یافتن پست: #ثروت

HamidReza
HamidReza
آری از پشت کوه آمده ام !!!
چه میدانستم این ور کوه باید برای ثروت حرام خورد
برای عشق خیانت کرد
برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد
برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند
وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم
می گویند: از پشت کوه آمده...
ترجیح میدهم به پشت کوه برگردم
و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگها باشد !
تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ...!!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/09/1 - 13:26 ·
3
samyar
samyar
خداراچه دیدی دوست من !؟

شاید ، یک روزی ، ” درد ” قیمت پیدا کرد و ما ثروتمند شدیم
bamdad
bamdad
آری از پشت کوه آمده ام...
چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت، حرام خورد؟!
برای عشق خیانت کرد
برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد
برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند
وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم
می گویند: از پشت کوه آمده!

ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و
تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ ها باشد،
تا اینکه این ور کوه باشم و ... گرگ!
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/29 - 23:52 ·
7
ოօհʂεղ
ოօհʂεղ
میگن بزرگترین ثروت هرکسی مهربونیشه؛

چطوری مایه دار؟؟؟
Noosha
a2326d8b5a1f494d437775909eba2420-425 Noosha
آری از پشت کوه آمده ام !!!

چه میدانستم این ور کوه باید برای ثروت حرام خورد

برای عشق خیانت کرد

برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد

برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند

وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم

می گویند: از پشت کوه آمده...

ترجیح میدهم به پشت کوه برگردم

و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگها باشد !

تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ...
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/27 - 21:20 ·
3
Noosha
566541_785.jpg Noosha
"_ملی_هوگ_ولوه (HogeVeluwe) {-41-}
پارک ملی هوگ ولوه (HogeVeluwe) در آمستردام با دارا بودن تپه‌ها و مرداب‌های زیبا یکی دیگر از محل‌های دیدنی آمستردام است. این باغ در سال 1914 توسط یک زوج ثروتمند آلمانی هلندی خریداری شد.
یکی از آن‌ها قصد داشت آن را به شکارگاه تبدیل کند ودیگری یک موزه. ولی سرانجام این پارک هم به شکارگاه تبدیل شد و هم به موزه!
صوفياجون
صوفياجون
{-7-}{-7-}{-7-}
زن و مردي چند سال بعد از ازدواجشون صاحب پسري ميشن و چند روز بعد از تولد بچه متوجه ميشن كه اون يه نابغه اس
بچه در يك سالگي مثل يك ادم بزرگ شروع به حرف زدن ميكنه و در دوسالگي به اكثر زبانها حرف ميزنه، در سه سالگي با اساتيد دانشگاه به بحث و تبادل نظر ميپردازه و در چهار سالگي پيش بيني هاي باور نكردني راجع به علم و پيشرفت اون ميكنه، در جشن 5 سالگيش در حضور همه فاميل اعلام ميكنه: من دقيقا يك سال ديگه ميميرم، مادرم 18 ماه بعد از من ميميره و پدرم يك سال بعد از مرگ مادرم ميميره!!!
پسر بچه همون طور كه گفته بود در شش سالگي ميميره و مرد بلا فاصله در چندين شركت بيمه همسرش رو بيمه عمر ميكنه
طبق پيش بيني بچه مادرش هم دو تاريخي كه گفته بود ميميره و ثروت هنگفتي بخاطر بيمه عمر زن نصيب مرد ميشه!!
مرد تصميم ميگيره يك سال باقي مانده از عمرش رو به خوشي بگذرونه، پس به سفرهاي تفريحي زيادي ميره، در بهترين هتلهاي جهان اقامت ميكنه، گران ترين خودروهاي دنيا رو براي خودش ميخره و در اخرين روز عمرش تمام دوستان و اشنايانش رو دعوت ميكنه، مهموني مفصلي ميگيره و اخرين شب زندگيش رو با يك دختر زيبا مشغول خوشگذروني ميشه...
صبح با صداي جيغ دختره از خواب پا ميشه و در حالي كه تعجب كرده بود كه چرا هنوز زنده اس ميپرسه چي شده؟؟
دختره جواب ميده: وكيل خانوادگي شما تو راهرو افتاده و هيچ حركتي نميكنه، فكر كنم مرده!!!!!
NEGAR
NEGAR
آری از پشت کوه آمده ام...
چه می دانستم این ور کوه باید
برای ثروت، حرام خورد؟!
برای عشق خیانت کرد
برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد
برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند
وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم

می گویند: از پشت کوه آمده!
ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و
تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان
از دست گرگ ها باشد...
تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ!!
... ادامه
iman
iman
-علم بهتر است یا ثروت؟ ، هیچکدام فقط ذره ای معرفت !
MahnaZ
MahnaZ
؟

هوا بدجورى بود و آن و کوچولو حسابى مچاله شده بودند.
هر دو لباس هاى و به تن داشتند و پشت در خانه مى لرزیدند.
پرسید:«ببخشین خانم! شما دارین»
نداشتم و خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم به آنها کمک کنم.
مى خواستم یک جورى از سر خودم بازشان کنم که چشمم به آنها افتاد
که توى دمپایى هاى کهنه کوچکشان شده بود. گفتم: «بیایین تو یه فنجون گرم براتون درست کنم.»
آنها را داخل آشپزخانه بردم و کنار نشاندم تا را کنند.
بعد یک فنجان و کمى و به آنها دادم و مشغول کار خودم شدم.
زیر چشمى دیدم که کوچولو خالى را در دستش گرفت و خیره به آن نگاه کرد.
بعد پرسید:« ! ؟ »
نگاهى به مبل هایمان انداختم و گفتم: «من اوه... نه!»
کوچولو فنجان را با احتیاط روى آن گذاشت و گفت: «آخه و اش به هم مى خوره.»
آنها درحالى که بسته هاى را جلوى گرفته بودند تا به نزند، رفتند.
هاى سفالى آبى رنگ را برداشتم و براى اولین بار در عمرم به رنگ آنها دقت کردم.
بعد سیب زمینى ها را داخل آبگوشت ریختم و هم زدم.
، ، ، ، یک و ، همه اینها به هم مى آمدند.
صندلى ها را از جلوى بخارى برداشتم و سرجایشان گذاشتم و اتاق نشیمن کوچک خانه مان را مرتب کردم.
هاى را از کنار بخارى، .
مى خواهم همیشه آنها را همان جا نگه دارم که هیچ وقت یادم نرود چه .
... ادامه
Noosha
03.jpg Noosha
فقیر به دنبال شادی ثروتمند
ثروتمند به دنبال سادگی زندگی فقیر است
کودک به دنبال آزادی بزرگتر
بزرگتر به دنبال سادگی کودکی
آنان که رفته اند در آرزوی بازگشت
آنان که مانده اند در آرزوی رفتن…
خدایا کدامین پل در کجای دنیا شکسته است، که هیچ کس به مقصدش نمی رسد؟!
... ادامه
Noosha
suleymaniye-mosque-istanbul1.jpg Noosha

مسجد سلیمانیه به همراه گنبد و چهار مناره بلند و باریکش همچون تاجی بر سر یكی از هفت تپه و ناظر بر شاخ طلایی است. این مسجد بدستور بزرگترین، ثروتمند‌ترین و قدرتمند‌ترین سلطان عثمانی، سلیمان اول (۱۵۶۶-۱۵۲۰) و توسط معمار سنیان که معروفترین معمار دوره طلائی امپراطوری عثمانی به شمار می‌آمده، ساخته شد و چهارمین مسجد اشرافی بود كه در استانبول بنا شد. گرچه معمار سینان مسجد كوچكتر سلیمیه را بهترین كار خود میدانست اما مسجد سلیمانیه را برای آرامگاهش انتخاب كرد. شاید به این خاطر كه می‌دانست این مسجد جایی خواهد بود كه بیشتر نامش را جاودان می‌كند. آرامگاه او نزدیك ساختمان مدرسه و درست بیرون باغ مسجد است.
این مسجد که یکی از زیباترین مساجد موجود در شهر استانبول می‌باشد در فاصله سالهای ۱۵۵۰ تا ۱۵۵۷ میلادی و در قسمت غربی خلیج استانبول بنا شد.
... ادامه
MahnaZ
MahnaZ
یک تهرانی، یه اصفهانی، یه شیرازی و یک آبادانی توی کافی شاپ با هم صحبت میکردند :
تهرانی: من یک موقعیت عالی دارم، می خوام بانک ملی رو بخرم !
اصفهانی: من خیلی ثروتمندم و می خوام شرکت بنز رو بخرم !
شیرازی: من یه شاهزاده ثروتمندم و می خوام شرکت مایکروسافت و اپل رو بخرم !
سپس منتظر شدند تا آبادانی صحبت کند
.
.
.
.
.
.
آبادانی قهوه خود رو هم زد. خیلی با حوصله قاشق رو روی میز گذاشت،
یه کم قهوه خورد، یه نگاهی به اونها انداخت و با آرامی گفت:
نمیفروشم....!!!
... ادامه
MahnaZ
MahnaZ
هرکس در دادن بين و فرق گذارد،
در روز را در حالی خواهد کرد که بر او است. (ع)
Mohammad
Mohammad
... ادامه
MahnaZ
0.052466001319804080_jazzaab_ir.jpg MahnaZ
روزی یک ، بچه کوچکش را به یک برد
تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند ، چقدر هستند .
آنان یک یک را در یک به سر بردند .
در راه بازگشت و در ، از بچه پرسید : درباره چی بود ؟
پاسخ داد : بود !
پرسید : آیا به آنان کردی ؟
پاسخ داد : فکر می کنم !
و پرسید : چه چیزی از این گرفتی ؟
کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت : فهمیدم که در خانه داریم و تا .
در داریم و ای دارند که ندارد .
در هایی داریم و را دارند .
به محدود می شود ، اما !
در های ، بند آمده بود .
اضافه کرد : که به دادی واقعا چقدر هستیم
صوفياجون
صوفياجون
من از بی نیازی به ثروت رسیدم
که از بی نیازان غنی تر ندیدم
برای رسیدن به آرامش دل
من از مال دنیا چه آسان بریدم

من از بی نیازی به ثروت رسیدم
که از بی نیازان غنی تر ندیدم


خدایا من از تو دولت نمی خواهم
مطاع دنیا و شوکت نمی خواهم
فقط به لطف بی کرانت
به من عطا کن آرامش خاطر
ای خالق قادر


خدایا من از تو دولت نمی خواهم
مطاع دنیا رو شوکت نمی خواهم
فقط به لطف بی کرانت
به من عطا کن آرامش خاطر
ای خالق قادر

فقط به لطف بی کرانت
به من عطا کن آرامش خاطر


من از بی نیازی به ثروت رسیدم
که از بی نیازان غنی تر ندیدم

من مشتری دائم می خانه ی عشقم
سرمست و خراباتی پیمانه ی عشقم

با من سخن از قصر سلیمان نتوان گفت
درویش صفت عاشق ویرانه ی عشقم

با من سخن از قصر سلیمان نتوان گفت
درویش صفت عاشق ویرانه ی عشقم

من از بی نیازی به ثروت رسیدم
که از بی نیازان غنی تر ندیدم
LeilA
LeilA
خواستید زن بگیرید اول اسمشو برید تو فیسبوک سرچ کنید.
اگر فیسبوک نداشت اصن نیگا قیافه و مال و ثروتش نکنید.از همونجا برید محضر....

مبارکه
... ادامه
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥

دو نوع زن وجود دارد؛ با یكی ثروتمند می شوی و با دیگری فقیر
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/4 - 11:12 ·
11
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
دختر عاقل ، جوان فقیر را به پیرمرد ثروتمند ترجیح می دهد.
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/4 - 11:11 ·
10
صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ