شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

...

کنج اتاق آرام نشسته ام
جوانیم چنگی به دل نمیزند
مادر!برخیزکفشهایم راپاک کن...
کیف وکتابم رابردار
میخواهم به کودکیم برگردم...
{-6-}

4 دیدگاه · 1392/07/3 - 14:29 ·

Noosha

سلاااااااااااااااام.من اومدم م م ولی انگار کسی نیست!!! {-41-}

4 دیدگاه · 1392/07/1 - 10:41 ·

گآهی #دِلــَت نــِمی خوآهــَد . . .؛

#دیــروز رآ بِه #یآد بــیآوَری . . .؛

اَنگــیزه ای بــَرایِ #فــَردآ هـَم نــَدآری . . .!!!

وَ #حآل هــَم کِه . . .؛

گآهی فــَقــَط #دِلــَت میخوآهــَد . . .؛

#زآنوهایــَت را #تــَنگ دَر آغوش بــِگیری . . .؛

وَ #گوشــِه ای اَز #گوشــِه تــَرین #گوشـِه ای کِه می شــِنآسی . . .؛

بــِنـِشینی وَ فــَقــَط #نــِگآه کــُنی . . .!!!

گآهی #دِلگــیری . . . ؛

#شآیــَد اَز #خودَت . . .؛

#شآیــَد . . !

2 دیدگاه · 1392/07/1 - 01:43 ·

9

#به #نظرتون #من #چه #رنگي #هستم ؟ {-7-}

19 دیدگاه · 1392/06/30 - 15:58 در نظرشماچیه... ·

#هـــیــــــــس

بُــــگذاریــــد بِــــرود

مانــــدَن #التـــ ــماسی نیست / ...

... ادامه

9 دیدگاه · 1392/06/28 - 02:37 ·

و #بی_تو لحظه ای حتی #دلم طاقت نمی آرد

و #برف #ناامیدی بر سرم یکریز می بارد

چگونه بگذرم از #عشق ، از #دلبستگی هایم ؟

چگونه می روی با اینکه می دانی چه #تنهایم ؟

5 دیدگاه · 1392/06/28 - 02:06 ·

Noosha

سلاااااااااااام به همه.من اومدم م م {-35-}

5 دیدگاه · 1392/06/27 - 12:29 ·

MahnaZ

به یک نفر مسلط به #زبان #آدمیزاد برای رفع پاره ای #دلتنگیها نیازمندیم ! {-15-}

16 دیدگاه · 1392/06/26 - 03:41 ·

LeilA

مَـטּ یکــ زنـَمــ ...
هر چـِقـَدر همـ کـه اَدایِ مُحکمــ بودטּ را در بیـآوَرم

هـَر چقدر هم که اَدایِ مستـقل بودטּ

اینکـه " ممنوטּ " خودمـ از پـَسش بـَر مـےآیم ...

بـآز هـَم تهِ تهـَش ،

بـه آن سینه ی پهـن مردانه اتــ نیـآز دارمــ

بـه دستــ هـآیت حتـّی...

نمیدانی چـه لذّتـی دارد

وقتی " تـــو " از خیـآبـاטּ رَدم میکنـے ...

... ادامه

2 دیدگاه · 1392/06/25 - 23:20 ·

4 دیدگاه · 1392/06/25 - 20:17 در حسینیه ·

10

نگار

#گیلکی

17 دیدگاه · 1392/06/24 - 22:42 در گیلک ·

#زندگی #دیکته ای نیست که آن را به ما گفته بودند و گفته باشند و خواهند گفت !!!
#زندگی #انشایی است که تنها باید خود #بنگاریم ؛

باشد که موضوع انشای زندگیت " #خدا" ،
مقدمه اش " #عشق #او" ،
و انتهایش " #نگاه #او" باشد ...

#آمیــــــــــــــــــــــــــــــــن

شب همگی قشنگ... شکلاتی... {-56-}

9 دیدگاه · 1392/06/23 - 02:17 در حسینیه ·

شبی از شبها، #شاگردی در حال #عبادت و #تضرع و #گریه و #زاری بود.
در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه #استاد خود را، بالای سرش دید، که با #تعجب و #حیرت؛ او را، نظاره می کند !
#استاد پرسید : برای چه این همه ابراز #ناراحتی و #گریه و #زاری می کنی؟
#شاگرد گفت : برای #طلب_بخشش و #گذشت #خداوند از #گناهانم، و #برخورداری از #لطف #خداوند!
#استاد گفت : #سوالی می پرسم ، #پاسخ ده؟
#شاگرد گفت : با #کمال #میل؛ #استاد.
#استاد گفت : اگر #مرغی را، #پروش دهی ، هدف تو از #پرورشِ آن چیست؟
#شاگرد گفت: خوب معلوم است #استاد؛ برای آنکه از #گوشت و #تخم_مرغ آن بهره مند شوم .
#استاد گفت: اگر آن #مرغ، برایت #گریه و #زاری کند، آیا از #تصمیم خود، #منصرف خواهی شد؟
#شاگردگفت: خوب راستش #نه ...!نمی توانم #هدف دیگری از #پرورش آن #مرغ، برای خود، تصور کنم!
#استاد گفت: حال اگر این #مرغ ، برایت #تخم #طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟!
#شاگرد گفت : #نه هرگز #استاد، مطمئنا آن #تخمها، برایم مهمتر و با #ارزش_تر ، خواهند بود!
#استاد گفت :پس #تو نیز؛ برای #خداوند، چنین باش!
همیشه #تلاش کن، تا با #ارزش_تر از #جسم ، #گوشت ، #پوست و #استخوانت؛ گردی.
#تلاش کن تا آنقدر برای #انسانها، #هستی و #کائنات #خداوند، #مفید و با #ارزش شوی
تا #مقام و #لیاقتِ_توجه، #لطف و #رحمتِ او را، بدست آوری .
#خداوند از تو #گریه و #زاری نمی خواهد!
#او، از تو #حرکت، #رشد، #تعالی، و با #ارزش شدن را می خواهد و می پذیرد،
#نه #ابرازِ_ناراحتی و #گریه و #زاری را.....!

16 دیدگاه · 1392/06/12 - 03:08 در داستانک ·

10

...

بی قبله رویت مه من قبله کدام است جزسجده به روی مه توسجده حرام است اول وسط وآخرهرقصه تویی تو نام توبه دفترچه عشق ختم کلام است شعراز:نیماراد {-41-}

2 دیدگاه · 1392/06/6 - 11:59 ·

...

یک بوسه زلبهای تودرخواب گرفتم
گویی که لب ازچشمه مهتاب گرفتم
نامت زقلبم نتوانی کنی پاک
چون دردل خودنام توراقاب گرفتم
{-49-}

2 دیدگاه · 1392/06/6 - 11:31 ·

...

دلم میگیرد
وقتی میبینم
اوهست
من هستم
اماقسمت نیست...
{-31-}

3 دیدگاه · 1392/06/1 - 12:14 ·

2

این سرشت زمانه است
زنجیره ی افسوس های سرگردان
این رسم وادی دیو سیرت است
من از همین جا
درست اینجا
همین دنیای فانی
در این بدرود ها
در این ایام وانفسا
فریاد وارانه می گویم :
من عاشق تو هستم
تو عاشق او
او عاشق دیگری
...
همه درد مندیم و گلاویز با تنهایی
جان به ستوه امد از این همه بی کسی
و درد مشترک بی هم نفسی...

... ادامه

4 دیدگاه · 1392/06/1 - 02:35 ·

6

LeilA

#عشق رو وقتی درک کردم ک #شهاب {-41-}

از پیتزای من خورد و من #لذت بردم ولی کس دیگه ای بود #شکمشو #پاره میکردم {-7-}

6 دیدگاه · 1392/05/29 - 11:31 ·

6

اگه خیلی #خسته ایی و همش خوراک شده #آه و #حسرت ...شده #اشک و #گریه ...
اگه دیگه این #ثانیه رو نمیتونی #تحمل کنی.....
اگه #احساس میکنی #تنهایی و هیچ کسی رو نداری .....
اگه #دوست داری #فریاد بزنی.....
اگه داری #دست و #پا میزنی تا #راهی پیدا کنی وهیچی #دستت رونمیگیره...
اگه داری آماده میشی تا اسم #افسردگی رو #حمل کنی....
فقط یه چیز رو #می_تونم بهت بگم ......بهش #فکر کن و #آروم شو
.
.
.
.
.
.
.
.
.
#دیدگاه

5 دیدگاه · 1392/05/29 - 03:29 ·

هیچ چیز را تا اهلی نکنند نمی توان شناخت. آدمها دیگر وقت شناختن
هیچ چیز را ندارند.
آنها چیزهای ساخته و پرداخته از دکان می خرند، اما چون
کاسبی نیست که دوست بفروشد آدمها بی دوست و آشنا مانده‌اند.
تو اگر دوست می خواهی مرا اهلی کن....

... ادامه

3 دیدگاه · 1392/05/24 - 19:40 ·

رضا

اینگونه نباشد ما بیاییم و شما نباشید شب که برگشتیم انتظار داریم سرعت حرکت نوشته ها در صفحه نمایش زنده مثل سرعت نور باشد باشه ؟ {-7-}

10 دیدگاه · 1392/05/24 - 18:36 ·

4

من آنقدر دیوانه‌ام
که وقتی دورم میزنی
باز نگران تواَم،
سرت گیج نرود!

3 دیدگاه · 1392/05/24 - 03:12 ·

4

نگار

ایران دومین مصرف کننده مواد مخدر در جهان است
خجالت نمی کشید ؟
یه خرده همت کنید تا قهرمانی راهی نیست {-7-}

14 دیدگاه · 1392/05/23 - 23:23 ·

آخرین 10 دیدگاه · نمایش همه »

اااااااااااااااا نگار جونی ما نیستیم که ، میخان مارو بد نشون بدن ما بدخواه زیاد داریم.... {-75-}
مائده {-145-} ریلکس ریلکس {-146-} چرا گریه میکنی الان میفهمن
ما تو ترکیم بیخیال باش.... {-81-}

1392/05/24 - 00:46

{-26-} کی گفته من تو ترکم؟من دقیقه نود ترک میکنم {-32-}

1392/05/24 - 00:50

نگار

ببین چه ورزشی میکنه {-195-} یه بار دیگه ببینم جایی موادی دیگه خود دانید {-123-} اندفعه رو گذشت میشه {-129-} دفعه بعد ازمایش گرفته میشه {-308-}

1392/05/24 - 00:52

نگاری حالا باشه {-29-}
مهنازی جدی نگیر {-27-}

1392/05/24 - 00:54

{-169-} این دوتا ترک بکن نیستن باید ببندیمشون {-182-} {-129-} {-123-} بندازیمشون زندان آب خنک بنوشن {-172-} {-263-} {-263-}

1392/05/24 - 05:59

واااااااااااااااای {-125-} یلدا نکن اینکارو من از زندان میترسم {-124-}
اما آب خنک دوس میدارم {-214-}

1392/05/24 - 13:23

دیگه وقتی ترک نمیکنی همینه دیگه ما ماموریمو معذور {-172-}
اونو نخور اون آب خنک نیس مشروبه {-139-} یه جرم ب جرمات اضافه شد (مصرف الکل) {-123-}

1392/05/24 - 13:31

وای مهنازی چه کاریه میرم تو زندان راحت تر گیر میاد باور کن به خودا {-145-}
یلدایی شوما ب کارت برس عزیزم ما حرفی نداریم {-26-} انوقت که مزه ی دلتنگی چشیدی نیومدیم نمیدونم {-109-} بهت میگم ی من ماست چی؟؟چقدر کره میده {-32-}

1392/05/24 - 13:54

مائده تو اوضات داغونه باس بری انفرادی {-314-}
عیبی نداره میام ملاقاتت {-99-} {-263-}

1392/05/24 - 18:10