یافتن پست: #عالیه

ıllı YAŁĐA ıllı
a%20(24).jpg ıllı YAŁĐA ıllı
عالیه ... {-137-}
Majid
183.jpg Majid
ایمان وقتی میخواستن ببرنش مدرسه
ıllı YAŁĐA ıllı
a (17).jpg ıllı YAŁĐA ıllı
يا باهام ازدواج ميكني يا !!!!!!!!!!! {-289-}{-62-}
iman
iman
خانومی برای درمان مشکل بچه دار نشدن خود به پزشک مراجعه کرد. پس از معاینات و آزمایش های مربوطه، پزشک نظر داد که متاسفانه مشکل از مرد میباشد و تنها راه حل
ممکن، بهره برداری از خدمات «پدر جایگزین» است.

زن: منظورتان از پدر جایگزین چیست؟

پزشک: مردی که با دقت انتخاب می شود تا نقش شوهر را اجرا و به بارداری خانم کمک کند..

زن تردید نشان داد لکن شوهرش بچه می خواست و او را راضی کرد تا راه حل را بعنوان تجویز پزشک بپذیرد.

چند روز بعد جوانی را یافتند تا زمانیکه شوهر در خانه نباشد برای انجام وظیفه مراجعه کند.

روز موعود فرا رسید، لکن همسایه طبقه بالا نیز همان روز عکاسی را برای گرفتن عکس از نوزاد خود دعوت کرده بود تا در منزل از کودکشان چند عکس بگیرد.

از بد حادثه عکاس آدرس را اشتباهی رفته و به خانه زوج جوان رسید و در زد. زن در را باز کرد.

- سلام، برای موضوع بچه آمدم.

- سلام، بفرمائید.

- میخوام هرچه زودتر شروع کنم.

- باشه! بریم اتاق خواب؟

- حرفی نیست، هرچند که سالن مناسب تر است؛ دو تا روی فرش، دوتا رو مبل و یکی هم تو حیاط.

- چند تا؟

- حداقل پنج تا. البته اگر بیشتر خواستید حرفی نیست.

عکاس در حالیکه آلبومی را از کیف خود بیرون می آورد، ادامه داد:

- مایلم نمونه کارم را نشونتون بدم. روشی را بکار می برم که مشتریام خیلی دوست دارن.. مثلاً ببینید این بچه چقدر زیباست. اینکار رو تو یک پارک کردم.. وسط روز بود و مردم جمع شدن تماشا کنن. اون خانم خیلی پر توقع بود و مرتباً بهانه می گرفت. در نهایت مجبور شدم از دو تا از دوستام کمک بگیرم. علاوه بر اون یه بچه گربه هم اونجا بود و دم و دستگاه رو گاز می گرفت.

زن بیچاره حیرت زده به سخنان گوش می کرد.

- حالا این دوقلوها را نگاه کنین.. اینبار خودی نشان دادم. مامانه همکاری تاپی کرد وظرف پنچ دقیقه کارمون رو تموم کردیم. رسیدم و با دو تا تق تق همه چیز روبراه شد و این دوقلوهائی که می بینید..

حیرت زن به نوعی سرگیجه تبدیل شده بود و عکاس اینگونه ادامه می داد:

- در مورد این بچه کار سخت تر بود. مامانش عصبی شده بود. بهش گفتم شما آروم باشید تا من کار خودمو بکنم. روشو برگردوند و همه چی بخوبی و خوشی پایان یافت.

چیزی نمونده بود که زن بیچاره از حال برود. طرف آلبوم را جمع کرده و گفت:

- شروع کنیم؟

- هر وقت شما بگین!

- عالیه! میرم سه پایه رو بیارم...
... ادامه
LeilA
LeilA
وقتی دو عاشق از هم جدا میشن ...

دیگه نمی تونن مثل قبل دوست باشن....

چون به قلب همدیگه زخم زدن...

نمی تونن دشمن همدیگه باشن...

چون زمانی عاشق بودن...

تنها می تونن آشناترین غریبه برای همدیگه باشن....
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
2c4c5a67ba83aad7b805a95970b5afff.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
رو ببین اصن خيلي تميزه ... {-16-}
MahnaZ
137545389271851.jpg MahnaZ
... ادامه
رضا
رضا
سلام به همه دوستان . بعد چند روز درگیری با سایت :) خب همه امتیازهای خودتون رو دیدن ؟
صوفياجون
blue_roze_flower_image.jpg صوفياجون
MahnaZ
mo9436.jpg MahnaZ
MahnaZ
تنهایی.jpg MahnaZ
شبی از شبها، در حال و و و بود.
در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه خود را، بالای سرش دید، که با و ؛ او را، نظاره می کند !
پرسید : برای چه این همه ابراز و و می کنی؟
گفت : برای و از ، و از !
گفت : می پرسم ، ده؟
گفت : با ؛ .
گفت : اگر را، دهی ، هدف تو از آن چیست؟
گفت: خوب معلوم است ؛ برای آنکه از و آن بهره مند شوم .
گفت: اگر آن ، برایت و کند، آیا از خود، خواهی شد؟
: خوب راستش ...!نمی توانم دیگری از آن ، برای خود، تصور کنم!
گفت: حال اگر این ، برایت دهد چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟!
گفت : هرگز ، مطمئنا آن ، برایم مهمتر و با ، خواهند بود!
گفت :پس نیز؛ برای ، چنین باش!
همیشه کن، تا با از ، ، و ؛ گردی.
کن تا آنقدر برای ، و ، و با شوی
تا و ، و او را، بدست آوری .
از تو و نمی خواهد!
، از تو ، ، ، و با شدن را می خواهد و می پذیرد،
و و را.....!
صوفياجون
0.597821001291325113_irannaz_com.gif صوفياجون
صوفياجون
صوفياجون
!
سالگرد ازدواج

زن:عزیزم امیدوارم همیشه عاشق هم بمانیم و شمع زندگی مان نورانی

باشد.

مرد:عزیزم کی نوبت کیک می شه؟؟

روز زن

زن:عزیزم مهم نیست هیچ هدیه ای برام نخریدی یک بوسه کافیه!
مرد:خوشحالم تو رو انتخاب کردم آشپزی تو عالیه(شام چی داریم؟)

روز مرد

زن:وای عزیزم اصلا قابل تو رو نداره کاش می تونستم هدیه بهتری بگیرم.
مرد:حالا اشکال نداره عزیزم سال دیگه جبران می کنی (چه بوی غذایی میاد).

40 روز بعد از تولد بچه
زن:وای مامانی بازم گرسنه هستی (عزیزم شیر خشک بچه رو ندیدی!)
مرد:با دهان پر (نه عزیزم ندیدم!راستی عزیزم شیر خشک چرا اینقدر خوشمزه اس!!!)

40 سال بعد

زن:عزیزم شمع زندگیمون داره بی فروغ میشه ما پیر شدیم
مرد:یعنی دیگه کیک نخوریم!

2ثانیه قبل از مرگ

زن:عزیزم همیشه دوستت داشتم.
مرد:گشنمه

وصیت نامه

زن:کاش مجال بیشتری بود تا در میان عزیزانم می بودم و نثارشان می کردم تمام زندگی ام را
مرد:شب هفتم قرمه سبزی بدید!

اون دنیا

زن"خطاب به فرشته مسئول:خواهش می کنم ما را از هم جدا نکنید,نه نه عزیزم...خدایا به خاطرمن((و سرانجام موافقت میشه مرد از جهنم بره بهشت))
مرد:خطاب به دربار جهنم:حالا تو بهشت شام چی میدن؟
{-7-}{-7-}{-4-}{-6-}{-12-}{-33-}
ıllı YAŁĐA ıllı
c11937b148781f06c133a1eeb0c92ad1.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
شهرزاد
شهرزاد
بعضی چیزها را " باید " بنویسم

نه برای اینکه همه " بخونن " و بگن " عالیه "

برای اینکه " خفه نشم "

همین !!
... ادامه
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
しѺ√乇 MσstᗩƑᗩ ᵐ しѺ√乇
⌘⌘ RAHGOZAR ⌘⌘
⌘⌘ RAHGOZAR ⌘⌘
عزيز

{-21-}{-21-}{-21-}

يه تعداد سايت هايي هستن

كه ميتونيم با اون سايت هاي

اسم كاربريمون رو ويرايش كنيم

وب سايت ها داخل ...
رضا
رضا
خوشم میاد مهناز فید تخصصی میزنه همه رو درگیر میکنه عالیه . مهناز آورین یه شکلات برات میخرم {-7-}
MahnaZ
Mostafa
4.jpg Mostafa
2 دیدگاه · 1392/05/8 - 21:41 در Jewellery ·
6
رضا
nemidoonam-no share.png رضا
امکان هم فراهم شد از این به بعد میتونین پستهایی که باز نشر کردین رو لغو بازنشر کنید . توی عکس میتوین ببینین .
♥هـــُدا♥
جــدایی (409).jpg ♥هـــُدا♥
بعضی چیزها را " باید " بنویسم

نه برای اینکه همه " بخونن " و بگن " عالیه "

برای اینکه " خفه نشم "

همین...
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/1 - 21:52 ·
5
๓เรร-รєթเ๔єђ
๓เรร-รєթเ๔єђ
حال من عالیه باتو............
دیدگاه · 1392/05/1 - 15:37 ·
3
رضا
رضا
با کمک امید میتونم این امکان ارسال پست از طریق اس ام اس رو راه اندازی کنم .
امید
صفحات: 7 8 9 10 11

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ