یافتن پست: #چشمم

shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
{-232-} حیف محرمه وگرنه پارتی میگرفتم
㋡
mastane44

سلااااااام آجی گلم خوبی؟؟؟{-23-}{-49-}

دیروز پیغامتو به ممد رسوندم اصن یادش نمیومد{-15-}
گفت بت بگم عن بیا یاهو{-7-}
bamdad
bamdad
ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﺷﮏ
ﺍﺯ ﭼﺸﻤﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ
ﭼﻮﻥ ﻗﻄﺎﺭ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﻫﺎ
ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﻣﺮﺩﻩ.
ﻧﮑﻨﺪ ﺍﺷﮏ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﯾﻨﻬﺎ
ﻧﮑﻨﺪ ﻣﺮﺩﻩ ﺍﻡ
ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺗﻮ !؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/29 - 18:34 ·
5
MahnaZ
mo10691.jpg MahnaZ
های زیبای
... ادامه
ოօհʂεղ
ოօհʂεղ
بهم گفت میشناسیش؟
هزار تا خاطره اومد جلوی چشمم اما فقط یه لبخند تلخ زدم و گفتم…..
میشناختمش…
ოօհʂεղ
ოօհʂεղ
ﻋﯿﻨﮏ ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﺭﻭ ﭼﺸﻤﻢ ﺑﻮﺩ . . .



ﺣﻮﺍﺳﻢ ﭘﺮﺕ ﺷﺪ ﺑﻪ ﺳﺎﭘﻮﺭﺕ



ﺩﺧﺘﺮﻩ ، ﺑﺎ ﺻﻮﺭﺕ ﺭﻓﺘﻢ


توبغلش



ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﺗﺎ ﺍﻭﻣﺪ ﺳﺮﻭ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﻪ . . .

ﮔﻔﺘﻢ : ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎﻡ : ((


ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﺑﻐﺾ ﮐﺮﺩ..
... ادامه
bamdad
bamdad
اولین جمله ای که ما در اول دبستان یاد می گیریم چیست؟

بابا آب داد / بابا نان داد

اولین جمله ای که انگلیسها در اول دبستان یاد می گیرند :...

من می توانم بخوانم و بنویسم

و اولین جمله ای که ژاپنیها در اول دبستان یاد می گیرند :

من می توانم بدوم

و اینچنین است که ما همیشه چشممان دنبال دست پدر است!!!
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/22 - 16:03 ·
6
ıllı YAŁĐA ıllı
231.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
درد دل امام زمان(عج) با امام حسین(ع) ...
بخون و برای غریبی مولامون گریه کن!{-60-}
در آن لحظه که اشکهای گرمتان میچکد ما را هم از دعای خیرتان بی بهره نسازید! {-35-}
متن در :دیدگاه
...
میمون ها هم سیگاری شدند! (25 عکس)(01.jpg ...
الامیمونی من زود برگرد..
زهجرت گشته دل پرغصه ودرد
بودپیپی به لب عینک به چشمم
غم هجران توکشت آخراین مرد
م.ن
برای میمونی زیبایم
... ادامه
دیدگاه · 1392/08/18 - 18:52 ·
9
رضا
رضا
هر وقت حرف مذاکرات 5+1 میشه یاد قسمت دوم ها و مذاکره درختها میفتم . که از صبح تا شب وقت گذاشتن و فقط با هم احوالپرسی کردن.
Mohammad
ya abolfazl 1.jpg Mohammad


خدا رو شکر محرمت رو دیدم دوباره آقاجون

نمردم و دیدم که چشمهام بارون میباره آقاجون

دربه در کوچه نشین دوباره مهمون توه

تموم قصه همینه دلم پریشون توه

ابر نگاهم میباره به هوای حرمت

روزی چشمم دوباره می رسه از کرمت

دلم مثل برگ گلی که خشک و بیرنگه آقام

فقط میخوام گریه کنم دلم برات تنگه آقام

وای غریب آقام

وقتی میام خونه ی تو اسمم رو از یاد میبرم

حس می کنم نگام می کنی وقتی میسوزه جگرم

رسیده اون شبهایی که به نوکرات سر میزنی

کاشکی یه بار جلوه کنی شبی که نزدیک منی

منم که عمری اسیرم اسیر کرب و بلا

مرده و حرفش می میرم میون سینه زنا

آب حیاته به خدا چایی روضه های تو

مرحله ی آخر عشق سینه زدن برای تو

وای غریب آقام

گذاشتی منت به سرم اجازه دادی که بیام

بذار بمونم تا ابد عالم رو بی تو نمی خام

آتش سینم میرسه به دریای چشم ترم

کار من رو یک سره کن یک ساله که منتظرم

محرم تو تموم دلیل بودنمه

فشار بغض گلومه زخمی که رو تنمه

دوباره انگار که یکی میون این قلب منه

روضه ی عباس میخونه دلم رو آتش میزنه

وای یل کربلا

مداح :
... ادامه
[فایل]
ıllı YAŁĐA ıllı
65848940646146531829.jpeg ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
459745_hfmH5HNM.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
Mostafa براي داداش مصطفي {-32-}
Noosha
images.jpg Noosha
زمان
برای آنهایی که در انتظارند آهسته است
برای آنهایی که نگرانند سریع است
برای آنهایی که غمگینند طولانیست
برای آنهایی که شادند کوتاه است
ولی برای آنهایی که عاشقند وجود ندارد !
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
یکی از پر استرس ترین لحظات دوران وقتی بود که

دیکته تموم میشد و مبصر دفترا رو جمع میکرد میذاشت رو میز معلم ...

ما هم هی حواسمون به دفترمون بود ببینیم کی نوبت صحیح کردن دیکته ما میشه ، نوبتمون که میشد همش چشممون به خودکار معلم بود ببینیم غلط داریم یا نه …

قلبمونم تند تند میزد !!!
... ادامه
Mohammad
d8bd3f7351f4.jpg Mohammad
ندبه خوانيم تو را هر سحر آدينه

تو كدام آينه اي ؟ صل علي آيينه

تو كدام آينه اي ، اي شرف الشمس غريب

كه زد از دوري ديدار تو چشمم پينه

از همه آينه ها زلف رها كرده تري

مي زنند آينه ها سنگ تو را بر سينه

لوح محفوظ خدا! آينگي كن يك صبح

كه جهان پر شده از آتش و كفر و كينه

در همه آينه ها نام تو را كاشته ايم

ندبه خوانيم تو را هر سحر آدينه

MahnaZ
MahnaZ
؟

هوا بدجورى بود و آن و کوچولو حسابى مچاله شده بودند.
هر دو لباس هاى و به تن داشتند و پشت در خانه مى لرزیدند.
پرسید:«ببخشین خانم! شما دارین»
نداشتم و خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم به آنها کمک کنم.
مى خواستم یک جورى از سر خودم بازشان کنم که چشمم به آنها افتاد
که توى دمپایى هاى کهنه کوچکشان شده بود. گفتم: «بیایین تو یه فنجون گرم براتون درست کنم.»
آنها را داخل آشپزخانه بردم و کنار نشاندم تا را کنند.
بعد یک فنجان و کمى و به آنها دادم و مشغول کار خودم شدم.
زیر چشمى دیدم که کوچولو خالى را در دستش گرفت و خیره به آن نگاه کرد.
بعد پرسید:« ! ؟ »
نگاهى به مبل هایمان انداختم و گفتم: «من اوه... نه!»
کوچولو فنجان را با احتیاط روى آن گذاشت و گفت: «آخه و اش به هم مى خوره.»
آنها درحالى که بسته هاى را جلوى گرفته بودند تا به نزند، رفتند.
هاى سفالى آبى رنگ را برداشتم و براى اولین بار در عمرم به رنگ آنها دقت کردم.
بعد سیب زمینى ها را داخل آبگوشت ریختم و هم زدم.
، ، ، ، یک و ، همه اینها به هم مى آمدند.
صندلى ها را از جلوى بخارى برداشتم و سرجایشان گذاشتم و اتاق نشیمن کوچک خانه مان را مرتب کردم.
هاى را از کنار بخارى، .
مى خواهم همیشه آنها را همان جا نگه دارم که هیچ وقت یادم نرود چه .
... ادامه
amir hossein
amir hossein
تکه کلامهای ما به انگلیسی
به روی چشمم! On my eyes
مرغ همسایه غازه! The neighbor's chicken is a goose
کرم نریز! Don't drop worms
خرش از پل گذشته! His/Her donkey passed over the bridge
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/8 - 21:33 ·
6
رضا
رضا
فکر کنم یک سری از کاربران میان پست میذارن و میرن بعد میان سر میزنن ببینن کی لایک زده کی نظر گذاشته . اما خودشون نه مطلبی رو لایک میزنن نه نظر میذارن .
... ادامه
♥هـــُدا♥
zny5z3i3mkqqdozahmcg.gif ♥هـــُدا♥
گریه نمی کنم ؛چیزی رفته توی چشمم !
به گمانم یک خاطره است …
دیدگاه · 1392/07/3 - 13:34 ·
4
ıllı YAŁĐA ıllı
a (62).jpg ıllı YAŁĐA ıllı
زمان ما که موبایل و اس ام اس و اینترنت نبود…
با این تلفنا با عشقمون حرف میزدیم..

یه ده تومنی میذاشتیم تو قسمت سکه..
بعد زنگ میزدیم..
اگه طرف گوشی رو برمیداشت..
شاسی کنار ده تومنی رو فشار میدادیم تا صدای ما بره اونور خط
سه دقیقه هم بیشتر وقت نداشتیم…{-172-}

الانم طرف از شب تا صبح با عشقش حرف میزنه..
اخرشم همش گله و شکایت میکنن!{-15-}
MahnaZ
5altctvdp9bpirl3vcl.jpg MahnaZ
يه نفر ازم پرسيد : ؟؟!
هزارتا ازت اومد جلوي
اما فقط يه زدم و گفتم : ...
دیدگاه · 1392/07/1 - 01:40 ·
8
MONA
MONA


ز جهان دل بر کندم

تا شوری پیدا کردم

تو پریشان مو کردی

چون مجنون صحرا گردم

ز تو نوشین لب باشد

هم درمان و هم دردم

دلم از خون چون مینا لبریز و من خاموشم

شب هجران جای می خوناب دل می نوشم

ز خیالت برخیزد بوی گل از آغوشم

تو سیه چشم از چشمم تو دوری من می بارم

تو هر سیه گیسو هر شب در خواب و من بیدارم

تو لب میگون داری من اشک گلگون دارم

ز تو دل گر برگیرم از غم دیگر می میرم

بخدا دور از رویت از جان شیرن سیرم

ز جهان دل بر کندم

تا شوری پیدا کردم

تو پریشان مو کردی

چون مجنون صحرا گردم

ز تو نوشین لب باشد

هم درمان و هم دردم
... ادامه
[لینک]
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ