روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد...
خواهم آمد گل یاسی به گدا خواهم داد
زن زیبای جذامی را گوشواری دیگر خواهم بخشید
کور را خواهم گفتم : چه تماشا دارد باغ ...
هر چه دشنام از لب خواهم برچید
هر چه دیوار از جا خواهم برکند
رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند
ابر را پاره خواهم کرد
من گره خواهم زد چشمان را با خورشید ، دل ها را با عشق ،سایه ها را با آب ،شاخه ها را با باد
و به هم خواهم پیوست،خواب کودک را با زمزمه زنجره ها
بادبادک ها به هوا خواهم برد
گلدان ها آب خواهم داد ...
خواهم آمد ،سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت
پای هر پنجره ای شعری خواهم خواند
هر کلاغی را کاجی خواهم داد
مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک
آشتی خواهم داد
آشنا خواهم کرد
راه خواهم رفت
نور خواهم خورد
دوست خواهم داشت
#سهراب #سپهری
سالار اون گل رو مامانم خریده....
1393/08/10 - 16:32ولی پیام تبریک تولدم خیلی خوشحالم کرد یکی همون پیامی که گذاشتم، یکی هم یه پیام اول صبح توی تانگو....
رضا
1393/08/10 - 16:36ببینین من بخاطر اینکه نظرات زیاد شه با چه شیطان رجیمی دارم مباحثه میکنم...
داش محمدم رفت دنبال عیالش اینا
1393/08/10 - 18:40رفته کمربند رو بده دست زن داداش بگه خانووووم بیا هرچقدر دوس داری منو بزن...
1393/08/10 - 21:26 توسط Mobileاصلا هردوتا مردادی اینجوری:
@yilmaz
Mohammad
محمد اون زبون سالار رو ببین چقدر میاد بیرون...
1393/08/14 - 09:38اونوخ میگه من زبونم درازه !!!
تازه سالار دوتا زبون هم بلده