یافتن پست: #بزنه

MahnaZ
67974372112863059616.jpg MahnaZ
تفاوت از آرایشگرا
MahnaZ
aks-khandedar-radsms-34.jpg MahnaZ
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
بعضیا چقد باید فلان باشن ک نصف شب زنگ میزنن بابا همه خوابن خااااا زنگ نزن لامذهب {-15-}
Mostafa
Mostafa
گند بزنه به این هاست {-13-}
ıllı YAŁĐA ıllı
asdasd.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
45985164906568152167.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
یادتون باشه گول ترشی های خوش آب و رنگ رو بخورین ولی از خودش یهو یه قاشق نزارین تو دهان مبارکتون {-7-}
چون ممکنه بر خلاف چهره نازنینش طعم به شدت تند و تیزی داشته باشه {-15-}
و از گوشاتون آتیش بزنه بیرون .......{-7-}
تجربه امروز من با بسیار خوش آب و رنگ {-7-}{-32-}
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
مامان سیب زمینی سرخ کنه و هی بری چندتاشو برداری بخوری {-7-} اونم همش دعوات کنه {-7-} خيلي حال ميده {-32-}
iman
iman
گاهی آدم احتیاج داره یکی بیاد بزنه رو شونه ش بگه : "هی رفیق ! از چیزی ناراحتی ؟"
اونوقت آدم برگرده بگه : "آره رفیق ، از همه چی"
غزل
45038650767572189648.jpg غزل
راستشو بگوووووووو
رضا
رضا
ما در ایران پیتزا نداریم!

آیدین سیارسریع
************

بنیامین نتانیاهو در مصاحبه ای با بی بی سی گفت: «من فکر می کنم اگر ایرانی ها آزاد بودند شلوار جین می پوشیدند، به موسیقی غربی گوش می دادند و انتخاباتی آزاد داشتند.»

اولا ما ظهور این پدیده ی جدید در عرصه طنز و مطایبه را به همه طنزنویسان جهان تبریک عرض می کنیم.

ثانیا توجه شما را به گفتگوی یک هموطن خسته از نبود آزادی با نتانیاهو جلب می کنیم:
هموطن: هق هق هق (گریه می کند!)

بنیامین: چی شده عزیزم؟ کی اذیتت کرده؟

هموطن: چی بگم آقا! از کجاش بگم؟ اینا نمیذارن ما آزاد باشیم.

بنیامین: مثلا چیکار می کنن؟ (از جیبش کاغذ و قلم در می آورد)

هموطن: مثلا ما تاکسی نداریم. جلوی شتر وایمیستیم میگیم دربست. هر کی حرف از ماشین بزنه دو سال حبس میخوره.

بنیامین: اوه مای گاد.

هموطن: ما نمی تونیم پیتزا بخوریم! ایرانی ها اصلا نمی دونن پیتزا چی هست. الان خود من حتی نمی دونم پیتزا چیه، ولی دلم میخواد بخورم! اینجا آزادی نیست، پیتزا نیست.

بنیامین (رفته تو حس): خیلی تلخه ...
هموطن: امکان دسترسی به موسیقی غربی تو ایران وجود نداره. ما مجبوریم هر روز 2 ساعت نوار کاستِ امین الله رشیدی رو گوش کنیم.

بنیامین (قطره اشکی از گوشه چشمانش سرازیر می شود)

هموطن: آقای نتانیاهو! من دردم رو به کی بگم؟ ما تو ایران نمی تونیم آووکادو پرورش بدیم.

بنیامین: چرا؟

هموطن: چون آووکادو فقط تو مناطق استوایی به عمل میاد.

بنیامین: خب؟

هموطن: دیگه ظلم از این بیشتر؟
نیامین (منظور را متوجه نمی شود ولی صلاح را در این می بیند که موافقت کند): آهان ... واقعا ... دیگه راهی به جز گزینه نظامی واسه آدم می مونه نه والا ... نه بلا.

هموطن: زن ها تو ایران از هیچ حقی برخوردار نیستن. پوشش غالب زنان تو ایران کارتون یخچاله! کودکان هم وضعیت اسفباری دارن، پسرها تو هفت سالگی از خانواده جدا میشن و تا سی سالگی میرن سربازی و بعدش به قتل می رسن. دخترا هم تا بیست سالگی همینطوری بی دلیل کتک میخورن.
بنیامین: چه کاری از دست من برمیاد؟

هموطن: شما اگه میشه هفته ای یک بار این ظلم هایی که به ما روا میشه رو در قالب مصاحبه تلویزیونی به گوش جهانیان برسون تا همه بفهمن ما کجا زندگی می کنیم!

بنیامین: باشه!

*****************
توضیحات: لازم به ذکر است که هموطن ناراضی نفوذی ستون ما بود.
ادمه نظر اول
... ادامه
Noosha
images.jpg Noosha
خیلی سخته......
بگه...میترسم بعدا فکر کنی عشقم بچه گونه بوده...
! وچندسال بعد....
تو چشات زل بزنه و بگه....
تو عشق بچگی هام بودی...!
دیدگاه · 1392/07/12 - 21:50 ·
6
...
...
دقیقه۵۰باگل ساموئل کاربه تساوی کشیده شد
حالااستقلال باید۳گل بزنه برای قهرمانی...
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
بازی والیبال رو که بردیم {-96-} {-21-} ایشالا بازی بین و رو هم میبریم {-218-} {-21-} {-146-} تا الان 15 دقیقه از گذشته {-265-}
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
ﻣﯿﮕﻢ ﯾﻪ ﻭﻗﺖ ﺯﺷﺖ ﻧﺒﺎﺷﻪ

ﻣﻦ ﺗﺎ ﺍﻻﻥ ﺷﮑﺴﺖ ﻋﺸﻘﯽﻧﺨﻮﺭﺩﻡ …!!!{-54-}
Mostafa
Mostafa
به نظر من که میشه مثل شرکت های هرمی اینجا رو شلوغ کرد هر کی 2 نفر بیاره اون 2 نفرم نفری 2 تا برو تا تهش :D
iman
iman
به دو دلیل اجازه نمیدم مخاطب خاصم به آیفون فایوم دست بزنه :
یک اینکه من آیفون فایو ندارم !
دو اینکه اصلا من مخاطب خاص ندارم !!!
دیدگاه · 1392/07/5 - 23:28 ·
7
LeilA
LeilA
دختر عموم می گفت :

حالا درسته ما قصد ازدواج نداریم ولی خب آخه یه خواستگار نباید بیاد در این خونه ی لامصبو بزنه !؟
iman
iman
یه دوست دختر نداریم

ﺣﻤﻮﻡ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻴﻢ ﺑﻴﺎﺩ ﭘﺸﺘﻤﻮﻥ ﺭﻭ ﻟﻴﻒ ﺑﺰﻧﻪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻣﻴﮑﺎ ﺧﻴﺮﻩ ﺑﺸﻴﻢ ﺍﺯ ﺷﺮﻡ ...

ﺑﻮﺧﻮﺩﺍ ﻓﻘﻂ ﺳﺮﺍﻣﻴﮑﺎ ﺭﻭ ﻧﻴﮕﺎﻩ ﻣﻴﮑﻨﻢ
... ادامه
iman
iman
یه بار رفته بودم درمانگاه آمپول بزنم،
یه دختره اومد آمپولمو بزنه،معلوم بود خیلی تازه کاره!
همینجوری که سرنگو گرفته بود توی دستش،
لرزون لرزون اومد سمت من و گفت:
"بسم الله الرحمن الرحیــــم"
منم که کپ کرده بودم از ترسم گفتم:
"اشهد ان لا اله الا الله"!
هیچی دیگه...
انقدر خندید که نتونست آمپولو بزنه و خدارو شکر یکی دیگه اومد زد ..!
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/1 - 15:51 ·
8
MahnaZ
MahnaZ


یه روز تو رو داشتم می رفتم ، از دور دیدم یک خیلی با کلاس ،
کارت های رنگی قشنگی دستشه ولی این ها رو به هر کسی نمیده ! به ها که اصلاً نمی داد و نمی گرفت ،
در مورد هم خیلی رفتار می کرد و معلوم بود فقط به کسانی میداد
که مشخصات از نظر خودش داشته باشند ، احساس کردم فکر میکنه
هر کسی داشتن این تمام رنگی خیلی خوشگل و گرون قیمت رو نداره ،
لابد فقط به ادم های و پوش و با میده !
بدجوری بودم بدونم اون ها چین !!
با خودم گفتم یعنی نظر این کارت پخش کن خوش تیپ و با کلاس راجع به من چیه ؟! منو تائید می کنه ؟!
هامو با پاک کردم تا مختصر گرد و خاکی که روش نشسته بود پاک بشه
و بزنه ! دادم و در عین حال سعی کردم خودم رو جوری نشون بدم که انگار واسم مهم نیست !
! یعنی به من هم از این میده ؟!
همین طور که سعی می کردم با بی تفاوتی از کنارش بشم با بهم نگاه کرد
و یک طرفم گرفت و گفت : اقای محترم ! بفرمایید !
شد ! با و با حالتی که نشون بدم اصلا برام مهم نیست بهش گفتم :
می گیرمش ولی الان وقت رو ندارم ! چند قدم اونورتر پیچیدم توی و اون قدر بودم که داشتم
با سر می رفتم توی ! وایستادم و با تمام به نگاه کردم ، فکر می کنید رو ؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دیگر نگران خود نباشید ! با جدیدترین و !!
... ادامه
iman
iman
شب همگی خوش تا دیداری دیگر بدرود{-107-}{-83-}
LeilA
LeilA
امیدوارم هیچ مسلمونی مجبور نشه ،

توی توالتی که بو میده مسواک بزنه
MahnaZ
MahnaZ
....
می خواست تا یک سخنگو بخرد،
های متعددی را دید و قیمت و را پرسید.
گفت: " این ؟ سه چهار میلیون ! ... و
دلیل آورد: - " این میگه، تموم شعرای ، ، و 3فروغ رو از !"
به دنبال ، یکی پیدا کرد که بود اما هنوز و داشت،
رو به گفت: " پس این را می خرم که است و نباید باشد"
- این؟!... ، قیمت این بالای شش هفت میلیونه...
چون تمام اشعار و و رو از نا امید نشد و
دیگری پیدا کرد که حسابی بود،
گفت: " این که است و حتماً ... "
- این؟!... ، قیمت اش بالای پونزده شونزده میلیونه...
چون اشعار و و رو ...
که نمی خواست دست خالی برگردد به دیگری اشاره می کند که
و بر بی حرکت افتاده و هایش هوا بود....
انگار هم نمی کشید.
"- این یکی را می خرم که پیداست ، که نمی زند،
حتماً هیچ هم ندارد و باید خیلی باشد..."
- این یکی؟!... اصلاً ! قیمت این بالای شصت هفتاد میلیونه!
"- آخه چرا؟ مگه اینم می خونه؟"
"- نه...! نمی خونه،
حتی ندیدم تا امروز بزنه،
اصلا هیچ کاری نمی کنه...
اما این سه تا طوطی دیگه بهش میگن !
... ادامه
...
...
هرازگاهی
دریاهوس میکنه
به ساحل
سری بزنه...
براش مهم نیست
ساحل دستشومیگیره یانه..
مهم
””اثبات وفاداری دریاست””
دیدگاه · 1392/06/30 - 22:55 ·
9
صفحات: 8 9 10 11 12

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ