کار نمی خورد. نوع همراهشم که دیگه معرکه است! آخر حریم خصوصی و آره و اینا! معمولاً تن صدای عشاق در پشت خط کمی خشدار می شود البته این اشکال مربوط به مخابرات است ، این گونه تماس های تلفنی معمولاً طولانی هستند. شما فکرش را بکنید دو نفر دارند آخرته دورنمای آینده خودشان را برای هم ترسیم می کنند!

همکلاسی: یک تصادف تاریخی . در این مورد سازمان کنکوری ها نقش واسطه را ایفا می کند. عشقی چند منظوره که در تقلب ها و ورقه عوض کردن سر جلسه امتحان هم کاربرد بسزایی دارد. می تواند کلی هم بانی خیر شود برای بچه های دیگر !سر کلاس معمولاً عشاق جوری می نشینند که امتداد نگاهشان از هم عبور کند .در این جور مواقع استاد هم آن دورها در یک گراند تصویر مشغول فعل و انفعالی نامعلوم است . حضرت عشق در این جور مواقع ابتدا به صورت جزوه و نمونه سوال و بعد ها در قالب های مختلف مخابراتی و مراسلاتی ظاهر می شود!

هدیه: بروز عینی ماکزیمم عشق دو کبوتر. وسیله ای که با آن عاشق فریاد می زند :" دلم فقط تورو می خواد." نوع آن از عروسک های خرسی و مرغی و اردکی گرفته تا سند آپارتمان متغیر است.

اتومبیل: وسیله ای برای آزاد شدن انرژی جنبشی ، عامل جاری شدن سیل عشق در بزگراه ها ، لای کشیدن در اتوبان برای نشادن داندن دست فرمان به طرف به همراه آهنگ" ما دو بال پرواز مرغ عشقیم پر کشیدیم تا اوج آسمونا" بسیارمؤثر است. نوع ماشین هم بستگی به توانایی مالی پدر مربوطه از پیکان جوانان 57 جوات اسپرت تا پژو 206 ناز بشی الهی متغییر است. سیستم صوتی هم هرچه باحال تر باشد روابط بهتر تر تحکیم می شود!
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/25 - 10:40 ·
6
bamdad
bamdad
بـــــــاد

ورقه ها ی دفتر شعرم را با خود برد...

فردا تمام

شهر...عاشقت میشوند!
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ