یافتن پست: #حیاط

...
...
میگن:""مرگ حقه""
تورفتی
من مردم
حق به حقداررسید...
متن ازنیما
تهران
ساعت۱:۵۶دقیقه
درحیاط خانه مان
هوای بهاری
پاییز۹۲
... ادامه
رضا
رضا
این حجم بارونی که تو میباره بالا سر می بارید دریاچه اور دوز میکرد تا الان {-7-}
NILOOFAR
NILOOFAR
در بیمارستان میلیون ها کلمه پراکنده “خداوند” ریخته بود

روی کمپوت های میوه و تخت ها و راهروها و نیمکت های سنگی توی حیاط

همیشه به یادش باشیم …
... ادامه
Mostafa
5-23glasshouse1.jpg Mostafa
...
ıllı YAŁĐA ıllı
هنوزهم میگین سنتی؟
✔♥Дℓɨ♥✔
✔♥Дℓɨ♥✔
ادعای عشق میکنیم و فراموش کرده ایم رنگ چشم های مــــــــــــادرمان را !!!
به سلامتیشون …
Noosha
2.jpg Noosha
(نوستالژیهای دهه شصتی ها){-41-}

“بی سرو صدا ، وسایلتونو جمع کنین با صف بیاید برید توو حیاط ؛ معلمتون نیومده” یکی از ناگهانی ترین و سورپرایز کننده ترین جملات دوران مدرسه …
صوفياجون
عکس۰۴۲۱.jpg صوفياجون
...
اینم اون گیاه تو گوشه دیوار حیاطمون روییده شده البته خیلی کوچیک بود الان بزرگ شده مامانم میگه {-57-}{-57-}تهش همه سنگه نمیدونم چجوری دراومده
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
راننده ك خودم باشم همرو ب كشتن ندم صلوات {-62-}
Mostafa
Mostafa
این حشره سبزها فردا همشون میمرنا ولی تو همین یه شب دهن مارو سرویس میکنن دیوانه ها یا درن خودشونو میزنن به مهتابی یا دارن میرن تو گوش ما{-15-}
پروازم که بلد نیستن هی میخورن در و دیوار {-33-}
رضا
رضا
موضوع این استامینوفن چقدر جدی شده از ظهر تو اخبار همش تکذیب میکنن که مشکلی نداره .
Noosha
national-museum_opt.jpg Noosha
- National Museum of Malaysia
موزه ملی مالزی در بنایی به سبک خانه‌های سراوق (یکی از دو ایالت مالزی) دهه 1960میلادی قرار دارد، این موزه مجموعه نمایشگاه‌هایی از تاریخ، اقتصاد، هنر‌ها، صنایع و فرهنگ مالزی را به نمایش گذارده است. گالری‌ها به آرامی در حال نوسازی هستند اما به نظر می‌رسد که بیشتر ویترین‌ها به دست‌آورد‌های امروزی اشراف و سیاست‌مداران مالایی اختصاص یافته‌اند. ازجالب‌ترین بخش‌های موزه، می‌توان به ویترین‌های فرهنگی در بنای اصلی اشاره کرد، گنج‌هایی از کشتی‌های غرق‌شده و خانه‌ای پادراز در حیاط که قبلاً به سلطان ترنگانو تعلق داشته است.
... ادامه
شهرزاد
شهرزاد
ســال اول دبســتان بـود . کلاس بــزرگ بـود :
یک اتــاق پنجــدری و روشــن بود .
افتــاب امده بود تو . بیـــرون پـایـــــیــز بود .
دست ما به پـایـیــز نمیرسید .
شکوه بیرون کــلاس بر ما حــرام بود .
سرهای ما توی کتــاب بود . معلم درس پرسیــده بود .
و گفته بود : دوره کنــید . نمیشــد سر بلند کرد .
تــــماشــای افـــــــتاب تـــخلـــــف بود .
دیدن کــاج حیاط جریــمه داشت :
از نمــره گرفته ، دو نمـــره کم میشد ...
( سهراب سپهری )
... ادامه
...
...
دلم بدجوری هوای
پاییزای شمال روکرده...
یادش بخیر...
پاییزاکه برای تبلیغات دورزمین ونصب پلاکارد لیگ برترمیومدم
ورزشگاه””عضدی رشت””
محوطبیعت بکرشمال میشدم...
وبادوربین هندی کمم شکارمیکردم مه وبارون ولحظه های بیادموندنی رو...
آجی ترانه وداداشهنام عاشق کیش هستن ولی من همیشه شمال روترجیح میدم واستدلال میکنم که طبیعت کیش مصنوعیه وهمش سنگ وبناست ولی شمال بکره طبیعتش...
یه دفعه میبینی یه سنگ شکافته وازبینش
گیاه روییده...
... ادامه
✔♥Дℓɨ♥✔
1239549_732635316753347_123860109_n.jpg ✔♥Дℓɨ♥✔


که تنها یه گوشه حیاط وایسادی...

یه نفر میاد و بهت میگه: با من دوست میشی!؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/1 - 14:54 در Lawless ·
8
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
یه شب خونه تنها بودم یهو صدای خنده از حیاط شنیدم ،

گفتم برم بیرون ببیم کیه …
رفتم تو حیاط و چند متری رفتم جلو
وایسادم بازم دیدم میخنده ،
بازم یه خرده رفتم جلو وایسادم ،
بازم صدای خنده اومد !
داشتم از ترس میلرزیدم ولی بازم رفتم جلو …
الان فهمیدین حیاطمون بزرگه یا بازم برم جلو ؟؟؟
... ادامه
Noosha
SoltanAhmad.jpg Noosha

مسجد سلطان احمد (مسجد آبی) به ثمر نشستن همه تلاش‌ها برای هماهنگی، تقارن و ظرافت است. با شش مناره و حیاطی كه از همه مساجد دوره عثمانی بزرگ‌تر است. فضاهای داخلی نیز همچنین بزرگ هستند، ده‌ها هزار كاشی آبی رنگ ایزنیك (شهری در نزدیكی آنتالیا كه كاشی‌ها در آنجا ساخته شد) و دلیل شهرت این مسجد به نام مسجد آبی، ۲۶۰ پنجره با شیشه‌های منقوش و نمازخانه‌ای وسیع و باشكوه. این مسجد در فاصله سالهای ۱۶۰۹ تا ۱۶۱۶، هزار سال پس از مسجد ایاصوفیه، توسط معماری بنام محمت (محمد) ساخته شد
... ادامه
iman
iman
خانومی برای درمان مشکل بچه دار نشدن خود به پزشک مراجعه کرد. پس از معاینات و آزمایش های مربوطه، پزشک نظر داد که متاسفانه مشکل از مرد میباشد و تنها راه حل
ممکن، بهره برداری از خدمات «پدر جایگزین» است.

زن: منظورتان از پدر جایگزین چیست؟

پزشک: مردی که با دقت انتخاب می شود تا نقش شوهر را اجرا و به بارداری خانم کمک کند..

زن تردید نشان داد لکن شوهرش بچه می خواست و او را راضی کرد تا راه حل را بعنوان تجویز پزشک بپذیرد.

چند روز بعد جوانی را یافتند تا زمانیکه شوهر در خانه نباشد برای انجام وظیفه مراجعه کند.

روز موعود فرا رسید، لکن همسایه طبقه بالا نیز همان روز عکاسی را برای گرفتن عکس از نوزاد خود دعوت کرده بود تا در منزل از کودکشان چند عکس بگیرد.

از بد حادثه عکاس آدرس را اشتباهی رفته و به خانه زوج جوان رسید و در زد. زن در را باز کرد.

- سلام، برای موضوع بچه آمدم.

- سلام، بفرمائید.

- میخوام هرچه زودتر شروع کنم.

- باشه! بریم اتاق خواب؟

- حرفی نیست، هرچند که سالن مناسب تر است؛ دو تا روی فرش، دوتا رو مبل و یکی هم تو حیاط.

- چند تا؟

- حداقل پنج تا. البته اگر بیشتر خواستید حرفی نیست.

عکاس در حالیکه آلبومی را از کیف خود بیرون می آورد، ادامه داد:

- مایلم نمونه کارم را نشونتون بدم. روشی را بکار می برم که مشتریام خیلی دوست دارن.. مثلاً ببینید این بچه چقدر زیباست. اینکار رو تو یک پارک کردم.. وسط روز بود و مردم جمع شدن تماشا کنن. اون خانم خیلی پر توقع بود و مرتباً بهانه می گرفت. در نهایت مجبور شدم از دو تا از دوستام کمک بگیرم. علاوه بر اون یه بچه گربه هم اونجا بود و دم و دستگاه رو گاز می گرفت.

زن بیچاره حیرت زده به سخنان گوش می کرد.

- حالا این دوقلوها را نگاه کنین.. اینبار خودی نشان دادم. مامانه همکاری تاپی کرد وظرف پنچ دقیقه کارمون رو تموم کردیم. رسیدم و با دو تا تق تق همه چیز روبراه شد و این دوقلوهائی که می بینید..

حیرت زن به نوعی سرگیجه تبدیل شده بود و عکاس اینگونه ادامه می داد:

- در مورد این بچه کار سخت تر بود. مامانش عصبی شده بود. بهش گفتم شما آروم باشید تا من کار خودمو بکنم. روشو برگردوند و همه چی بخوبی و خوشی پایان یافت.

چیزی نمونده بود که زن بیچاره از حال برود. طرف آلبوم را جمع کرده و گفت:

- شروع کنیم؟

- هر وقت شما بگین!

- عالیه! میرم سه پایه رو بیارم...
... ادامه
amir hossein
amir hossein
"بی سرو صدا، وسایلتون رو جمع کنین با صف بیاید برید تو حیاط، معلمتون نیومده."
یکی از سورپرایز کننده ترین جملات دوران مدرسه
MahnaZ
0.052466001319804080_jazzaab_ir.jpg MahnaZ
روزی یک ، بچه کوچکش را به یک برد
تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند ، چقدر هستند .
آنان یک یک را در یک به سر بردند .
در راه بازگشت و در ، از بچه پرسید : درباره چی بود ؟
پاسخ داد : بود !
پرسید : آیا به آنان کردی ؟
پاسخ داد : فکر می کنم !
و پرسید : چه چیزی از این گرفتی ؟
کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت : فهمیدم که در خانه داریم و تا .
در داریم و ای دارند که ندارد .
در هایی داریم و را دارند .
به محدود می شود ، اما !
در های ، بند آمده بود .
اضافه کرد : که به دادی واقعا چقدر هستیم
MahnaZ
29650716212808882152.jpg MahnaZ
امروز برای تو مینویسم

سالها بعد اگر بدنیا آمدی و بزرگ شدی

کشیدی و شدی

میخواهد

تو را از همه ی و و کنم

میخواهد نگذارم از خانه بیرون بروی

میخواهد را فقط در ببینی

میدانم از من میشوی

مرا میدانی

...

اما اگر بدانی چه بر سر آمد

چگونه و شد

از نمیکنی


وقتی سنت هنوز درگیر است و نمیشناسد

میشوی



و را
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/16 - 01:19 ·
7
ıllı YAŁĐA ıllı
2528a6e8ed34635d593240e6112fcc8d.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
ببخشید یه کم بی تربیتیه {-32-}
sarah
549670_395713463816192_2034769722_n.jpg sarah
.لطفا" به همه بگید شاید هزاران نفر نجات یابند(به خصوص کودکان) و در این دنیا که هر کی به فکر خودش است و بس ....
شما میتوانید... به وظیفه انسانی خود عمل کنید
... ادامه
MahnaZ
MahnaZ
نتایج اخلاقی از ازدواج آقایان
صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ