شوهره شب دیر برمیگرده خونه از مهمونی ....
زنش سرش داد میزنه میگه : اگه دو روز منو نبینی چه احساسی خواهی داشت ؟؟؟
شوهره خیلی خوشحال میگه : این خیلی عالی میشه ....
دوشنبه گذشت و شوهره زنش رو ندید ....
سه شنبه و چهارشنبه هم گذشت ....
پنجشنبه , وَرمِ چشم شوهره کمی بهتر شد و تونست با گوشه چشمش زنش رو ببینه ....
... ادامه