یافتن پست: #مریضه

bamdad
bamdad
معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا…دخترک خودش را جمع و جور

کرد ، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای

لرزان گفت : بله خانم؟

معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد ، به چشمهای سیاه و مظلوم

دخترک خیره شد و داد زد : ((چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو

سیاه و پاره نکن ؟ ها؟فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی

بی انظباطش باهاش صحبت کنم ))

دخترک چانه لرزانش را جمع کرد …بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :

خانوم …مادم مریضه … اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن … اونوقت

میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد …اونوقت میشه

برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه … اونوقت …

اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم

رو پاک نکنم و توش بنویسم …

اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم …

معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین سارا …

و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد …

{-109-}
Mohammad
Mohammad
خدایا؛
تو را به مناسبتهای عزیز این ماه گرامی قسم می‌دهیم؛
این ماه را بر تمام شیعیان جهان، مبارک و پر خیر و برکت قرار بده،
و در ظهور ارباب و مولای ما؛ امام زمان(عج) تعجیل بفرما،
و به ما توفیق بهره بردن از فضایل این ماه عنایت فرما،
و تمام مریضها را به حرمت این ماه شفا بده،
و مشکلات و گرفتاری تمام شیعیان را برطرف بفرما.
آمین ربّ العالمین.
... ادامه
دیدگاه · 1393/10/3 - 09:19 در حسینیه ·
5
Majid
freshte.jpg Majid
خدایا هیچوقت هیچ فرشته ایی مـــریض نباشه

اگه شمام دعا کردی لایک کن
zoolal
zoolal
آدمی که همش پای اینترنتو ، فیس بوکو ، وایبر و لاینه مریضه مریض
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
و همونطور که میدونید روزه بر آدم مریض واجب نیست! :|
والسلام
اینو گفتم که از الان تکلیفمو واسه ماه رمضون روشن کرده باشم
دیدگاه · 1393/04/8 - 02:10 ·
4
صوفياجون
صوفياجون
بچه ها خواهشن واسه شفای Noosha
عزیزم که الان تو تو کماست دعا کنین هر چه زودتر بهوش بیاد وقتی شنیدم خیلی ناراحت شدم {-47-}{-17-}{-17-}{-17-}{-47-}
خداجون به داداش ندا رحم کن بهش زندگی بده خواهشا {-17-}{-17-}{-17-} همه مریضا رو شفا بده {-109-}{-109-}
orkhan
orkhan
الا زنگ زدن پدر بزرگم مریض همه خاوادگی رفتن من نبردن رفتم تو حیاط میگم مامان من موندم بهم میگه تو با کامپیوتر بازی کن الا میایم نه به اون که بهم کامپیوتر نمیدن نه به این که الا میدن خلاصه خرم کردن ولی ای کاش چی میشد پدر بزرگم همیشه مریضه بود :دش
... ادامه
bamdad
bamdad
نویسنده ها “سیگار “می کشند

شاعر ها” هجران”

نقاش ها “تابلو”

زندانی ها “تنهایی”

دزدها “سرک”

… مریضها” درد”

بچه ها” قد”

و من برای کشیدن،

“نفسهای تو “را انتخاب می کنم

من برای نفس کشیدن

* هوای تو * را انتخاب می کنم
... ادامه
دیدگاه · 1393/01/14 - 15:22 ·
9
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
سیلاممون علیکم جمیعا{-7-}
iman
iman
زیارت قبول باشه حاجی مکه خوش گذشت؟؟ به شیطان سنگ زدی؟؟ راستی دفعه چندم بود رفتی؟؟ راستی حاجی به یاد فقیرا هم هستی دیگه؟؟ حواست هست بچه یتیم سرشو با شکم گرسنه زمین نذاره دیگه؟؟ حاجی میدونی همسایت داره کلیشو میفروشه واسه دخترش جهیزیه بخره؟حاجی میدونی عباس اقا مریضه ولی پول واسه عملش نداره؟؟ حاجی میدونی پهلوان حیدر داره دختره 13 سالشو میده به پیرمرد تا بتونه پول تریاکشو در بیاره حاجی میدونی مهدی پسر اوس جعفر خدابیامرز واسه اینکه خرج خونوادشو در بیاره ترک تحصیل کرده؟؟ حاجی میدونی .................... حاجی همه اینا رو میدونی و بازم پولتو میریزی تو شکم عربا ؟؟؟ واقعا فکر میکنی با این شرایط حج قبوله؟
... ادامه
دیدگاه · 1392/11/10 - 17:16 ·
8
پوریا
532200_649054165133000_909168350_n.jpg پوریا
یکم مریضه قربونش بشم دعا کنید خوب شه
رضا
رضا
سلام شبتون بخیر . یلدای همگی مبارک . برای ندا دعا کنین دوباره بیمارستان هست. دعا کنین زودتر حالش خوب بشه .
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
shaghayegh(پارتی_السلطنه)
ـ ی دلم میخواد{-192-} نذاشتم عکسشو که شما هم دلتون نخواد
[لینک]
ReyHaNE (دختر همسایه)
ReyHaNE (دختر همسایه)
به نظرم هرکی تو اتوبوس سرپا باشه و از کسایی که نشستن بدش نیاد مریضه !
دیدگاه · 1392/09/13 - 15:28 ·
4
Mostafa
Mostafa
را و :

را و کرد، سرش را و خودش را تا میز و با گفت : ؟
معلم که از هایش می زد، به چشمهای و دخترک شد و داد زد: (#چند مشقاتو و رو و نکن ؟ ها؟
رو می خوام در بچه ی بی باهاش کنم )
را کرد… را به داد و گفت :
میدن… میشه مامانم رو کنیم که دیگه از نیاد… میشه برای بخریم که شب تاصبح گریه نکنه… اونوقت…
اونوقت داده اگه موند برای من هم یه که من دفترهای رو نکنم و بنویسم…
اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم…
معلم صندلیش را به سمت چرخاند و گفت : سارا…
و کاسه چشمش روی شد…
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
86d933162aedf6dfd6e3577922d57b61.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
Mostafa
Mostafa
صفحات: 1 2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ