Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210
شبکه اجتماعی نمیدونم - جستجو در پست ها

 

یافتن پست: #غذا

Reza Babaei
Reza Babaei
شوما عاشقایی که یه تار موی عشقتونو به دنیا نمیدین، اگه همونو تو غذا پیدا کنین چی؟
صداتونو نمیشنوم؟!؟!
یکم بلندتر بگین اونو چیکا میکنید؟؟؟{-7-}
Noosha
4af147a7976022b98b6d029a44668d7f-425.jpg Noosha
..... **در دوران تحصیلت چه شکلی تقلب میکردی ؟؟؟ **.....{-7-}
صوفياجون
85fx0atsd0harim1w0hv.jpg صوفياجون
!
خرگوش تقلبی (Falscher Hase)

برای تهیه خرگوش تقلبی، گوشت چرخ کرده به همراه تخم مرغ آب پز شده در درون فر اجاق گاز قرار گرفته و بریان می شود. در زمان جنگ جهانی دوم که آلمان ویران شد و مردم غذایی برای خوردن نداشتند، برخی برای تهیه این غذای ساده بجای استفاده از گوشت خرگوش که نایاب و بسیار گران بود. از گوشت گربه استفاده می کردند.
{-15-}{-163-}
صوفياجون
xl02vpba3rjc3l0vjaf.jpg صوفياجون

سگ سرد (Kalter Hund)

سگ سرد نام یک دسر آلمانی است. این دسر از بیسکویت و کاکائو به همراه کره نارگیل تهیه می شود. بر روی هر لایه بیسکویت، کرم کاکائو و کره نارگیل مالیده می شود. گویا برای بعضی ها سطح سرد این دسر یادآور پوزه سگ است{-15-}{-16-}
nahid
nahid
مراحل پذیرایی از مهمان در خانواده ما :{-7-}
تعارف همراه اصرار فراوان !{-47-}
قسم دادن مرده و زنده طرف مقابل !{-27-}
توسل به زور بدین شرح که میوه یا غذای مورد نظر رو طی یک اقدام آکروباتیک به لبت نزدیک میکنن و میگن دیگه دهنی شد باید بخوری !{-33-}
ایجاد حس ترحم در مهمان ، میگن “ینی تو فک میکنی ما بدبختیم که هیچی خونه ما نمیخوری ؟”{-38-}
تیر خلاص : بخور حیفه ، اگه بمونه مجبوریم دور بندازیم !{-18-}
iman
iman
من اگه همین الانم زلزله بیاد
با باقیمونده غذایی که لای دکمه های کیبوردم هست میتونم یه ماه زیر آوار زنده بمونم !
دیدگاه · 1392/06/7 - 00:10 ·
8
صوفياجون
صوفياجون
!
سالگرد ازدواج

زن:عزیزم امیدوارم همیشه عاشق هم بمانیم و شمع زندگی مان نورانی

باشد.

مرد:عزیزم کی نوبت کیک می شه؟؟

روز زن

زن:عزیزم مهم نیست هیچ هدیه ای برام نخریدی یک بوسه کافیه!
مرد:خوشحالم تو رو انتخاب کردم آشپزی تو عالیه(شام چی داریم؟)

روز مرد

زن:وای عزیزم اصلا قابل تو رو نداره کاش می تونستم هدیه بهتری بگیرم.
مرد:حالا اشکال نداره عزیزم سال دیگه جبران می کنی (چه بوی غذایی میاد).

40 روز بعد از تولد بچه
زن:وای مامانی بازم گرسنه هستی (عزیزم شیر خشک بچه رو ندیدی!)
مرد:با دهان پر (نه عزیزم ندیدم!راستی عزیزم شیر خشک چرا اینقدر خوشمزه اس!!!)

40 سال بعد

زن:عزیزم شمع زندگیمون داره بی فروغ میشه ما پیر شدیم
مرد:یعنی دیگه کیک نخوریم!

2ثانیه قبل از مرگ

زن:عزیزم همیشه دوستت داشتم.
مرد:گشنمه

وصیت نامه

زن:کاش مجال بیشتری بود تا در میان عزیزانم می بودم و نثارشان می کردم تمام زندگی ام را
مرد:شب هفتم قرمه سبزی بدید!

اون دنیا

زن"خطاب به فرشته مسئول:خواهش می کنم ما را از هم جدا نکنید,نه نه عزیزم...خدایا به خاطرمن((و سرانجام موافقت میشه مرد از جهنم بره بهشت))
مرد:خطاب به دربار جهنم:حالا تو بهشت شام چی میدن؟
{-7-}{-7-}{-4-}{-6-}{-12-}{-33-}
LeilA
LeilA
قطع رابطه با یه سری آدمها
مثل باز کردن زیپ شلوار جین بعد از یه شیکم ِ سیر غذا خوردنه ...

آرامش بخشه :دی
ıllı YAŁĐA ıllı
4a1f26311ca72be45df243c0774faebe.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
iman
iman
تو خونه مامانم تو غذا نمک نمیریزه ؛
اعضای خونواده لقمه هاشون میمالونن به من بعد میخورن !
تا این حد من سرشار از بانمک بودنم :lol:
دیدگاه · 1392/06/4 - 16:33 ·
7
ıllı YAŁĐA ıllı
Fried-Mushrooms.jpg ıllı YAŁĐA ıllı
{-41-}{-197-}
:
قارچ=نیم کیلو
آرد سوخاری=۲/۱ پیمانه
تخم مرغ=۱ عدد
شیر=۱ قاشق غذاخوری
نمک=۲/۱ قاشق چایخوری
روغن زیتون

:

قارچ ها را به خوبی شسته و می گذاریم خشک شوند و در آرد می غلتانیم.
تخم مرغ را به آرامی زده و شیر و نمک را به آن افزوده و بهم می زنیم.
قارچ های پوشیده از آرد را در مخلوط شیر و تخم مرغ می گذاریم
و در روغن زیتون داغ شده در ماهیتابه سرخ می کنیم
تا رنگ آن ها قهوه ای شود، قارچ ها را داغ سرو کنید.
صوفياجون
صوفياجون
همه پسرا فک میکنن ارزویه دخترا پیدا کردن ی پسر رویایی هس اما نمیدونن بزرگترین ارزویه دخترا غذا خوردن بدون چاق شدنه{-7-}{-7-}{-7-}{-15-}{-11-}
♥هـــُدا♥
♥هـــُدا♥
به سلامتی "مادر"

که وقتی غذا سر سفره کم میاد.

اولین کسی که از اون غذا دوست نداره مادره...
دیدگاه · 1392/06/1 - 11:23 ·
3
iman
iman
ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻓﺴﺖ ﻓﻮﺩ

ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻱ ﮐﻪ ﺗﺎﺯﻩ ﻏﺬﺍﺷﻮ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﯾﮏ ﮔﺎﺯ ﺍﺯ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭽﺶ ﺧﻮﺭﺩ , ﺭﻓﺖ
ﻣﻦ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﻭﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﻏﺬﺍﯼ ﻃﺮﻑ
ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺑﻠﻌﯿﺪﻥ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ
ﻧﮕﻮ ﺭﻓﺘﻪ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺸﻮ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﻩ
هیچی دیه عین خر تو گل مونده بودیم
دله هم خودتی
... ادامه
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
ملت از خونه زنگ میزنن بیرون غذا سفارش میدن...اون وخت من بیرون زنگ میزنم خونه سفارش میدم غذامو نخورن...

هعی روزگار{-15-}
ıllı YAŁĐA ıllı
ıllı YAŁĐA ıllı
(مامانم داره تو غذا دارچین میریزه)

من: دارچین نریز دوست ندارم
مامان: تاثیری تو مزش نداره
من {-16-}
پس چرا میریزی؟

مامان: خوش مزش میکنه!!!
من {-15-}{-8-}

با این توجیه سالهاست غذاهامون مزه دارچین میده ولی دارچین تاثیری تو مزش نداره{-15-}{-40-}
MahnaZ
عابد-بی-حیا.jpg MahnaZ
دانا
دانا
پسر فقيري که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصيل خود را بدست مياورد يک روز به شدت دچار تنگدستي شد . او فقط يک سکه ناقابل در جيب داشت. در حالي که گرسنگي سخت به او فشار مياورد، تصميم گرفت از خانه اي تقاضاي غذا کند با اين حال وقتي دختر جواني در را به رويش گشود . دستپا چه شد و به جاي غذا يک ليوان اب خواست . دختر جوان احساس کرد که او بسيار گرسنه است برايش يک ليوان شير بسيار برزگ اورد پسرک شير را سر گشيده و آهسته گفت : چقدر بايد به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت : هيچ . مادرمان به ما ياد داده در قبال کار نيکي که براي ديگران انجام ميدهيم چيزي دريافت نکنيم . پسرک در مقابل گفت : از صميم قلب از شما تشکر ميکنم . پسرک که هاروارد کلي نام داشت . پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمي خود را قويتر حس ميکرد بلکه ايمانش به خداوند و انسانهاي نيکوکار نيز بيشتر شد . تا پيش از اين او اماده شده بود دست از تحصيل بکشد. سالها بعد... زن جواني به بيماري مهلکي گرفتار شد . پزشکان از درمان وي عاجز شدند . او به شهر برزگتريمنقل شد.دکترهاروارد کلي براي مشاوره در مورد وضيعت اين زن فراخوانده شد. وقتي او نام شهري که
... ادامه
دانا
دانا
پسر فقيري که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصيل خود را بدست مياورد يک روز به شدت دچار تنگدستي شد . او فقط يک سکه ناقابل در جيب داشت. در حالي که گرسنگي سخت به او فشار مياورد، تصميم گرفت از خانه اي تقاضاي غذا کند با اين حال وقتي دختر جواني در را به رويش گشود . دستپا چه شد و به جاي غذا يک ليوان اب خواست . دختر جوان احساس کرد که او بسيار گرسنه است برايش يک ليوان شير بسيار برزگ اورد پسرک شير را سر گشيده و آهسته گفت : چقدر بايد به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت : هيچ . مادرمان به ما ياد داده در قبال کار نيکي که براي ديگران انجام ميدهيم چيزي دريافت نکنيم . پسرک در مقابل گفت : از صميم قلب از شما تشکر ميکنم . پسرک که هاروارد کلي نام داشت . پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمي خود را قويتر حس ميکرد بلکه ايمانش به خداوند و انسانهاي نيکوکار نيز بيشتر شد . تا پيش از اين او اماده شده بود دست از تحصيل بکشد. سالها بعد... زن جواني به بيماري مهلکي گرفتار شد . پزشکان از درمان وي عاجز شدند . او به شهر برزگتريمنقل شد.دکترهاروارد کلي براي مشاوره در مورد وضيعت اين زن فراخوانده شد. وقتي او نام شهري که
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 00:01 ·
2
دانا
دانا
پسر فقيري که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصيل خود را بدست مياورد يک روز به شدت دچار تنگدستي شد . او فقط يک سکه ناقابل در جيب داشت. در حالي که گرسنگي سخت به او فشار مياورد، تصميم گرفت از خانه اي تقاضاي غذا کند با اين حال وقتي دختر جواني در را به رويش گشود . دستپا چه شد و به جاي غذا يک ليوان اب خواست . دختر جوان احساس کرد که او بسيار گرسنه است برايش يک ليوان شير بسيار برزگ اورد پسرک شير را سر گشيده و آهسته گفت : چقدر بايد به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت : هيچ . مادرمان به ما ياد داده در قبال کار نيکي که براي ديگران انجام ميدهيم چيزي دريافت نکنيم . پسرک در مقابل گفت : از صميم قلب از شما تشکر ميکنم . پسرک که هاروارد کلي نام داشت . پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمي خود را قويتر حس ميکرد بلکه ايمانش به خداوند و انسانهاي نيکوکار نيز بيشتر شد . تا پيش از اين او اماده شده بود دست از تحصيل بکشد. سالها بعد... زن جواني به بيماري مهلکي گرفتار شد . پزشکان از درمان وي عاجز شدند . او به شهر برزگتريمنقل شد.دکترهاروارد کلي براي مشاوره در مورد وضيعت اين زن فراخوانده شد. وقتي او نام شهري که
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/30 - 00:01 ·
1
دانا
دانا
پسر فقيري که از راه فروش خرت و پرت در محلات شهر، خرج تحصيل خود را بدست مياورد يک روز به شدت دچار تنگدستي شد . او فقط يک سکه ناقابل در جيب داشت. در حالي که گرسنگي سخت به او فشار مياورد، تصميم گرفت از خانه اي تقاضاي غذا کند با اين حال وقتي دختر جواني در را به رويش گشود . دستپا چه شد و به جاي غذا يک ليوان اب خواست . دختر جوان احساس کرد که او بسيار گرسنه است برايش يک ليوان شير بسيار برزگ اورد پسرک شير را سر گشيده و آهسته گفت : چقدر بايد به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت : هيچ . مادرمان به ما ياد داده در قبال کار نيکي که براي ديگران انجام ميدهيم چيزي دريافت نکنيم . پسرک در مقابل گفت : از صميم قلب از شما تشکر ميکنم . پسرک که هاروارد کلي نام داشت . پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمي خود را قويتر حس ميکرد بلکه ايمانش به خداوند و انسانهاي نيکوکار نيز بيشتر شد . تا پيش از اين او اماده شده بود دست از تحصيل بکشد. سالها بعد... زن جواني به بيماري مهلکي گرفتار شد . پزشکان از درمان وي عاجز شدند . او به شهر برزگتريمنقل شد.دکترهاروارد کلي براي مشاوره در مورد وضيعت اين زن فراخوانده شد. وقتي او نام شهري که
... ادامه
دیدگاه · 1392/05/29 - 23:44 ·
2
دانا
images.jpeg دانا
دوستان غذا خورید اینم میوه برای شما دوستان مهناز خیلی دوس داره{-33-}{-33-}
دانا
دانا
امشب کلی شوخی کردم همه تجیب کردن صوفا ولی مهناز کجاست میخوام ازش تشکر کنم فقط
MahnaZ
212.jpg MahnaZ
!
آن زمان که مرا و از کار افتاده یافتی
اگر هنگام خوردن، هایم را کردم و یا لباسهایم را بپوشم
اگر هایم و کننده است
باش و کن
به بیاور، وقتی بودی، مجبور می شدم روزی چند بار را کنم
برای یا مجبور می شدم بارها و بارها را برایت کنم
وقتی نمی خواهم به بروم، مرا نکن
وقتی خبر از ها و ، می کنم با به من
وقتی برای کلمات یا ، ام یاری نمی کند، بده و نشو
وقتی راه رفتن ندارند، را به من بده ... همانگونه که را در کنار من برداشتی
زمانی که می گویم دیگر نمی خواهم بمانم و می خواهم ، نشو ... روزی می فهمی
از اینکه در و هستم، و نشو
کن، همانگونه که من کردم
کمک کن تا با و ، این راه را به برسانم
،
... ادامه
صوفياجون
صوفياجون
به مامانم میگم چی داریم؟
میگه :آنچه گذشت
میگم آخجون غذای جدیده؟
میگه:آره
میگم: خب حالا توش چیا هست؟ واسه سلامتیم خوبه؟
میگه: هرچی تو این هفته پختم و کوفت نکردی رو قاطی کردم دو تا تخم مرغ زدم بهش، عین کتلت سرخش کردم اگه اینم کوفت نکنی فردا شب پس از سالها داریم .
{-7-}{-15-}{-15-}{-60-}{-54-}{-36-}{-18-}{-6-}
صفحات: 20 21 22 23 24

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ