یافتن پست: #باغبان

مرجان بانو :)
مرجان بانو :)
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم.... . . .
.
.
.
.
.

مثلا من رضا ام دارم پست عاشقانه میذارم.{-105-}
22 دیدگاه · 1393/12/14 - 07:33 توسط Mobile ·
4
bamdad
bamdad
سیب هـا از چشم درخت اُفتـــــاده اند...

درخت از چشم بــاغ می اُفتــــد...

باغ از چشم باغبـــان...

و باغبان از چشم دنیــا...

پس جای نگرانــــی نیست،

این یک امر عادیســت، اگر من هم از چشم تو افتـــادم..

{-15-}
دیدگاه · 1393/10/20 - 21:41 ·
5
ıllı YAŁĐA ıllı
Screenshot_2014-12-15-15-42-58-1.png ıllı YAŁĐA ıllı
bamdad
bamdad
داستان باغبان و چیدن سیب(از زبان سیب)

دخترک خندید و
پسرک ماتش برد !که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می خواست،
حرمت باغچه و دختر کم سالش را
از پسر پس گیرد !غضب آلود به او غیظی کرد !این وسط من بودم،
سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم،
بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق
و لب و دندان ِ
تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم
و به خاک افتادم
چون رسولی ناکام !هر دو را بغض ربود…دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
” او یقیناً پی معشوق خودش می آید ! ”پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
” مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد ! ”سالهاست که پوسیده ام آرام آرام !عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز !جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم،
همه اندیشه کنان غرق در این پندارند:این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت

{-35-}
رضا
b48c5caa270b97eebb29a18949290e5d_500.jpg رضا
اگر حوصله داشته باشن کنیم .

فقط چند تا نکته رو رعایت کنید :
1. فقط یک بیت از شعر رو تو نظرات بنویسید و حتما اسم شاعر هم همراهش باشه در صورت امکان بزنید مثلا و...

2. شعری که می نویسید حرف اولش باید مشابه آخرین حرف شعری باشه که نفر قبلی نوشته .

3. طوری شعرها رو اضافه کنید تا بقیه هم مشارکت کنن یعنی بعد از نوشتن یک بیت شعر صبر کنید نفر بعدی جواب بده .

4. نظرات اضافی حذف میشن .

من یک بیت از حافظ رو میگذارم تا بقیه ادامه بدن .
دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید/زینهار ای دوستان جان من و جان شما
Majid
index.jpg Majid
شعر زیبای حمید مصدق

توبه من خنديدي و نمي دانستي

من به چه دلهره از باغچه همسايه

سيب را دزديدم

باغبان از پي من تند دويد

سيب را دست تو ديد

غضب آلوده به من كرد نگاه

سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك

وتو رفتي و هنوز،

سال ها هست كه در گوش من آرام،آرام

خش خش گام تو تكراركنان

مي دهد آزارم

و من انديشه كنان

غرق اين پندارم

كه چرا ، خانه كوچك ما سيب نداشت



جواب بسیار زیبای فروغ فرخ زاد :

من به تو خندیدم
چون که می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه


پدر پیر من است
من به تو خندیدم

تا که با خنده خود پا

سخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک

لرزه انداخت به دستان من و

سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک

دل من گفت: برو

چون نمی خواست به خاطر بسپارد

گریه تلخ تو را

و من رفتم و هنوز

سالهاست که در ذهن من آرام آرام

حیرت و بغض تو تکرار کنان

می دهد آزارم

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت...
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/31 - 02:27 ·
1
soheil
soheil
عكس روي باغبان پيداست در هر برگ گل
سير كن نقش خدا را در پروانه ها

داستان اهل دنيا را به دنيا دار گوي
گوش من آزرده شد از جور اين افسانه ها
... ادامه
دیدگاه · 1393/04/27 - 15:54 ·
5
zoolal
zoolal
باغبانی پیرم که به غیر از گلها از همه دلگیرم...
کوله ام غرق غم است...
آدم خوب کم است...
عده ای بی خبرند...
عده ای کور و کرند...
و گروهی پکرند...
دلم از اینهمه بد میگیرد...
وچه خوب...
آدمی می میرد...
... ادامه
دیدگاه · 1393/03/28 - 18:13 ·
5
Majid
Majid
باغبانی پیرم ، که به غیر از گل ها از همه دلگیرم
کوله ام غرق غم است ، آدم خوب کم است
عده ای بی خبرند ، عده ای کور و کرند ، اندکی هم پکرند
و میان رفقا ، عده ای همچو شما تاج سرند . . .
... ادامه
دیدگاه · 1393/02/15 - 08:57 ·
soheil
soheil
امشب اي ماه به درد دل من تسكيني




آخر اي ماه تو همدرد من مسكيني




كاهش جان تو من دارم و من مي دانم




كه تو از دوري خورشيد چه ها مي بيني




تو هم اي باديه پيماي محبت چون من




سر راحت ننهادي به سر باليني




همه در چشمه مهتاب غم از دل شوئيد




امشب اي مه تو هم ازطالع من غمگيني




من مگر طالع خود در تو توانم ديدن




كه توام آينه بخت غبار آگيني




هرشب از حسرت ماهي من و يك دامن اشك




تو هم اي دامن مهتاب پر از پرويني




باغبان خار ندامت به جگر مي شكند




برو اي گل كه سزاوار همان گلچيني




تو چنين خانه كن و دل شكن اي باد خزان




گر خود انصاف دهي مستحق نفريني




ني محزون مگر از تربت فرهاد دميد




كه كند شكوه ز هجران لب شيريني




كي بر اين كلبه طوفان زده سر خواهي داد




اي پرستو كه پيام آور فرورديني




شهريارا اگر آيين محبت باشد




چه حياتي و چه دنياي بهشت آييني
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/5 - 19:41 ·
3
soheil
soheil
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
شب هجران نکند قصد دل آزاری من
روزگاری که جنون رونق بازارم بود
تو نبودی که بیایی به خریداری من
برگ پاییزیم و خسته دل از باد خزان
باغبان نیز نیامد پیِ دلداری من
اشک گرم و غم عشق آمد و جانا چه کنم
گر به فردا نرسد این شب بیداری من
من و دیوانگی و مهر و وفا یار شدیم
تا تو باشی و من و عشق و وفاداری من
عشق اگر با تو بیاید به پرستاری من
قصه ی عشق شود قصه ی بیماری من
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/5 - 22:20 ·
9
soheil
31.jpg soheil
تو به من خندیدی
و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
می دهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق این پندارم
که چرا
خانه کوچک ما سیب نداشت...
... ادامه
...
...
شبی میمیرم ازهجروفراقت
ندارم دوریت راصبروطاقت
اگرمردم مکن گریه برایم
که من گفتم:به توشرط بلاغت
خوشاآن باغبان گلعذارت
که میچیندگلی جانازباغت
بروبی من ببالین نگارت
بسوزان بهراوروشن چراغت

شعربداهه از{-38-}نیما
دیدگاه · 1392/09/25 - 01:55 ·
8
...
33love.rzb.ir-1.jpg ...
.
samyar
samyar
خشکسالی شده است...

درختان جنگل سبزم سوختند

حال من مانده ام و خاکستری از خاطرات سبز...

باغبانی پیر

دلشکسته

ازهمه ی دنیا سیر...

خدایا...

دیگر مرا باتو هم کاری نیست...
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/26 - 15:58 ·
5
...
تصی از حیوانات دوست داشتنی (36 ع.jpg ...
...
MahnaZ
MahnaZ
کل کل و در شعر معروف

" خرداد ۱۳۴۳ ″

به من خندیدی و نمی دانستی
به چه دلهره از باغچه همسایه را دزدیدم
از پی من تند دوید
را دست دید
به من کرد
دندان زده از دست تو افتاد به
و رفتی و هنوز ،
سال هاست که در من آرام آرام
گام تو تکرار کنان می دهد
و اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چرا کوچک ما نداشت

״ زیبای به ״

به خندیدم
چون که می دانستم
به چه دلهره از باغچه همسایه را دزدیدی
از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغچه همسایه
من است
به خندیدم
تا که با تو پاسخ تو را خالصانه بدهم
چشمان تو لیک انداخت به و
دندان زده از دست من افتاد به
من گفت : برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد تو را ... .
و رفتم و هنوز سال هاست که در ذهن من آرام آرام
و تو تکرار کنان
می دهد
و اندیشه کنان غرق در این پندارم
که چه می شد اگر خانه ما نداشت
Majid
Majid
و اما ناگفته های باغبان پدر :




من گمانم این بود

من چه می دانستم، کاین گریزت ز چه روست؟

که یکی بیگانه

با دلی هرزه و داسی در دست -

در پی کندن ریشه از خاک

سر ز دیوار درون آورده

مخفی و دزدانه...

تو مپندار به دنبال یکی سیب دویدم ز پیت

و فکندم بر تو نگهی خصمانه!

من گمان می کردم چشم حیران تو چیزی می جست

غیر این سیب و درختان در باغ

به دلم بود هراسی که سترون ماند

شاخ نوپای درخت خانه...

و نمی دانستم راز آن لبخندی که به دیدار تو آورد به لب

دختر پاکدلم، مستانه!

من به خود می گفتم: «دل هر کس دل نیست!»

هان مبادا که برند از باغت

ثمر عمر گرانمایه تو

گل کاشانه تو



آن یکی دختر دردانه تو

ناکسان، رندانه!

و تو رفتی و ندیدی که دلم سخت شکست

بعد افتادن آن سیب به خاک...

بعد لرزیدن اشک، در دو چشمان تر دخترکم...


تو رفتی و هنوز

سالها هست که در قلب من آرام آرام

خون دل می جوشد

که کسی در پس ایام ندید

باغبانی که شکست بیصدا، مردانه...
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/25 - 00:59 ·
5
Majid
Majid
و اما از زبان سیب بشنویم:

دخترک خندید و

پسرک ماتش برد !

که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده

باغبان از پی او تند دوید

به خیالش می خواست،

حرمت باغچه و دختر کم سالش را

از پسر پس گیرد !

غضب آلود به او غیظی کرد !

این وسط من بودم،

سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم

من که پیغمبر عشقی معصوم،

بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق

و لب و دندان ِ

تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم

و به خاک افتادم

چون رسولی ناکام !

هر دو را بغض ربود…

دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:



او یقیناً پی معشوق خودش می آید

!

پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:

مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد .

سالهاست که پوسیده ام آرام آرام !

عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز !

جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم،

همه اندیشه کنان غرق در این پندارند:

این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت.....
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/25 - 00:59 ·
5
Noosha
06439de33d6dae17f1df5c8b4e3d160b-425.jpg Noosha
{-18-}{-18-}{-18-}
... ادامه
محسن
محسن
باغبان در را نبند من فرد گلچین نیستم، من اسیر یک گلم دنبال هر گل نیستم
دیدگاه · 1392/06/14 - 00:55 ·
5
amir hossein
amir hossein
"باز منو کاشتی رفتی” چیست ؟
اعتراض نهال به باغبان وظیفه نشناس !
دیدگاه · 1392/05/24 - 14:28 ·
5
Mostafa
Mostafa
ماجرای انتخاب همسر برای شاهزاده چین
صفحات: 1 2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ