یافتن پست: #کاغذ

MahnaZ
506141_sd0dToIV.jpg MahnaZ
گیله مرد میگفت : دادن به دادنه ؛ نمیشه خود رو کسی دونست، ولی به حرفهاش نداد ،
روی تکه ای عکس یک رو کشید.
پرسید : میتونی بگی این چیه ؟
با تعجب گفتم : این شکل یک و علامت !
رو از وسط تا زد و گفت : از دو تشکیل شده ؛
میدونی یعنی چی ؟ نمیشه و به داشت
ولی یک ات به باشه و دیگرت به ...
MahnaZ
MahnaZ
؟

هوا بدجورى بود و آن و کوچولو حسابى مچاله شده بودند.
هر دو لباس هاى و به تن داشتند و پشت در خانه مى لرزیدند.
پرسید:«ببخشین خانم! شما دارین»
نداشتم و خودمان هم چنگى به دل نمى زد و نمى توانستم به آنها کمک کنم.
مى خواستم یک جورى از سر خودم بازشان کنم که چشمم به آنها افتاد
که توى دمپایى هاى کهنه کوچکشان شده بود. گفتم: «بیایین تو یه فنجون گرم براتون درست کنم.»
آنها را داخل آشپزخانه بردم و کنار نشاندم تا را کنند.
بعد یک فنجان و کمى و به آنها دادم و مشغول کار خودم شدم.
زیر چشمى دیدم که کوچولو خالى را در دستش گرفت و خیره به آن نگاه کرد.
بعد پرسید:« ! ؟ »
نگاهى به مبل هایمان انداختم و گفتم: «من اوه... نه!»
کوچولو فنجان را با احتیاط روى آن گذاشت و گفت: «آخه و اش به هم مى خوره.»
آنها درحالى که بسته هاى را جلوى گرفته بودند تا به نزند، رفتند.
هاى سفالى آبى رنگ را برداشتم و براى اولین بار در عمرم به رنگ آنها دقت کردم.
بعد سیب زمینى ها را داخل آبگوشت ریختم و هم زدم.
، ، ، ، یک و ، همه اینها به هم مى آمدند.
صندلى ها را از جلوى بخارى برداشتم و سرجایشان گذاشتم و اتاق نشیمن کوچک خانه مان را مرتب کردم.
هاى را از کنار بخارى، .
مى خواهم همیشه آنها را همان جا نگه دارم که هیچ وقت یادم نرود چه .
... ادامه
iman
iman
دست آدمو تبر قطع کنه ولی با لبه کاغذ نبره
لامصب اصن دردش قابل توصیف نیست
والا
Noosha
748d780e-43d8-4de8-bcbd-373e29bc72e4_1.jpg Noosha
یه بسته دستمال کاغذی بخرید از من...
تورو خدا...
اگه همشو نفروشم تا شب بابام راهم نمیده خونه...
iman
iman
یکی از بچه های فامیل که ۵سالشه اومده به مامانش میگه
از بازیهای مسخره تبلت خسته شدم یه چیزپیشرفته تر میخوام !
ما بچه بودیم کاغذ میجویدیم میزاشتیم تو لوله خودکار پرت میکردیم طرف تخته سیاه
هی روزگار
... ادامه
دیدگاه · 1392/07/4 - 13:34 ·
4
♥هـــُدا♥
4dnxfln6iq0oh0wk33u.jpg ♥هـــُدا♥
من عصبانی ام ,دادو فریاد میکنم
روی همین کاغذ, دوباره باخط خطی هایم
بیقراری میکنم
وقتی تو نباشی
همین میشود دیگر
دیدگاه · 1392/07/4 - 10:29 ·
9
صوفياجون
thumb_HM-2013445016680023161380045047.8752.jpg صوفياجون
{-41-}{-41-}{-41-}{-41-}{-41-}{-35-}{-35-}{-35-}{-23-}{-23-}{-23-} . او با خط بچگانه نوشته بود: صورتحساب: کوتاه کردن چمن باغچه ۵ دلار مرتب کردن اتاق خوابم ۱ دلار مراقبت از برادر کوچکم ۳ دلار بیرون بردن سطل زباله ۲ دلار نمره ریاضی خوبی که امروز گرفتم ۶ دلار جمع بدهی شما به من: ۱۷ دلار مادر که به چشمان منتظر پسر نگاهی کرد، چند لحظه خاطراتش را مرور کرد سپس قلم را برداشت و پشت برگه صورتحساب او این عبارات را نوشت: بابت سختی ۹ ماه بارداری که در وجودم رشد کردی، هیچ بابت شب هایی که بر بالینت نشستم و برایت دعا کردم، هیچ بابت تمام زحماتی که در این چند سال کشیدم تا تو بزرگ شوی، هیچ بابت غذا، نظافت تو و اسباب بازیهایت، هیچ و اگر تمام اینها را جمع بزنی خواهی دید که هزینه عشق واقعی من به تو هم هیچ است. وقتی پسر آنچه را که مادرش نوشته بود خواند، چشمانش پر از اشک شد و در حالی که به چشمان مادرش نگاه می کرد، گفت: . آنگاه قلم را برداشت و زیر صورتحساب نوشت: قبلا به طور کامل پرداخت شده!‬ ♥
Noosha
Mihanstar.com-Chad2.jpg Noosha
خلق تابلوهای بینظیر و شگفت انگیز فقط با خرده کاغذ{-41-}
Noosha
Mihanstar.com-Chad11.jpg Noosha
خلق تابلوهای بینظیر و شگفت انگیز فقط با خرده کاغذ{-41-}
Noosha
Mihanstar.com-Chad9.jpg Noosha
خلق تابلوهای بینظیر و شگفت انگیز فقط با خرده کاغذ{-41-}
Noosha
Mihanstar.com-Chad7.jpg Noosha
خلق تابلوهای بینظیر و شگفت انگیز فقط با خرده کاغذ{-41-}
MahnaZ
MahnaZ


یه روز تو رو داشتم می رفتم ، از دور دیدم یک خیلی با کلاس ،
کارت های رنگی قشنگی دستشه ولی این ها رو به هر کسی نمیده ! به ها که اصلاً نمی داد و نمی گرفت ،
در مورد هم خیلی رفتار می کرد و معلوم بود فقط به کسانی میداد
که مشخصات از نظر خودش داشته باشند ، احساس کردم فکر میکنه
هر کسی داشتن این تمام رنگی خیلی خوشگل و گرون قیمت رو نداره ،
لابد فقط به ادم های و پوش و با میده !
بدجوری بودم بدونم اون ها چین !!
با خودم گفتم یعنی نظر این کارت پخش کن خوش تیپ و با کلاس راجع به من چیه ؟! منو تائید می کنه ؟!
هامو با پاک کردم تا مختصر گرد و خاکی که روش نشسته بود پاک بشه
و بزنه ! دادم و در عین حال سعی کردم خودم رو جوری نشون بدم که انگار واسم مهم نیست !
! یعنی به من هم از این میده ؟!
همین طور که سعی می کردم با بی تفاوتی از کنارش بشم با بهم نگاه کرد
و یک طرفم گرفت و گفت : اقای محترم ! بفرمایید !
شد ! با و با حالتی که نشون بدم اصلا برام مهم نیست بهش گفتم :
می گیرمش ولی الان وقت رو ندارم ! چند قدم اونورتر پیچیدم توی و اون قدر بودم که داشتم
با سر می رفتم توی ! وایستادم و با تمام به نگاه کردم ، فکر می کنید رو ؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دیگر نگران خود نباشید ! با جدیدترین و !!
... ادامه
Noosha
Mihanstar.com-Chad10.jpg Noosha
خلاقیت با خرده کاغذ{-41-}
Noosha
Mihanstar.com-Chad1.jpg Noosha
خلق تابلوهای بینظیر و شگفت انگیز فقط با خرده کاغذ{-41-}
Noosha
1044573_622347334455796_1603867078_n.jpg Noosha
زن همسایه هر روز خوشبختی اش را
با صدای النگوهایش نشانم می دهد
دوستم با رنگ لب هایش
که با هر بوسه کمرنگ تر
خواهرم
با زیبایی غمگینش
که پشت هفت پرده پنهان مانده است
حالا چقدر می توانم
لای خوشبختی های مختلف دنبال خودم بگردم
به سکوتی که لای چین پرده ها مرتب نشته است
به مدادی تراشیده، کاغذی سپید
به
صدای پیر آوازخوانی دوره گرد
به چند عاشقانه ی قدیمی بی مجوز
و دستمالی که تاب هق هقم را بیاورد.
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/31 - 00:53 ·
8
Noosha
1_5.jpg Noosha
درد تنهایی کشیدن
مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی‌ روی کاغذِ سفید
شاهکاری میسازد به نامِ دیوانگی...!
و من این شاهکارِ را به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم
خریده ام...

تو هر چه میخواهی‌ مرا بخوان
دیوانه
خود خواه
بی‌ احساس.......

نمیــــــــفروشــــــــــم​..!

زیاد طول نمی کشد تا بفهمی

ورود به هر رابطه ای

نمی تواند تنهایی هایت را پر کند...
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/31 - 00:41 ·
8
parastou
parastou
یکی از لذت بخش ترین کارهای عمرم اینه که وقتی ی نفر از اینا که کاغذ های تبلیغاتی دستشه میرم ازش میگیرمش جلو چشش پاره اش میکنم ی حالی میده که نگو{-7-}
دیدگاه · 1392/06/28 - 23:00 ·
6
Noosha
25ezl02.jpg Noosha
لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدرجایت خالیست . . .
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد . . .
لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان . . .
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پُر شیار . . .
لمس کن لحظه هایم را
. . .
تویی که نمیدانی من که هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن . . .
دلتنگتم....



لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدرجایت خالیست . . .
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد . . .
لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان . . .
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پُر شیار . . .
لمس کن لحظه هایم را
. . .
تویی که نمیدانی من که هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن . . .
دلتنگتم....
... ادامه
دیدگاه · 1392/06/27 - 14:49 ·
9
Noosha
16.jpg Noosha
خلاقیت با کاغذ{-26-}
Noosha
06.jpg Noosha
{-1-}خلاقیت با کاغذ
Noosha
07.jpg Noosha
خلاقیت با کاغذ{-8-}
Noosha
08.jpg Noosha
خلاقیت با کاغذ{-41-}
Noosha
20.jpg Noosha
خلاقیت با کاغذ{-26-}
Noosha
15.jpg Noosha
خلاقیت با کاغذ{-1-}
Noosha
13.jpg Noosha
خلاقیت با کاغذ{-41-}
صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ